چرايي و
چيستي طرح
استاد -
شاگردي*
علی
یزدانی
تضاد و
تناقض زندگي
در دنياي
امروز، با
مناسبات
سرمايهداري،
ماموران پيدا
و پنهان اين
نظام جهاني را
در ايران بر
آن داشته تا
در كسوت
كارشناسان اقتصاد
و طراحان
اقتصادي و در
راستاي
انتقال هزينه
بحرانهاي
نظام سرمايهداري
به سفرهي
طبقه كارگر
دست به كار
شوند. اين
كارشناسان استثمارباور
در تازهترين
خدمت خود به
اربابان سودپرستشان،
توانستند
طرحي به غايت
ارتجاعي و ضد
انساني را به
نام طرح
"استاد-
شاگردي" به
اقتصاد بيمار
و آسيب ديدهي
اين مملكت
سنجاق كنند.
اين طرح از
سال گذشته به
صورت آزمايشي
در بعضي از
شهرها و از ارديبهشت
سال جاري در
تهران، اجرا
ميشود. تثبيت
اين طرح به
منزلهی حذف
حداقلهاي
قانوني و
قواعد به
رسميت شناخته
شدهي
مناسبات
كارگري -
كارفرمايي از
جامعه است. اين
طرح در ضمير
خود، بيگاري
را در حادترين
و خشنترين چهرهي
خود به
زحمتكشان
تحميل ميكند
و اگر دستان
متحد
كارگران،
طراحان اين بردهداري
در عصر حاضر
را به عقب
نشيني وادار
نكند،
كارگران
فردايي ويرانتر
از امروز
خواهند داشت.
زیرا که در
این طرح کارگر
به عنوان کارآموز
شناخته شده و
هیچ دستمزدی
ندارد .
هجوم
به طبقهي
كارگر ايران
با هدف خودنمايي
به تئوري
پردازان
نئوليبراليسم،
مبني بر اجراي
بيكم و كاست
دستور العملهاي
بانك جهاني و
صندوق بينالمللي
پول و نمايش
رتبهي قبولي
براي پذيرش در
سازمان تجارت
جهاني انجام
ميشود. وظيفهي
اين ماموران،
وقيحانهتر
از دزديدن عصا
از كور است. در
شرايطي كه
ناكار آمدي
نظام سرمايهداري
به ويژه در
بخش خصوصي،
جمعيتي نزديك
به 8 ميليون
نفر از نيروي
كار را، بيكار
و زمينگيركرده
و شاغلان را
نيز با
دستمزدهايي
ناچيز كه
عمدتا هم با
تاخير چند
ماهه دريافت
مينمايند
،تحقير نموده
و زندگي
دهشتناكي را
برايشان
ايجاد كرده،
آيا طرح استاد
شاگردي را جز
عصا از كور
دزديدن چه ميتوان
نام نهاد؟
گويا اين
حضرات جز به
گرسنگي مطلق
كارگران راضي
نميشوند. در
تمامي طرحها
و لوايحي كه
با شراكت فكري
و مادي اين
كارشناسان
ستمساز با
نمايندگان
بخش خصوصي به
ويژه اتاق بازرگاني
تنظيم ميشود،
چاقتر كردن
بخش خصوصي و
قاپيدن آخرين
لقمههاي
زحمتكشان از
سفرههاي
خاليشان
پيگيري میشود.
از
همان سالهاي
نخست تصويب
قانون كار كه
خود، نتيجهي
تلاش كارگران
و دستاورد
مبارزهي
پيگير طبقه
كارگر بود،
اقتصاددانان
وابسته به
سودِ اقليت
سرمايهدار،
چنان
هشدارهايي به
آزاديخواهان!
مي دادند كه
گويا اين
قانونمند
كردن جريان
بهرهكشي از
كارگران، به
منزلهي
سوراخ كردن كف
كشتي جامعه
است و همه را
غرق خواهد كرد
و در تمام اين
سالها همهي
عزم خود را به
كار گرفتند تا
اين قانون
حداقلي را هم
خنثي كنند و
اگر نبود
مقاومت
كارگران، اين
قانون در همان
اوايل دههي
هفتاد از
مجموعهي
قوانين حذف ميشد.
