Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
پنجشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۰ برابر با  ۲۱ جولای ۲۰۱۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۰  برابر با ۲۱ جولای ۲۰۱۱
پیرامون نحوه برخورد با دیگر جریانات اپوزیسیون

دیدگاه

پیرامون نحوه برخورد با دیگر جریانات اپوزیسیون

صادق افروز

 

۱. در ایران یک رژیم استبدادی مذهبی حکومت می کند .این رژیم ،  یک رژیم غیر متعارف سرمایه داری است و سعی می کند در کنار دفاع از ارکان سیستم سرمایه داری ، قوانین شرع  اسلام را هم به اجرا بگذارد ، لذا این رژیم  نه تنها مخالفت زحمتکشان را بر می انگیزد بلکه موجب ناخشنودی بخش هایی از بورژوازی و خرده بورژوازی نیز می گردد .در جنبش اعتراضی ۱۳۸۸ این طبقات و اقشار با نیت ها و خاستگاه های مختلف به خیابان ها ریختند و علیه آنچه تقلب انتخاباتی می نامیدند  اعتراض کردند .

۲ـ .بدیهی است این طبقات و اقشار گوناگون و گاه متضاد با درک خاص خود در این مبارزات شرکت می کردند .احزاب سیاسی ، هنرمندان و نویسندگانی که در این امر در مقابل رژیم ایستادند از این قاعده مستثنی نیستند .

۳.  یک سازمان کمونیستی لنینی وظیفه خود می داند مادام که  رژیم استبدادی  مطلقه ولایت فقیه بر سر کار است  از مبارزه طبقات مختلفی که به نحوی از حاکمیت این رژیم در رنج و عذابند حمایت کند .دفاع از فعالین سیاسی  دمکراتی که به دلیل مخالفت با این رژیم به زندان افتاده اند ، دفاع از هنرمندان و نویسندگان دمکراتی که به دلیل مخالفت با استبداد دینی رژیم حاکم دچار محدودیت فعالیت های هنری و ادبی شده اند از جمله  این وظائف دمکراتیک  به شمار می رود .شاید لازم به توضیح نباشد که ما اگرچه از حقوق تمامی انسان ها دفاع می کنیم و معتقدیم حتی طرفداران نظام پادشاهی و هواداران دخالت امپریالیست ها در ایران نیز باید از حق داشتن وکیل و دفاع ازادنه از خود برخوردار باشند ، ولی به هیچ وجه نه تنها از راه و روش آنان در همکاری با یک ارتجاع علیه یک ارتجاع دیگر دفاع نمی کنیم بلکه افکار و عقاید ارتجاعی آنان را به نقد می کشیم و معتقدیم چنین جریاناتی  خواهان جانشین کردن یک رژیم ارتجاعی به جای یک رژیم ارتجاعی دیگر هستند  و نه تنها مشکلات را حل نمی کنند ، بلکه بر آنها خواهند افزود .

۴.برای ما این جا این سوال مطرح می شود که حد و مرز جریانات دمکراتیک با جریانات ارتجاعی کجاست ؟ در مبارزه دمکراتیک علیه جمهوری اسلامی از چه جریاناتی دفاع باید بکنیم .سلطنت طلبان را به دلیل دفاع از رژیم سلطنتی و قرار گرفتن زیر پرچم امپریالیست ها ارتجاعی می دانیم .مجاهدین را به دلیل لاس زدن با امپریالیست ها و دفاع از یک حکومت دینی و کیش شخصیت مسعود – مریم قابل دفاع نمی دانیم .در مورد اصلاح طلبان حکومتی چگونه می اندیشیم؟  همان هایی که هنوز از دوران طلایی امام و بازگشت به خط امام و سینه زدن زیر پرچم ولایت  و حکومت دینی صحبت می کنند .به نظر من این ها هم مثل دو دسته دیگر نمی توانند جزو دمکرات هایی قلمداد شوند که در مبارزه علیه رژیم ولایت فقیه مورد حمایت ما قرار گیرند .تنها جریاناتی که اعتقادی به ولایت فقیه ندارند و با هیچ نوع حکومت دینی سر سازشکاری ندارند و دین را امر خصوصی مردم می دانند و بر علیه دخالت امپریالیستی موضع دارند می توانند مورد حمایت ما قرار گیرند .هر جریان سیاسی که بخواهد دین را با سیاست بیامیزد نباید از پشتیبانی ما برخوردار بشود .جریانات فکری ملی گرایی که با تسلط خارجی مخالفند و در عین حال با حکومت دینی هم سر ناسازگاری دارند علیرغم خوش باوریشان به سیستم لیبرالی می توانند از حمایت ما در مبارزه بر علیه رژیم جمهوری اسلامی برخوردار بشوند .از این جریانات ملی – لیبرال که اکثرا نه تنها غیر مذهبی بلکه ضد اسلام هستند در ایران امروز به وفور وجود دارند .این جریانات در مبارزه فکری با رژیم حاکم با تکیه بر ناسیونالیزم ایرانی به خود هویت می دهند .

