پیرامون حادثه میدان کاج تهران

صادق افروز

 منهم فیلم ویدیویی فاجعه میدان کاج منطقه سعادت آباد تهران را دیدم . این فیلم نشان می دهد که جوانی چاقو به دست در پیاده رو ایستاده و در حالی که نظاره گر بدن مجروح جوان دیگری است که بر اثر ضربات چاقوی او بر زمین افتاده ، او را به دلیل داشتن ارتباط نا مشروع با زنی که با او مربوط بوده سرزنش می کند  و اخطار های قبلی خود را در چنین سرانجامی یاد آور می شود .از نیروی انتظامی واکنش سریع خبری نیست . از یکی  از آن ۲۰۰۰ چشم و گوش های دولتی مستقر در تهران بزرگ که برای روز مبادا و شورش بزرگ نان به  نظاره نشسته اند خبری نیست. به گفته خبرگزاری ها جوان مجروح در همان محل حادثه که فاصله چندانی هم با بیمارستان  نداشته در کف خیابان جلوی چشمان مردم موبایل به دست و نیروی انتظامی جان داده است .

        خشونت و عصبیتی که در این مستند شاهدش بودیم ، قبل از اینکه به واقعیت نزدیک باشد به فیلم های پر حادثه هالیوود می مانست . در همین هفته در نقطه دیگری از ایران عکس های گرفته شده از صحنه های زد و خورد بین هواداران دو تیم فوتبال استقلال تهران و صنعت نفت آبادان ، هواداری از صنعت نفت را نشان می داد که با چاقو به طرف یکی از هواداران استقلال حمله ور می شود . در مراسم اختتامیه بیست و دومین جشنواره تئاتر در کهکیلویه و بویر احمد در حضور معاون وزیر فرهنگ و ارشاد نیز معترضین به داوری جشنواره با استفاده از چاقو و قمه ، شخصی را از پای درآورده اند. گویی استفاده از چاقو در جامعه ایران برای حل مشکلات و اختلافات در حال نهادینه شدن است .

      براستی هنگامی که دولت ، از خشونت حداکثری در برابر مخالفین اش که سلاحی جز کلام و قلم و تظاهرات آرام ندارند استفاده می کند و حتی هم کاسه ای های دیروز خودش را از این نعمت بی نصیب نمی گذارد  و این شیوه از برخورد با مشکلات را روزانه از رادیو و تلوزیون و روزنامه هایش توجیه  و تبلیغ می کند از جوانان بی تجربه چه انتظاری جز تقلید از استفاده از این روش ها می توان داشت .

    رژیم جمهوری اسلامی بزرگترین مبلغ و مروج استفاده از خشونت برای حل مشکلات  در جامعه است .این حکومت چگونه می تواند مردم را به آرامش و متانت دعوت کند هنگامی که خود خشن ترین است . سرکوب بی رحمانه تظاهرات بسیار مسالمت آمیز مردم در اعتراض به افتضاح تقلب های انتخاباتی در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم  و پی آمد آن دستگیری ها و شکنجه های دوران بربریت در کهریزک و اوین و ده ها بازداشتگاه مخفی و نیمه مخفی دیگر ، دستگیری رهبران کارگری و دانشجویی و احزاب و هرکسی که بوی مخالفت می داد و حتی دستگیری وکلایی که وظیفه دفاع از این افراد را به عهده داشتند ، رژیم جمهوری اسلامی را به عنوان بزرگترین حامی دفاع از خشونت به عنوان الگو در جامعه مطرح می کند .

    نکته دیگری که در این فیلم کوتاه ویدیویی قابل تامل است ، تاثیر فرهنگ مردسالار و مذهبی در منفعل کردن مردم و نیروی انتظامی است . بر طبق قوانین شرعی اسلامی اگر مردی زنش را هنگام زنای محصنه ببیند می تواند هم مرد ( زانی) و هم زن (زانیه ) را به قتل برساند. در این فیلم مرد ضارب خطاب به مرد مجروح می گوید " بار ها به تو گفتم با او ارتباط نداشته باش "- نقل به معنی - آیا فکر نمی کنید همین جمله نه تنها نیروی انتظامی بلکه مردم  را هم به تردید واداشته باشد ؟ آیا فکر نمی کنید ماموران شاهد ماجرا به جای مضروب با ضارب همدردی می کرده اند ؟ و باخود می گفته اند سزای فاسق همین است؟

     مردم ایران در چنگال رژیمی اسیرند که برای حفظ منافع و موقعیت خود با توسل به عقب مانده ترین تعلیمات و فرامین مذهبی و خشن ترین شیوه های سرکوب ادامه بقایش را جستجو می کند .ریشه های حادثه میدان کاج تهران ، استادیوم فوتبال آبادان و جشنواره تئاتر کهکیلویه را در این تعلیمات و این خشونت ها به وضوح می توان مشاهده کرد. مردم ایران برای مبارزه و پایین کشیدن این رژیم باید به جامعه ای بیندیشند که راه حل مشکلات اجتماعی را در خشونت تئوریزه شده مذهبی جستجو نکند . قوانین کهنه مذهبی و شرعی و خرافی و مردسالار  را بدور بریزد و با مشارکت مستقیم مردم ، آنها را به استفاده از راه حل های مدنی در حل اختلافات بین خود تشویق کند .

نوامبر 2010