جنگ
روبل علیه
دلار؟
سعید
آرمان
جنگ
جدا از
ویرانی،
کشتار از بین
بردن تمام زیربنای
جامعه و آوارهگی
... در مواقعی هم
باعث تغییر و
تحول بسیار
بزرگ مثبت و
منفی شده است.
انقلاب اکتبر
و فاشیسم از
دل جنگ سر بر
آوردند.
کوبانی و جنبش
مقاومت کردستان
سوریه همچنین
در جنگ با
داعش قد کشید
و گسترش یافت.
همانطور در
پی جنگ یا پیش و پس
از جنگ هم شور
و شوقی در بخشهایی
از جامعه اوج
میگیرد که یک
نوع مسخ آدمی
توام با رضایت
که عوامل شروع
کننده جنگ را
رازگونه و از
چشم بسیاری
وارونه میکند
و این شور و
شوق لحظهای،
بهمرور با
فجایع جنگ
زائل میشود.
جنگ همیشه دو
طرف داشته و
دارد. یکی
حملهکننده و
متجاوز و
دیگری مورد
تجاوز قرار
گرفته است.
اینکه پیش
زمینههای
جنگ چی باشد
زیاد مهم نیست
چرا هر طرف
جنگ خود را
محق میداند و
همه کاسه و
کوزهها را بر
سر طرف مقابل
یا بلوک دیگر
خراب میکند.
مهمترین
تاثیر جنگ جدا
از قتل و عام
مردم غیرنظامی
و نیروهای
مسلح دو طرف
یعنی سربازان
که قربانیان
اصلی جنگهای
خانمانسوز
میشوند.
فرزندان
سرمایهداران
و الیگارشی دو
طرف غالبا در
خارج از میدان
و محیط
جنگ در حال
تحصیل یا عیش
و نوش مشغول
اند . جنگ هم اگر
در اروپا باشد
تمام فضای
رسانهای
اصلی و فرعی
را تسخیر میکند.
یک لحظه تصور
کنیم که یمن
هم جزء اروپا
بود آیا
کودکانش از
گرسنگی به
اسکلت تبدیل
میشدند؟
آوارگان جنگ
خصوصا کودکان
و زنان زجر و آزاری
بیشتری را
بعضا متحمل میشوند.
تجاوز و کودک
ربائی از
تبعات جنگ
است.
آیا
گسترش ناتو به
شرق اروپا
ارمغان جنگ به
اوکراین شد؟
آیا جنگ بر سر
هژمونی ست.؟ آیا فقط
محکوم کردن
جنگ کافی ست؟
لازم
است تاکید
کنم بدون اما
و اگر تجاوز
روسیه به
اوکراین را میبایست
به درستی
محکوم کرد و
خواهان خروج فوری و
بی قید شرط
نیروهای مسلح
روسیه شد. مهمات و
تسلیحات جنگی
تا به حال در
نابود کردن
مردم کشورهای
افغانستان، عراق،
سوریه، لیبی،
یمن و اوکراین
به وفور مورد
استفاده قرار
گرفته و میگیرد.
هر تولیدی
برای مصرف است
و تاریخ مصرف
دارد. حتی اگر
مرگزا و قاتل
جان آدمی
باشد. ممنوع
کردن تولید
ادوات و مهمات
جنگی میتواند
یکی از خواستهای
جنبش صلح باشد.
جنگ تا
همینجا هم
باعث گرانی و
تورم شده است. از قِبل
جنگ فقط بخشهای
نظامی و نفتی
سرمایه سود میبرند.
شاید مسایل
ژئوپلتیک و
بسیاری مسایل
دیگر از جمله
نقش دلار بهعنوان
ارز جهانی به
جای طلا، افول
هژمونی
امریکا، شکلگیری
بلوکبندیهای
جدید جهانی،
صعود چین و
هند، صعود
سرمایه مالی و
مسایل دیگر که
شاید بعدا با
اسناد به مدارک
بهتر بشود
راجع به ریز و
بم قضایا با
قطعیت بیشتری
نظر داد. اما
پیروز این جنگ
فعلا امریکا و
تراستهای
نظامی و نفتی
هستند؛
اولا ـ
قرارداد
تمام شده لوله
گاز نورد استریم
دو با روسیه
پودر شد و به
هوا رفت.
دوماـ اروپا
دوباره با
امریکا و
انگلیس موضع
یکسانی
اتخاذ کرد.
میلیتاریسم
زمینه مادی
برای تبلیغ و
ترویج پیدا
کرد.
بودجههای
نظامی بدون
نظر مالیاتدهندگان
افزایش یافت.
پیوستن به
ناتو از ترس
خرس وحشی در
حال فزونی ست.
روسیه و
اوکراین از
صادرکنندهگان
گندم و خوراک
دام در جهان
هستند و یکی
دیگر
از عوارض جنگ
دوبرابر شدن
قیمت نان و سوخت
خواهد بود که
بیشترین
تاثیر را بر
زندگی
مزدبگیران و
اقشار فقیر
جامعه خواهد
داشت. بیشترین
ضرر به اقتصاد
آلمان و اروپا
وارد خواهد شد
چرا که گاز و
نفت را با سی
درصد گرانتر
باید از
امریکا
و....تهیه کنند. نزدیک به
سه میلیون
آواره در
اروپا هم
نتیجه مسقیم
جنگ است و
هراس و نگرانی
از گسترش این
جنگ به دیگر
کشورها هم خود
معضل بزرگی
ست. مقاومت
شهروندان
اوکراین در
برابر ارتش
متجاوز روسیه
شگفتانگیز
است و شاید راهحل
معضل اوکراین
مشارکت
دمکراتیک
شهروندان در
حق تعیین
سرنوشت و
اتحاد
داوطبانه بر
بستر پذیرش حق
و حقوق آحاد
جامعه از جمله
روس زبانها و
.... باشد.
با
همبستگی بینالمللی
با مخالفان
جنگ یک صدا
خواهان قطع جنگ
شویم. خلع
سلاح اتمی،
قطع بودجه
نظامی، منع تولید
ابزار نظامی و
تسلیحاتی در
راستای صلح جهانی
و حفظ محیط
زیست خواهد
بود.
زنده
باد همبستگی
با جنبش صلح
در جهان
نه به
میلیتاریسم
نه به جنگ