دغدغه
ی نان و چماق
رادان
ارژنگ
بامشاد
با
نزدیک شدن
اجرای طرح حذف
یارانه ها،
زمزمه های
|آزاد سازی
قیمت ها، هر
روز از گوشه
ای شنیده می
شود. "وبسایت
آینده" ، در
این زمینه
نوشته است:«
شنیده می شود
قیمت تعیین
شده از جانب
دولت برای هر
عدد نان بربری
۴۰۰ تومان و
برای هر عدد
نان لواش ۱۲۰
تومان است.
علاوه بر این
شنیده ها حاکی
از این است که
وزن پیشنهادی
اتحادیه
نانوایان
برای خمیر هر
نان بربری، به
مقدار ۷۵۰ گرم
بوده که
کارگروه
هدفمندسازی
یارانه ها آن
را به ۶۵۰ گرم
کاهش داده
است». انتشار
چنین
اخباری تنها
محدود به قیمت
نان نمی شود.
به گزارش
خبرگزاری مهر«
بر اساس اعلام
برخی منابع
خبری، دولت
قصد دارد قیمت
۷ حامل انرژی
را همزمان
تغییر دهد.
بنزین، گازوئیل،
نفت سفید، نفت
کوره، گاز
مایع، گاز طبیعی
و برق ؛ ۷ حامل
انرژی هستند
که قیمتهای آنها
به صورت
همزمان تغییر
خواهند یافت..بنزین
شاید - حتما
۴۰۰ تومانی،
افزایش کمتر از
۴ هزار تومانی
قبوض برق برای
۹۰ درصد
مشترکان
(دوماهه)،
افزایش بیش از
دو برابری
قیمت سی ان جی
و چند برابر
شدن قیمت
گازوئیل؛
اخبارهای مختلفی
بوده که
تاکنون
درباره وضعیت
جدید قیمت
حامل های
انرژی در
شرایط
هدفمندی یارانهها
اعلام شده است.».
اما از آن
جا که نان
اصلی ترین ماده ی
خوراکی مردم
کشور است،
حساسیت روی آن
بشدت بالاست.
همین حساسیت
بالا نسبت به
واکنش مردم
است که دستگاه
دولتی را به
دست و پا
انداخته و تهدید
مردم و حتی
کسبه و تجار
هر روز ابعاد
جدیدی به خود
می گیرد. دولت
احمدی نژاد که
خوب می داند
سیاست حذف یارانه
ها چه عواقبی
خواهد داشت،
مدام گروه های
گوناگون را
پیشاپیش
مسئول شکست
این طرح قلمداد
می کند. وزیر
بازرگانی به
تبعیت از
سخنان رئیس
دولت، کسبه و
تجار را تهدید
کرده و آن ها را
از گرانفروشی
بر حذر داشته
و تاکید کرده
است « سازمان
تعزیرات
حکومتی در پی
این است که
برخورد با
اصناف متخلف
در شرایط
هدفمند کردن
یارانه ها
تشدید شود».
تنها مردم و
کسبه و بازار
در نوک حمله
تهدیدات
مقامات رژیم
نیستند. حتی
بخشی از
اصولگرایان
حکومتی که با
نحوه اجرای
این طرح مخالف
بوده و
به امنیتی شدن
آن انتقاد
کرده اند در
تیررس حملات احمدی
نژاد قرار
گرفته اند.
احمدی نژاد
خطاب به
این
اصولگرایان
گفته بود: «عده
ای در زمین
دشمن بازی می
کنند و برای
مقابله با
هدفمندسازی
یارانه ها
ستاد تشکیل
داده اند». این
سخنان احمدی
نژاد چنان
واکنش
اصولگرایان
را بر انگیخت
که وزارت
اطلاعات رژیم
مجبور به واکنش
شد و کتباً
اعلام داشت:
«همانطوری که
وزیر محترم در
آن کمیسیون هم
توضیح دادند
ستاد مزبور از
سوی جریان
فتنه،
بیگانگان و ضد
انقلاب
تشکیل شده و
رصدهای
اطلاعاتی این
وزارتخانه
گویای حمایت
سرویسهای
اطلاعاتی
بیگانه از
ستاد مزبور
است. لذا صحبت
مسوولان
کشوری معطوف
به عناصر مورد
اشاره بوده و
متوجه هیچ
اصولگرایی
نیست». دامنه ی
فشار دولت
احمدی نژاد
برای پیشبرد
طرح حذف
یارانه ها به
شیوه شوک
ترابی به گونه
ای که حتی
نامه ی رسمی و
درونی وزارت اطلاعات
نیز
اصولگرایان
را قانع نکرد
و سایت الف،
متعلق به احمد
توکلی در
مقالهای با
عنوان
"نگرانی از
امنیتی کردن
هدفمندسازی
یارانهها"
نوشت: «اینکه
دولت از یک سو
این قانون را
مائده الهی
بنامد و روشهای
اجرایی خود را
بینظیر و بلااشکال
معرفی کند و
از سویی هر
روز سایتها و
جریانات
ضدانقلاب را
پیش چشم مردم
شمارش کند،
طبیعی است که
کسی جرئت
اظهار نظر
پیدا نمیکند.
