قطعنامه
شورای حکام و
بازی "جامعه
جهانی" با
سرنوشت مردم
ایران
بهروز
نظری
شورای
حکام آژانس
بینالمللی
انرژی اتمی
در روز جمعه
۲۷ آبان با
صدور قطعنامه
ای نسبت به
فعالیتهای
اتمی جمهوری
اسلامی ابراز
نگرانی کرد.
در این
قطعنامه
شورای حکام
آژانس از جمهوری
اسلامی
خواسته است که
به قطعنامههای
شورای امنیت
سازمان ملل
عمل کرده و با
پذیرش هیأٔت
نمایندگی این
آژانس به
سوالات آنان پاسخ
گوید. این
قطعنامه
بدنبال
انتشار گزارش یوکیا
امانو، رئیس
این آژانس، به
تصویب رسید. قطعنامه
شورای حکام
اما از ارجاع
این موضوع به
شورای امنیت
خودداری کرده
است. صدور این
قطعنامه و گزارش
یوکیا امانو
جزء و
ادامه تشدید
تهدیدات
نظامی علیه
ایران و تلاش
برای گسترش
تحریمها و
تنگتر کردن
حلقه محاصره
ایران است.
بدنبال
انتشار گزارش
۲۵ صفحه ای
آژانس بینالمللی
انرژی اتمی
در ۱۷ آبان،
دولت
اسراییل، که پیشتر
از برنامه این
کشور برای
حمله نظامی به
ایران سخن
گفته بود،
خواستار
اعمال "تحریمهای
مرگبار" علیه
ایران شده
بود. ارتش
اسراییل
پیشتر در
ساردینیا دست
به یک مانور
نظامی ۵ روزه
زده بود که طی
آن موشکهایی
که توانایی
حمل ۱۳۰۰ کیلو
کلاهکهای
هسته ای را
دارند به
آزمایش گذاشته
شدند. همزمان
با مانور
نظامی اسراییل
دولت ایالات
متحده از نقشه
این کشور برای
افزایش نیروی
نظامی خود در
خلیج فارس خبر
داد. دولتهای
فرانسه،
آلمان، و
انگلیس همصدا
با اسراییل و
ایالات متحده
از آمادگی خود
برای تشدید
تحریمها و
گسترش آنها
خبر داده اند.
ایالات متحده
که ارکستر طبل
جنگ و تحریم
علیه ایران را
رهبری میکند
با اعلام
اینکه "همه
گزینه ها" بر
روی میز قرار
دارد، قصد بسط
تحریمها به
حوزههای
وسیعتری و از
جمله نهادهای
مالی را
دارد.
نمایندگان
جمهوریخواه و
دمکرات مجلس سنا
و کنگره
آمریکا در پی
تصویب تحریم
بانک مرکزی
ایران و تنبیه
نهادهای
مالی خارجی
که با این
بانک مبادله
مالی و تجاری
دارند، هستند.
در
این هیاهوی
گوشخراش
نمایندگان
خودگزیده "جامعه
بینالمللی"
که توسط رسانههای
همین کشورها
مرتبا و بدون
توجه به حتی
بدیهیترین
جزئیات و
تناقضات رله
میشود، آنچه
که جایی برای
بحث ندارد
منافع و حق
تعیین سرنوشت
مردم ایران،
واقعیتهای
تحریم و جنگ
علیه ملت ها،
و سابقه و
اهداف چنین
اعمال فشارهایی
علیه ملتهای
دیگر است. در
باره این فاز
جدید تبلیغات
و خطر تحریم و
جنگ علیه مردم
ایران یادآوری
این نکات و واقعیت
های بدیهی
میتواند
روشنگر باشد:
اولا،
سیاست یک بام
و دو هوای
ایالات متحده
و متحدانش
نکته ای نیست
که بتوان
نادیده گرفت.
اسراییل،
تنها قدرت
هسته ای
منطقه، از
امضأ
کنندگان
پیمان منع
گسترش سلاحهای
هسته ای (ان
پی تی) نیست و
پرونده این
کشور در سرزمینهای
اشغالی و
همچنین در
اشغال و حمله
به کشورهای
همسایه روشن
است. این کشور
نه تنها حاضر
به بازکردن
درهای پایگاههای
هسته ای خود
به نمایندگان
آژانس انرژی
هسته ای
نیست، بلکه
این سلاحها
را در مانورها
و بیانیههای
رسمی خود به
رخ کشورهای
منطقه هم
میکشد. انگلیس
و فرانسه
زرادخانه
اتمی عظیمی
دارند و دولت
انگلیس در حال
حاضر بودجه
عظیمی را برای
گسترش و
نوسازی سلاحهای
هسته ای خود
اختصاص داده
است. ایالات
متحده که
نیروهای
نظامی آن در
دو مرز شرقی
و غربی ایران،
در عراق و
افغانستان، و
همچنین در
خلیج فارس
حضور دارند ،
صاحب عظیمترین
زرادخانه
اتمی در دنیا
است و تنها
کشوری است که
تا کنون از این
سلاحها
استفاده کرده
است. این دولت
همچنان از
بمباران اتمی
هیروشیما و
ناکازاکی که
به قتل عام
صدها هزار نفر
منجر شد دفاع
میکند.
