زیر
پوست خبر
چرا
از تجاوزجنسی
به کودکان،
زخمی و خشمگین
نمی شوید؟
مینا
خانی
قاری
قرآن بیت
رهبری به
چندین پسر بچه
تجاوز کردهاست.
معمولآ
کودکان به
سختی در این
موارد حرف میزنند
وقتی جامعهی
به اصطلاح
مدنی در
کمترین شکل
ممکن خودش را برای
«امنیت» این
کودکان بسیج
نکردهاست.
اما اینها
حرف زدهاند
به هر شکل و
طریقی شده،
حتی شکایت شدهاست.
البته خب اینجا
لازم به یادآوریست
که این کودکان
همهگی از شاگردان
این قاری بودهاند
یعنی همگی خود
از خانوادههای
مذهبی و به
احتمال قریب
نزدیک به
حکومت و صد
البته معتقد
به نظام
هستند. در هر
صورت با دستآویزی
به امکاناتی
داخل همان فضا
و با توسل به
افرادی داخل
بیت و غیره
سند جمع آوری
شده است( و این
خود میتواند
بعضآ توضیح
بدهد که چطور
به هر حال تا
حدی مساله پیگیری
شدهاست که
باید در فرصت
به آن پرداخت).
حالا البته منادیان
اخلاق این وسط
این گونه جمعاوری
سند را
«پروندهسازی»
نامگذاری میکنند؟
در بین
حکومتیان؟ نه
لزومآ حتی در
بخشی از آن
جامعهای که
اصطلاحآ
خودش را جامعهی
فرهیخته نامگذاری
میکند هم اینگونه
جمعآوری
اسناد «پروندهسازی»
نامگذاری
شدهاست. اما
به هر حال حتی
با وجود این
دست «پروندهسازیها»
این جریان مدتها
مسکوت ماندهاست
تا حالا که
باز همان زبان
راوی دست اول
با توسل به
رسانههای
کلان و غیره
دارد از جامعه
«مددجویی» میکند.
من از خودم میپرسم
دارد از کدام
بخش جامعه مددجویی
میکند؟ از آن
بخشی که
هزاران بلندگوی
در اختبار
داشتهی خودش
را تا به حال
حتی برای آرام
کردن عذاب وجدان
هم که شده به
این کودکان
مورد آزار
جنسی قرارگرفته
اختصاص ندادهاست؟
یا آن بخشی که
هنوز به مدد
آن چیزی که
نامش را
«اخلاق»
گذاشتهاست،
سکوت در این
موارد را
تئوریزه میکند؟
قاری قرآن بیت
رهبری هم که
از قضا از
دستهی همان
جنایتکارانیست
که «منادیان
امنیت ملی» میتوانند
با آنها
زندگی کنند
اما با اپوزیسیون
مخالف آنها
هرگز! گفتهاست
که اگر محکوم
شود صد نفر را
با خودش پایین
میکشد. نیری
کسی که ختم
پرونده را
اعلام کردهاست
از قاضیان
اعدامهای
تابستان سیاه
۶۷ بودهاست.
و ایشان (قاری
قرآن بیت)
قرار بودهاست
صد نفر را با
خودشان پایین
بکشند. صد
نفری که هیچ
بعید نیست از
همان دار و
دستهی بیت
رهبری باشند.
سوال اینکه
وقتی از
«امنیت ملی»
حرف میزنید،
وقتی از«
اخلاق» حرف میزنید،
وقتی نگران
پروندههای
ناپاک خود هستید
که از جمعآوری
سند ظلم و ستم
به عنوان
«پروندهسازی»
حرف میزنید
از روی تن چند
کودک مورد
تجاوز قرار
گرفته توسط
این قاریان
قران بیت و
حرم، چند زنِ
مورد تجاوز و
تهدید قرار
گرفته، تن چند
شلاق خورده و
از روی جنازهی
چند اعدام شده
رد میشوید و
از اینچیزها
حرف میزنید.
جامعهای که
بخش تحولخواهش
به جای زخمی و
خشمگین بودن
از حد این همه
بیعدالتی و
ظلم سرش را
مثل کبک زیر
برف کردهاست
دقیقآ میخواهد
چه چیزی را به
نفع چه کسی
تغییر بدهد؟
برگرفته
از فیسبوک
نویسنده
------------------
در
جامعه ما
انحطاط
اخلاقی بیداد
می کند
فریدصلواتی
روزی
پسرکی مورد
تعرض
قرارگرفت و
فریاد کمک خواهی
سر می داد .
مرد
تجاوز کار با
تعجب به پسرک
گفت : آنقدر
فریاد کمک کمک
سر نده ، اگر
هم کسی بیاید
، به من کمک می
کند نه به تو.