چه آنکه در یک
سال گذشته
فضای کشور نیز
به اندازه
کافی سیاسی و
امنیتی شده
است که این نیز
خود مزید بر
علت است».
وقتی
امنیتی کردن
طرح حذف
یارانه ها،
جای نفس کشیدن
از
اصولگرایان
منتقد و تجار
و کسبه و
بازار را
گرفته است،
فریاد اعتراض
مردم، دیگر
غیرقابل تحمل
خواهد بود.
ترس از شورش
مردم بخاطر
گرانی نان به
گونه ای است
که طبق اخبار
دریافتی،
سپاه
پاسداران در
بولتن داخلی
اش
آورده است:«
فتنه گران و
حامیان داخلی
و خارجی آنها
در صدد هستند
تا با اخلال
در اجرای
قانون هدفمند
کردن یارانه
ها و تشکیل
ستادهای فتنه
اقتصادی طرح
پیوند شمال –
جنوب را
اجرایی کنند و
به این ترتیب
با بزرگنمایی
مشکلات
اقتصادی-
احتکار- گران
فروشی - تاثیر
گذاری بر برخی
افراد کم سواد
و اراذل و
اوباش در
مناطق جنوبی
شهرها شورش
های محلی و
خیابانی
ترتیب دهند».
بر پایه ی این
تحلیل احمدرضا
رادان جانشین
فرمانده کل
نیروی انتظامی
کشور مردم
گرسنه کشور را
تهدید کرد
وگفت: «نیروی
انتظامی به
هيچ عنوان
برنمي تابد كه
كسي بخواهد در
اجراي قانون
هدفمندي
يارانه ها جلوي
پاي دولت و
مردم سنگ
بياندازد.»
وسپس افزود:"نيروي
انتظامي با
جديت تمام با
كساني كه قصد
اخلال در
اجراي
هدفمندي
يارانه ها را
دارند برخورد
مي كند و
برخورد با
اخلالگران در
اجراي اين
طرح، در هر
برهه از زمان
جزء اولويتهاي
نيروي
انتظامي است».
مواضع
سپاه
پاسداران و
سخنان احمد
رادان به قدر
کافی روشن
است. آن ها از
شورش پابرهنه
ها و گرسنگان
به وحشت
افتاده اند.
آن ها از
پیوند مبارزات
ضد استبدادی و
اعتراضات
مطالباتی به وحشت
افتاده اند.
در تمامی طول
عمر حکومت
اسلامی، تلاش
دست
اندرکاران
حکومتی بر این
استوار بود تا
با دامن زدن
به تنش های
فرهنگی، مانع
همبستگی مردم
شده و میان
زحمتکشان
دودستگی و
شکاف ایجاد
کنند. سرکوب
خشن زنان و عمده
کردن مبارزه
با پوشش
آزادانه
زنان، و تبلیغات
وسیع به نام
مبارزه با
تهاجم
فرهنگی، همه
در خدمت سیاست
ایجاد شکاف
میان اردوی
کار و زحمت
بوده است. اما
طرح حذف
یارانه ها،
زمینه ی شکست
قطعی این تلاش
موذیانه ی را
فراهم آورده
است. برای
اولین بار،
بطور جدی
زمینه ی ایجاد
همبستگی
طبقاتی و
مطالباتی
میان زحمتکشان
جامعه ایجاد
شده است.
اکنون آن
اکثریت عظیمی
که زیر
خط فقر زندگی
می کنند و با
سیاست دزدیدن
نان از سفره ی
مردم توسط
روبرو شده اند
بتدریج در می
یابند که
حکومت اسلامی
نه تنها آزادی
های اجتماعی و
سیاسی شان را
گرفته بلکه در
صدد است تا
لقمه ی نانشان
را هم بگیرد.
حالا دیگر
خواست های
سیاسی ـ عمومی
با خواست های
بیواسطه
مطالباتی در
کنار هم قرار گرفته
اند و زمینه ی
اتحاد طبقاتی
اردوی کار و
زحمت را فراهم
آورده است.
