Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۶ مهر ۱۴۰۳ برابر با  ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۶ مهر ۱۴۰۳  برابر با ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴

 

بیانیه مشترک

سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

حزب کمونیست ایران

 

حفظ جان کارگران در اعماق معادن،

 بدون تشکل صنفی مستقل و سراسری معدنچیان امکان ناپذیر است!

 

 

انفجار معدن زغال‌سنگ طبس در شنبه شب ۳۱ شهریور۱۴۰۳، مرگبارترین حادٍثه حین کار در کشور را رقم زد. مقامات حکومتی حتی پس از گذشت یک هفته حاضر نیستند امار دقیق و واقعی این جنایت را اعلام کنند. اما شواهد و قرائن حاکی از جانباختن بیش از ۵۲ کارگر معدنچی در معدن زغال‌سنگ «معدن جوی» طبس است. این حادثه دلخراش، موجی از همدردی در میان کارگران معادن و دیگر بخش های کارگری و عموم مردم برانگیخته است. همین امر، حاکمان را واداشته که مزورانه به ابراز همدردی های دروغین بپردازند و قول رسیدگی بدهند و تلاش کنند مانع از آن شوند که این خشم و همدردی به اقدامات اعتراضی گسترده منجر شود.

 

این حادثه دلخراش کارگری علیرغم تذکر مرتب کارگران در باره نشت گاز، غیرمترقبه نیز نبوده، زیرا فقط سه هفته پس از نشت گاز متان در معدن دیگری در همین منطقه که منجر به مصدومیت چند کارگر شده بود، اتفاق افتاده است. به دیگر سخن حوادث دلخراش کارگری در معادن ایران تاریخچه ای دردآور دارد. پیشتر در سال ۱۳۸۶ و سپس در سال  ۱۳۹۱  انفجار در معدن «یال شمالی» طبس جان ۸ معدن چی را گرفت و چنین حوادثی در  ۳۰ فروردین ۱۳۸۸ در معدن «باب نيزو» زرند کرمان با جان باختن ۱۱ کارگر معدن چی، در آذر ۱۳۸۹ در معدن «اشکلی هجدک» کرمان، در بهمن ۱۳۹۹ در معدن منگنز قم و در ۱۲شهریور ۱۴۰۲ در معدن «رزمجاء طرزه» دامغان با ۶ جانباخته  تکرار شده بود. در کنار این حوادث انفجار معدن «زمستان یورت» گلستان در ۱۳اردیبهشت سال ۱۳۹۶  با ۴۳ جان باخته، یکی از بزرگ‌ترین فاجعه‌های معدن ایران بود. همان زمان کارشناسان و کمیته حقیقت‌یاب در باره علل آن حادثه، به تصریح کارفرما را مقصر اصلی شناخته بودند.

 

حوادث معدن در ایران طی سال‌های اخیر به شکلی شتابان افزایش یافته و جان بسیاری از کارگران را گرفته است. در شش ماه نخست سال جاری ۲۰ حادثه معدن به ثبت رسیده که به مرگ یا مصدومیت کارگران منجر شده است. مهم تر این که، بسیاری از این حوادث، به‌ویژه مصدومیت‌های غیرقابل بازگشت، اطلاع‌رسانی نمی‌شوند و در رسانه‌ها بازتاب نمی‌یابند. با این حال آمارهای مخدوش حکومتی در نیمه نخست سال ۱۴۰۳، نشان می دهد که بیش از ۶۰ نفر از کارگران معدن در حوادث کاری جان خود را از دست داده‌اند. این آمارهای تکان دهنده در حالی است که کارگران معدن در ایران به ویژه با شرایط بسیارسخت و عدم رعایت استانداردهای ایمنی حفاظت به کار مشغول‌اند. علاوه بر آن کارگران معدن با دستمزدهای به مراتب پائین تر از خط فقر در شرایط اقتصادی دشوار، برای ادامه زندگی ناچار به پذیرش این خطرات هستند.

 

اکنون که فاجعه دلخراش مرگ معدنچیان طبس افکار عمومی مردم ایران و فضای رسانه ای را به خود مشغول کرده است این سئوال کلیدی نیز در فضا موج می زند که چرا چنین بی حقی مطلقی وجود دارد و چرا معادن وکارگاه های کشور به قربانگاه کارگران تبدیل  شده اند؟ واقعیت این است که با تشدید برنامه ها وسیاست های خصوصی سازی و واگذاری ها درسال ۱۴۰۲، بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد پهنه‌های معدنی در اختیار دستگاه‌های حاکمیتی، خودمانی سازی شده اند. واگذاری های بی حساب و کتاب این تعداد معدن، حتی «نه از طریق مزایده بلکه از طریق ثبت‌نام در یک وب‌سایت، صورت گرفته است و معادن به کسانی تعلق گرفته که زودتر ثبت‌نام کرده‌اند!». بر این پایه بنا بر گزارشات  رسمی حکومتی ۹۵ در صد معادن ایران خصوصی شده اند. در متن این خصوصی سازی بی در و پیکر و بدون قواعد روشن، امروز معادن کشور به یک کالای سرمایه ای در اقتصاد عمیقا بحران زده جمهوری اسلامی تبدیل شده اند. صاحبان جدید معادن، پس از ثبت معدن، پروانه معدن را بدون داشتن تخصص و مشخصات لازم با رانت و روابط کسب می کنند و آن را به چند برابر قیمت می فروشند و یا به پیمانکاران اجاره می دهند. بدین ترتیب صاحبان معادن کمترین توجهی به شرایط ایمنی و حفاظت کاردرمعدن ندارند و حکومت نیز در مقابل چنین شرایطی سکوت می کند و تشکل های صنفی مستقل کارگری نیز وجود ندارند.

