تشدید
تحریم اقتصادی
و گسترش فشار
بر مردم ایران
رضا
سپیدرودی
پس
از امضای
تحریم بانک
مرکزی ایران
از سوی اوباما
در آغاز سال
جدید، فرانسه
بار دیگر خواستار
اقدام مشابه
اتحادیه
اروپا علیه
ایران شد و
آلمان و
انگلیس دو
کشور قدرتمند
عضو این اتحادیه
نیز از طرح
تشدید تحریم
های ایران که
قرار است در
اجلاس ماه
جاری اتحادیه
اروپا مورد بر
رسی قرار گیرد
جانبداری می
کنند. در
ایران سقوط
ارزش پول ملی
ادامه یافت و
نرخ برابری تا
مرز 1800 تومان
برای هر دلار رسید.
بانک مرکزی که
بیشتر نقش
تماشاچی را در
جریان سقوط
فاجعه بار
ارزش پول ایفا
کرد و هنوز
نتوانسته است
ثابت کند که
در توطئه علیه
ارزش پول
مشارکت
مستقیم
نداشته، سرانجام
به تهدید و
برخورد
دلالان ارز رو
آورد و قرار
شد از این پس
نیروهای
اطلاعاتی و
امنیتی با
دستگیری سکه
فروشان و
دلالان ارز به
حمایت از پول
داخلی
بپردازند.
اثرات
فاجعه فروپاشی
ارزش پول
داخلی
اگر چه هم
اکنون در قالب
گرانی های
وحشتناک و
مهارناپذیر
پدیدار شده
ولی در صورت
ادامه این
وضعیت، تاثیرات
اساسی تر و
پایدارتر آن
در ماههای آینده
در قالب کمبود
کالاها هم
تبلور خواهد
یافت. وقتی
ارزش پول
کشوری در عرض
یک ماه حدود
پنجاه درصد
سقوط کند،
کدام
واردکننده ای
حاضر است خطر
واردات
کالاهایی با
سیکل دو یا سه
ماهه را از زمان
ثبت سفارش در
خارج تا ورود
به شبکه توزیع
خرد در داخل
را بپذیرد؟ و
چه بلایی بر
سر اقتصادی که
اساساً بر
فروش نفت و
واردات کالا
متکی است می
آید اگر با
وجود هزینه
های گزافی که
برای دور زدن
تحریم ها می
پردازد
نتواند حتی
همان کالای
وارداتی را در
اثر سقوط توقف
ناپذیر ارزش
پول در بازار
به فروش
برساند و
درعوض کالاهای
وارداتی را به
انتظار
بالاتر رفتن قیمت
ها در انبارها
مخفی سازد؟
به این
ترتیب تشدید
تحریم
اقتصادی ایران
هم اکنون و با
گامهای
شتابان همه آن
علائم شوم و
مرگباری را که
منظور تحریم
گرایان است
نشان می دهد:
قشری از
دلالان تازه
که از طریق
ثبت شرکت های
واسطه ای جدید
در حوزه دور
زدن تحریم ها
ارتزاق می کنند
و با صدها
رشته به خود
حکومت نزدیک
اند، شکل
گرفته است.
بحران صنعت و
ورشکستگی
واحدهای
تولیدی شتاب
گرفته است.
کارخانه ها یکی
پس از دیگری
تعطیل می شوند
و کارگران به
صف بیکاران می
پیوندند. پا
به پای گسترش
بیکاری، فقر،
محرومیت و
آسیب های
اجتماعی شدت
می گیرد. رشد
قیمت ها سرسام
آور است. در
کنار این علائم،
فروپاشی ارزش
پول ملی، نصف
شدن ارزش
یارانه نقدی
پرداختی به
مردم در عرض
یک ماه، ایجاد
زمینه های
احتکار،
بازار سیاه،
کمبود و قطحی
نیز از واقعیت
های مشهود و
انکارناپذیر
است.