همین زمینه
اتحاد که قلم
به مزدهای
بولتن های
داخلی سپاه از
آن به نام «
پیوند شمال و
جنوب» یاد
کرده اند، بر
نگرانی آن ها
افزوده است.
اجرای طرح
«امنیت محله محور»
و استقرار
نیروی
انتظامی و بسیج
در بیش از
۲۰۰۰ محله ی
تهران، بر این
ارزیابی
استوار شده
است.
اکنون
که بهترین
فرصت برای
ایجاد اتحاد
طبقاتی نیروی
کار و زحمت، و
پیوند
مبارزات
سیاسی و
مطالباتی
فراهم آمده
است، یافتن
راه های مقابله
با تهدیدات
حکومتی یکی از
الویت های
اصلی تمامی
فعالین سیاسی
و کنشگران
مطالباتی است.
برای این که
از این فرصت
تاریخی به
خوبی استفاده
کرد، در گام
اول باید تشکل
ها و هسته های
مبارزاتی و
مقاومت را
سازمان داد.
بدون وجود
تشکل هایی از
جوانان و خود
مردم، خطر این
که شورش های
توده ای، مورد
بهره برداری و
سوءاستفاده ی
فرصت طلبان
رنگارنگ و حتی
ارتجاعی قرار
گیرد بسیار بالاست.
باید تاکید
کرد که این
تشکل های
صنفی، اتحادیه
ای و محله ای
خود مردم
هستند که باید
نقش اول را در
این راستا
بازی کنند.
وقتی تشکل ها
و هسته های
مقاومت شکل
بگیرد، توان
ارزیابی از
اقدامات دشمن
بیرحم و در هم
شکستن طرح ها
و نقشه هایش
بوجود خواهد
آمد. علاوه بر ضرورت
سازماندهی
تشکل های
مقاومت، تکیه
بر تاکتیک های
متناسب با
توازن قوای
کنونی نیز از اهمیت
ویژه ای
برخوردار است.
سرکوبگران
اسلامی قصد
دارند با
آمادگی کامل
هر حرکت و
شورش محله ای
را با "چماق
رادادن" یعنی
با سرکوب
بیرحمانه
نیروی های ضد
شورش درهم
بشکنند. برای
در هم شکستن
این چماق،
باید روی
نافرمانی مدنی
و راه های
مقاومت منفی و
توده ای تاکید
کرد. وقتی همه
ی مردم یک
محله از
پرداخت قبض
های آب و برق و
گاز خودداری
کنند، تیغ
سرکوب کاری از
پیش نخواهد
برد. وقتی
دارندگان اتوموبیل
هائی که نمی
توانند بنزین
به نرخ آزاد
را خریداری
کنند، در سطح
شهرها ترافیک
سنگین بوجود
آورند و با
بوق زدن های
ممتد اعتراض خود
را ابزار
دارند،
دستگاه سرکوب
زمین گیر خواهد
شد. و وقتی
گردهم آئی های
آرام و سازمان
یافته جلو
مراکز دولتی
ایجاد شود و
فریاد اعتراض
زنان و مردان
و کودکان
محلات به گوش مقامات
رسانده شود،
امکان سرکوب
مردم به حداقل
خواهد رسید.
اگر
ایجاد هسته
های مقاومت و
تشکل های
مطالباتی مهم
است، و اگر
اتخاذ تاکتیک
های مسالمت آمیز
و مدنی و تکیه
بر نافرمانی
مدنی اهمیت
درجه اول
دارد، تلاش
برای همگامی و
همراهی گروه
های اجتماعی
نیز از اهمیت ویژه
ای برخوردار
است. اینجا
زمنیه ای است
که جنبش
زحمتکشان می
تواند فعالان
جنبش زنان را در
کنار خود
داشته باشد.
باید توجه
داشته باشیم
که وزن اصلی
مقاومت در
محلات بر دوش
زنان است. نه
تنها جنبش
زنان که جنبش
دانشجویی به
عنوان جوانان
مردم زحمت کش
نیز در کنار
این جنبش قرار
دارد. آن ها می
توانند نیروی
آگاهی بخش و
متحد کننده و
سازمانده
تشکل های
مردمی باشند.
و در مناطق
ملی نیز
همبستگی مردم
تحت ستم با
مبارزات
سراسری، به
این نیروی
مقاومت، توان
گسترده ای می
بخشد. چنین هم
گامی و هم
پشتی توده ای
می تواند
"چماق رادان"
را در هم
بشکند و
"اقتدار"
حاکمیت را بر
هم بریزد.
۲۱ آبان
۱۳۸۹ـ ۱۲
نوامبر۲۰۱۰