حضور قدرتمند
طبقه ي كارگر
اما اين اجازه
را نداد كه
اين حضرات در
همان سالهاي
نخست كار را
يكسره كرده و
قانون را از
مناسبات كار
حذف كنند، اما
حاميان
سرمايه و سود،
همواره مترصد
اين بودند كه
زمينههاي
مساعدي براي
حذف بخش هاي
حمايتي قانون
كار ايجاد
كرده و در
فرصت هاي به
دست آمده به
انجام رسانند.
در اين بخش هم
مثل هميشه اين
كارشناسان
اقتصادِ
استثمارباور
بودند كه
پيشگام شدند
چرا كه اين
جماعت همچون
انگلي كه از
بقاياي شكار
ارتزاق ميكنند
به سرمايه و
كار نظر دارند
و ترجيح ميدهند
كه شكار
سرمايه از كار
چنان بزرگ
باشد كه اين
حضرات هم
بتوانند به
اندازهي
مالك ابزار
توليد بخورند.
در طول اين 20
سال گذشته
مرتب از
زواياي مختلف
به قانون كار
هجوم آوردند و
در بزرگترين
يورش خود
توانستند، در نبود
تشكل كارگري،
بيش از نيمي
از كارگران را
از شمول قانون
كار حذف
نمايند و به
مالكان و سرمايهداراني
كه كارگاه
هايي كمتر از
ده كارگر دارند،
اين امتياز
بزرگ را بدهند
كه قانون كار
را از روابط
كارگري در
كارگاه خود
حذف كنند و
نزديك به 20
ميليون جمعيت
را از ابتداييترين
امكانات
اجتماعي نظير
دسترسي به
حداقل حقوق
قانوني و بيمهي
درماني و ...
محروم نمايند.
به رغم
تمام اين
مصائب
خوشبختانه هم
درك طبقهي
كارگر و هم
نگرش فعالان
اجتماعي كه با
چشمانداز
برابريخواهانه
فعاليت ميكنند
به درستي مويد
اين ديدگاه
است كه طرح استاد
شاگردي نه
براي ايجاد
زمينههاي
اشتغال كه
مدعيان طرحش
اعلام ميكنند
بلكه دقيقا با
انگيزهی
پايين آوردن
هزينه ي نيروي
كار و بيگاري
كشيدن از
كارگران
طراحي شده و
با هيچ نوع
بزك و آرايشي
نميتوان
چهره ي قرون
وسطايي اين
طرح را زدود،
چنان كه يك
فعال كارگري در
استان گلستان
اعلام ميكند:
"طرح استاد و
شاگردی تمامی
دستاوردهایی را
که طی سالها
فعالیت صنفی
کارگران برای
نسل امروز
ِنیروی کار به
ارث رسیده است
نادیده گرفته
و با شاگرد
تلقی کردن
کارگر وی را
از حقوق
قانونی و انسانی
محروم کرده
است." اين فعال
كارگري
همچنان گفته:
طرح استاد-
شاگردی با هدف
حذف حقوق بنیادین
کار در ایران
طراحی و اجرا
شده است. به
باور این فعال
کارگری از آن
جا که اقدامات
یاد شده باعث
شد تا جامعه
کارگری ایران
در مقابل تلاشها
برای تغییر
قوانین کار و
تامین
اجتماعی حساس
شود،
طرفداران
اصلاح! قانون
کار سعی کردند
تا از طریق
اجرای طرح
استاد و شاگردی
در سازمان
آموزش فنی و
حرفهای کشور
خواستههای
خود را به دور
از چشم افکار
عمومی محقق سازند.
