معنای
"اصل غافل
گیری" در
اجرای قانون
حذف یارانه ها!
بهروز
نظری
اجرای
قانون حذف
یارانه ها دست
کم در ۹ استان
کشور آغاز شده
است. لطف
الله فروزنده
معاون رئیس
جمهور اعلام
کرده است که
واریز یارانه
های
جبرانی یا
نقدی در ۹
استان گیلان،
ایلام، خراسان
شمالی،
اردبیل، سمنان،
سیستان و
بلوچستان،
کهگیلویه و
بویراحمد، و
مازندران آغاز
شده است.
فروزنده در
شرایطی از
آغاز اجرای
رسمی قانون
حذف یارانهها
خبر میدهد که
نگرانی
بسیاری از
مقامات رژیم
از عواقب
اجرای این طرح
و گسترش
نافرمانیهای
مدنی رو به
افزایش است.
از جمله در
چند روز گذشته
محسن رضایی،
دبیر مجمع
تشخیص مصلحت،
و احمد جنتی،
دبیر شورای
نگهبان، نسبت
به اجرای این
طرح و یا
ابهام در
جزییات آن به
دولت و دستگاههای
امنیتی رژیم
هشدار داده
اند. رضایی با
اشاره به
تحریمهای
اقتصادی
خواستار آن شد
که قانون حذف
یارانهها
مورد بازنگری
قرار گیرد و اجرای
آن به تعویق
بیفتد. احمد جنتی،
علیرغم حمایت
از سیاست های
اقتصادی
دولت، از
افزایش قیمت
ها و
افزایش
نارضایتی
مردم ابراز
نگرانی کرد.
او قانون حذف
یارانه ها را
به یک جرّاحی
اقتصادی
تشبیه کرد و
از لزوم کنترل
خون ریزی ناشی
از این جراحی
سخن گفت. یک
ماه پیش جنتی
با اعلام
اینکه
حذف یارانه
ها
ریاضت
اقتصادی را به
مردم تحمیل
خواهد کرد، از
دولت خواست تا
تدابیر لازم
برای کاهش تنش
در جامعه را
اتخاذ کند.
تدارک
برای مقابله
با شورش های
توده ای و
نافرمانی های
مدنی علیه حذف
یارانه ها از
مدت ها قبل در
دستور کار
دستگاه ولایی
قرار گرفته
بود. مقامات
رژیم اجرای
قانون حذف
یارانه ها را
سر فصلی جدید
در نافرمانی
های
مدنی در ایران
میدانند و در
چند هفته گذشته
با استفاده از
عباراتی نظیر
" فتنه
اقتصادی"، "اتاق
توطئه علیه
هدفمند کردن
یارانه ها"، و
مربوط کردن
این قانون به
"امنیت ملی"،
به تهدید مردم
پرداخته و از
ضرورت مقابله
با و سرکوب
مخالفان
اجرای این
قانون سخن
گفته اند.
لطف
الله فروزنده
نیز
اعلام آغاز
اجرای قانون
یارانه ها را
به فرصتی برای
تهدید مردم
تبدیل کرد. فروزنده
نه تنها از
مبلغ یارانه
های
نقدی و یا
قدرت جبرانی
آنها سخنی به
میان نیاورد،
بلکه اعلام
کرد که " اينكه
قيمت ها به چه
ميزان افزايش
مييابد، هيچ
كس نميداند.
"با این همه او
گفت: " ۲۳۰
سايت داخلي و
خارجي عليه
هدفمند كردن
يارانه ها در
حال فعاليت
هستند.
استكبار
جهاني و عوامل
آن اصرار
دارند و جريان
فتنه مهمترين
مساله را اين
ميداند كه هدفمند
كردن را زمين
بزند."
فروزنده در
همین رابطه
تاکید کرد که:
" بايد مواظب
بود. اكنون
بعضيها در
كمين نشسته
اند،
نقدينگي هم
جمع كردهاند
و... منتظر
هستند كه اين
طرح را به
زمين بزنند كه
در اينجا بايد
از اصل
غافلگيري
استفاده كرد".
اما سوالی که
مطرح میشود
این است که
چرا "اصل غافل
گیری"، و به چه
منظور؟ از نظر
فروزنده و
دیگر مقامات
دستگاه ولایی
چه کسانی قرار
است و می بایست
غافلگیر
شوند؟
تاکید
بیشرمانه
فروزنده بّر
ضرورت بکار
گیری "اصل
غافل گیری"
عمق هراس
دستگاه ولایی
از نافرمانی
های
وسیع مدنی و
گسترش
اعتصابات و
اعتراضات
توده ای را به
نمایش
میگذارد.
نباید فراموش
کرد که اصل
غافلگیری اصل
نبرد با دشمن
قدرتمند و
مسلح بیگانه
است. این اصل
به معنای آن
است که ضربه
در شرایطی بر
دشمن وارد شود و از جایی
و به صورتی که
به هیچ وجه
امکان پیش
بینی آن را
نداشته باشد و
بنابراین
ضربه ی شدیدتر
و تلفات
بیشتری بر
دشمن وارد
کند. رسوخ ادبیات
جنگی در تشریح
نحوه برچیدن
یارانه ها نشانه
آن است که
دولت پادگانی
مخاطبین اصلی
این طرح ،
یعنی مردم را
دشمن اصلی خود
می داند و قصد
دارد از جایی
و به نحوی
ضربه را به مردم
وارد سازد که
مجال واکنش
نیافته و
غافلگیر شوند.
