سند
راهبردي
كانون
مدافعان حقوق
كارگر
در
دومين مجمع
عمومي كانون
مدافعان حقوق
كارگر،
تحولات و
تغييرات در
نظام سرمايهداري
جهاني و
همچنين
تغييرات جديد
در ايران مورد
بحث و بررسي
قرار گرفت و
وضعيت طبقهي
كارگر و
مبارزات
سراسري آنها
براي به دست
آوردن حقوقشان
مطرح شد.
وظايف فعالان
كارگري، حركتهاي
گذشته و حال
آنها هم مورد
نقد و بررسي
قرار گرفت.
در
انتها دو سند
در ارتباط با
مسائل روز و
وظايف كانون
ارائه و به
نظرخواهي
گذاشته شد. در
اين اسناد
وظايف آيندهي
كانون و چشمانداز
حركت هاي جنبش
كارگري در سال
پيش رو تحليل
شده مورد
تاييد و تصويب
قرار گرفت و
تصميم گرفته
شد براي ايجاد
تحرك بیشتر در
سطح جنبش كارگري
انتشار عمومی
یابد تا چنان
چه نظرات تكميلي
وجود دارد و
يا نقدي بر
آنها وارد
است، اصلاح
شود و اين بحث
و بررسيها به
اتحاد و
همبستگی هرچه
بيشتر جنبش
كارگري كمك
كند.
اميد
است كه
كارگران و
فعالان مدافع
حقوق كارگران،
در برخورد با
مسائل مطرح
شده در اين
اسناد به
ارتقاء نظري و
عملي جنبش
كارگري كمك
كنند.
شرايط
كنوني:
نظام
سرمايهداري
پس از گذراندن
بحرانهاي
اخير به خصوص
بحران 2008
نتوانسته است
خود را بازسازي
كند و نظريهپردازان
اين نظام بر
خلاف گذشته
هيچ راهحل
جديدي را براي
مقابله با اين
بحران ارائه ندادهاند.
اين
نظام آخرين
راه حل هاي
خود را هم
چنان در گسترش
بازار آزاد،
خصوصيسازي و
فشار هرچه
فزاينده تر بر
نيروي كار قرار
داده است. در
سرتاسر
كشورهاي
سرمايهداري
تنها راه حل
مقابله با
بحران را
كاستن از ارزش
نيروي كار، پايين
آوردن دستمزد
و حذف تمام
دستاوردهاي
مبارزاتي
كارگران در 2
قرن اخير
يافته است،
فشار بر نيروي
كار در حذف
تمام خدمات
عمومي سبب شده
است تا بيكاري
فقر، كودكان و
زنان خياباني
هر روز افزايش
يابد. بهداشت
و آموزش و پرورش
عمومي در تمام
كشورهاي
سرمايهداري
با سرعت هرچه
بيشتر به سمت
خصوصيسازي
حركت ميكند و
آخرين بقاياي
دولتهاي
رفاه از ميان
جامعه كارگري
رخت برمي بندد
تا براي حفظ
نظام سرمایه
داری و سودهاي
سرمايه زمينهی
بيشتري فراهم
شود. نظام
سرمایه داری
با افزايش سن
بازنشستگي و
حذف بيمههاي
تامين
اجتماعي و
خصوصيسازي
كامل انرژي و
خدمات
اجتماعي تلاش
دارد تا بحرانهاي
سرريز خود را
حل كند و با
انحصاري كردن
هرچه بيشتر
خدمات عمومي،
نيروي كار را
به شرايط قرون
وسطايي
بازگرداند.
در اين
زمينه جناحهاي
مختلف سرمايهداري
كه تا قبل از
بحرانهاي
اخير بعضا در
برابر فشار بر
نيروي كار مقاومت
ميكردند،
اكنون براي
حفظ نظام
همصدا شده و
همگان طرفدار
بازار آزاد و
خصوصيسازي و
برداشتن هرگونه
اهرم حمايتي
از نيروي كار
شدهاند.
در
برابر،
كارگران و
زحمتكشان در
سراسر جهان در
مقابله با اين
تهاجم همه جانبه
به نيروي كار،
دست به مقاومت
زده و از پيشرفتهترين
كشورهاي
سرمايهداري
تا عقب ماندهترين
آن در برابر
اين تحميل بيحقوقي
و به غارت
بردن منابع
عمومي
ايستادگي ميكنند.
سرمايهداران
تلاش بيوفقهاي
را براي تصاحب
اموال عموميای
انجام ميدهند
كه با كار و
زحمت نسلهاي
كارگري به
وجود آمده
است. دولتهاي
سرمايهداري
همراه با شركتهاي
بزرگ و كوچك و
سرمايههاي
خصوصي، هر روز
تلاش ميكنند
تا بيمارستان
ها، مدارس،
حمل و نقل و
تاسيسات
انرژي را كه
متعلق به نسلهاي
پي در پي
كارگران است
با مبلغي اندك
به تصاحب خود
درآورند و
اكثريت قاطع
مردم تحت ستم
را كه مالكان
اصلي اين
اموال هستند،
از آن محروم
كنند و در
برابر، مردم
به فقر كشيده
شده را وادار
كنند تا با كمترين
دستمزد براي
افزايش سود
آنان در ساعتهاي
طولاني شبانه
روز نيروي كار
خود را به فروش
بگذارند. نظام
سرمايهداري
تلاش فراوان
ميكند تا با
تكيه به قدرت
نظامي خود
منابع طبيعي
را كه متعلق
به تمام انسانها
است به مالكيت
خصوصي درآورد.
