زنان لبنانی
و نگاه خیره
مردان
خاورمیانه
سیمین
کاظمی
درباره
چگونگی و
چرایی حضور
زنان
دراعتراضات
لبنان
در
مدتی که
اعتراضات
لبنان در
جریان بود،
برخی مردان
ایرانی،
همچون سایر
مردان
خاورمیانه و
حتی جهان با
دیدن تصاویر
زنان لبنان در
صفوف اول
تظاهرات ، وجه
جنسی ماجرا را
برجسته کرده و
حضور
معترضانه زنان
لبنانی را به
موضوع شوخی
های جنسی و
اظهارنظرهای
وقیحانه
تبدیل کردند.
برای این
دنبال کنندگان
سریال جذاب و
جنسی
اعتراضات
لبنان، آنچه
مطرح نبود
چرایی حضور و
مطالبات زنان
لبنانی بود و
وضعیت و
شرایطی که
آنها را به
خیابان
کشانده بود.
اما
نگاهی به
چرایی و
چگونگی حضور
زنان لبنانی
در اعتراضات
خیابانی
بیانگر آن است
که این حضور
اعتراضی،
عصیان علیه
ساخت اجتماعی
و نظام سیاسی
ای است که
فرهنگ
مردسالار
خاورمیانه را
بازتولید می
کند، و زندگی
نیمی از جامعه
لبنان را با
تباهی و رنج قرین
کرده است،
رنجی که برای
زنان
خاورمیانه ناشناخته
نیست و از
کران تا کران
این منطقه انباشت
شده است.
آنچه
زنان لبنانی
را به عصیان
واداشت،
ترکیبی بود از
نقش آفرینی
سیاسی و
اجتماعی
متفاوت و خط
بطلان کشیدن
بر کلیشه های
جنسیتی و
دیگری طرح
مطالباتی که
بخشی از آن
مشابه
مطالبات
مردان و بخش
دیگری متفاوت
و خاص زنان
بود. چگونگی و
چرایی حضور
زنان در اعتراضات اکتبر
لبنان در
ادامه آمده
است:
یک
ویژگی حضور
زنان، کاستن
از خشونت نیروهای
حکومتی علیه
معترضان بود؛
مشابه نقشی که
زنان در
انقلاب ۵۷
ایران ایفا
کردند و با قرار
گرفتن در صفوف
اول تظاهرات
مانع از شدت
عمل نیروهای
سرکوبگر می
شدند. در واقع
حضور زنان به
عنوان
معترضان صلح
طلب و مسالمت
جو، پلیس را
در موقعیتی
قرار می دهد
که نتواند به
آسانی دست به
خشونت بزند.
ویژگی
دیگر، این بود
که زنان با
حضور شجاعانه
و جسورانه در
صفوف اول
اعتراضات
لبنان، توانستند
از نقش ها و
کلیشه های
جنسیتی که
زنان را ضعیف
تر و ترسوتر
از مردان
قلمداد می
کند، فاصله
بگیرند و قدرت
و توانایی های
شان را نشان
بدهند. علاوه
بر این شجاعت
و جسارت زنان
به مردان نیز
انگیزه می داد
که در تظاهرات
شرکت کنند و
از شجاعت زنان
الهام بگیرند.
برخی
از زنان، به
ویژه با لباس
هایی متفاوت
که در برخی
نقاط لبنان
تابو به شمار
می رود، فرصتی
پیدا کردند که
آزادانه و با
پوشش دلخواه
حضور یابند،
بدون اینکه
سنگینی نگاه
خیره مردانه
آزارشان بدهد
( هر چند این
نگاه خیره مردانه،
در رسانه ها
در تعقیب آنها
بود).
گذشته
از اینها،
زنان لبنانی،
در کنار مطالبات
اقتصادی، به
نابرابری
جنسیتی
اعتراض داشته
و دارند و طرح
مطالبات
برابری
خواهانه مانند
ازدواج مدنی
در برابر
(ازدواج
مذهبی) بخشی از
علت حضور آنها
در خیابان
بود.
واقعیت
آن است که
زنان لبنانی
در معرض
خطراتی مثل
خشونت خانوادگی،
زن کشی و قتل
های ناموسی
قرار دارند؛ به
فرزندان
زنانی که با
شخص خارجی
ازدواج کرده اند
تابعیت
لبنانی داده
نمی شود؛
همچنین در طلاق،
حضانت فرزند،
مالکیت و… از
حقوق برابر با
مردان
برخوردار
نیستند. علاوه
بر این مشارکت
سیاسی زنان
لبنانی اندک
است و سهم
آنها از قدرت
ناچیز. با
دانستن چنین
واقعیاتی درک
حضور اعتراضی
و مقتدرانه
زنان در
خیابان
های
بیروت ممکن می
شود و تفاسیر
و تعابیر جنسیت
زده رنگ می
بازند.
زنان
لبنانی با
امید به تغییر
و دست یافتن
به وضعیت بهتر
به خیابان
آمدند و قدرت
شان را به
حکومت لبنان و
مردان آن
سرزمین نشان
دادند، هر چند
مردانی که تحت
سلطه نظام های
اجتماعی
مردسالار
خاورمیانه هنوز
نتوانسته اند
از نگاه جنسیت
زده به زنان
رهایی یابند،
از فهم
مطالبات آنها
عاجز و با چنین
نگاهی عملاً
همدست نظام
های سرکوبگر هستند.