Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۱ برابر با  ۲۶ ژانويه ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۱  برابر با ۲۶ ژانويه ۲۰۱۳
آقای «مهدی کوهستانی» گرامی

آقای  «مهدی کوهستانی»  گرامی ! لطفا شفاف صحبت کنید

سعید صارمی

در هفته جاری در سایت‌های گوناگون  اینترنتی شاهد بحث و جدال فکری بین آقایان " محمد قرا گزلو " ، " مهدی کوهستانی " ، و " رضا مقدم " بودم و با بخشی از نقطه نظرات این دوستان آشنا شدم. البته قصد نگارنده به هیچوجه دخالت و جانبداری از سوی هیچکدام از طرفین نیست. زیرا با نگاه هر ۳ نفر در مورد مسائل مختلف مشکل دارم. آقای " قرا گزلو " ،  بر طبق اظهارات خودشان ، زمانی‌ که خطر حمله نظامی را احساس می‌‌کنند، به به اصطلاح " اصلاح طلبان حکومتی " متمایل می‌‌شوند. به اصطلاح بیشتر " صلح طلب " هستند تا این که " ضّد جنگ " باشند. زیرا که می‌‌دانیم این دو اصطلاح یکی‌ نیستند. به اصطلاح مترادف هم نیستند. جنبش " ضّد جنگ " ، جنگ طلبان را افشا می‌‌کند. در پی‌ آشتی دادن آن‌ها نیست! اما صلح طلبان در نهایت " اهل معامله " ، می‌‌شوند! و  نگاه آقای " قرا گزلو " ، نیز در این مورد خاص به این گروه متمایل است.

مورد دوم آقای " مهدی کوهستانی " است. مقاله ایشان بیش از دیگران تعجب مرا بر انگیخت. برای روشن شدن موضوع ، بهتر است به خود مطلب رجوع کنیم.

ایشان در بخشی از مقاله‌ای تحت عنوان " قرا گزلو تشکر لازم نیست بدون سند مطلب ننویسید " ، در پاسخ به اتهامات آقای " قرا گزلو" ، اینگونه توضیح می‌‌دهند که : " یک سند یک مدرک بیاورید که من از لخ والسا ... دفاع کرده باشم. و یا کمک مالی‌ آنها را تایید و تمجید کرده باشم " . در ادامه این‌طور می‌ نویسد  که : " لازم نیست که من موضعم را در باره تمام مسائل بگویم. اگر حتی کمی‌ و حتی بسیار کم با علم حقوق آشنا باشیم می‌‌دانیم که بینه و دلیل بر عهده مدعی است " .

آقای " مهدی کوهستانی " گرامی‌ !

بحث مورد نظر بین شما و آقای " قرا گزلو " ؛ بحثی‌ است سیاسی و اجتماعی. تنزل دادن و کاهش دادن آن تا حد یک بحث حقوقی ، فقط منجر به   شکوه و شکایت می‌‌شود. البته این حق شماست که نظر خود را در این موارد بگویید یا نه‌. امّا اگر در مورد مسائل کارگری داعیه دارید ، باید بگویم نه‌ تنها لازم است نظرتان را بگویید، بلکه موظف به این امر هم هستید. دوران تغییر کرده است. همه مؤظف هستند که شفاف باشند.

این که شما لازم نمی‌‌بینید به این موارد پاسخ دهید ، مرا به یاد مواضع " بچه شاه سابق " ! می‌‌اندازد ، که از پاسخ دادن به این که نظرش در باره کودتای ننگین انگلیسی‌ آمریکایی ۲۸ مرداد چیست ، مدام طفره می‌‌رود. زیرا می‌‌داند این کلیدی‌ترین پرسشی است که   غیر دمکرات بودنش را به خوبی‌ آشکار می‌‌سازد! ! و یا " به اصطلاح اصلاح طلبان  پرتاب شده به خارج از کشور " ، که از پاسخ دادن به این که نظرشان در باره کشتار زندانیان سیاسی در طول سال‌های سیاه ۶۰ - ۶۷ چیست ، طفره می‌‌روند.

