چپهای
ترکیه، کردها
پیروزی
سیریزا را جشن
می گیرند
چنگیز
چاندار/
المانیتور
ترجمه
از انگلیسی:
عارف سلیمی
شبانگاه
بیست و پنجم
ژانویه بیش از
500 هزار دنبال
کننده حساب
تویتر صلاح
الدین
دمیرتاش، رئیس
مشترک حزب
دموکراتیک
خلقها (حزب
حامی کردها)
در ترکیه، با
مشاهده تویتی
که با حروف
یونانی نوشته
بود، متحیر
شدند؛ تویتی
که ترکها هیچ
از آن سر در
نمی آوردند.
البته
چشمان ریزبین
می توانستند
در زیر عبارت
یونانی،
ترجمه ترکی آن
را نیز
ببینند. او نوشته
بود: "برای
کارگران و
زحمتکشان، سفر به
خیر برادر من."
یکی
از رهبران سیاسی
کردهای ترکیه
که متولد سال 1972
است، همتای یونانی
دو سال جوانتر
از خویش را به
مناسبت پیروزی
اش در
انتخابات
خطاب قرار
داده بود؛
برایش آرزوی
موفقیت کرده
بود و او را
"برادر"
خوانده بود.
یک
دهه پیش حتی
برای یک
سیاستمدار
کرد ترکیه هم
غیرقابل تصور
بود که همتای
یونانی خود را
"برادر" خطاب
کند. ترکیه و
یونان
واژگانی
هستند که به
ویژه پس از
پایان جنگ جهانی
دوم تاکنون
همواره با هم
بر سر زبانها
آمده اند،
البته قطعا نه
در قالب
عبارات و
اصطلاحات
برادرانه.
علی
رغم پیوستن دو
کشور به طرح
مارشال و
متعاقبا
عضویتشان در
پیمان ناتو در
سال 1952، و نیز
درخواست
عضویت در
سازمان ای.ای.سی،
هسته اولیه
اتحادیه
اروپای
امروز، اما
باز هم به
عنوان دو دشمن
یکدیگر
شناخته شده
اند. مساله
قبرس آنها را
در مقابل هم
قرار داده است
و از سال 1974
تاکنون نیز
اختلافات
زیادی با هم
بر سر دریای
اژه از بخشهای
ساحلی گرفته
تا قلمروهای
آبی و هوایی
آن دارند.
دو
کشوری که حوزه
جنوب شرقی
پیمان ناتو را
تشکیل داده
اند، به
دردسری دایمی
برای ایالات
متحده آمریکا
تبدیل شده
اند. در سال 1996 دو
کشور یک بار
دیگر به خاطر
نزاع بر سر حق
مالکیت یک
جزیره صخره ای
کوچک و خالی
از سکنه در
دریای اژه تا
مرز درگیری
پیش رفتند. دیپلماسی
تلفنی
پیگیرانه
"ریچارد
هولبروک" مانع
بروز جنگ و صد
البته مانع از
هم پاشیدن حوزه
جنوب شرقی
ناتو شد؛ همان
رویداد
[پیرامون جزیره]
"ایمیا/کارداک"
که بیل
کلینتون رئیس
جمهور سابق
آمریکا از آن
به عنوان یکی
از خاطرات
سرگرم کننده
دوران ریاست
جمهوری اش نام
برده است.
یونان
به عضویت
اتحادیه
اروپا درآمد
ولی با درخواست
عضویت ترکیه
موافقت نشد.
یونان سعی کرد
از کارت
عضویتش در
اتحادیه
اروپا برای
ممانعت از
پیوستن ترکیه
به این
اتحادیه
استفاده کند.
می
توان موارد
بیشتری از
مشکلات به
ظاهر حل
ناشدنی میان
دو کشور را
برشمرد. در
دهه 1980 میلادی
دکترین امنیت
ملی یونان بر
اساس مقابله
با "تهدیدی که
از جانب شرق
متوجه ما است"
استوار بود و
تاریخ دو کشور
هم بیان می کرد
که استقلال
یکی در تقابل
با استقلال آن
دیگری قرار
داشت.
اشتراکات
فراوان برآمده
از میراث
مشترک دو کشور
به آسانی به
فراموشی
سپرده شده
بود.