وی با تایید
انتقاداتی که
از سوی سایر
فعالان
کارگری به
مفاد طرح
استاد- شاگردی
وارد شده است،
افزوده: حتی
بدون دانش
حقوقی نیز میتوان
با یک بار
مرور مفاد این
طرح، به
ناعادلانه
بودن رابطه
استاد- شاگردی
پی برد. بنا بر
همین گفتار
"طرح استاد و
شاگردی تمامی
دستاوردهایی
را نادیده
گرفته که طی
سالها
فعالیت صنفی
کارگران برای
نسل امروز
نیروی کار به
ارث رسیده است
و با شاگرد
تلقی کردن کارگر
وی را از حقوق
قانونی و
انسانی محروم
کرده است." و
كارگر فعالي
كه نمايندگي
از طرف گروهي
از كارگران را
هم دارد به
درستي اعلام
كرده كه: " در
صورت عدم توقف
اجرای قانون
نظام استاد شاگردی
باید شاهد آن
باشیم که
کافرمایان
برای فرار از
تعهدات
مختلفی چون
دستمزد
قانونی،
بیمه، مرخصی،
طبقه بندی
مشاغل و... جای
کارگران خود
را با شاگردان
کارآموز عوض
میکنند."
اين كه
طرح استاد -
شاگردي در
حالی به مرحله
اجرا گذاشته
شده که هيچ
نوع از تشكل
مستقل کارگري
در ایران
امکان فعالیت
علنی ندارند و
هیچ نهاد رسمی
نیز از حقوق
کارگران دفاع
نمیکند به
اندازهي
كافي قابل
توجه و موجب
تاسف است. در
جنگي نابرابر
ميان دو طبقهي
اجتماعي، آن
كه سرمايه
دارد، ميتواند
كارشناس،
قانون، قوه
قهريه، قاضي و
... بخرد و آن
ديگري حتي
دستمزدي كافي
براي تداوم بازتوليد
نيروي كارخود
را هم نميگيرد
و علاوه بر آن
هيچ امكاني هم
براي دفاع
جمعي در برابر
حملات پي در
پي شكارچيان
كارش به او
نميدهند و
تاسفآور تر
اين كه نام
اين وحشيگري
اجتماعي را
"تعديل" و
"سپردن
اقتصاد به دست
مردم" ميگذارند.
راستي آيا اين
"مردم" همان
گروه آريستوكرات
دوران بردهداري
نيستند كه حتي
دموكراسي و
حقوق شهروندي
را مختص به
خود "مردم" ميدانستند
و خيل عظيم
برده ها را
دارايي خود مي
پنداشتند و نه
مردم؟
به هوش
باشيم كه اگر
اين طرح با
مقاومت جدي مردمي
روبرو نشود نه
تنها طبقه
كارگر بلكه
جامعه ي ايران
يك عقبگرد
جدي در
مناسبات
اجتماعي
خواهد داشت كه
در آن حتي
كودكان هم از
حقوق قانوني و
مسلم خود
محروم خواند
شد. اين طرح
سوء استفاده
از نيروي كار
كودكان را در
برنامهي خود
دارد تا با
استفاده از
كار بدون حقوق
آنان قيمت كار
را بشكنند.
تثبيت اين طرح
نابرابري را
عميق تر و
تبعيض را موجهتر
خواهد كرد.
ضمیمه: متن
کامل طرح
استاد شاگردی
* شیوهنامه
اجرایی طرح
آموزش به روش
استاد شاگردی
نوین از سوی
وزارت تعاون،کار
و رفاه
اجتماعی
تصویب و برای
اجرا به سازمان
آموزش فنی
وحرفهای
کشور ابلاغ شد.
براین
اساس مواد این
شیوهنامه در
14 ماده و یک
تبصره به شرح
زیر است.