ثانیا،
برخلاف
هیاهوی
مقامات و
رسانههای
آمریکایی،
اروپایی و
اسراییلی،
گزارش آژانس
بینالمللی
انرژی اتمی
حاوی نکته و
یا سند جدیدی
نیست. ضمیمه
۱۲ صفحه ای
گزارش آژانس
دقیقا همان
سندی است که محمد ال
برادی، رئیس
پیشین آژانس،
با وجود فشارهای
شدید اسراییل
از انتشار آن
خودداری کرده بود.
در این ضمیمه
از کلمه
"اتهام" ۲۸
بار استفاده
شده، تاکیدی
که نشان میدهد
ال برادی به
عدم وجود
مدارک و اسناد
غیر قابل انکار
واقف بود و
حاضر نبود که
گزارشی مبتنی
بر حدس و گمان
را منتشر کند.
حالا همین
گزارش دو سال
با تأخیر و
زیر فشارهای
ایالات متحده
و اسراییل،
بعنوان گزارش
و اسناد
"تازه" منتشر
شده است.
همچنین نباید
فراموش کرد که
در خرداد ماه
سال جاری،
سیمون هرش، خبرنگار
آمریکایی در
گزارشی که در
نیو یورکر
منتشر شد افشا
کرد که گزارش
مشترک ۱۶ نهاد
اطلاعاتی
آمریکایی که
در آن اعلام
شده بود مدرکی
درباره نظامی
شدن فعالیتهای
اتمی ایران
وجود ندارد،
از سوی دولت
آمریکا دسته
بندی امنیتی
شد و در
اختیار رسانهها
قرار نگرفت.
ثالثا،
تدارک برای
گسترش تحریمها
و تهدیدات
علیه ایران از
مدتها قبل و
با جابجایی
در رهبری
آژانس آغاز
شده بود. ویکی
لیکس در سندی
که سال گذشته
منتشر کرد
افشا کرد که
یوکیا آمانو
رئیس جدید
آژانس بینالمللی
انرژی اتمی از
طرفداران
سرسخت ایالات
متحده است و
سیاستها و
احکام این
دولت را دنبال
و اجرا خواهد
کرد. آمانو
بهنگام
انتخابات
ریاست این
آژانس "کاندیدای
مطلوب" غرب
اعلام شده
بود. دولت اسراییل
بارها ال
برادی را
بخاطر اینکه
او با عزم
قاطع مسئله
ایران را
دنبال نمیکند
مورد حمله
قرار داده بود
و مقامات
اسراییلی و
آمریکایی
ابراز
امیدواری
کرده بودند که
آمانو سیاست
قاطع و تندتری
را علیه
جمهوری
اسلامی در پیش
خواهد گرفت.
آمانو با کمال
میل سیاست
مورد نظر غرب
را دنبال کرده
و گزارشات
آژانس که
در دو سال
گذشته منتشر
شده اند بیش
از هر زمانی
دیگر لحن
تهدید آمیز و
جنگ طلبانه را
جایگزین
اسناد و مدارک
کرده
اند. آمانو در
گزارش سال ۲۰۰۹
این آژانس حتی
بخشی را به
گزینههای
نظامی علیه
ایران اختصاص
داد، و گزارشهای
منتشره نشان
میدهند که پیش
از چاپ گزارش
جدید آژانس
آمانو به
آمریکا سفر
کرده و با
مقامات اصلی
شورای امنیت
ملی ایالات
متحده در کاخ
سفید دیدار و
گفتگو کرده
بود. گزارش
آمانو در
حقیقت پیش از
انتشار آن در
اختیار
مقامات
آمریکایی
قرار گرفته و
به تصویب آنها
رسیده بود. بی
جهت نبود که
در ۱۲ آبان
ماه، یعنی
پنج روز پیش
از انتشار
گزارش آمانو،
باراک اوباما از
انتشار قریب
الووقوع
گزارش آژانس و
متفق القول
بوددن او و
سارکوزی بر
لزوم اعمال
فشارهای
بیسابقه علیه
ایران خبر
داد. سفر
مخفیانه آمانو
به واشنگتن در
حالی صورت
گرفت که
بنا به گفته
علی اصغر
سلطانیه،
نماینده دائم
جمهوری
اسلامی در
آژانس اتمی،
آمانو پیشنهاد
جمهوری
اسلامی برای
بازدید از
ایران را رد
کرده بود.
