Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۹ برابر با  ۰۲ ژوئن ۲۰۱۰
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۹  برابر با ۰۲ ژوئن ۲۰۱۰
کميته هماهنگی برای ايجاد تشکل کارگری

کميته هماهنگی برای ايجاد تشکل کارگری

 

حمله اسرائيل به ياری دهندگان مردم غزه را محکوم می کنيم

 

ارتش اسرائيل راه را بر کاروانی از شناورهای حامل مواد غذايی و دارويی برای مردم غزه بسته، به سرنشينان اين شناورها يورش برده و با درندگی و ددمنشی کم سابقه ای افراد بی سلاح و فاقد هر نوع امکانات دفاعی را به رگبار بسته است. در اين حادثه فجيع خونبار و بشرستيزانه، 9 نفر از سرنشينان شناورها به قتل رسيده و تعداد بسيار بيشتری زخمی شده اند. هجوم هار و بربرمنشانه کماندوهای اسرائيلی به سرنشينان بی دفاع شناورها و کشتار ده ها انسان، بی درنگ در همان لحظات نخست مورد تأييد قاطع دولت اسرائيل و مقدم بر همه نتانياهو نخست وزير سفاک و خونخوار اين کشور قرارگرفت. کاروان شناورها متشکل از شمار کثير افرادی بوده است که با احساس مسئوليت ژرف انساني، با هدف رساندن نيازهای اوليه معيشتی به توده انبوه گرسنگان، آوارگان و بيماران مقيم غزه و با اقدامی شجاعانه برای درهم شکستن محاصره اقتصادی ساکنان اين جهنم، از نقاط مختلف دنيا راه افتاده اند و سواحل قبرس را به سوی نوار غزه در فلسطين ترک گفته اند.

از روزهای به اصطلاح پايانی آخرين حمله نظامی دولت سرمايه داری اسرائيل از زمين و هوا و دريا به کودکان و زنان و بردگان مزدی گرسنه و بی پناه غزه حدود يک سال ونيم می گذرد. نام اين دوره در عرف دولت ها و نهادهای بين المللی سرمايه دوره «آتش بس» بوده است. اما آنچه در غزه جريان داشته و همچنان جاری است تجسم وحشيانه ترين شرايط جنگی بوده که از سوی دولت اسرائيل بر اهالی اين منطقه تحميل شده است. حاکمان سرمايه در اسرائيل در اين مدت محاصره کامل نوار غزه ازجمله محاصره غذايی و دارويي، جلوگيری از ورود هر نوع مصالح ساختمانی و ممانعت از دسترسی مردم به هرگونه احتياجات اوليه معيشتی و ادامه حيات انسان ها را با حداکثر سخت گيری و سبعيت ادامه داده اند. حمله سال 2008 اسرائيل به غزه فقط 1500 سکنه نفرين شده اين منطقه را به مرگ محکوم نکرد. صدها هزار زخمی و مصدوم و معلول نيز برجای گذاشت. صدها هزار بيکار بر شمار کارگران بيکار اضافه کرد. صدها هزار گرسنه را گرسنه تر ساخت و صدها هزار گرسنه جديد را به جمع آنان افزود. هر چه بيمارستان و مرکز درمان بود درهم کوبيد. هر چه کلاس درس و مدرسه و مرکز آموزشی وجود داشت ويران کرد. صدها هزار آلونک مسکونی را بر سر ساکنانش خراب کرد. بيش از يک و سال و نيم از تاريخ وقوع اين جنايت ها، درندگی ها، نسل کشی ها و ويرانگری ها می گذرد و دولت دژخيم اسرائيل در زير چتر حمايت همه جانبه قطب های عظيم قدرت سرمايه جهاني، چند ميليون سکنه قربانی چنين قتل عامی را از زمين و آسمان و دريا در محاصره گرفته است تا امکان رساندن هر نوع غذا و دارو و امکانات معيشتی را آز آنان سلب کند.