ماده 1ـ
اهداف
این
طرح با رویکرد
ایجاد
بسترهای لازم
برای اشتغال
مولد و پایدار
مطابق با
فناوریهای
روز و همچنین
استمرار و
تثبیت مشاغل
موجود و مورد
نیاز جامعه به
ویژه در مشاغل
خانگی و سنتی
با استفاده از
ظرفیت بخشهای
غیردولتی در
توسعه آموزشهای
مهارتی و در
اجرای سیاستهای
کلی اشتغال
ابلاغی از سوی
مقام معظم
رهبری و نظام
آموزش مهارت و
فناوری مصوب
مورخ 1/8/1390 هیأت
وزیران و نیز
ماده 21 قانون
برنامه پنجم
توسعه برای
استفاده از
ظرفیتهای
آموزشی محیط
کار واقعی و
در راستای
اجرایی نمودن
سند راهبردی
مهارت و
فناوری
سازمان آموزش
فنی و حرفهای
کشور برای
توسعه
الگوهای
آموزشی و با
الهام از
فرمایشات
مقام معظم
رهبری که سال
جاری را به
عنوان سال
جهاد اقتصادی
نامگذاری
کردهاند با
اهداف زیر
اجرا میشود:
1ـ1ـ کسب
تجربه و
آشنایی با
محیط کسب و
کار واقعی و
آمادهسازی
شاگرد برای
ورود به عرصه
اشتغال و
کارآفرینی.
1ـ2ـ
ارتقای
توانمندیهای
حرفهای
معطوف به
نیازهای
بازار کار.
1ـ3ـ
ایجاد انگیزه
و ارتقای
خودباوری
شاگرد با مشاهده
محیط کار
واقعی.
1ـ4ـ
هماهنگ نمودن
آموزشهای
مهارتی و
روزآمد کردن
استانداردهای
آموزشی با
تحولات فنی
بازار کار.
1ـ5ـ
حرکت به سمت
برقراری
عدالت در
آموزشهای
مهارتی در
مناطقی که
امکان ایجاد
مراکز آموزشی
مقدور نمیباشد.
1ـ6ـ
حرکت به سمت
کاهش تصدیگریهای
دولت و
استفاده
حداکثری از
ظرفیت بخشهای
غیردولتی در
ارائه آموزشهای
مهارتی.
1ـ7ـ حفظ
و تقویت مشاغل
سنتی و صنایع
دستی.
ماده 2ـ
تعاریف
در این
شیوهنامه
منظور از
سازمان و
اداره کل به
ترتیب سازمان
آموزش فنی و
حرفهای کشور
و اداره کل
آموزش فنی و
حرفهای
استان مربوطه
میباشد.
2ـ1ـ
شاگرد
فردی
است که برای
کسب مهارتهای
لازم در یک
شغل با رضایت
و اختیار کامل
خود و در مورد
اشخاص زیر 18
سال با اطلاع
و رضایت کتبی
ولی با نظارت سازمان
و مطابق
مقررات
آموزشی آن در
کارگاه مربوطه
(که به عنوان
کارگاه
آموزشی تحت
نظارت سازمان
میباشد)
براساس شیوهنامه
اجرایی این
طرح مشغول
آموزش میشود.
2ـ2ـ
استادکار
فردی
است که تجربه،
توان فنی،
شغلی و مهارتی
وی مورد تأیید
صنف یا صنعت
بوده و صلاحیت
عمومی وی به
تأیید اداره
کل رسیده و در
کارگاه
مربوطه شاغل
میباشد.
2ـ3ـ
کارگاه
مکانی
است که ضمن
تولید محصول و
یا ارائه خدمت
تحت نظر یک
صنف و یا
صنعت، آموزش
به روش این طرح
صورت میگیرد.
2ـ4ـ
آموزش به روش
استاد ـ
شاگردی نوین
یکی
از روشهای
آموزش فنی و
حرفهای است
که طی آن
شایستگیهای
مربوط به یک
شغل از
استادکار به
شاگرد طی یک
دوره آموزش در
محل اشتغال
استادکار
منتقل میگردد.
ماده 3ـ
شرایط شاگرد
3ـ1ـ
شاگرد علاقهمندی
و تمایل خود
را کتباً
اعلام نماید.
3ـ2ـ سن
شاگرد حداقل 15
سال باشد.
3ـ3ـ
تابعیت
ایرانی داشته
باشد (در مورد
اتباع بیگانه
مطابق قوانین
جاری مملکتی
عمل خواهد شد).