در
دنیای مجازی
خواندم ، یکی
از قاریان
برجسته محکوم
به تعرض به نوزده
نفر از
شاگردانش شده
است تا اینجای
داستان در
دنیای حال ما
اینگونه
خبرها آنچنان
تعجب انگیز
نیست ، فاجعه
از آنجایی
آغاز می شود
که ایشان
فرموده اند
،اگر مرا
محکوم کنند صد
نفر دیگر را
هم که به کمک
ایشان رفته
اند پایین خواهند
کشید .
در
جامعه ما
انحطاط
اخلاقی بیداد
می کند .تعجب
از این است
،آن دسته از
علمایی که به
خاطر برگزاری
فوتبال ایران
و کره آنقدر
فریاد وا
اسلاما سر می
دادند ، چرا
به خاطر بی
حرمی به ساحت
قرآن ناگهان
سکوت اختیار
کرده اند ؟ و
یا چرا جناب
آقای الله کرم
با اعوان وانصارشان
دراین مواقع
پیدایشان نیست
و گریبان چاک
نمی دهند و
عرض اندام
کنند ؟
آیا
آنها که خود
را مدافعین
حرم می دانند
، حال که به
حریم کلام خدا
بی احترامی
شده است و
بسیاری را
نگران کرده
آیا برخود
واجب نمی
دانند که از
حریم کلام خدا
دفاع کنند ؟
آن
روزی که دکتر
فلانی ، معاون
وقت دانشجویی
و از اعضای
اصلی کمیته
انضباطی
دانشگاه
زنجان، به یکی
از دختران
دانشجو تعرض
کرد و جوابگوی
اعمالش نبود
،باید شاهد
اینگونه
رفتارها در جامعه
باشیم ، جالب
است که در این
فاجعه آن دانشجویانی
که این
وقاحت را بر
ملا می کند
دستگیر می شود
، و او را به
خاطر اینکه با
آبروی دکتر
فلانی بازی
کرده است و
این استاد به
اصطلاح محترم
را رسوا کرده
اند به زندان
می اندازند .
هیچگاه
این ملت ،
فیلم آن
روحانی نمای
تویسرکانی را
فراموش
نخواهند کرد
که چه فجایعی
را برای حریم
روحانیت به
راه انداخت .
کاش روحانیونی
که آنقدر
برایشان
برگزاری کنسرت
و تار موی
دخترکان و
ساپور پوشیدن
زنان مهم است
، اقلا از
حریم خودشان
دفاع می کردند
و از این به
اصطلاح
روحانی خاطی
جواب می
خواستند .
دیپلمات
وقت فرهنگی
برزیل به خاطر
اعمال وقیحش
به چه کسی
جوابگو بود ؟
دردناک
است جامعه ایی
که خود را
پیرو و شیعه مولا
علی (ع) می داند
آن کسی که
موقعی که
برادرش عقیل
به سراغش آمد
وقتی متوجه شد
کار شخصی دارد
، شمع بیت
المال را
خاموش کرد
.وقتی
خبرنگاری چون
یاشار سلطانی
خبری را چون
املاک و زمین
های نجومی بر
ملا می کند
،اوست که
دستگیر می شود
نه خاطیان . و
آنوقت یکی از
اعضای شورای شهر
تهران به خاطر
دفاع از
دستگیری
یاشار سلطانی
از خواهر طرف
مقابل مایع می
گذارد که به دست
داعشیان می
افتاد خوب بود
؟ و یا جناب
مهندس چمران
برادر شهید
مصطفی چمران
نگران دستگیری
یاشار نیستند
بلکه ایشان
نگران آنهایی
که نامشان در
لیست هست ،
هستند و تاکید
دارند که با
آبروی مردم
بازی کردن
درست نیست.
کاش جناب
چمران نگران
آبروی همه
افراد این
جامعه بودند
نه فقط یک قشر
خاص و با
افکار خاص.
گویا
کم کم این
فرهنگ در
جامعه ما
اینگونه در حال
اپیدمی شدن
است که هر کس
فریاد زد کمک
کمک ، به
مخالف کمک می
شود نه به کسی
که درخواست
کمک کرده است .
ما
اصفهانیها
هنوز که هنوز
است بعد از دو
سال منتظریم
امثال آقای
الله کرم به
خاطر اسید پاشی
و بی حرمتی که
به ساحت
انسانیت در
این شهر شده
است از حریم
ما دفاع کنند.
زیرا ما
ایرانیها وما
اصفهانیها
پیرو همان
ائمه ایی
هستیم که در
این زمانه
بسیاری از
حریم حرمشان
دفاع می کنند .
