در غم
بزرگ درگذشت
پروانه
میلانی شریکایم
مادران
پارک لاله،
درگذشت نابههنگام
خانم پروانه
میلانی، این
شاعر آزاده را
به همسر
مهربان و
خانوادهی
داغدارش و
مادران
خاوران و همه
آنهایی که
قلبی تپنده
برای بهتر
زیستن انسانها
دارند، تسلیت
میگویند.
این زن
دریادل و
شجاع؛ قلبی
بزرگ با
هزاران آرزو و
دردی عمیق از
این همه بیعدالتی
داشت که در
ظرف بدنی ظریف
و بیمارش نمیگنجید.
او از
دیکتاتوری و
دیکتاتورها
بیزار بود و
از بیعدالتی
به مردم به
خشم میآمد و
میخواست
بلافاصله
کاری کند، ولی
به تنهایی تواناش
را نداشت و درد
میکشید. او
از سکوت مردم
در برابر این
همه ستم و فقر
نیز رنج میبرد
و در شگفت بود
که چرا مردم
کاری نمیکنند.
شاید قلب او
آگاهانه از
تپش باز
ایستاد تا در
نبودش به
آرزوهای بزرگ
و انسانی او
توجه بیشتری
شود و بدانیم
که با هم بودن
چقدر زیباست و
تا چه اندازه میتواند
قدرت و توان
ما را دو
چندان کند. او
از تشریفات و
زرق و برقهای
مصنوعی بیزار
بود و ساده
زیستن و عاشق
بودن را میستود
و میخواست
همان باشیم که
هستیم و از
این با هم بودن
نیرو بگیریم و
بزرگ شویم.
او
سرود خاوران
را سرایید و
آن را تا ابد
زنده نگاه داشت
و این
ماندگاری را
مدیون او و
مادر دلیرش هستیم
که این سرود
را برای ما
خواندند و
آوای زیبای
خاوران را در
دلها زنده
نگاه داشتند.
او با
این که بیمار
و ناتوان بود،
ولی از عشق نیرو
گرفت و با
شهامت تمام به
گوانگجو رفت و
جایزه ی
مادران
خاوران را به
اتفاق مادر
بازرگان
دریافت کرد و
با استواری به
ایران بازگشت
و از حبس و
زندان و
پیامدهای آن
نهراسید. او
بیپروا و
پروانهوار
از پیله خود
بیرون آمد تا
بگوید برای
ساختن دنیایی
انسانی باید بیپروا
بود و خطر کرد
تا بتوانیم به
خواستههای
بر حقمان
برسیم.
ما، با
تاسف و اندوه
فراوان، در
این غم بزرگ شریک
خانوادهی
محترماش
هستیم و با آنها
ابراز همدردی
میکنیم. باشد
تا انسانها
را همانگونه
که هستند دوست
بداریم و در
زنده بودن،
وجود با ارزششان
را دریابیم تا
نیرویمان دو
چندان شود و
بتوانیم
زندگی بسازیم.
یادش
زنده و گرامی
و راهش پر
رهرو باد!
مادران
پارک لاله
ایران
12
دی ماه 1393
سرود
خاوران را به
یاد پروانه
میلانی و
مادرش در هر
کوی و برزنی
بخوانیم.
خاوران،
خاوران، دشت
عاشقان
خفته در
دامنت طوفان
زمان
(رفته
از خاطرت
شادمانیها/
داری در یاد
خود درد و
تلخیها)2
خستهای
خاوران، خسته
خاوران
خار ستم
به دل، بسته
خاوران
(زنگ
غم از رُخت ما
می زداییم/
خاک پاک تو را
می ستاییم)2
گلگون
نام تو در یاد
دورانها
رَسته
جان تو از قید
طوفانها
(آب
صد چشمه در
چشم پاک تو/
خواب صد برکه
در زیر خاک تو)2
قهرمان،
قهرمان، دشت
عاشقان
رُسته از
نام تو یاد
ارغوان
(لاله
در لاله ای
دشت خاوران/
روح آلاله ای
دشت خاوران)2