3ـ4ـ
توانایی لازم
متناسب با
آموزش
موردنظر را داشته
باشد.
ماده 4ـ
شرایط
استادکار
4ـ1ـ
حداقل دارای
پنج سال و در
صورت داشتن
گواهینامه
مهارت دارای
سه سال سابقه
کار (در همان
شغل) باشد.
4ـ2ـ حسن
شهرت وی مورد
تأیید صنف
مربوطه باشد.
4ـ3ـ
صلاحیت عمومی
و توانمندی وی
برای انتقال مطالب
به شاگردان به
تأیید ادارهکل
برسد.
ماده 5ـ
شرایط آموزش
به روش استاد
ـ شاگردی نوین
5ـ1ـ
آموزش بایستی
در کارگاه
تعیین شده و
در ساعات
فعالیت عادی
کارگاه اجرا
گردد.
5ـ2ـ
آموزش بایستی
مطابق تمام یا
بخشی از استاندارد
آموزشی
سازمان صورت
گیرد. برای
مشاغل فاقد
استاندارد،
سازمان با
مشارکت
متخصصین صنف
یا صنعت نسبت
به تهیه و
تدوین
استاندارد
اقدام مینماید.
5ـ3ـ
زمان آموزش
بایستی حداقل
دو برابر زمان
مندرج در
استانداردهای
آموزشی و تا
سقف 2 سال باشد.
بدیهی است مدت
زمان اجرای
دوره در این
بازه زمانی به
توافق طرفین
(استادکار و
شاگرد) بستگی
دارد.
5ـ4ـ
آموزش بایستی
در حد امور
متناسب با آن
شغل باشد.
5ـ5ـ
شاگرد جزء
کارگران فعلی
کارگاه مزبور
نباشد (احراز
آن براساس
آخرین لیست
واریز حق بیمه
و یا آخرین
گزارش تأمین
اجتماعی صورت
میگیرد).
5ـ6ـ
شاگرد در
پایان دوره به
آزمونهای
مربوطه معرفی
میشود.
5ـ7ـ
بدیهی است
شاگردان در
مدت زمان
آموزش از شمول
قانون کار و
قانون تأمین
اجتماعی خارج
بوده و موضوع
در قرارداد
طرح تصریح میگردد.
5ـ8ـ
جنسیت
استادکار و
شاگرد بایستی
یکسان باشد.
5ـ9ـ
استادکار حین
اجرای این طرح
اجازه کاهش تعداد
کارگران
مشمول بیمه
تأمین
اجتماعی را ـ
نسبت به زمان
قبل از اجرای
طرح ـ ندارد.
5ـ10ـ به
جهت آموزشی
بودن طرح هیچ
مبلغی تحت هر
عنوان از جمله
مزد و حقوق
توسط
استادکار به
شاگرد پرداخت
نمیشود.
ماده 6ـ
شرایط کارگاه
و تجهیزات
آموزشی آن
6ـ1ـ
کارگاه دارای
پروانه کسب با
بهرهبرداری
معتبر باشد.
6ـ2ـ
کارگاه فضای
مناسب برای
آموزش شغل
مربوطه مورد
تأیید اداره
کل را داشته
باشد.
6ـ3ـ
دستورالعملهای
ایمنی و حفاظت
فنی و بهداشت
کار در کارگاه
رعایت شده
باشد.
6ـ4ـ
کارگاه محل
آموزش مستقل
از محل سکونت
باشد (به جز
مشاغل خانگی
دارای مجوز
فعالیت)
6ـ5ـ
دستگاهها و
تجهیزات
کارگاه
متناسب با نوع
شغل آموزشی
باشد.
ماده 7ـ
وظایف
استادکار
7ـ1ـ
رعایت سرفصلهای
آموزشی
براساس
استاندارد
شغل.
7ـ2ـ ثبت
حضور و غیاب
شاگرد در دفتر
مخصوص برای بررسی
توسط نماینده
صنف یا اداره
کل.
7ـ3ـ
معرفی شاگرد
برای آزمون
پایان دوره به
مرکز معین
اداره کل
بلافاصله بعد
از پایان دوره.