التماس
خرد
برگرفته
از کانال
تلگرامی شب
نشینی هالو
-------------------
قاری
قرآن متهم
اعمال منافی
عفت، نزد
رهبری رفت
سه
شنبه ۲۵ خرداد
۱۳۹۵ - ۱۴ ژوئن
۲۰۱۶
گویا
نیوز نوشت : در
حالیکه
انتظار میرفت
پس از افشای
پرونده «انجام
اعمال منافی
عفت» توسط
قاری قرآن
مشهور کشور به
پنج نوجوانان
قرآنی کشور در
«آمدنیوز»،
این پرونده از
سکوت پنجساله
خارج شده و
شکایات شکات
در دستگاه
قضایی جمهوری
اسلامی مورد
پیگیری قرار
گیرد، در اقدامی
مناقشه
برانگیز،
دفتر رهبر
جمهوری اسلامی
از این «مجرم
اخلاقی» دعوت
کرد تا در
جلسه قرائت
قرآن روز نخست
ماه مبارک
رمضان به
قرائت یک جزء
از قرآن کریم بپردازد.
آمد
نیوز - برخی از
مخاطبان پس از
افشای پرونده
«محمد گندمنژاد
طوسی» ملقب به
«سعید طوسی»
توسط پایگاه
خبری
«آمدنیوز»، از
انتساب این
پرونده به
رهبر جمهوری
اسلامی گلایه
کردند، این در
حالی بود که
دفتر رهبر
ایران در
اقدامی
مناقشه
برانگیز در
نخستین روز از
ماه رمضان از
وی دعوت کرد
تا در حضور
وی، به قرائت
بخشی از قرآن
کریم بپردازد!
این اقدام
دفتر رهبر
ایران باعث شد
که «قاری قرآن
متهم اعمال
منافی عفت
عمومی» تحت
پوشش حمایتی و
قضایی وی قرار
گیرد.
این
اقدام مناقشه
برانگیز دفتر
رهبر ایران، واقعیتی
تلخ را آشکار
میکند که این
نهاد غیر پاسخگو
بر «تخلفهای
آشکار» و
«عناوین
مجرمانه»
بسیاری از
افراد تحت
سلطه خود،
«سرپوش»
گذارده تا از
اقدامات خلاف
شرع و قانون
آنان برای
بهرهبرداریهای
خاص سیاسی خود
استفاده
نماید.
بر
اساس این
گزارش،
پرونده «سعید.
ط» که به دلیل «فساد
اخلاقی»،
«اعمال منافی
عفت» و «اغفال
نوجوانان»
قاری عضو
جامعه قرآنی
کشور از سال
۱۳۹۱ در محاکم
قضایی گشوده
شده، دارای
شکات خصوصی متعددی
است. اما به
دلیل صاحب
نفوذ بودن و
ارتباط این
قاری مشهور با
سران ارشد
نظام، به طرز
شگفتآوری پس
از گذشت پنج
سال همچنان
بلاتکلیف باقیمانده
و رسیدگی به
آن در هالهای
از ابهام قرار
گرفته است.
در
تاریخ ۲۲
مهرماه ۱۳۹۱
«قطبی» – دادیار
دادسرای
عمومی و
انقلاب تهران
– طی
کیفرخواستی
درباره پرونده
اظهارنظر
نموده و در
مورد جرائم
انتصابی به وی
مینویسد:
«کارشناس
شورایعالی
قرآن متهم است
به تشویق به
فساد و فحشا از
طریق بیان
مطالب
غیراخلاقی و
تحریک جنسی نوجوانان،
ارتکاب اعمال
منافی عفت و
افعال حرام با
نوجوانان.»
نکته
جالب این
ارجاع به
ریاست قوه قضاییه
آن است که
دریافت و عودت
پرونده ظرف
مدت یکروز
(نهم اردیبهشتماه
۱۳۹۲) رخداده
است! درحالیکه
پروندههای
قضایی ارسالی
به حوزه ریاست
قوه قضائیه، بهطور
معمول زمان
زیادی را در
انتظار بهسر
میبرند.
بااینحال
«خلفی» مشاور
رئیس قوه
قضائیه در
پاراف ذیل
درخواست
تعیین تکلیف
این پرونده،
ضمن عودت
پرونده خطاب
به دادستان
تهران نوشته
است: «پرونده ملاحظه
شد، با عنایت
به محتویات آن
و ملاحظه اظهارات
طرفین به نظر
میرسد دلیل
کافی اتهام به
متهم مبنی بر
تشویق فساد و
فحشا و ارتکاب
اعمال منافی
عفت وجود ندارد
و پرونده جهت
امعان نظر
دادستان
محترم انقلاب
تهران اعلام میگردد.»