نقشه
اعمال "فشارهای
بیسابقه"
مورد نظر
اوباما و
"تحریمهای
مرگبار"
دلخواه دولت
اسراییل، در
حقیقت از
مدتها قبل
کشیده شده
بود. آخرین
گزارش آژانس و
همچنین اخبار
مربوط به طرح
ترور سفیر
عربستان در
آمریکا و
تصویب
قطعنامه
عربستان
سعودی در همین
باره در
سازمان ملل ،
روکشی هستند
برای پنهان
کردن این نقشه
و قانونیت
دادن به موج
جدیدی از تحریمها
که حاصلی جز
تقویت جمهوری
اسلامی و
فلاکت و فقر
بیشتر برای
مردم ایران
نخواهد داشت. در
مورد تصویب
قطعنامه
عربستان سودی
در سازمان ملل
کافی است که
توجه کنیم که
در این
قطعنامه
جمهوری اسلامی
مستقیماً به
دست داشتن در
این ماجرا متهم
نشده است، اما
سازمان ملل
همین را به
بهانه ای
برای یادآوری
تعهدات بین
المللی آن
تبدیل کرده
است. در مقام
مقایسه خوب
است به یاد
داشته باشیم
که کمیسیون یازده
سپتامبر که
توسط دولت
آمریکا و برای
تحقیق حول
فاجعه حمله
تروریستی به
سواحل شرقی
این کشور
تشکیل شده
بود، با وجود
اسناد غیر قابل
انکار درباره
مرتبط بودن
تروریستها
به خاندان
سعود، از
انتشار این
اسناد خودداری
کرد.
مصرف
داخلی تشدید
تهدیدات
ایالات متحده و
متحدانش علیه
ایران نباید
بر کسی
پوشیده باشد.
دولت اوباما
در حال حاضر
با بزرگترین
بحران
اقتصادی این
کشور روبرو
است. بیکاری
در این کشور
بیداد میکند،
مسئله بهداشت
حداقل، امنیت
اجتماعی و شغلی،
حق آموزش و
مسکن، و
همچنین شکست
مداخلات امپریالیستی
در عراق و افغانستان،
و رسواییهایی
بزرگ، از آن
دسته
از مسائلی
هستند
که نمایندگان دولت
و
سرمایه تمایلی
به بحث درباره
آنها ندارند.
با توجه به
گسترش شعلههای
جنبش ضدّ
سرمایه داری
در این کشور و
افزایش
نارضایتی از
سیاستهای
دولت، خطر
خارجی آنچیزی
است که در دست
دستگاه اوباما
به بلیطی برای
تضمین انتخاب
مجدد او در انتخابات
آینده ریاست
جمهوری این
کشور تبدیل شده
است. پیش از او
نیز، جورج
بوش با برجسته
کردن خطر عراق
پیروزی
جمهوری خواهان
در
مجلس سنا و
کنگره را در
انتخابات سال
۲۰۰۲ تضمین
کرد. همین
عوامل نیز در
تشدید
تهدیدات دولتهای
اروپایی و
اسراییل علیه
ایران صادق
است. انقلابات
عرب از یکطرف
و بحران
اقتصادی عمیق
و رشد
اعتراضات در
اسراییل این
کشور را بیش
از پیش در
انزوا قرار
داده است.
بحران منطقه
یورو، و تعرض
دولتهای
اروپایی به حق
معیشت و حقوق
دمکراتیک
مردم این کشورها
نیز عامل مهمی
است در
تشدید حملات
کشورهای
اصلی
اروپایی علیه
ایران. این
تهدیدات که
همواره با
چاشنی احترام
به دمکراسی و
حقوق بشر
آمیخته میشود،
در عین حال در
دست جمهوری
اسلامی ابزار
و بهانه ای
است برای متحد
کردن صفوف خود
و تشدید سرکوب
جنبش
مطالباتی و
ضدّ استبدادی مردم
ایران. خطر
تحریمهای
مرگبار و جنگ
در شرایطی
ایران را بیش
از پیش تهدید
میکند که
اختلافات
درونی رژیم،
بحران و
ورشکستگی
اقتصاد
ایران، و انتشار
اخبار اختلاسهای
نجومی، رژیم
اسلامی را بیش
از بیش شکننده
کرده است. خطر
تحریم و جنگ
در چنین
شرایطی نعمت
الهی بزرگی
است که سران
رژیم از آن با
آغوش باز
استقبال خواهند
کرد. آنچه که
در تبلیغات کر
کننده دولتهای
غربی و جمهوری
اسلامی بزیر
گرفته شده و
میشود، آنچه
در تلاشهای
به اصطلاح
قاطع خرد شده
و میشود،
منافع، معیشت
و حقوق
دمکراتیک، و
حق تعیین
سرنوشت مردم
ایران است.
۲۹ آبان
۱۳۹۰ / ۲۰
نوامبر ۲۰۱۱