Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۱ برابر با  ۰۳ ژانويه ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۱  برابر با ۰۳ ژانويه ۲۰۱۳
یادداشت کارگری

یادداشت کارگری

 

سازماندهی زنان کارگر کسری چشمگیر در جنبش کارگری ایران

 

رضا سپیدرودی

 

اخیرا آماری از سوی زهرا اخوان نسب رییس کمیسیون زنان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن اصفهان در گفتگوی وی با خبرگزاری ایلنا انتشار یافت که در آن ﺟﻤﻌﯿﺖ زﻧﺎن ﺟﻮﯾﺎی ﮐﺎر در ﮐﺸﻮر ۸۳۰ ھﺰار ﻧﻔﺮ و جمعیت دختران مشغول به تحصیل که در واقع بیکاران آینده بشمار می روند یک میلیون و ۸۰۰هزار نفر ذکر شده و پیش بینی شده است که اگر بیکاری زنان چاره اندیشی نشود جمعیت زنان بیکار ظرف سه یا چهار سال آینده بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ درصد افزایش خواهد یافت. با این که به آمارهای منابع رسمی همیشه باید با دیده شک و تردید نگاه کرد، همین آمار به خودی خود تکان دهنده است.

 

تردیدی نیست که گسترش بیکاری محصول سیاست های جمهوری اسلامی است، اما در مورد زنان همین سیاست در ترکیب با مبانی پوسیده مردسالاری مذهبی با شدت و عمق بیشتری عمل می کند و خانه نشین کردن زنان و محروم کردن آنان از فرصت های شغلی نه فقط به نام اولویت اشتغال مردان، یا مانع تراشی برای تحصیل در رشته های تخصصی با طرح هایی چون بومی گزینی و تک جنسیتی کردن دانشگاه ها که، مستقیما و بر اساس دگم های مذهبی و ایدئولوژیک هم صورت می گیرد. دستمزد پائین تر در برابر کار برابر در بازار کار برای زنان و استثمار بیرحمانه تر زنان با دستمزدهای بشدت ناچیز نیز به قدری واضح است که نیازی به شرح بیشتر ندارد.

 

این وضعیت که با رژیمی زن ستیز روبرو هستیم که خانه نشین کردن زنان و راندن آنان از بازار کار را نوعی فضلیت می داند و بازار کار بشدت نامتوازنی که بر استثمار بیرحمانه تر کار زنان استوار است، قاعدتا باید انگیزه تلاش های مضاعف برای سازماندهی نیروی کار زنان در میان فعالان کارگری تلقی شود، اما تمرکز بر این حوزه حساس و حیاتی از سازمان یابی مستقل نیروی کار هنوز بسیار اندک است. بخش عمده تشکل های مستقل کارگری موجود هنوز اساسا مردانه هستند. حتی در رشته هایی که  نظر به ویژگی شان زنان نقش برجسته ای دارند مانند پرستاری یا در حوزه هایی که جایگاه زنان در خور توجه است مانند آموزش و پرورش، جایگاهی درخور برای زنان وجود ندارد. داده های موجود نشان می دهد که ترکیب زنان در تشکل های کارگری مستقل موجود اقلیتی بسیار کوچک است که با ترکیب جمعیتی زنان کشور و جمعیت حدود ۳۶ میلیونی زنان هیچ تناسبی ندارد. در واحدهای تولیدی که نیروی کار زنان غالب است، به ندرت خبری از اعتراضات کارگری انتشار می یابد. بیرون از محیط رسمی تولید، در حوزه مشاغل خانگی که اکثریت بزرگ آن را زنان کارگر تشکیل می دهند، گزارشات مربوط به شرایط کار و تولید زنان اندک است و عملا تمرکز بسیار کمی در این حوزه وجود دارد. این در حالی است که این حوزه مستلزم توجه و تمرکز اساسی در شرایط کنونی است. زیرا

 

اولا: بحران عمومی اقتصادی و روند فروپاشی اقتصاد کشور در اثر حذف یارانه ها، سقوط ارزش پول و فشار جنایتکارانه تحریم های اقتصادی به شکل روزافزونی بر دامنه بیکاری افزوده و همراه با آن تکاپو برای تامین معاش در شرایط گسترش فلاکت را در میان لایه های فقیر و زحمتکش جمعیت بالاتر برده است. گسترش مشاغل خانگی نظیر دست فروشی، بسته بندی مواد غذایی، آرایشگری؛ خیاطی، شیرینی پزی، خشک کردن سبزی، پخت انواع رب، مربا، ترشی و نظایر آنها که نیاز به سرمایه کلان و اجاره مکان و حتی پروانه کسب ندارد، یکی از پیامدهای واقعی افزایش بیکاری است.

 

 ثانیا، مشاغل خانگی حوزه ای است که سازماندهی نیروی کار زنان نسبت به دشواری های سیاسی و امنیتی مربوط به فعالیت های سازمانگرانه در مشاغل رسمی از برخی جهات  کمتر است. البته پراکندگی در این حوزه بیشتر است، اما درست به همین دلیل امکان تمرکز دستگاه سرکوب رژیم هم بر فعالیت های سازمان گرانه فعالین کارگری کمتر است.

 

ثالثا: فعالیت در این حوزه نقدا با مزاحمت های ویژه و برخوردهای انحصارگرانه و نظارتی نهادهای شبه کارگری حکومتی و تشکل های رسمی مورد تایید رژیم در حوزه کارگری روبرو نیست.

 

رابعا: زنان زحمتکش خانوارهای کارگری نقش موثری در چرخش معاش خانواده بازی می کنند و سازماندهی آنها در سطح محلات  و مراکز زیست آنها که هم محل زندگی و هم مرکز کارشان است، ستون فقرات مهم سازماندهی در محیط زندگی در شرایط رشد بی سابقه فلاکت، گرسنگی و بیکاری است

 

در واقع نه این حقیقت تلخ که جنبش کارگری ما در سخت ترین شرایط دفاعی قرار دارد و مساله دستمزدهای معوقه هنوز از فقرات اصلی اعتراضات کارگری در واحدهای تولیدی است، نه فشار خرد کننده بحران اقتصادی بر گرده کارگران و زحمتکشان، نه سرکوب وحشیانه و سیستماتیک رژیم و زن ستیزی سرشتی آن، نه بهره کشی وحشیانه از نیروی کار زنان در بازار کار بیرحم و غارتگری که شرکت های برده داری پیمانی آزادانه در آن جولان می دهند، هیچ یک توجیهی بر مردانه ماندن جنبش کارگری کشور ما نیست. مردانه بودن جنبش کارگری ایران کسری چشم گیری است که با تمرکز بر طرح های سازمان دهی نیروی کار زنان در سطح محلات در حوزه مشاغل خانگی می توان راهی برای رفع آن جستجو کرد. سازماندهی زنان کارگر حلقه مفقوده در جنبش کارگری ایران است که گسترش فلاکت و گرسنگی در میان پائینی ها ضرورت توجه به آن را  صد چندان ساخته و به اولویتی مهم و حیاتی در وضعیت کنونی تبدیل کرده است. 

۱۳ دی ماه ۱۳۹۱

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©