در
ارجاع بعدی،
پرونده بار
دیگر به
بازپرسی شعبه
پانزده
دادسرای
کارکنان دولت
تهران ارسالشده
و اینبار
«عباس جعفری
دولتآبادی»
دادستان
تهران در ذیل
نامه ضمن
اشاره به
اهمیت جایگاه
متهم و موقعیت
«قاری مشهور
کشور» خطاب به
بازپرس شعبه
نوشته است: «با
توجه به اعاده
پرونده و
اظهار نظر
موجود با
عنایت به عدم
اقناع از ادله
موجود و وضعیت
خاص متهم که
از قاریان
معروف کشور
است، دلایل
ابرازی علمآور
و مؤید وقوع
جرم نمیباشد.
لذا اینجانب
ضمن عدول از
اظهارنظر
دادیار به شرح
موجود در
پرونده، با
قرار مجرمیت
صادره مخالف
بوده و عقیده
به منع تعقیب
دارم.»
لازم
به ذکر است
متهم این
پرونده
محرمانه «فساد
اخلاقی»، با
حمایت مقامات
قضایی با
وثیقه ۱۰۰
میلیون
تومانی آزاد
گردیده تا
رضایت شکات را
چه با تهدید و
چه با تطمیع
جلب کند، امری
که تاکنون
موفق به انجام
آن نگردیده و
این «عدم رضایت»،
پرونده را
برای مقامات
عالی قضایی با
دو راهی سختی
مواجه کرده
است.
به
عقیده بسیاری
از
کارشناسان،
حمایتهای
رهبر ایران از
مفسدان
اقتصادی و
اخلاقی، یکی
از موانع مهم
بررسی مفاسد
سازمان یافته
و انفرادی در
کشور است که
«مبارزه با
فساد» را فقط
در حد شعار و
دستورات
شفاهی وی برای
دولتها و
مسئولان
نظارتی باقی
گذارده است.
بسیاری
معتقدند تا
زمانی که رهبر
ایران «قصد جدی
برای مبارزه
با مفاسد» از
خود نشان
ندهد، فساد
مانند
موریانه به
اعتماد مردم
آسیب خواهد زد
و در نهایت
ساختار
جمهوری
اسلامی را از
هویت خود پوچ
خواهد نمود.
امری که طی
سالیان
طولانی رهبری
مطلقه و غیر
پاسخگوی علی
خامنهای، در
ایران نمایان
است و اعتماد
مردم را به حاکمیت
و حاکمان سلب
نموده است.
----------------
قاری
محبوب؛ متهم
اول اعمال
منافی عفت در
جامعه قرآنی
کشور
آمدنیوز
پرونده
«سعید طوسی»
قاری عضو
جامعه قرآنی
کشور که به
دلیل «فساد
اخلاقی»،
«اعمال منافی
عفت» و «اغفال
نوجوانان» از
سال ۱۳۹۱ در
محاکم قضایی
گشوده شده،
دارای شکات
خصوصی متعددی
است. اما به
دلیل برخی
ارتباطات، به
طرز شگفتآوری
پس از گذشت
پنج سال همچنان
بلاتکلیف
باقیمانده و
رسیدگی به آن
در هالهای از
ابهام قرار
گرفته است.
تاکنون تلاش
شده بود که
حضور عضوی از
اعضای ارشد
جامعه قرآنی کشور
در یکی از
پروندههای
قضایی مرتبط
با «فساد
اخلاقی»، بهصورت
«مخفی» و
«محرمانه»
باقیمانده و
خبری نشود.
اما وبسایت «آمدنیوز»
طی سه گزارش
جداگانه بر
این پرونده نور
تاباند.
«محمد گندمنژاد
طوسی» مشهور
به «سعید طوسی»
از قاریان مشهور
جامعه قرآنی
کشور است که
بهعنوان
«کارشناس
مسئول
نوجوانان
جامعه قرآنی کشور»
به فعالیت
مشغول بوده
است. در تاریخ
۲۲ مهرماه
۱۳۹۱ «قطبی» –
دادیار دادسرای
عمومی و
انقلاب تهران
– طی
کیفرخواستی
درباره
پرونده کلاسه
۹۴۰۶۲۰
اظهارنظر نموده
و در مورد
جرائم
انتصابی به وی
مینویسد:
«کارشناس
شورایعالی
قرآن متهم است
به تشویق به
فساد و فحشا از
طریق بیان
مطالب
غیراخلاقی و
تحریک جنسی نوجوانان،
ارتکاب اعمال
منافی عفت و
افعال حرام با
نوجوانان.»