در
یونان، ضدیت
با ترکیه به
یک نقطه
اشتراک حداقلی
برای احزاب
عموما راست و
البته چپ
تبدیل شده
بود؛ در ترکیه
نیز طیفهای
مختلف سیاسی
هنگامی که پای
موضوعات ملی
در میان بود،
بر سر ضدیت با
یونان با هم
رقابت می
کردند.
موارد
استثنا به
فعالان صلح
طلبِ دو طرف
دریای اژه و
انترناسیونالیستها،
عموما در
منتهی الیه
طیف چپ، محدود
می شدند.
سیریزا، حزب
جدید چپهای
رادیکال
یونان که در
انتخابات 25
ژانویه
پیروزی خیره
کننده ای به
دست آورد، یکی
از سخنگویان
صریح این دسته
در کشور
همسایه بود.
سیریزا
به طرز شگفت
انگیزی یکی از
نداهایی بود
که در تابستان
2013 در رابطه با
تحولات مربوط
به پارک گزی
استانبول به
گوش می رسید.
بَنِرهای این
حزب در زمان
اعتراضات
پارک گزی که
بر روی آن به
زبان انگلیسی
نوشته شده بود
"دریا ما را از
هم جدا می کند
اما کرامت ما
را به هم می
پیوندد"،
برای فعالان
جوان ترکیه ای
فراموش
ناشدنی بود.
همچنین
"برکین
الوان"
نوجوان
چهارده ساله علوی،
یکی از
قربانیان
پارک گزی که
به وسیله پلیس
هدف قرار
گرفته بود،
برای سیریزا
به سمبلی برای
اعلام حمایت
تبدیل شده
بود.
پوسترهایی با
تصویر او که
زیر آن (نیز به
زبان ترکی)
نوشته شده
بود: "برکین،
تو برادر
مایی"، در طول
دوران
رقابتهای
انتخاباتی
یونان به چشم
می خورد.
حزب
سیریزا تعلق
خاطر بسیار
زیادی نسبت به
کردها در
ترکیه و
کشورهای
اطراف آن
دارد. یک هیات
از حزب سیریزا
در ماه نوامبر
گذشته، زمانی
که کردها در
کوبانی درگیر
مقاومت حماسی
خود در مقابل
داعش بودند،
از شهرک مرزیِ
(کردی- ترکیه
ای) نزدیک مرز
کوبانی دیدن
کردند.
قابل
توجه است که
آزادی کوبانی
با پیروزی سیریزا
در انتخابات
همزمان شد. هنگامی
که مردم در
آتن پیروزی
سیریزا را جشن
می گرفتند،
کردها در
استانبول،
دیاربکر و سوروچ
(شهر مرزی
نزدیک کوبانی)
در خیابانها
پایکوبی می
کردند و البته
ستایش سیریزا
نیز می گفتند.
پلیس
ترکیه معتقد
است که حزب
سیریزا رابطه
ای ارگانیک با
دو حزب ترکیه
دارد: حزب دموکراتیک
خلقها، ه.د.پ و
حزب "حمایت و
آزادی" (او.د.پ).
دومی در سال 1996
تاسیس شده است
و یک کپی مشابه
اصل سیریزا در
ترکیه محسوب
می شود. این
حزب از
ائتلافی
متشکل از چند
حزب شبه
مارکسیستی با گرایشهای
چپ افراطیِ
متعلق به دهه 1970
ترکیه پدید
آمده است. این
حزب رابطه
ثابتی با
گروههایی
داشت که بعدا
سیریزا را
بنیاد نهادند.
با این حال،
"او.د.پ" تا
کنون نتوانسته
است در
انتخابات
ترکیه آرایی
بیشتر از 0.1
درصد کسب کند.
ه.د.پ
اما حکایت
دیگری دارد.
حزب کردی صلح
و دموکراسی
ب.د.پ هسته
اصلی آن را
تشکیل می دهد؛
حزبی که
دیدگاههایش
به حزب
کارگران
کردستان،
پ.ک.ک، نزدیک
است. ب.د.پ به
توصیه
عبدالله
اوجالان رهبر
زندانی، تصمیم
گرفت در میان
چپهای ترکیه
نیز متحدانی برای
خود دست و پا
کند و به این
منظور به ه.د.پ
تحول پیدا کرد
تا به در سطحی
وسیعتر به یک
حزب چپ و
طرفدار
دموکراسی در
میان کردها و
ترکها تبدیل
شود. دمیرتاش
رئیس مشترک آن
که
سیاستمداری
جذاب و نسبتا
جوان است، در
ماه اوت گذشته
کاندید
انتخابات
ریاست جمهوری
شد و توانست
آرایی بسیار
نزدیک به 10% کل
آرا ماخوذه را
به دست آورد؛
درصدی که به
عنوان حد
نصابی حداقلی
برای ورود
احزاب به
پارلمان ترکیه
تعیین شده
است. پیشتر
ب.د.پ و احزاب
سلفش معمولا
در حدود 6 تا 7
درصد کل آرا
را کسب می
کردند.