فروش جنگلها،
زمينها،
مراتع،
رودخانهها،
سواحل درياها
و چشمهها به
بخش خصوصي و
محروم كردن
اكثريت قاطع
مردم از
دسترسي به آنها
زمينه ديگري
براي حفظ
سودهاي
بادآوردهی
سرمايهداران
است و اين
نظام براي حفظ
سلطه و سود
خود دست به
نابودي اين
منابع حيات
انساني زده
است.
در
كشور ما نيز
سرمايهداري
جدا از اين
روند كلي عمل
نميكند. جناحهاي
مختلف سرمايهداري
به رغم
اختلافات بر
سر سهمخواهي
در قدرت و
سرمايه، اما
همگان بر
خصوصيسازي و
بازار آزاد و
واگذاري
خدمات عمومي
به بخش خصوصي،
وحدت دارند.
جناحهاي
مختلف سرمايهداري
با تعبيرهاي
مختلف جبهه
واحدي را در
برابر نيروي
كار تشكيل ميدهند
و همگان بر
حفظ سودها و
فشار بيشتر بر
نيروي كار
اختلاف چنداني
ندارند.
در اين
ميان كارگران
و فعالان
كارگري چارهاي
جز اتحاد و
همبستگي و
فشردهتر
كردن نيروي
خود در برابر
اين تهاجم همه
جانبه ندارند
و هم چنان كه
در مبارزات
اخير خود نشان
دادهاند در
برابر اين
ترفندهاي
سرمايهداري
به هر ترتيب
كه توانسته،
مقاومت كردهاند.
كارگران و
زحمتكشان در
كشورهاي
مختلف سرمايهداري
با مقاومت
سراسري در
برابر اين سودطلبي
سرمايهداران
دست به
اعتراضات
سراسري زدهاند،
از كشورهايي
مانند يونان،
اسپانيا و پرتغال
گرفته تا
فرانسه،
آلمان،
بريتانيا، آمريكا،
تركيه و … در
همه جا شاهد
راديكالتر و
فشردهتر شدن
صفوف كارگران
هستيم. در
ايران نيز
مبارزات
كارگران به
طور عمده به
صورت خودجوش و
پراكنده اما
مداوم در
برابر اين
تهاجمات
ادامه دارد.
امري كه در
چند سال گذشته
شاهد آن بوده
و هستيم. اما
به دليل عدم
انسجام و
همبستگي اين مبارزات
به رغم تمام
تلاش كارگران
و فعالان
كارگري،
تهاجمات نظام
سرمايهداري
به معيشت
كارگران هم
چنان ادامه
دارد. در
نتيجه وظيفهی
كارگران و
فعالان
كارگري است كه
در دو سطح مبارزات
خود را گسترش
دهند تا
بتوانند در
برابر اين
تهاجمات
ايستادگي
كرده، نظام
سرمايه داري
را وادار به
عقبنشيني كنند
و نظامي بر
مبناي اصول
انساني كه در
آن همگان حق
زندگي داشته
باشند برقرار
كنند.
اين
مهم جز با
تلاش در دو
وجه مبارزاتي
امكانپذير
نميباشد:
یک ـ تلاش در
جهت ايجاد
تشكلهاي
راديكال در
سطح كشوري و
منطقهاي
براي به دست
آوردن
ابتدائيترين
حقوق كارگري و
انساني از
قبيل حق
اشتغال، حق
دستمزدي
واقعي براي گذران
يك زندگي
شرافتمندانه
با
استانداردهاي
مورد قبول و
حق بهداشت،
مسكن و آموزش
و پرورش،
آزادي بيان و
انديشه و
تغييرات
اساسي در مناسبات
اجتماعي.
دوـ
تلاش
در جهت هماهنگ
كردن مبارزات
كارگران در سطح
يك كشور و از
آن طريق
همبستگي با
جنبشهاي
كارگري
راديكال در
سطح جهاني
براي به دست آوردن
حقوق انساني و
يك زندگي
شرافتمندانه
و اين مهم جز
با هماهنگي و
پيشرفت در هر
دو زمينه
امكانپذير
نخواهد بود.
علاوه
بر دو مورد
فوق كه راهبرد
اصلي كانون مدافعان
حقوق كارگر
خواهد بود،
ارتباط نزديك
و مستمر با
مبارزات و
هماهنگي با
خواستههاي
اقشار ديگري،
كه در شرایط
كنوني تحت
فشار نظام
سرمايهداري
هستند، بايد
در دستور كار
قرار گيرد.
جنبش
دانشجویي و
جنبش زنان به
عنوان دو متحد
اصلي جنبش
كارگري، بايد
همواره مد نظر
قرار گيرد و
خواستههاي
مشترك با آنان
در دستور كار
جنبش كارگري
باشد.
برگرفته
از سایت «
کانون
مدافعان حقوق
کارگر»
http://www.kanoonm.com/1029#more-1029