کمیته
های اقدام و
جایگاه آنها
در جنبش کارگری
رضا
سپیدرودی
براساس
آخرین
اطلاعیه ای که
کمیته دفاع از
رضا شهابی
انتشار داده
است، وی
سرانجام
درخواست
فعالین و تشکل
های کارگری
داخل و خارج
از کشور را
مبنی بر پایان
اعتصاب غذا
پذیرفته و پس از
یک ماه به
اعتصاب غذای
خود پایان
داده است.
اکنون که اعتصاب
غذای رضا
شهابی پایان
یافته شاید فرصتی
باشد تا در
باره نقش و
جایگاه کمیته
هایی از نوع
کمیته دفاع و
نقشی که می
توانند ایفا
کنند
بیاندیشیم.
تا جایی
که از کنش ها و
روش های موجود
در جنبش
کارگری ما
برمی آید
زوایای
متفاوتی در
باره جایگاه
کمیته های
دفاع از
فعالین مستقل
کارگری و
اصولا این شکل
از کمیته های
مشترک اقدام مطرح
است.
گرایشی
نقش خود را در
برخورد به شکل
گیری این کمیته
ها براساس مواضع،
عقاید یا نحوه
کار
سازمانگرانه
فعال کارگری
مورد نظر
تعیین می کند
و فعالین
کارگری را برمبنای
معیارهای
ایدئولوژیک
خود دسته بندی
می کند.
این گرایش چه
در بیان آورد،
چه در عمل نشان
دهد، مبین
فرقه گرایی
مزمن است و به
جای تقویت
همکاری و
همسویی میان
مبارزان حقوق
کارگری و
عدالت
اجتماعی،
درست در جایی
که حتی حداکثر
همکاری نیز
خدشه ای بر
هویت متمایز
وارد نمی
سازد، عملا
ساز جداسری و
پراکندگی می زند
و جنبش کارگری
را تضعیف می
کند.
گرایش
دیگری کمیته
ها را در حد
جایگزین
احزاب و
سازمان های صنفی
و طبقاتی
کارگری در
شرایط اظطراری
می بیند و
براین باور
است که زمینه
تشکیل این
کمیته ها با
شکل گیری
احزاب کارگری
و افزایش
امکان اقدام
مستقیم تشکل
های مستقل طبقاتی
کارگری از
میان می رود. تردیدی
نیست که هر چه
انسجام و وحدت
عمل در جنبش
کارگری ایران
بیشتر باشد،
به همان میزان
قدرت آن نیز
افزایش می
یابد. همچنین
تردیدی نیست
که توانایی
فعالیت علنی نقش
تشکل های
مستقل را
دگرگون می
سازد. اما
تصور کمیته
های حمایت به
عنوان
جایگزین احزاب
کارگری یا
تشکل های
مستقل طبقاتی
کارگری در
شرایط
سرکوب و اضطرار،
اصل بقای تنوع
نظر و گرایش
در جنبش
کارگری را رد
می کند، در
حالی که اساس
این تنوع از
وضعیت اضطراری
یا شدت سرکوب
برنمی خیزد که
با از میان رفتن
آن از میان
برود، بلکه
اساسا از
موقعیت
متفاوت
مجموعه لایه
های طبقه کارگر
و زحمتکشان هم
سرنوشت با
آنها ریشه می
گیرد. تا
زمانی که این
تفاوت وجود
دارد احزاب
متفاوت
کارگری و
گرایش های
مختلف درون جنبش
کارگری نیز
خارج از اراده
وجود و حضور
خواهند داشت و
بنابراین
زمینه فعالیت
های مشترک
میان آنها نیز
که تشکل کمیته
های دفاع یکی
از شکل های آن
است، می تواند
وجود داشته
باشد. سطوح
پایدار سازمان
یابی کارگری
نه تنها زمینه
های اقدام
مشترک تشکل ها
و گرایش های جنبش
کارگری را حذف
نمی کند که
شرایط را برای
آن مهیاتر می
سازد.
سومین
گرایش قابل
نقدی که نسبت
به تشکیل کمیته
های دفاع وجود
دارد، بینش
مبتنی بر
پراگماتیسم
سیاسی است.
این گرایش اگر
چه در حرف
تشکیل کمیته
های دفاع را رد
نمی کند؛ یا
اهمیت حیاتی
تمرکز بر محور
اصلی فعالیتی
که موجودیت هر
کمیته ای را
تشکیل می دهد
انکار نمی
کند، و حتی
اصل تنوع
گرایش های
کارگری را نیز
می پذیرد، اما
سطح اقدام و
میزان مشارکت
خود را بر
اساس محاسبه
کاسبکارانه
سود و زیان حزبی
و گروهی استوار
می سازد و
پایه سود و
زیان را نیز صرفا
افزایش نفود
سیاسی جریان
خویش قرار می
دهد. این نگاه
کاسبکارانه
که مبارزه اصولی
برای رهایی
فعالین
کارگری از بند
و زنجیر، را
در حد مظنه
بازار روز فرو
می کاهد، اگر به
این ارزیابی
برسد که شرکت
در کمیته ای
مستقیما به
تقویت نفود
سیاسی اش کمک
نمی کند، به
ایفای نقش
حاشیه ای اکتفا
خواهد کرد.
این گرایش
ممکن است در
شرایط سرکوب و
دیکتاتوری،
که زیر نور
افکن بردن
سایه روشن های
اختلافات و
دسته بندی های
گرایش های مختلف
و نقد رفتار
عملی آنها در
حوزه اقدام
مشترک، با این
خطر روبروست،
که اصل همسویی
و اقدام مشترک
را تضعیف کند،
حاشیه امنی
برای خود پیدا
کند و باریکه
آبی برای خود
مهیا سازد،
اما به تدریج
روشن خواهد شد
که قاطعیت و
مشارکت موثر
در مبارزه
برای رهایی
همه مبارزان
جنبش کارگری و
وفاداری به
اصل گردآوری
حداکثر نیروی ممکن
در مبارزه
برای محور
اصلی حرکت
جمعی است که
پایه افزایش
محبوبیت و
نفود سیاسی
است نه
ملاحظات
کاسبکارانه
ای که منافع
گروهی و سود
مقطعی خویش را
بر منافع
عمومی طبقه
کارگر ترجیح
می دهد.
کمیته
های اقدام،
شکلی از
فعالیت های
مشترک هستند
که ضمن
برخورداری از پتانسیل
پل زدن بر
گسست ها و
شکاف های جنبش
کارگری و حرکت
به سبک حبهه
واحد کارگری
جا برای شکل های
دیگری از
سازماندهی
تنگ نمی کنند
و بنابراین هر
چند طول عمر
هر کمیته
اقدام با حوزه
اقدام تعیین
می شود، به
طور کلی باید
به آنها به
مانند پدیده
ای نگاه کرد
که آمده اند
تا بمانند.
جمعه
۲ دی ۱۳۹۰ برابر
با ۲۳
دسامبر ۲۰۱۱