قطبی در ادامه
کیفرخواست از
جمله دلایل
وقوع فساد و
اعمال منافی
عفت این قاری
مشهور با
نوجوانان مینویسد:
«با عنایت به
محتویات
پرونده و نظر
به دلایل: ۱- شکایت
آقایان […] و
اظهارات
آقایان […] از
نوجوانان
جامعه قرآنی
کشور، از جمله
حافظین قرآن
قاری قرآن یا
مؤذن بوده و
اظهارات آنان
بهعنوان
مطلع اخذ
گردیده است. ۲-
گواهی آقایان
[…] که جهت حصول
علم بازرسی
محترم استماع
گردیده است. ۳-
اقاریر مکتوب
متهم در پذیرش
ارتباطات
ناسالم با
نامبردگان و
دفاعیات بلاوجه
و عاری از
صداقت و
متناقض در
مراحل بازپرسی.
۴- ۹ حلقه سی دی
مکالمات احدی
از شکات با متهم.
۵- متن پیامکهای
متهم قطعنظر
از حریم خصوصی
و سایر قرائن
و امارات مطروحه
نامبرده
مرتکب بزه فوق
گردیده لذا به
استناد ماده
۶۳۹ قانون
مجازات
اسلامی اصل
۱۶۷ قانون اساسی
و ماده ۲۱۴ از
قانون آئین
دادرسی کیفری
دادگاههای
انقلاب و
منابع معتبر
فقهی منجمله
تحریر
الوسیله حضرت
امام خمینی
تقاضای تعیین
کیفر مینماید.»
«آمدنیوز»
در جریان پیگیریهای
خود به اسنادی
دست یافته که
از اعترافات متهم
(محمد گندمنژاد
طوسی) و احکام
قضات قوه
قضائیه حکایت
دارد. اما پس
از ارسال
پرونده به
«عباس جعفری
دولتآبادی»
دادستان
تهران، وی آن
را برای تعیین
تکلیف و
استیذان به
رئیس قوه
قضاییه ارجاع
داده است. در
نهایت آیتالله
«صادق آملی
لاریجانی» ضمن
ارجاع پرونده
به حجتالاسلام
«علی خلفی» یکی
از مشاوران
خود، پرونده
را «فاقد ادله
اثباتی جرم»
تشخیص داده و
دادستان
تهران به قضات
پرونده دستور
«مختومه شدن» آن
را انشاء و
صادر نموده
است.
«خلفی»
مشاور رئیس
قوه قضائیه در
پاراف ذیل
درخواست
تعیین تکلیف
این پرونده،
ضمن عودت پرونده
خطاب به
دادستان
تهران نوشته
است: «پرونده
ملاحظه شد، با
عنایت به
محتویات آن و
ملاحظه
اظهارات
طرفین به نظر
میرسد دلیل
کافی اتهام به
متهم مبنی بر
تشویق فساد و
فحشا و ارتکاب
اعمال منافی
عفت وجود ندارد
و پرونده جهت
امعان نظر
دادستان
محترم انقلاب
تهران اعلام
میگردد.»
در
ارجاع بعدی،
پرونده بار
دیگر به
بازپرسی شعبه
پانزده
دادسرای
کارکنان دولت
تهران ارسالشده
و اینبار
«عباس جعفری
دولتآبادی»
دادستان
تهران در ذیل
نامه ضمن
اشاره به
اهمیت جایگاه
متهم و موقعیت
«قاری مشهور
کشور» خطاب به
بازپرس شعبه
نوشته است: «با
توجه به اعاده
پرونده و
اظهار نظر
موجود با عنایت
به عدم اقناع
از ادله موجود
و وضعیت خاص
متهم که از
قاریان معروف
کشور است،
دلایل ابرازی
علمآور و
مؤید وقوع جرم
نمیباشد. لذا
اینجانب ضمن
عدول از
اظهارنظر
دادیار به شرح
موجود در
پرونده، با
قرار مجرمیت
صادره مخالف
بوده و عقیده
به منع تعقیب
دارم.»
آنچه
در پرونده
«محمد گندم
نژاد طوسی»
مشهور به
«سعید طوسی»
اصلاً به چشم
نیامده و مهم
تلقی نشده،
«حقوق شکات
مظلوم و
اتهامات
وارده» است. متهم
این پرونده
محرمانه «فساد
اخلاقی»، با
حمایتهای
خاص، با وثیقه
۱۰۰ میلیون
تومانی آزاد
گردیده تا
رضایت شکات را
چه با تهدید و
چه با تطمیع
جلب کند، امری
که تاکنون
موفق به انجام
آن نگردیده و
این «عدم
رضایت»،
پرونده را با
دو راهی سختی
مواجه کرده
است.