همانطور که گفتم دوران تغییر کرده است. مردم دیگر به دنبال منجی نمی‌‌گردند و دیگر کسی‌ در ماه به دنبال یافتن تصویر یک منجی نیست.  عصر ، عصر شفافیت است. مردم را دست کم نگیرید. این مهم نیست اگر سند و مدرکی‌ دال بر تایید و تمجید شما از لخ والسا یا نهاد سولیداریته سنتر وجود نداشته باشد. شما موظف هستید که نظرتان را در این باره به شکلی‌ شفاف بیان کنید. در غیر این صورت همیشه یک علامت پرسش بزرگ در باره شما در اذهان باقی‌ خواهد ماند.

در پایان لازم می‌‌بینم نگاهی‌ هم داشته باشم به مطلب آقای " رضا مقدّم " ، که تحت عنوان " همکاری مهدی کوهستانی با مرکز همبستگی‌ آمریکایی " در سایت‌های گوناگون درج گردید. بهتر است ابتدا به خود مقاله مراجعه کنم. در بخشی از این مطلب آقای " رضا مقدّم " می‌‌نویسند که : " نزد انقلابیون ، که مهدی کوهستانی تعلق به آنها ندارد ..... اصل بر صداقت هم هست. به همین دلیل نمی‌‌شود از  مهدی کوهستانی خواست که بگوید در خارج از کشور به جز سیامک مویدزاده چه کسان دیگری را به سولیداریته سنتر وصل کرده است. همکاران سولیداریته سنتر روی عمر رژیم اسلامی زیادی حساب باز کرده اند" . 

آقای " رضا مقدّم " گرامی‌ !

نوشتید که بین انقلابیون اصل بر صداقت است. راستش خجالت می‌‌کشم که بر خودم صفت  انقلابی‌ بگذارم. اما اگر اصل بر صداقت باشد از شما دوست گرامی‌ که هرگز موفق به دیدارتان نشدم پرسشی دارم. اصل را هم بر صداقت میگذاریم. و امیدوارم صادقانه پاسخ من را بدهید. مشکل شما با " سولیداریته سنتر " در چه موردی است؟ نوشتید که : " همکاران سولیداریته سنتر زیادی روی عمر رژیم حساب باز کرده اند". حال اگر بنا را بر این بگذاریم که این همکاران روی عمر رژیم حساب کمی‌ باز کرده باشند، آن وقت چه؟! آن وقت خوب است؟ یعنی مشکل شما بخاطر این است که " سولیدریته " سنتر سرنگونی طلب نیست؟ یعنی اگر این نهاد که به زعم شما ( آمریکایی مجرد ) ، و به زعم نگارنده نهادی امپریالیستی و ضد کارگری است ، در جهت سرنگونی قدم بر می‌‌داشت ، حاضر بودید که با این نهاد همکاری کنید؟

آقای " رضا مقدّم " گرامی‌ "!

من هم به مانند شما سرنگونی رژیم را می‌‌خواهم. البته از زاویه منافع مردم زحمتکش و نه‌ از زاویه منافع حزبی یا گروهی. و برخلاف شما که " سولیداریته سنتر " را یک مرکز آمریکایی معرفی‌ می‌‌کنید ، بر این نظر هستم که این نهاد ، نهادی است امپریالیستی. برایم مهم نیست اگر این نهاد سرنگونی رژیم را بخواهد یا نخواهد. زیرا به نیروی زحمتکشان اعتقاد دارم ، و نه‌ قدرت‌های امپریالیستی و یا مرتجعین!

امیدوارم از پرسش من نرنجیده باشید. زیرا اصل بر صداقت است!

موفق باشید!

سعيد صارمی ۲۰۱۳ ۰۱ ۲۵

http://www.azadi-b.com/G/2013/01/post_311.html

http://www.roshangari.net/as/ds.cgi?art=20130118102632.html

                                              

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©