دولت سرمايه داری درنده اسرائيل در اين محاصره سراسری بشرکش عليه توده بردگان مزدی غزه، نه فقط از پشتيبانی کامل ايالات متحده آمريکا، اتحاديه اروپا و قدرت های بزرگ دنيای سرمايه داری به اندازه کافی برخوردار بوده بلکه از سوی سران قدرت سرمايه در خاورميانه نيز حمايت شده است. دولت مصر دست در دست حاکمان اسرائيل حلقه اين محاصره را تنگ تر و تنگ تر ساخته است، تمامی نوار مرزی خود با غزه را مسدود کرده و حتی با کشيدن ديوار بتونی زير زميني، حفاری کانال های مخفی زيرزمينی برای واردات هر ميزان دارو مواد خوراکی را غيرممکن کرده است. اين وضعی است که در اين يک سال و نيم درغزه جريان داشته است. دنيای خرابه های جنگ همچنان پابرجاست. هيچ بيمارستانی به هيچ ميزانی تعمير نشده است. هيچ خانه بمباران شده ای در هيچ سطحی روی ترميم نديده است. هيچ کلاس درسی بازسازی نشده است. هيچ مدرسه ای قابل استفاده مجدد نگرديده است. هيچ مزرعه و مرکز کار ديگری دوباره به کار نيفتاده است. زندگی در اينجا دچار رخوت و رکود و حتی انجماد شده است و دولت های سرمايه داری دنيا با تمامی توان دست به کار حمايت از حاکمان هار و درنده اسرائيل برای ادامه اين وضع بوده اند و هستند. فاجعه زندگی بردگان مزدی در غزه به اين ها هم محدود نيست. اين ها همه فقط جزئی از کوه عظيم بدبختی های اين بردگان است. اين مصيبت ها و سيه روزی ها همگی تنها به اين دليل بر آنان تحميل می شوند که بردگان مزدی هستند، بردگان مزدی که بايد با لحظه لحظه حيات خود سرمايه های جانيان سرمايه دار فلسطينی و اسرائيلی و هر کجای ديگر را نيز توليد کند. بايد سود دلخواه اين سرمايه ها را نيز تسليم صاحبان آن ها کند. بايد بيکارسازی های گسترده سرمايه داران وطنی را نيز تحمل کند. بايد در هر کجا که امکان فروش نيروی کار هست تا آخرين رمق خود را بفرسايد و هلاک سازد و از هستی ساقط گرداند تا مالکيت سرمايه داران را وسيع تر، قدرت سرمايه را افزون تر و خود را مقهورتر و فرومانده تر کند. بايد تمامی دردها و رنج های بردگان همزنجيرش در سراسر دنيا را در ابعادی بسيار هولناک تر و فاجعه بار بر گرده خويش بار نمايد. معضل اما حتی به اينجا هم محدود نمی شود. او بايد جان خود و جان نسل بعدی خود را مدام و در متن شستشوی مغزی کامل، ضامن اقتدار جريان های سرمايه سالار قدرت پرستی چون «حماس» و «الفتح» و به طور کلی طبقه سرمايه دار فلسطين سازد. بايد در دل شرايط سراسر وحشت و دهشت و گند و خونی که سرمايه جهانی بر او تحميل کرده است، پياده نظام و منت پذير سياست های عوام فريبانه دولت اسلامی سرمايه داری ايران و شرکای وطنی آن ها گردد. بايد زير نام ميهن و خلق و سرزمين آبا اجدادی قربانی بی هيچ بهای اين يا آن بخش سرمايه داری ناسيوناليستی باشد. بايد در چنبره مخوف خرافات ارتجاع مذهبی سياهی لشکر و گوشت دم توپ اين يا آن دولت سرمايه داری پان اسلاميستی شود.

توده بردگان مزدی سرمايه در غزه چنين وضعی دارند. آنان گرسنه اند. بيکارند. کودکان آن ها مدرسه ای ندارند تا در آن درس بخوانند. بيمارستانی ندارند تا برای درمان بيماری های خود به آن رجوع کنند. ساده ترين بيماری ها هر روز شمار زيادی قربانی می گيرد. اين جمعيت وسيع، سرپناهی ندارند تا شب را در زير سقف آن لحظه ای بياسايند. اگر هم دارند بايد در تاريکی به سر برند، زيرا نيروگاه های برق با کمترين ظرفيت خود کار می کنند. آب آشاميدنی بهداشتی در اختيارشان نيست. درصد قابل توجهی از کودکان به دليل آلودگی بيش ازحد آب، به صورت مادرزادی دچار بيماری های قلبی هستند. مشکلات روانی بيداد می کند. اکثر خردسالان دچار وحشت هستند و هنوزهم عوارض بمباران ها را در تمامی تار و پود هستی خود حمل می کنند. جمعيت زيادی از کودکان دچار نوعی نقص عضو هستند و اين حالت معلوليت را بدون داشتن هيچ امکانی برای درمان آن تحمل می کنند. فشار گرسنگی و بی بهداشتی و نبود دکتر و دارو از يک سو کودکان و جوانان و سالمندان را به بيماری های زيادی مبتلا ساخته و از سوی ديگر ميزان مرگ و مير را به نحو چشمگيری افزايش داده است. هيچ امکانی برای کشيدن هيچ نفس راحتی وجود ندارد. حتی در روزهای «آتش بس» هم بايد منتظر بمباران بود. بايد آماده جنگيدن در رکاب «حماس» شد، که هم اکنون حاکميت غزه را در اختيار دارد. ساکنان دوزخ غزه دراين وضعيت به سر می برند و درست در دل چنين وضعی است که چند صد نفر انسان شريف و مردم دوست از اکناف مختلف دنيا، کاروانی از شناورها راه انداخته اند تا با عبور از آب های بين المللی در ساحل غزه لنگر اندازند و از اين طريق ديوار محاصره دولت اسرائيل را درهم شکنند. کاروان شناوران حامل کمک های انسانی برای شکستن حصارهای قهر سرمايه عليه ساکنان غزه، اينک با حمام خون دولت هار اسرائيل مواجه شده است. شدت توحش و ابعاد درندگی حاکمان اسرائيل در حدی بود که حتی شمار قابل توجهی از دولت های سرمايه داری دنيا نيز مجبور به ابراز نوعی مخالفت با آن شدند، مخالفت هايی که تنها به اين دليل صورت گرفته و می گيرند تا طغيان احتمالی اعتراضات انسان ها را در کشورهای مختلف دنيا مهار کنند. آش آن قدر شور شده است که حتی دولت جنايتکار آمريکا، که حامی و متحد اصلی اسرائيل است، از نتانياهوی دژخيم برای اين جنايت اش توضيح خواسته است.