بر
اساس سندی که
توسط «منابع
خبری آمدنیوز»
در یکی از
نهادهای کشور
ارسال شده،
این پرونده محرمانه
مدتی است که
توسط ریاست
محترم دادگستری
استان تهران
از شعبه ۵۶
دادگاه تجدید
نظر «رسید» شده
و برای رسیدگی
به آن شعبه
ارسال نشده
است.
----------------
۲۹
مهر ۱۳۹۵
دفع فاسد
به افسد!
طاها
پارسا
سرانجام
یک مقام رسمی
به پرونده
«تجاوز قاری
مشهور قرآن به
چند نوجوان»
ورود کرد.
ماجرای
تجاوز
احتمالی محمد
گندمنژاد
طوسی معروف به
«سعید طوسی» به
چند نوجوان ۱۲
تا ۱۴ ساله در
چند سال گذشته
و بیانجامی
شکایتها و
رسیدگی قضایی
و بایگانی شدن
پروندهی آن،
در روزهای
گذشته نه تنها
از طریق شبکههای
اجتماعی بلکه
در برنامه «صفحه آخر» صدای
آمریکا، خبر
ساز شده بود.
امروز(
چهارشنبه ۲۸
مهر) ، معاون
قرآن و عترت وزارت
فرهنگ و ارشاد
اسلامی با
انتشار
یادداشتی، با
ابراز تاثر
بابت اصل خبر،
انتشار
آن را مصداق
«اشاعه فحشا»
دانسته و
تاکید کرد که
انتشار عکس،
پرونده و تخلف
مجرمین، جرمی
«نابخشودنی»
است. البته،
محمدرضا
حشمتی،
همزمان
از قوه
قضائیه نیز
خواسته است که
رسیدگی به این
پرونده را در
اولویت قرار
دهد و از شاکیان
پرونده نیز
تقاضای صبوری
داشته است.
بی
آنکه بخواهیم
اصل ماجرا را
به هیچ عنوان
تخفیف دهیم و
از عواقب غمانگیز
و دردناک اینگونه
جنایات فارغ
شویم،
یادآوری میشود
که در هر
جامعهای و در
هر جایگاهی
وجود افرادی
متجاوز و جانی
محتمل است و
تعمیم ناروای
آن به جامعه،
جایگاه و یا
صنف، بنیانی
منطقی ندارد.
باز هم بیآنکه
بخواهیم
کمترین
تقلیلی در
عواقب وحشتناک
اینگونه
اعمال پلید بدهیم،
لازم است که در
کنار توجه
ویژه به
قربانیان،
حقوق ابتدائی متهم
اصلی نیز مورد
توجه قرار
گیرد و به
مجموعه عوامل
جانبی و روانی
ماجرا نیز توجه
داشت.
اما
موضوع اصلی
این یادداشت
این نیست.
اقدام
معاون قرآنی
وزارت ارشاد،
در جهت رسمیت
بخشیدن به این
پرونده و
امکان طرح
رسمی آن در
رسانهها و
اشارات
پایانی نامه و
مخصوصا درج
کنایهوار
آیه ٣٠
سوره احزاب،
در جای خود
قابل تحسین
است و میتواند
نقطه روشنی در
کارنامه چنین
مسئولانی
باشد. اما
تاملی در
محتوای
یادداشت این
مقام رسمی- که
ممکن است با
کسب اجازه و
هماهنگی با
مقامات
بالاتر نیز صورت
گرفته باشد –
نکات
بیشتر و چه
بسا مهمتری
را گوشزد می
کند که میتواند
گوشه ای از
سرچشمه ها و
عوامل «فساد
اصلی» و
بلکه «افسد» را
افشا کند.
۱.
معاون قرآنی
وزارت ارشاد،
بجز انجام
وظیفهای که
در رسمیت
بخشیدن به خبر
اصلی کرده، دو
بار موکداً بر
«انتشار اصل
خبر» به عنوان مصداق
«اشاعه فحشا» و
«گناهی
نابخشودنی»
تاکید داشته
است؛ انتشار و
اشاعهای که
اگر صورت نمیگرفت،
چه بسا هیچگاه
این مقام رسمی
از وجود آن
خبردار نمیشد
و اگر هم
خبردار میبود،
مجبور به
اتخاذ این
موضع نمیگردید.
یعنی تا
اینجای کار
ظاهرا انتشار
این خبر نه تنها
مصداق اشاعه
فحشا
نبوده که
حداقل در همان
چارچوب
ادبیات دینی
مصداق و
بانی «امر به
معروف و نهی
از منکر» شده
است. بماند که
اگر چشم بر
همه چیز
ببندیم و انتشار
این خبر را
مصداق اشاعه
فحشا هم
بدانیم، مسئولیت
انتشار آن پس
از چند سال
پیگیری قانونی
مظلومان
پرونده، از
ذمهی آنان
خارج شده و
مستقیما
متوجه
مسئولین قوه قضائیه
است که نه
تنها صدای
مظلوم را
نشنیده اند که
او را به
فریاد زدن هم
واداشته اند.