جذابیت
دمیرتاش، می
تواند ه.د.پ
هواخواه کردها
را امیدوار
کند که آرای
مناطق ترک
نشین را نیز
جذب نماید و
این به نوبه
خود می تواند
در انتخابات
ژوئن 2015 به عبور
از حد نصاب ده
درصدی
بیانجامد.
چنانچه
آرای ه.د.پ در
ماه ژوئن
آینده کماکان
پایین ده درصد
باقی بماند،
با توجه به
سیستم انتخاباتی
پیچیده
ترکیه، حزب
عدالت و توسعه
احتمال دارد
به تعداد کافی
کرسیهایی را
کسب کند که
نیاز دارد تا
بتواند به
تنهایی قانون
اساسی را در
راستای تبدیل
نظام سیاسی
ترکیه [از
پارلمانی] به
یک نظام
ریاستی که مد
نظر ارودغان
است، تغییر دهد.
اما
اگر ه.د.پ
بتواند از سد
ده درصدی عبور
کند، امید
ایجاد یک نظام
ریاستی به
ریاست
اردوغان نقش
برآب
خواهد شد.
ریسکی که
هیجان زیادی
به بحثها
بخشیده بود و
اکنون با پیروزی
سیریزا نیز در
یونان، ه.د.پ،
خواهر خوانده اش
در ترکیه، به
آن تشجیع و
ترغیب شده
است.
فرستاده
ه.د.پ ( که ارمنی
است) جزو
اولین کسانی بود
که در شب
برگزاری جشن
پیروزی در
آتن، به "آلکسیس
سیپراس"،
نخست وزیر
جدید یونان،
تبریک گفت.
همان لحظاتی
که دمیرتاش
برای "برادرش"
سیریزا تویتِ
تبریک می
فرستاد،
"گارو پالیان"
[فرستاده ویژه
ه.د.پ به یونان]
روی صحنه ای
که در آتن به
مناسبت
پیروزی درست
کرده بودند،
برای مردم دست
تکان می داد.
"اصلی
آیدینتاش
باش" ستون
نویس روزنامه
"ملیت" [چاپ
ترکیه] با
سیپراس گفتگو
کرد و گزارش داد
که او از
اینکه در
ترکیه برای
پیروزی اش جشن
گرفته اند، تا
حدی شگفت زده
شده است و آن
را "بسیار دلگرم
کننده و مسرت
بخش" می داند.
بیشتر،
چپهای به
حاشیه رانده
شده ترکیه
هستند که از
آن الهام
گرفته اند؛
آنهایی که می
گویند اکنون
اگر زمان
رنسانس هم
نباشد، هنگام
دوباره سر
برآوردن است.
با این حال
بیش از همه،
[این پیروزی]
برای ه.د.پ
شعله امیدی
است که می
تواند به حد
نصاب 10 درصدی
برساندش.
ه.د.پ
تحت رهبری
دمیرتاش، به
نقطه امیدی
برای دموکراتهای
ترکیه، آنهم
درست در
شرایطی که اردوغان
بیش از پیش به
اقتدارگرایی
گرایش پیدا می
کند، تبدیل
شده است.
سیپراس
کارزار
انتخاباتی
خود را با
آهنگی از لئونارد
کوهن به نام
"نخست منهتن
را گرفتیم." آغاز
کرد.
شاید
دمیرتاش با
این ترنم آغاز
کند که "نخست در
آتن با
سیریزا، و
اکنون با ه.د.پ
در اینجا، در ترکیه."
برگرفته
از سایت «خبری
ـ تحلیلی روژ»
به
روز شده در 2/1/2015 |
یکشنبه
۱۲بهمن۱۳۹۳/
http://nnsroj.com/fa/article.aspx?id=8309&ID_map=29&outhorID=35