مسأله اساسي، خواه درمورد اين شبيخون وحشيانه دولت اسرائيل و خواه درباره کل وضعيتی که سرمايه جهانی بر بردگان مزدی ساکن غزه تحميل کرده، اين است که حرف کارگران دنيا از جمله کارگران ايران چيست؟ آيا مشکل مردم غزه با تمامی ابعاد پيچيده و فاجعه باری که دارد مشکل طبقه کارگر نيست؟ آيا اينان محکومند که آماج هارترين و خونبارترين تهاجمات مستمر دولت اسرائيل باشند؟ آيا حق اين دولت و کل سرمايه جهانی است که جنايات دردناک 60 ساله اخير را همچنان بر گرده اين بردگان بار کنند؟ آيا زن و مرد و پير و جوان و کودک آن ها همچنان بايد در تله های مرگ محاصره اقتصادی اسرائيل و سرمايه جهانی از هستی ساقط شوند؟ آيا اين انسان ها محکومند که پياده نظام ارتجاع اسلامی «حماس» باشند؟ آيا سرنوشت آنان اين است که در پشت سر «الفتح» و ناسيوناليسم فلسطينی و عربي، عليه خويش و عليه همزنجيران اسرائيلی خود بجنگند؟ آيا واقعاً راه چاره آنان اين است که دل در گرو نسخه صلح کاخ سفيد و سازمان ملل و شورای امنيت ببندند؟ به نظر ما، پاسخ همه اين سئوال ها منفی است. کارگران غزه و کل فلسطين جزء جدايی ناپذيری از طبقه کارگر جهانی هستند. هر ميزان رهايی آنان از اين وضعيت نيز بدون هيچ ترديد در گرو صف آرايی و حمايت بين المللی همزنجيران آنان در سراسر دنياست. ما به عنوان فعالان جنبش ضدسرمايه داری طبقه کارگر ايران جنايت وحشيانه و سبعانه دولت اسرائيل عليه کاروان شناورهای حامل کمک های انسان دوستانه مردم جهان و کشتار فجيع سرنشينان اين شناورها را به شدت محکوم می کنيم و خواستار محاکمه آمران و عاملان اين جنايت در دادگاه های صالح بين المللی هستيم. همچنين ما بر خواست پايان دادن هرچه زودتر به محاصره ددمنشانه مردم غزه پای می فشاريم و بيش از هر چيز خواستار حمايت هر چه فعال تر کارگران دنيا ازجمله کارگران ايران از همزنجيران خود در غزه و به طور کلی فلسطين هستيم. کارگران ايران خوب می دانند که به اصطلاح حمايت دولت سرمايه داری ايران از مردم فلسطين هيچ چيز جز عوام فريبی نيست و هرچه تا کنون اين دولت از سفره طبقه کارگر ايران گرفته و به عنوان «کمک به مردم فلسطين» به منطقه ارسال کرده فقط و فقط به جيب «حماس» و «حزب اله لبنان» سرازير شده و به ويژه صرف تسليح بيش از پيش اين جريان های ارتجاعی و ضدکارگری برای دامن زدن به جنگ و خون ريزی هرچه بيشتر در منطقه شده و سر سوزنی از اين به اصطلاح کمک ها به دست مردم محروم و نفرين شده غزه نرسيده است. کارگران ايران اين را خوب می دانند و به همين دليل ضمن محکوم کردن حمله ضدبشری دولت اسرائيل و کشتار ددمنشانه حاميان انسان دوست مردم بی پناه غزه، جار و جنجال های عوام فريبانه و دروغين دولت اسلامی سرمايه داری ايران در مورد کمک به مردم فلسطين را نيز افشا می کنند.

 

کميته هماهنگی برای ايجاد تشکل کارگری

11 خرداد 1389

www.hamaahangi.net

khbitkzs@gmail.com

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©