۲.لابد
معاون وزیر،
طرح موضوع
«اشاعه فحشا» و
تاکید بر آن
در یادداشت
خود را مصداق
اعتدال دانسته
و مثلاً
کوشیده است در
چارچوب مشی
اعتدالی دولت
با کمترین
حساسیتها و
رعایت اعتدال
هوای طرفین
ماجرا را
داشته و در
عین حال قوه
قضائیه را به
پیگیری
وادارد. ظاهرا
مبارک است اما
اصالتاً این
گونه اقدامات
و اینگونه
تعبیر ها از
اعتدال، حاصل و
معنایی جز تحریف
و ابتذال آن
ندارد. در
جایی که عدالت
غایب است، دیر
نیست که قوه ی
قضائیه – که در
این ماجرا خود
نیزدر یک سوی
ماجرا قرار
دارد و
پیشاپیش بیصلاحیتی
خود را برای
رسیدگی به این
پرونده نشان
داده است-،
همین بخش نامه
را چنان
اجرایی کند و
پرونده اصلی ر
ا چنان منحرف
و به جای رسیدگی
به پروندهی
قاری مشهور
چندین نفر را
به جرم اشاعهی
فحشا چنان
قربانی سازد
که دیگر هیچ
مظلومی هم حتی
پس از چند
سال، جرات بلند
کردن صدایش را
و پناه بردن
از قوه ی عدلیه
به رسانه و
شبکههای
اجتماعی را
نداشته باشد.
البته این
گمانهزنی میتوانست
مصداق سیاهنمایی
و ناامیدی
باشد اگر در
آخرین نمونه،
جای یاشار
سلطانی و باقر
قالیباف عوض
نشده بود و
پدیدهای به
نام قاضی
مرتضوی با
اسکورت در
دادگاه حاضر
نمیشد و نامی
از کهریزک و
کوی دانشگاه و
محمدرضا رحیمی
و… نشنیده
بودیم.
۳.
در ظرفیت این
یادداشت
نیست، اما اگر
کمی بیشتر
همین اصطلاح
«اشاعه فحشا»
جناب معاون
وزیر را ریشهیابی
کنیم به بنیانهای
فسادِ
سیستماتیک
قوه قضائیه
نزدیک میشویم.
جایی که یک
قاضی مجتهد،
می تواند با
ترکیبی از
قانون و
اجتهادِ
شخصی، نشات
گرفته از چنین
اصطلاحاتی
فقهی (و دینی)،
معجونی بسازد
که در آن شخص
فراتر از
قانون بنشیند
و لاجرم اطاعت
از تشخیص و
فرمان شخص بر
اجرای قانون
اولویت یابد
تا «انتشار
خبر» مصداق «
اشاعه فحشا»
شود و به دور
باطلی برسیم
که جز فساد از
آن نمی خیزد. هر
کسی اندک
تردیدی در این دور
باطل و محصولات
این فساد
سیستماتیک
دارد برای
لحظاتی خود را
در جای
قربانیان این
پرونده و
خانوادههای
آنان قرار دهد
و آنگاه
بگوید به کجا
پناه ببرند و
داد مظلومیت
خود را کجا
سردهند تا
اشاعهی فحشا
نکرده باشند
اما صدایشان
شنیده شود!
http://zeitoons.com/19657
-------------------
۲۹
مهر ۱۳۹۵
ورود
معاون قرآنی
وزیر ارشاد به
ماجرای تجاوز
قاری مشهور به
چند نوجوان
زیتون–
محمدرضا
حشمتی معاون
قرآن و عترت
وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی
انتشار خبر «تجاوز
قاری قرآن به
نوجوانان» را
مصداق اشاعه فحشاء
دانست.
او در
یادداشتی که
در همین
زمینه
منتشر کرده،
تاکید کرد که
«دشمن
عملکردهای
غلط را مستمسکی
قرار میدهد
تا به نوعی
تقدس زدایی
کند» در حالی
که کارنامه به
گفته او
«درخشان جامعه
قرآنی» با
خطای یک یا
چند نفر از
بین نمیرود.
حشمتی
همچنین از
ریاست
قوه قضائیه
تقاضا کرد که رسیدگی
به قضایی
پرونده سعید
طوسی در
اولویت قرار
گیرد.