 

حاکمان جمهوری اسلامی در راستای پشتیبانی از کارفرمایان و سرمایه داران در چند دهه گذشته به اقدامات گوناگونی علیه کارگران دست زده اند.  بی معنا کردن  قانون کار، بی ثبات سازی روابط کار، مستثنا کردن اکثریت کارگران از شمول قانون کار به همراه خارج کردن کارگاه های کوچک از شمول این قانون، ممانعت از تشکل یابی مستقل کارگران، موقتی و بی ثبات سازی قراردادهای کاری، گسترش پیمانکاری و سرکوب نظام مند دستمزد کارگران و در نتیجه گسترش و تعمیق فقر در میان کارگران و سقوط سطح معیشت و زندگی آنان از جمله این اقدامات ضد کارگری بوده است. در کنار آن در ۱۵ سال گذشته با اجرای «سیستم خود بازرسی»، عملا بازرسی کار بی اثر شده و با برونسپاری بارزسی کار به بخش خصوصی و در مدل جدید «خود بازرسی کار»، مسئولیتی متوجه کارفرما در مقابل حوادث کار نیست و حتی  جریمه کارفرما در مورد عدم شرایط ایمنی در کارگاه کاملا لغوشده است. علاوه بر آن دولت در هشتم مرداد ۱۴۰۳، در نتیجه اعتراض اتاق بازرگانی و فعالان بخش خصوصی، الزام به ارائه گواهینامه تایید صلاحیت ایمنی پیمانکاری در اسناد مناقصه که از سال ۱۳۹۷ برای پیمانکاران مقرر شده بود را لغو کرده است.

 

واقعیت این است که تمامی این تحولات در شرایطی صورت گرفته که حاکمیت جمهوری اسلامی تمامی تلاش خود را به کار بسته تا از شکل گیری تشکل های مستقل کارگری ممانعت کند. روشن است که وقتی کارگران اهرم های قدرتمندی برای دفاع از حقوق خود نداشته باشند، و نتوانند در برابر کارفرما بایستند و از قراردادهای روشن کاری برخوردار نباشند و نمایندگانی از خود برای بارزسی ایمنی کار نداشته باشند، هیچ کارفرمائی به فکر سلامت و جان کارگر نخواهد بود. بی جهت نیست که معدنچیانی که در معادن خطرزا به کار مشغولند حتی از بیمه کار نیز برخوردار نیستند. تداوم این وضعیت طبعا به قیمت جان های بیشتری از میان کارگران تمام خواهد شد. بازهم بسیاری از خانواده های کارگری، نان آور خود را از دست خواهند داد، بسیاری از کودکان این خانواده ها از پدر محروم خواهند شد و شاهد از هم پاشیده شدن خانواده هایی خواهیم بود که برای تامین یک زندگی  شرافتمندانه تن به کارهایی چنین سخت و پر خطر می دهند.

 

ما در این شرایط دردناک، خود را در غم  خانواده های معدنچیانی که نان آور خود را از دست داده اند و پیکرهای منفجرشده عزیزانشان را تحویل گرفته اند، شریک می دانیم و همچون آنها از جنایت حاکمیت اسلامی و کارفرمایان خشمگین هستیم و یک بار دیگر به همه آنها صمیمانه تسلیت می گوئیم. از نظر ما تنها راه مقابله با این وضعیت بشدت خطرناک و غیرانسانی و جلوگیری از حوادثی چنین جانگذار برای جامعه کارگری و مردم ایران، ایجاد تشکل های صنفی مستقل و سراسری معدنچیان است. اکنون که بخش های دیگری از جنبش کارگری تجارب درخشانی در این عرصه از خود بر جای گذاشته اند، حالا که سیستم های ارتباطات روزآمد می تواند تمامی کارگران معادن را به هم پیوند بدهد، تلاش برای شکل دهی به تشکل های صنفی مستقل در هر معدن و ایجاد شورای هماهنگی تشکل های صنفی معدنچیان ایران می تواند اهرم قدرتمندی به دست کارگران معادن بدهد تا بتوانند در برابر کارفرمایان و دولت از حقوق خود با قدرت دفاع کنند. ما از همه فعالان صنفی و تشکل های صنفی کارگری  در تمامی بخش های کارگری ایران تقاضا داریم تجارب خود در عرصه سازمانیابی را از هر طریق که صلاح می دانند در اختیار معدنچیان کشور قرار دهند و آنها را در ایجاد تشکل های صنفی مستقل خود یاری رسانند تا بتوانند به این وضعیت مرگبار در معادن نقطه پایانی بگذارند. حق معدنچیانی که در اعماق معادن به کار مشعولند، جان باختن نیست. برای حفظ جان عزیز آن ها باید با تمام قدرت مبارزه کنیم و فراموش نکنیم که «چاره کارگران وحدت و تشکیلات است».

 

 

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

پیروز باد انقلاب مردم ایران

زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم

حزب کمونیست ایران

سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)

جمعه ۶ مهر ۱۴۰۳ برابر با  ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴

 

 



 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©