۵.ولی دفاع ما از این جریانات نباید ما را از وظائف سوسیالیستی مان منحرف کند .دفاع ما از مبارزات دمکراتیک این جریانات نباید این شائبه را موجب شود که گویا این افراد برای رهایی انسان از استثمار مبارزه می کنند . ما باید ضعف ها ، تردید ها ، تزلزل ها و ماهیت دوگانه این جریانات را در نظر داشته باشیم .دفاع ما از این جریانات سیاسی ،هنرمندان و نویسندگان نباید بگونه ای باشد که از ادبیات ما اینطور نتیجه گیری کنند که گویا این هنرمندان ونویسندگان به نجات کل بشریت برخاسته اند .حزب و یا سازمان سیاسی لنینی با آگاهی بر جنبه های گوناگون مبارزه در جامعه سعی می کند بین آنها پیوند ایجاد کند . این سازمان باید به کارگران و زحمتکشان بگوید شرکت آنان در مبارزه علیه رژیم مطلقه ولایت فقیه و همکاری با طبقات و سازمان های سیاسی دیگری که از این رژیم مطلقه در رنج و عذاب هستند تا چه اندازه برای خود کارگران و زحمتکشان ضروری است .سازمان سیاسی لنینی به هیچ وجه نمی خواهد کارگران را در مبارزه صنفی محدود کند بلکه مزایای شرکت در مبارزه سیاسی و همکاری سیاسی با طبقات و اقشار دیگر تحت ستم رژیم مطلقه ولایت فقیه را یاد آور می شود .کارگران باید از برابر حقوقی زنان با مردان و آزادی پوشش ، برابر حقوقی خلق های تحت ستم آزادی تشکل های سیاسی و دانشجویی دفاع کنند . این ها بخشی از جنبه های دمکراتیک  مبارزه روزمره ما را تشکیل می دهد .ولی در مبارزه سوسیالیستی کارگران و زحمتکشان تنها هستند .انتظار پیوستن اپوزیسیون لیبرالی رژیم به صفوف کارگران برای دریافت دستمزدهای به تعویق افتاده ، یا تلاش برای احیای سندیکا و اتحادیه انتظار عبثی است .دعوت از اپوزیسیون لیبرال برای حمایت از جنبش کارگری آب در هاون کوبیدن است .

۶. متاسفانه برخی از مقالات منتشر شده در سایت سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)(۱) که به حق از پر اعتبارترین و پر بیننده ترین سایت های سازمان های چپ ایران است  این نحوه برخورد را مخدوش کرده است .در بعضی از این مقالات  مرز ما بین دمکرات ها و طرفداران حکومت دینی لوث می شود .در جریان حرکت اعتصاب غذای اصلاح طلبان دینی شاهد چنین حرکتی بودیم . اطلاق "جان های عاشق" از سوی نویسندگان سایت به شرکت کنندگان اعتصاب غذای زندان در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی بیانگر چنین لوث شدنی بود(۲) .و در دفاع از هنرمندان و نویسندگان دمکرات لیبرال مرز آن ها با جریانات انقلابی کمونیستی مخدوش می شود و از آن ها بعنوان تلاش گران مسیر آزادی بشر ستایش بعمل می آید .ما اگرچه قطعا باید با محدود شدن فعالیت هنرمندانی مثل جعفر پناهی مبارزه کنیم و از حقوق آنها در تمرین آزادانه حرفه خود دفاع کنیم ولی همزمان نمی توانیم چشم خود را بر دایره محدود افق سیاسی آنها ببندیم .

صادق افروز

۲۱جولای۲۰۰۱

۱.

www.rahekargar.net

۲.مراجعه کنید به مقاله "آن ها لب بر غذا بسته اند "

http://rahekargar.net/browsf.php?cId=1059&Id=283&pgn=3

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©