با موج مهاجر ستیزی و نژاد پرستی مقابله کنیم

رضا رِییس دانا

سوئد اعلام کرده که هشتاد هزار پناهنده را بزودی اخراح می کند. اتریش می گوید پنجاه هزار پناهجو را  اخراج می کند. آلمان چرخش کرده و سیاست خیلی سخت گیرانه ای را برای پناهجویان تازه وارد به کار گرفته است . دانمارک طرح مصادره دارایی های پناهجویان را به تصویب رسانده است . اروپا که قرار بود مرزهای داخلی اش برای سرعت دادن به حرکت سرمایه و نیروی انسانی و ادغام فرهنگی از میان برداشته شود، دوباره مرزها را بالا آورده است . همراه با سرازیر شدن موج جدید پناهجویان به اروپا که کشتار در عراق و افغانستان و یمن و لیبی و جنگ نیابتی در سوریه به وجود آورده و هنوز ادامه دارد، حمله به کمپ های پناهندگان در آلمان، سوئد، اتریش، دانمارک، فنلاند و هلند شدیدا افزایش پیدا کرده است. همزمان ، احزاب فاشیست و نژادپرست مثل غده های بدخیم سرطانی به سرعت در حال رشد هستند و در سراسر اروپا به احزاب بزرگی تبدیل شده اند  که اگر دولت ها را در دست گیرند،  موج تازه ای از طرح ها و اقدامات آشکارا فاشیستی و نژادپرستانه را باید  در اروپا همراه با ریاضت کشی های جهت گیری شده علیه لایه های فقیر و مطرود و حاشیه نشین؛ انتظار داشته باشیم.

 سرمایه داری حامی ریاضت کشی در اروپا قادر به جلوگیری از گسترش شکاف طبقاتی، رشد حاشیه نشینی و ساختن گتوهای جدید، تبعیض های استتار شده نهادینه در بازار کار علیه نیروی کار خارجی نیست. برعکس عامل افزایش این هاست و همه جا از این نیروی کار ارزان برای درهم شکستن قدرت چانه زنی نیروی کار و کاهش ارزش و بدتر کردن شرایط کار استفاده کرده و زمینه داده که حتی بخشی از طبقه کارگر به قربانی تبلیغات عوامفریبانه نژادپرستان در مورد دلایل بدتر شدن وضعیت اشتغال، درجه بیکاری، شرایط برخورداری از بیمه بیکاری و تامین اجتماعی تبدیل شوند. مثلا هم اکنون در سوئد آمارها نشان می دهد که حدود سی درصد کارگران به حزب نژادپرست دمکرات های سوئد رای می دهند.

 بحران پناهندگی ناشی از کشتارهای خاورمیانه و بخش هایی از آفریقا که دیوارهای آهنین اتحادیه اروپا در برابرش تاب مقاومت  نیاورده، حالا همسویی وسیع کارزارهای مشترک همه نیروهای حامی ارزش های برابری خواهانه و دموکراتیک و مقابله مشترک و سازمان یافته با رشد راسیسم و خارجی ستیزی در همه جا را ،  به یک ضرورت مهم تبدیل کرده است . اگر نمی خواهیم دوباره شاهد بازگشت دهه سیاه فاشیسم در اروپا، این بار با محوریت حمله و پیگیرد و سرکوب و آزار مهاجرین و پناهندگان باشیم، لازم است ، حصارهای بی توجهی و انزوا را بشکنیم. ضرورت دارد،  نظاره گری صرف را کنار بگذاریم .  فکر نکنیم که اخراج صدها هزار انسانی که به قیمت به خطر انداختن جانشان و گذشتن از گورستان دریایی و تحمل مشقات زیاد به اروپا رسیده اند و حالا باید به قعر همان  جهنمی پرتاب شوند که از آن گریخته اند، مساله ما که پاس گرفته ایم ، اقامت داریم، سیتی زن شده ایم و کار می کنیم،  نیست. نمونه فرانسه نشان می دهد که ممکن است،  حتی سراغ دیگر پناهندگانی که سالها هم در جوامع میزبان زندگی می کنند بیایند. وقت آن است که همه جا در برابر موج خارجی ستیزی و راسیسم،  فعالیت ها برای دفاع از ارزش های دموکراتیک و برابری طلبانه را شدت دهیم . وقت آن است  که با نیروهای دموکراتیک، چپ و رادیکال که از حقوق پناهندگان دفاع می کنند نزدیک شویم . تلاش کنیم در مبارزه علیه عواملی که زاینده علاقه به گرایش های بنیادگرایانه فاشیستی مذهبی نظیر جنایتکاران دولت اسلامی در کشورهای میزبان ما در اروپاست، به حاشیه رانده شده های جوامع میزبان را با خود همراه کنیم. این البته ممکن نیست مگر این که در برابر همه شکل های پنهان و آشکار تبعیض ها در کنارشان باشیم و از حق شان دفاع کنیم و این توده محکوم به حاشیه نشینی و فقر را با پیش داورهای گمراه کننده اما دم دستی،  با مبلغان اسلامگرای فاشیست تنها نگذاریم . در دنیایی که یک طرف آن خامنه ای و  البغدادی و طالبان هستند، طرف دیگر آن  پگیدا، اکثریت مردم بازنده اند. در چنین دنیایی جایی برای ارزش های جهانشمول حقوق بشر وجود ندارد.  برای تضمین آینده زندگی صلح آمیز و دموکراتیک و متکی بر ارزش های انسانی در همین جوامع میزبان از حقوق پناهجویان حمایت کنیم. جزئی از جریانی باشیم که حالا از سراسر اروپا به عنوان داوطلب همراه با یونانی های بشردوست، پناهجویانی را که در شناورهای مرگبارعازم یونان می شوند از آب می گیرند و تیمار می کنند.