درست در
حالی که بیش
از همه مزد و
حقوق بگیران
که قدرت
سازمانیافته
افزایش قیمت
فروش نیروی
کار خود به
نرخ واقعی
تورم را
ندارند، در
منگنه قرار
گرفته و
قربانیان اصلی
تحریم ها
هستند،
تهدید، عربده
کشی، جنجال آفرینی
تبلیغاتی و
جنگ روانی
سرداران و
فرماندهان
نظامی و
مقامات
بلندپایه
رژیم با آمریکا
و متحدانش هم
ادامه دارد و
فضای
رویارویی و تخاصم
را ملتهب و
آماده اشتعال
نگاه داشته
است.سخنان
فرمانده ارتش
رژیم مبنی بر
این که ناو هواپیمابر
آمریکا نباید
به خلیج فارس
برگرد و در
صورت برگشت با
آن برخورد می
شود و تاکید
آمریکا بر این
که ناوگانش را
به خلیج فارس
برمی گرداند،
تازه ترین
نمونه از این
فضاست.
در
واقع اکنون
تنها مشاهده
ساده وقایع
روزهای اخیر
کافی است تا
نشان دهد که
تشدید تحریم
اقتصادی در
حالی که لحظه
به لحظه وضع
اکثریت مردم
ایران را وخیم
تر می کند و
فشار را بر
مردم افزایش
می دهد، نه
تنها تغییری
در سیاست های
رژیم ایجاد
نکرده که آن
را تهاجمی تر
و
ماجراجویانه
تر ساخته است؛
فضایی که
شرایط فروش
میلیاردها
دلار سلاح
تازه از سوی
آمریکا به
رژیم های
مرتجع منطقه
را فراهم ساخته
و به
سرکوبگران
جمهوری
اسلامی و
پاسداران و
چکمه پوشانش
بهانه داده
است تا بکوشند
مسایل اساسی
جامعه نظیر
فقر، بیکاری،
فساد، رانت
خواری،
زورگویی و
جنایات خود را
پشت پرده دودی
که از این فضا
برمی خیزد پنهان
سازند.
حامیان
تحریم های
اقتصادی
ایران که مدعی
هستند با
تشدید تحریم
ها رژیم از پا
درخواهد آمد و
مردم آزاد
خواهند شد،
اکنون عملا در
تحمیل فقر و
فلاکت بیشتر
بر مردم ایران
در ائنلاف
منفی با
جمهوری
اسلامی قرار
گرفته اند. آنها
با از بین
بردن قدرت
مقاومت جمعی و
همبستگی
مبارزاتی مردم
به کمک تحریم
های فلج کننده
و تقویت
گرایشات گریز
از مرکز و
زمینه سازی برای
تبدیل ایران
به عراق، لیبی
و یوگسلاوی
دیگر، پایه
های مبارزه
دموکراتیک بر
علیه دیکتاتوری
مذهبی و برای
تاسیس
دمکراسی
واقعی را در
ایران تخریب
می کنند. در
چنین وضعی
مبارزه علیه
جمهوری
اسلامی با
مبارزه علیه
همه نیروهایی
که در تحمیل
فقر و فلاکت و
زمینه سازی انفعال توده ای
با همین رژیم
همدست اند
پیوند خورده
است. نظام
جمهوری
اسلامی باید
به دست خود
مردم، به
اراده مردم، و
با سازماندهی و
نافرمانی
مردم، بدون
دخالت خارجی
سرنگون شود.
احمد چلبی های
ایرانی که در
کنار دولت های
متجاوز و سلطه
گر خارجی
ایستاده اند و برای
رژیم سرکوبگر
مذهبی رجز می
خوانند، و از
مردم می
خواهند به
امید آزاد شدن
توسط بمب های
"هوشمند"
آمریکایی در
آینده ای
ناپیدا، نقدا
در کنار بختک
جمهوری
اسلامی و
دردهای تحمل
ناپذیر ناشی
از موجودیت
این رژیم،
بدبختی های
بیشتر ناشی از
تحریم های
شدید را هم
تحمل کنند، نه
در کنار مردم
که در جبهه
مخالف مردم
ایستاده اند.
آنها که خود
را به آلت دست
ماشین
تبلیغاتی و
دستگاه جنگ
روانی دولت
های غربی
تبدیل کرده
اند، نه راه
حل که بخشی از صورت
مساله اند.
چهارشنبه 14 دی ۱۳۹۰ برابر
با 4 ژانويه ۲۰۱۲