یورش
وحشیانۀ رژیم
ضد کارگری به
تجمعات
اول
ماه مه
را
قویا محکوم می
کنیم!
تنها
با مقاومت و
همبستگی وسیع
تر می توان
تهاجم رژیم را
در هم شکست!
"سنگی
را که ارتجاع
برمیدارد، به
روی پای خودش
میافتد."
اول
ماه مه سال ۱۳۹۳را پشت
سرگذاشتیم. صف
بندی نیروی
کاربا تمامی
گرایشات
موجود در جنبش
کارگری ایران
در برابر نظام
سرمایه داری و
نمایشات
دولتی و شبه
کارگری نشان
داد، که تضاد
مبارزه بین
کارو سرمایه
همچنان آشتی
ناپذیرونیروی
کارگران با
بهره گیری از
فرصت اول ماه
مه روز جهانی
کارگردربرابرهر
نوع ممنوعیت و
جو امنیتی و
پلیسی جامعه
در این روز،
بیش از هر وقت
به صف بندی مستقل
خویش در برابر
رژیم ضد
کارگری
اسلامی ایران
پای می فشارد.
تحرکات
امسال در سطح
تهران بزرگ و
دیگر شهرها و
مناطق هرچند
با دشواری پیش
رفت ولی نشان
داد که طبقه
کارگر
دربرابرنمایشات
فرمایشی رژیم
به کار خود در
روز اول ماه
مه پای فشرده
و برای پیش
کشیدن مطالبات
بی پاسخ مانده
اش از مبارزه
باز نمی ایستد.
ما
شاهد این
هستیم با
دستگیری
فعالین
اتحادیه آزاد
کارگری
درتهران قبل
از اول ماه مه
که منجربه
دستگیری
جعفرعظیم
زاده و جمیل
محمدی والان
نیزحکم
بازداشت موقت
آنان صادر گردید
و در روز اول
ماه مه نیز دو
فعال دیگر این
جریان در
برابر اجتماع
وزارت کار
دستگیرشدند. دستگیری
۲۳ نفر
ازفعالین
سندیکای شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه،
در روز اول
ماه مه که
علیرغم اعلام
ممنوعیت، به
تظاهرات
پرداخته
بودند، نیز
چندان طول
نکشید که رژیم
ناگزیر به
آزادی آنان
شد.
همینطوردستگاه
های امنیتی و
اطلاعاتیِ
شهر سنندج با
احضار و تهدید
کارگران و
فعالین
کارگری و
اعضای کمیته
هماهنگی برای
کمک به ایجاد
تشکل های
کارگری، و
اِعمال فشار
بر آنان، بار
دیگر مخالفت
آشکار خود را
با برگزاری
هرگونه
مراسمِ
مستقلی ابراز
داشته در این
رابطه برپایه
اطلاعیه
کمیته هماهنگی
آمده است:
...« وفا قادری،
فردین میرکی،
یدالله صمدی،
آرام زندی،
فواد زندی،
شورش کریمی و
جلیل محمدی
تنها بخشی از
فعالینی
بودند که با
احضارشان به
ستاد خبری
اداره ی
اطلاعات سنندج،
مورد آزار و
اذیت
بازجویان
اطلاعات قرار
گرفته اند. ...»
اما
کینه و نفرت
ذاتی سرمایه
داران و دولت
حامیشان از
طبقۀ کارگر و
سرشکستگی ناشی از
عدم موفقیت در
اقدامات
سرکوبگرانۀ
فوق از یکسو و
وحشت از رشد و
تداوم جنبش
کارگری و مبارزات
تودههای مردم
در نتیجهی این
موفقیتها موجب
شد که رژیم
وحشیانه بار
دیگر بخش
دیگری از
کارگران
فلزکار میکانیک
را در گلکشت
روز بعد از
اول ماه مه
مورد تهاجم
قرار داده و
تعدادی را
دستگیر کند.
در
همین رابطه طی
خبری آمده است
:
"مازیار
گیلانی نژاد
(عضو سندیکای
کارگران فلزکار
مکانیک) به
همراه تعداد
زیادی از سایر
اعضا و خانواده
هایشان،
مضروب و
بازداشت شد که
به مکان نامعلومی
منتقل گردید.
امروز
جمعه قرار بود
که در یک باغ
خصوصی در روستای
اقشت در منطقۀ
برغان کرج،
جشن خانوادگی روز
کارگر (با
حضور کارگران
و خانواده
هایشان) توسط
سندیکای
کارگران
فلزکار
مکانیک و گروههای
کوهنوردیِ
کارگری به طور
کاملا خصوصی و
غیرعلنی
برگزار شود که
...در ساعت شش
صبح با حملۀ
نیروهای لباس
شخصی و انتظامی
به باغ، تمامی
افراد حاضر در
این مکان را
دستگیر و
بازداشت
کردند و با
پلمب کردنِ درب
باغ، همۀ
مراجعین به
محل برگزاری
مراسم را دستگیر
میکردند و با
اعزام تعداد
بسیار زیادِ
نیروهای
امنیتی و
انتظامی، در
سرتاسر جادۀ
برغان به شیوه
حکومت نظامی!،
به بازرسی
تمام خودروها
و رهگذران
میپرداختند و
چنانچه
خودروهای
عازم به این
جشن کارگری را
میدیدند فورا
اقدام به ضرب
و شتم و
دستگیری آنها
و ضبط
خودروهایشان
میکردند. حتی
چندین اتوبوس
که حامل
کارگران و
خانواده
هایشان بود
توقیف و کلیۀ
مسافرینش را
بازداشت
کردند.
