پيام
نوال
السعدوای
به
مناسبت هشت
مارس روز
جهانی زن
اتحاد
جديد زنان
مصری ، که در
ميدان
التحرير قاهره
توسط زنان و
مردان
انقلابی
ايجاد شد، از زمان
انقلاب ما در
ژانويه ۲۰۱۱ تلاش می
کند تا فعالان
حقوق زن و
گروههای خواهان
ترقی و پيشرفت
در مصر را
برای مبارزه
متحد سازد.
هدف اين
مبارزه ايجاد
ساختاری جديد
در مصر است.
ساختاری
مبتنی بر
آزادی حقيقی و
نه دموکراسی
ساخته و
پرداخته شده
بر اساس
باورهای
سرمايه داری و
مردسالارانه.
ساختاری که در
آن همه افراد
جامعه فارغ از
جنس، دين،
طبقه و نژادشان
از شآن
اجتماعی
يکسان و عدالت
اجتماعی-
سياسی بهره
مند شوند.
ما با بهره
بردن از قدرت
و اتحاد بين
ميليونها نفر
توانستيم
رئيس جمهور
حکومت
مصر،حسنی مبارک،
را در ۱۱ فوريه ۲۰۱۱ برکنار
کنيم ولی بدنه
اصلی حکومت
مصر همچنان پابرجاست
و از سوی رژيم
استعمارگر
آمريکا و هم
پيمانان مصری
اش در بين مقامات
بلند پايه
ارتش، در دولت
انقلابی
سابق، در بين
تجار
ثروتمند، در
رسانه های
مطرح، در بين
مقامات سياسی
پيشين و چهره
های مذهبی
متعصب که در
دوران حکومت
سادات ( در دهه
هفتاد) قدرتمند
شده اند حمايت
می شود. البته
فرمانبرداری
اين حکومت از
رژيم اسرائيل
و کمکهای نظامی
و اقتصادی
آمريکا نيز در
پايداری اين
سيستم نقش
اساسی دارند.
از آن زمان (از
زمان سادات در
دهه هفتاد)،
فقر و ستم بر
زنان در نتيجۀ
قدرت يافتن
بنيادگرايی
دينی و
استعمار
طبقاتي، افزايش
يافت.
زنان نيمی
از جمعيت
جامعه را
تشکيل می
دهند. آنها
نمی توانند در
جامعه ای که
آزاد و مستقل
نيست آزادی و
استقلال داشته
باشند. ما
(زنان) رهايی
خود از بند
مردسالاری و
آزادی
سرزمينمان
ازسلطۀ
استعمارگران و
ستم
بنيادگرايان
مذهبی را به
نام خدا، عشق،
صلح و
دموکراسی بهم
پيوند داده
ايم. بن لادن و جرج
بوش هر دو
عليه مردمان
فقير و زنان،
هم پيمان
بودند و با
يکديگر
همکاری می
کردند و سپس
برسر
منافعشان با
هم اختلاف
پيدا کردند و
سعی کردند
يکديگر را به
قتل برسانند.
امروز، باراک
اوباما
واعضای اخوان
المسلمين با
يکديگر رابطه
ای دوستانه
دارند و بر سر
منافع مشترکشان
با هم مذاکره
می کنند. هيچ
اصولی بر اين
سياستها و
تغيير منافع
وجود ندارد!
امروزه،
بسياری از
مردم جهان (از
شمال تا جنوب)
عليه
ساختارهای
مبتنی
برسرمايه
داری و مردسالاری
شورش می کنند
و اين شورش و
مبارزه سراسر
جهان از تجمع
در ميدان
التحرير تا
اشغال وال استريت
را در بر می
گيرد. در مصر
نيز مانند
ساير کشورها،
زنان و مردان
دوشادوش هم
مبارزه می
کنند. زن بودن
برای مخالفت و
مبارزه با
مردسالاری
کافی نيست.
برای مخالفت
با سرمايه
داری و
استعمار نيز
اين کافی نيست
که يک مرد
ليبرال يا
سوسياليست
باشيد و بی دين
بودن برای
مخالفت با ستم
دينی (ستمی که
با توجيه دينی
يا مذهبی
اعمال می شود)
کافی نيست. ما
زنانی را
ميشناسيم که
از مردان مردسالارانه
تر رفتار می
کنند! و با
مردان سوسياليستی
مواجه می شويم
که عملکردشان
بيش از رهبران
جناح راست
(گروه دست
راستی) مبتنی
بر سرمايه
داريست! و ما
در جامعه
افراد به ظاهر
بی دينی داريم
که به مراتب
متعصب تر از
بنيادگرايان
مذهبی هستند.
زنان و
مردان جوان
هنوز توسط
نيروهای
مخالف جنبش
اعتراضی در
مصر کشته می
شوند، از
ژانويه ۲۰۱۱ ،هزاران
تن کشته شده
اند، هزاران
نفر مجروح و
معلول شده اند
و هزاران تن
به زندان
افتاده اند
اما اعتراضها
همچنان ادامه
دارد. ما علی
رغم سرکوبها اميدمان
را از دست
نداده ايم.
زنان مصری
بيش از پيش
توسط نيروهای
مخالف انقلاب
به حاشيه
رانده می شوند
و از سمتهای
مهم، از
فعاليتهای
سياسی و
پستهای بالا
کنار گذاشته
می شوند. در
آنچه بعد از
انقلاب،
انتخابات دموکراتيک
مصر خوانده
شد، زنان تنها
دو درصد از
کرسيهای مجلس
مصر را اشغال
کردند و
اکثريت
نمايندگان مجلس
را اعضای
اخوان
المسلمين و
گروه سلفی ، گروهی
که متعصبتر و
واپس گراتراز
ساير گروههای
تندروی مذهبی
است، تشکيل
ميدهند. اما
در مصر مبارزه
همچنان ادامه
دارد. ما بايد
به شکل منطقه
ای و جهانی
توانمان را
برای مبارزه بکار
ببريم. ما
نبايد مبارزه
منطقه ای را
از برنامه
مبارزه جهانی
جدا کنيم. ما
در يک جهان ( نه
در سه جهان)
زندگی می
کنيم! و اين
جهان تحت سلطۀ
يک ساختار
ستمگر است،
ساختاری
مبتنی بر سرمايه
داري،
امپرياليسم،
نظامی گری مردسالارانه،
نژادپرستی و
افراط گرايی
دينی.
ما دير يا
زود خود را
آزاد خواهيم
کرد.
ما هرگز
اميد را از
دست نخواهيم
داد چرا که اميدواری
باعث
توانمندی و
قدرت است.
نوال
السعداوی
قاهره – مصر
ترجمه
از : تغيير برای
برابری