7ـ4ـ
تکمیل و تحویل
اسناد، مدارک
و فرمهای
ارایهشده از
تشکل صنفی یا
صنعتی در خصوص
شاگردان.
7ـ5ـ
همکاری با
عوامل معرفیشده
از طرف اداره
کل و تشکلهای
صنفی یا صنعتی
مربوطه در
خصوص اجرای
آموزش.
7ـ6ـ
رعایت تمام
مفاد
قراردادهای
آموزشی مربوط
به طرح
منعقدشده بین
استادکار و
شاگرد (یا ولی
وی).
7ـ7ـ
همکاری در اخذ
آزمونهای
کتبی و عملی
پایان دوره
آموزشی.
7ـ8ـ
اعلام ترک
دوره شاگرد به
تشکلهای
صنفی، صنعتی و
اداره کل
مربوطه.
7ـ9ـ
توانمندسازی
شاگرد در
مهارتهای
کسب و کار به
همراه مهارتهای
شغلی (از جمله
بازاریابی،
فروش، امور
بانکی و اخلاق
حرفهای) در
حد متعارف شغل
مربوطه و
رعایت کرامت
انسانی.
7ـ10ـ
خودداری از
محول نمودن
آموزش به
دیگران.
ماده 8ـ
وظایف شاگرد
8ـ1ـ
شاگرد تا آخر
مدت قرارداد
آموزشی موظف
به اجرای
قرارداد طرح
خواهد بود.
8ـ2ـ
شاگرد باید
طبق برنامه
آموزشی تعیین
شده توسط
استادکار در
محل آموزش
حاضر شود.
8ـ3ـ
شاگرد در صورت
غیبت (به علت
بیماری و...)
موظف است
مراتب را در
اسرع وقت به
همراه اسناد و
مدارک مربوطه
به استادکار
اطلاع دهد.
8ـ4ـ
شاگرد باید
کلیه مقررات
انضباطی،
ایمنی و آموزشی
کارگاه را
رعایت کند.
8ـ5ـ
شاگرد باید در
آزمونهای
پایان دوره
شرکت کند.
ماده 9ـ
وظایف مشترک
استادکار و
شاگرد
9ـ1ـ عدم
اجبار به امور
غیر آموزشی از
جمله ضمانت،
شهادت،
شراکت،
معامله و...
9ـ 2ـ
امانتداری،
تلاش حداکثری
برای حفظ جان،
مال، تجهیزات
و مواد مصرفی
طرفین.
9ـ3ـ
رعایت شئونات
اخلاقی و
اجتماعی.
9ـ4ـ
ارائه
اطلاعات لازم
به اولیاء،
مرکز آموزشی،
تشکل صنفی و
صنعتی مربوطه برای
اجرای بهینه
دوره و حفظ
مطلوبیت محل
اجرای طرح.
9ـ5ـ
طرفین در صورت
توافق برای
توقف اجرای
دوره آموزشی
لازم است
مراتب را
کتباً حداکثر
15 روز بعد از
توقف اجرای
دوره آموزشی
به اداره کل،
تشکل صنفی یا
صنعتی مربوطه
اعلام نمایند.
تبصره:
مرجع رسیدگی
به اختلافات
آموزشی استادکار
و شاگرد، تشکل
صنفی یا صنعتی
مربوطه میباشد.
در صورت عدم
حصول نتیجه،
شاگرد به
مراکز آموزشی
اداره کل
معرفی میگردد.
ماده
10ـ وظایف
سازمان و
اداره کل
10ـ1ـ
بررسی و تصمیمگیری
در خصوص صدور
مجوز برای
آموزش به روش
استاد ـ شاردی
نوین.
10ـ2ـ اخذ
آزمون کتبی و
عملی پایان
دوره و صدور گواهینامه
مطابق
استاندارد
آموزشی با
تأییدیه برای
قبولشدگان.
10ـ3ـ
تدوین
استاندارد
برای دورههای
آموزشی فاقد
استاندارد.