او از
شاکیان هم
خواست تا که
با «صبوری و
متانت» در
احقاق حق تلاش
نمایند. چند
نفر از
نوجوانان قاری
قرآنی که توسط
طوسی مورد
تجاوز قرار
گرفته بودند،
اطلاعاتی در
این مورد در
اختیار تلویزیون
صدای آمریکا
قرار دادند. 75154
معاون
قرآنی وزیر
ارشاد همچنین
تهدید کرد که «انتشار
عکس، پرونده و
تخلف مجرمین،
خود جرم دیگری
و نابخشودنی
است.»
محمد
گندمنژاد
طوسی معروف به
حاج سعید طوسی
قاری بینالمللی
قرآن،
کارشناس
شورای عالی
قرآن، آموزگار
کلاسهای
قرآن با تمرکز
بر آموزش
نوجوانان است.
از او با
عنوان قاری
خاص بیت رهبری
هم یاد می شود. طوسی
هم اکنون به
عنوان
کارشناس
مسئول نوجوانان
جامعه قرآنی
کشور در
شورایعالی
قرآن، زیر نظر
بیت رهبری
فعالیت می
کند.
سال ۸۹
پرونده ای
برای او با
شکایت
نوجوانانی که
مورد تجاوز
قرار گرفته
بودند، تشکیل
شد. حداقل ۹
نوجوان از او
به این اتهام
شکایت کرده بودند.
بر
اساس اسنادی
که توسط
«آمدنیوز»
منتشر شد، با
دستور بیت
رهبری پرونده
مسکوت مانده و پرونده
این قاری در
دادگستری
استان تهران
بایگانی شده
است.
چند
نفر از شاکیان
در مورد جرم
صورت گرفته،
با برنامه
صفحه آخر
تلویزیون
صدای آمریکا
گفتگو کردند.
http://zeitoons.com/19622
--------------------------
۲۹
مهر ۱۳۹۵
قاری
متهم به تجاوز
به نوجوانان
به این اتهام
پاسخ داد
زیتون-
سعید طوسی،
قاری قرآن،
اتهامهای
مربوط به
تجاوز جنسی به
نوجوانان را
«داستان های
کذب» و ساخته
«خبرگزاریهای
یهودی» دانست.
طوسی
در یک
یادداشت،
رسانههایی
که این خبر را
منتشر کردند
«مزدور» خواند و
خطاب به این
رسانهها
نوشت: «شما
همانها
هستید که نه
برای قرآن و
قاری آن، بلکه
برای هیچ کتاب
آسمانی دیگر
حرمت قائل
نیستید.» 75154
محمد
گندمنژاد
طوسی معروف به
سعید طوسی،
قاری بینالمللی
قرآن و
آموزگار کلاسهای
قرآن با تمرکز
بر آموزش
نوجوانان است.
سال ۸۹ پروندهای
برای او با
شکایت
نوجوانانی که
مورد تجاوز قرار
گرفته بودند،
تشکیل شد.
حداقل ۹
نوجوان از او
به این اتهام
شکایت کرده
بودند.
بر
اساس اسنادی
که توسط
«آمدنیوز»
منتشر شد، با
دستور «بیت
رهبری» پرونده
مسکوت ماند و
پرونده این
قاری در
دادگستری
استان تهران
بایگانی شده
است.
طوسی
خطاب به رسانهها
نوشت که آنها
«همجنس بازی
را، تمدن» میدانند
و «با تصویب
قانون، آن را
به رسمیت میشناسید.
یک باره چه شد
که خود را
محکمه عدالت تصور
نموده و
خویشتن را
عادل تر از
دادگاهایی دانستید
که بر اساس
عقل و شرع حکم
میکنند؟»
این
قاری قرآن
اضافه کردکه
«حق قانونی»
خود برای
«اعاده حیثیت
و اعلام جرم
علیه مفتریان
و اشاعهدهندگان
نسبتهای
ناروا علیه
خود را محفوظ»
میداند.
طوسی
در نامه خود
خطاب به آیتالله
خامنهای
نوشت: «رهبرا،
هیبتت مستدام
که دشمنانت
چنان خار و
زبون شدهاند
که چون در
مقابل اقتدار
و نفوذ کلامت
درمانده گشتهاند،
فرصت را غنیمت
شمرده و توطئههای
ناجوانمردانه
خود را با
بهانه
قراردادن من،
متوجه مقام
ولایت سازند».
او در بخش
دیگری از این
نامه خطاب به
«جامعه قرآنی
کشور» نوشت: «مطمئن
هستم که بصیرت
حاکم بر جامعه
ی قرآنی حتی
بدون اقدام از
جانب من نیز
میتواند تهمت
ها و شایعات
این توطئه ی
مسموم یهود را
خنثی کند.»
http://zeitoons.com/19686
------------------------