تعداد
دستگیرشدگان،
بیشمار و
نامشخص است که
همگی به مکان
نامعلومی
منتقل شده اند
که هیچ خبری
از حال آنان
در دست نیست.
مازیار
گیلانی نژاد
از نخستین
مضروب شدگان و
بازداشتیهای
امروز بود.
بعدازظهر،
یکی از اعضای
سندیکای
کارگران فلزکار
مکانیک، در پی
یافتن اعضای
بازداشتی، با
مراجعه به
زندان رجائی
شهر، پاسخی از
مسئولین این
زندان دریافت
نکرد... روز
کارگر
مبارک!!!!!!!"
باید
یاد آور گردیم
؛ رودررویی با
مقاومت ورزی
شاهرخ زمانی ودفاع
او در اعتصاب
غذایش که در
امر پشتیبانی
از دراویش
زندانی در
زندان رجایی
شهر انجام
گرفته و تبعید
او برای تحقیر
و توهین و
آزاربه زندان
قزل حصار و
زندانیان
عادی، وسیله
ادامه اعتصاب
غذایش شده که
پس از ۴۷روز
اعتصاب غذای
درمقابل حمایت
ها و اعتراضات
گسترده، رژیم
وادار به پذیرش
خواستهای
محقانۀ شاهرخ
شد و وی را به
زندان
گوهردشت باز
گرداند.
حمله
وحشیانه به
زندانیان
سیاسی بند ۳۰۵
زندان اوین،
سنگ دیگری بود
که ارتجاع
حاکم به منظور
ارعاب و زهر
چشم گرفتن از
زندانیان
بلند کرد، اما
با مبارزات
چشمگیر
خانوادهها و
مردم آزاده و
اعتراضات وسیع
بینالمللی،
چنان به روی
پایش افتاد که
برای
عوامفریبی
ناگزیر به
برکناری رئیس
زندان شد.
گسیل داشتن
عدهای از
همان
زندانیان به
سلول انفرادی
نیز با مقاومت
و اعتصاب غذای
آنان و
اعتراضات
گسترده، به ضد
خود تبدیل شد
و رژیم ناچار
به عقبنشینی
دیگری شد و
این عزیزان
پیروزمندانه
به بند عمومی
بازگشتند. بنا
به خبرهای
رسیده بهنام
ابراهیم زاده
به بند 209 وزارت
اطلاعات
منتقل شده است
و تا به امروز
از وضعیت وی
هیچ اطلاعی در
دست نیست.
یاد آوری همه
این فاکت های
اشکار که تا
به امروز از سد
سانسور
مطبوعات رژیم
گذشته و به
گسترده ترین
شکل ممکنه
بازتاب یافت،
این پرسش را
مطرح می سازد:
چه چیزی به
جزوحشت و ترس
از اعتلای جنبش
مردمی و
مبارزات
کارگران،
درگسترش گرامی
داشت رزم
مشترک
کارگران در
اول ماه مه
امسال، رژیم
را این گونه
سراسیمه و
خوابش را
آشفته کرده که
حتّا تاب تحمل
پخش شیرینی
کارگران در
روز جشن ورزم
خود و یا یک
اجتماع
خانوادگی
کارگری در یک
روز تعطیل و
در نقطه ای
دورافتاده را
هم ندارد؟ از
این رو این
چنین کینهتوزانه
و به عبث باز
هم سنگ هایی
برمی دارد که
یقیناً به روی
پای خودش
میفتد.
کارگران مبارز؛
نباید به رژیم
فرصت داد، با
تکیه بر تجارب
مثبت و
پیروزمند اول
ماه مه امسال،
با اتحاد و
همبستگی
بیشتر،
اعتراضات و
آکسیونهای وسیعی
را در هرجا که
هستیم
سازماندهی
کرده و قاطعانه
تا آزادی هرچه
سریعتر
کارگران
دستگیر شده و
زندانی،
ادامه دهیم.
درود بر
دلاوری
کارگران
مبارز!
کارگر
زندانی،
زندانی سیاسی
آزاد باید
گردد!
نهادهای
همبستگی با
جنبش کارگری
در ایران- خارج
کشور
۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۷
می ۲۰۱۴
nhkommittehamahangi@gmail.com
http://nahadha.blogspot.com/
boltanxaberi@gmail.com