بعلاوه،
تکیه بر منطق
جنگ نظامی،
محصول اندیشه
های پلید و ضد
مردمی دولتی
است که می
داند اگر
حقیقت را
سرراست به
مردم بگوید
جان سالم به
در نخواهد
برد. زیرا
مردم در هر
حال محاسبه
خرج و دخل خود
را می دانند و
به سادگی می
توانند قیمت
های جدید را
با یارانه نقدی
قیاس کنند و
از آن هم ساده
تر متوجه شوند
که دولت در
واقع به سفره
های خالی شان
دستبرد زده
است. مقامات
دستگاه حاکمه
بارها و بارها
اعلام کرده
اند که این
قانون در راستای
ریشه کن کردن
فقر در ایران
و بهبود زندگی
اکثریت جمعیت
مردم ایران
است. اگر هدف
اجرای این
قانون مقابله
با بحران مزمن
اقتصادی و تقسیم
عادلانه
منابع عظیم
ایران بین
مردم زحمتکش و
زجر دیده است،
چه نیازی به
"غافل گیری"
است؟ احمد
جنتی در سخنان
اخیر خود با
ابراز نگرانی
از افزایش
قیمت برق و آب
در ایران گفته
است که پیگیری
های
او در این
باره همچنان
بی پاسخ مانده
است. این چه
قانون
عادلانه ای
است که حتی
تعدادی از
ارشدترین
مقامات این
نظام و
نمایندگان
دست چین شده
مجلس اسلامی
از جزییات آن
بی خبرند؟ در
نظامی که حتی
خودیها و
"خواص" خودی
تلقی
نمیشوند،
تکلیف اکثریت
بی حق مردم
کاملا روشن
است.
بهانه
فروزنده و
دیگر مقامات
دولت برای
استفاده از
"اصل غافل
گیری" این است
که بروز جزییات
قانون حذف
یارانه ها و
نحوه اجرای آن
خطر "تورم
انتزاعی" را
بدنبال دارد،
یعنی تورومی
که نه بر اساس
واقعیت های
اقتصادی بلکه
شایعه و فضا
سازی ایجاد
میشود. این به
اصطلاح تورم
انتزاعی اما
نه محصول شایعه
پراکنی ۲۳۰
تارنمای
مخالف قانون
یارانه ها،
بلکه یک وقعیت
غیر قابل
انکار است،
واقعیتی که
مردم ایران هر
روز لمس
میکنند، و
واقعیتی که
بارها از سوی
نهادها و
شخصیتهای رژیم
همچون بانک
مرکزی و
دبیران شورای
نگهبان و مجمع
تشخیص مصلحت
تایید شده و
میشوند. آش بحران
اقتصادی
ایران و سقوط
آزاد سطح
زندگی مردم آن
چنان
شور شده است
که بانک مرکزی
ایران در یک اقدام
بی سابقه جدول
" درآمد و تولید
ناخالص داخلی
بر حسب فعالیت
های اقتصادی"
را از گزارش
اقتصاد ایران
در سال ۱۳۸۸
حذف کرده است.
قانون
حذف یارانه
ها نه
قانونی برای
بهبود شرایط
زندگی مردم و
کاهش فقر، که
یک اعلان جنگ
آشکار علیه حق
زندگی، کار،
مسکن، بهداشت
و آموزش
اکثریت عظیم
مردمی است که
بنا به آمار
همین دستگاه
جهنمی زیر خط
فقر زندگی میکنند.
به
کار گرفتن اصل
غافلگیری از
سوی دولت
پادگانی در
واقع سند
دشمنی آشکار
این دولت و
این نظام با
مردم است.
زیرا نمی شود
مردم را در
گمراهی و
بلاتکلیفی
گذاشت و دست و
پای شان را
بست و قدرت
واکنش آنها را
از آنها گرفت
و مدعی مردمی
بودن هم بود.
در واقع یک
مثلث کوچک
قدرت که دیگر
حتی به "مجلس
خامنه ای" هم
اعتماد نمی
کند حداکثر
قدرت را در
دست خود
متمرکز می کند
و با
پنهانکاری و
گرفتن آرایش
جنگی در برابر
مردم
می خواهد
معیشت آنها را
از آن چه که
هست ویران تر
کند و هزینه
تحریم ها و
ورشکستگی
مالی را از
حلقوم
کارگران و زحمتکشان
این کشور و به
قیمت تباهی
بیشتر هست ونیست
این مردم
بگیرد. تاکید
رژیم بّر "اصل
غافل گیری" در
عین حال نشان
میدهد که نظام
اسلامی میداند
که مردم ایران
این اعلان جنگ
را و این تازهترین
حمله به خود
را بی پاسخ
نخواهند
گذاشت.