10ـ4ـ
نظارت بر
اجرای دورههای
آموزشی.
10ـ5ـ
صدور کارت
شناسایی برای
شاگرد و
استادکار.
10ـ6ـ
برگزاری دوره
آموزشی روش و
فنون تدریس و
ارتقا» مهارت
برای
استادکاران
قبل از شروع
دوره آموزشی
(در صورت لزوم).
10ـ7ـ
استفاده از
استادکاران
به عنوان
آزمونگر و
طراح سؤالات
آزمونهای
کتبی و عملی
شغل مربوطه
(در صورت لزوم).
10ـ8ـ تحت
پوشش بیمه
حوادث مدنی
قرار دادن
کلیه شاگردان
در طی اجرای
دوره آموزشی
(نظیر کارآموزان
مراکز آموزش
فنی و حرفهای).
10ـ9ـ
برگزاری دوره
توجیهی برای
شاگردان قبل
از شروع آموزش
و تبیین اهمیت
اجرای طرح (در
صورت ضرورت).
10ـ10ـ
طراحی و به
کارگیری
سامانه
یارانهای
مناسب برای
شناسایی، ثبتنام،
بررسی، معرفی
و سایر مراحل
اجرایی طرح به
منظور تسهیل
امور
متقاضیان و
دستگاه های دستاندرکار
طرح.
10ـ11ـ
محدوده مشاغل
مشمول این طرح
با توجه به شرایط
بومی هر استان
توسط کمیته
راهبری طرح
تعیین و ابلاغ
میگردد.
ماده
11ـکمیته
راهبری طرح
به
منظور سیاستگذاری،
هدایت و نظارت
بر اجرای این
طرح آموزشی،
کمیتهای به
نام کمیته
راهبری آموزش
به روش استاد
ـ شاگردی نوین
در سازمان با
ترکیب زیر
تشکیل میشود:
ـ
ریاست سازمان
(رئیس کمیته)
ـ
معاون آموزش
(دبیر کمیته)
ـ یک
نفر نماینده
از وزارت
تعاون، کار و
رفاه اجتماعی
ـ یک
نفر نماینده
سازمان تأمین
اجتماعی
ـ یک
نفر نماینده
شورای عالی
اصناف
ـ چهار
نفر از مدیران
کل استانی به
انتخاب رئیس
سازمان
ـ دو
نفر از مدیران
کل حوزه
معاونت
آموزشی سازمان
به انتخاب
معاون آموزش.
ماده
12ـ تعیین رشتههای
آموزشی، نحوه
صدور مجوز،
نظارت بر دورههای
آموزشی و
اجرای طرح و
نیز طراحی فرمهای
لازم توسط
شورای راهبری
مستقر در
سازمان انجام
میشود.
ماده
13ـ کمیته
آموزش به روش
استاد ـ
شاگردی نوین
به
منظور صدور
مجوز و نظارت
بر اجرای دورههای
آموزشی به روش
استاد ـ شاگردی
نوین کمیتهای
با ترکیب زیر
در تمام استانها
تشکیل میشود:
ـ
مدیرکل استان
(رئیس کمیته)
ـ
معاون آموزش،
پژوهش و
برنامهریزی
(دبیر کمیته)
ـ
مسئول حراست
اداره کل
ـ
نماینده
اداره کل
تعاون، کار و
رفاه اجتماعی
استان
ـ
نماینده
اداره کل
تأمین
اجتماعی
استان
ـ
نماینده
شورای اصناف
استان
ـ سه
نفر از رؤسای
مراکز آموزشی
به انتخاب مدیرکل
استان
ـ رئیس
اداره آموزش،
پژوهش و
برنامهریزی
اداره کل.
ماده
14ـ این شیوهنامه
در 14 ماده و یک
تبصره در
تاریخ 22/8/1390 به
تصویب رسید.
«کانون
مدافعان حقوق
کارگر»
۵ مهر
۱۳۹۲ ه.ش.
http://kanoonmodafean1.blogspot.de/2013/09/blog-post_27.html#more