در
بارۀ سازمان
تأمین
اجتماعی
دست
سرمایه داران
غارتگر از سال ها اندوخته
کارگران
کوتاه!
۶۰سال از
تأسیس
سازمانی می
گذرد که هدف
عمده اش طبق
تعریف و نامش
"صندوق تأمین
اجتماعی" ،می بایست
تامین کننده
بقاء و دوام و
امنیت زندگی تمامی
مزد و حقوق
بگیران جامعه
ما بود و
وظایفش عبارت
بودند از:
"حمایت
اعضاء خود در
برابر حوادث،
بیماریها و
بارداری، مستمری
بازنشستگی ،
مستمری از
کارافتادگی،
مستمری
بازماندگان ،
مقرری بیمه
بیکاری ،
غرامت دستمزد
ایام بیماری،
پرداخت هزینه
وسایل کمک
پزشکی و کمک
هزینه ازدواج"
(از اساسنامه
سازمان).
بیش از
۱۲ میلیون از
کارگران و
زحمتکشان به امید
دریافت این
خدمات، حق
بیمه به این
سازمان می
پردازند و در
مجموع تا
پایان سال
گذشته
۳۷میلیون و
۵۰۰هزار نفر
به صورت مستقیم
و غیرمستقیم
تحت پوشش
خدمات مختلف
تأمین اجتماعی
قرار داشتهاند
(به روایتی
دیگر ۳۹ میلیون
نفر) یعنی
تقریباً نیمی
از جمعیت کشور
تحت پوشش این
سازمان هستند
و همین مسئله
بیانگر اهمیت
این تشکیلات
عظیم و گسترده
است. در حال حاضر
حق بیمه
برابر
با۳۰ در صد
از حقوق کارگر
است که به
نسبت ۷ در صد
مستقیماً از
حقوق کارگر و غیر
مستقیم۲۰ در
صد توسط کارفرما
و ۳ در صد توسط
دولت باید
پرداخت شود.
یک حسابرس
متخصص می
تواند با
داشتن این
ارقام در طول
۶۰ سال و
میانگین
دستمزد
ماهانه
کارگران و کسر
پرداختی ها و
هزینه ها حساب
کند که این
غول بر روی چه
ثروت افسانه
ای و
باورنکردنی
که چیزی جز
حاصل دسترنج
کارگران و
زحمتکشان نیست،
خوابیده است.
تنها اشاره به
یک "مورد کوچک"
میتواند
تصویری از این
گنجینۀ بی
کران به دست
دهد:
دولت
بابت
کسری سهم ۳
در صدی اش تا
کنون رقمی
معادل ۵۴ هزار
میلیارد
تومان که از
دولت های قبل
به جا مانده
است به سازمان
تأمین اجتماعی
بدهکار است.
(حدود یک سوم
کل بدهیهای
دولت متعلق به
تأمین
اجتماعی است).
ضمن این که طی
سالهای ۹۱ و
۹۲افزایش
۱۸هزار
میلیارد
تومانی داشته
است و فقط ۱۰
میلیارد آن در
سال گذشته پرداخت
شده است. اما
از آنجا که
دولت قادر به
پرداخت چنین
وجه نا قابلی!
نیست، طبق
برنامه ای اقدام
به واگذاری
کارخانجات و
شرکت ها و
مؤسسات عظیم
اقتصادی به
سازمان
نامبرده
نموده تا بخشی
از بدهکاری اش
را از این
طریق تسویه
کند. برخی از
این مؤسسات
عبارتند از:
نیروگاه
طوس، فولاد
خوزستان ، نیروگاه
بندرعباس،
سنگ آهن شرق،
هلدینگ خلیج
فارس، بانکهای
صادرات،
پاسارگاد،
تات ، پارسیان
، دی ، ملت،
پست بانک،
تجارت، شرکت
ایران (NLG) ، شرکت
پالایش و
پژوهش خون ،
شرکتهای
حفاری شمال،
مدیریت آب و
برق صبا،
صنایع مس و
پتروشیمی
کرمانشاه،
پتروشیمی فنآوران،
مارون،
پالایشگاه
نفت
بندرعباس، شرکت
ملی
انفورماتیک و
مجموعه هتلهای
هما (به ارزش
۶۰۰ میلیارد
تومان).
مجموعه
سرمایه های
این مؤسسات
تنها بخشی از
بدهکاری دولت
است، البته طی
سالیان دولت
بخش هایی از
سهمش را می
پرداخته است.
حال اگر مجموعۀ
پرداختی ها به
اضافۀ سرمایه
های واگذار
شدۀ فوق، به
اضافۀ
باقیماندۀ
بدهکاری دولت
را روی هم
حساب کنیم،
این تازه میشود
۳ در صد از کل
ثروت سازمان
تأمین اجتماعی!!!
به این حساب
می توان۲۷ در
صد باقیمانده
و ۳۰ در صد کل
حق بیمۀ
پرداختی را
تخمین زد.
برای روشن تر
دیدن این
تصویر نگاهی
به بخشی از
سرمایه
گذاریهای
سازمان
بیاندازیم.
سازمان تامین
اجتماعی ،یک
شرکت سرمایه
گذاری به نام
اختصاری
"شستا" دارد
که در هفت
رشته به شرح زیر
سرمایه گذاری
کرده است:
۱- سرمایه
گذاری صدر
تأمین(کاشی
وسرامیک و
مواد کانی و
فراورده های
نسوز) ۲-
سرمایه گذاری
سیمان تأمین
۳- سرمایه
گذاری دارویی
تأمین۴ - سرمایه
گذاری نفت و
گاز و
پتروشیمی
تأمین ۵-
سرمایه گذاری
صنایع عمومی
تأمین ۶-
سرمایه
گذاری عمران
و حمل و نقل
تامین ۷-
سرمایه گذاری
صبا تأمین
که
هر یک از این
گروهها شامل
ده ها کارخانۀ
تولیدی و
شرکتهای
توزیعی،
بازرگانی،
خدماتی و فنی
با میلیاردها
تومان سرمایه
های اولیه هستند.
این
تنها تصویر
کمرنگی از آن
غول عظیم
اقتصادی و
ثروت بیکرانی
است که دزدان
و غارتگران
حکومتی بر سر
تقسیم و سهم
بری بیشتر از
آن به جان هم
افتاده و
اسنادی از
چپاولهای آزمندانه
شان را علیه
یکدیگر رو
میکنند.
• پرداخت
حقوق های چند
میلیونی به
مدیران و رؤسا
(حقوق ماهانۀ
یک مدیر برابر
حقوق سه سال یک
معلم است!)
• پرداخت
مبالغ
میلیاردی و
میلیونی و سکه
های بهار
آزادی و ... تحت
عنوان پاداش،
جایزه، هدیه و
... به هیئت
امناء، هیئت
مدیره و سایر
مدیران و رؤسا
که اکثراً
قبیله ای و
خویشاوند
هستند،
• پرداخت
رشوۀ علنی
میلیونی تحت
عنوان "کارت هدیه"
به ۱۵۰ نفر از وکلای
مجلس،
• تعویض
تقریباً هر
سالۀ مدیران
عامل و سهم
بری و غارت
هریک از آنها
و گله های
همراهشان از
این خوان یغما
به نوبت،
• بدهکاری
خارج از حساب
بسیاری از
کارفرمایان و
مهمتر از همه
دولت
• کاهش
چشمگیر درآمد
سازمان از حق
بیمه ها، به
علت تعطیلی یا
ورشکستگی
بسیاری از
کارخانجات و
شرکتها و
اخراج فلهای
کارگران،
• برفراز
این ها ؛،
تفاهمنامهای
بین سازمان
تامین
اجتماعی در
زمان مدیریت سعید
مرتضوی و شرکت
هلدینگ
سورینت قشم به
مدیرعاملی
آقای بابک
زنجانی منعقد
شد.
مطابق این
تفاهم نامه
مقرر شده بود
تا سقف ۴
میلیارد یورو
(معادل ین
ژاپن) ۱۳۸
شرکت متعلق به
سازمان تأمین
اجتماعی که
عمدتاً موضوع
اصلی تحقیق و
تفحص بودهاند،
به شرکت مذکور
واگذار شود.
این
تفاهمنامه
که به قصد
واگذاری
انحصاری سهام
۱۳۸ شرکت از
مجموع ۲۰۷
شرکت سرمایه
گذاری تأمین
اجتماعی
(شستا) شامل
هواپیمایی
جمهوری
اسلامی ایران،
فولاد
خوزستان،
فولاد مبارکه
اصفهان، بانک
صادرات، هتلهای
هما،
پتروشیمی
غدیر،
پتروشیمی
تبریز، شرکت
ملی نفتکش،
چوب و کاغذ
ایران، شرکتهای
بیمهای،
(ملت، میهن،
دانا،
پارسیان)
کشتیرانی جمهوری
اسلامی
ایران، بانکهای
مختلف از جمله
پاسارگاد،
تات،
پارسیان، دی
و... صنایع مس
شهید باهنر و...
به هلدینگ
سورینت قشم
بوده است،
بخشی
از معضلات و
مسائلی است که
سازمان را با
بحران جدی و
حتّا کسر بودجه
و ورشکستگی
مواجه ساخته
است. مدیرعامل
جدید سازمان
تامین
اجتماعی
اعلام کرد :
سازمان تأمیناجتماعی
با کسری ۵۰۰۰
میلیارد
تومانی مواجه است!
همراه
با این
غارتگریها،
مدیران
سنواتی سازمان
برای چپاول
باز هم بیشتر،
طی مصوبات و
"قوانینی"
دائماً از
دائرۀ خدمات و
وظایف خود به
زیان کارگران
کاسته و آنان
را از همان
خدمات ناچیز
هم محروم
ساخته اند.
حذف
کارگاههای
کمتر از ۵ نفر
از شمول قانون
کار و سپس
ادامۀ آن به
کارگاههای
کمتر از ۱۰
نفر در دوره
دولت
محمد خاتمی،
که طبعاً شامل
محرومیت
ازخدمات بیمه
نیز میشود،
ناشی از آن زیر
گرفتن حق بیمه
محرومیت صدها
هزار نفر از
کارگران
کارگاههای
دار قالیبافی
ها، همچنین کارگران
ساختمانی از
مزایای بیمه،
مشروط کردن بیمۀ
کارگران
ساختمانی به
داشتن کارت
مهارت و شرایط
بسیار سنگین
کسب این کارت.
حذف بسیاری از
داروهای
اساسی و
همچنین
بسیاری از
خدمات پزشکی و
کمک پزشکی از
شمول بیمه و
لزوم پرداخت بابت
آنها از جیب
بیمه شده گان
همچنین لایحۀ
اصلاح قانون
تأمین
اجتماعی که
مهمترین مواد
آن عبارتند
از: ۲ در صد
اضافه کردن بر
سهم حق بیمۀ
کارگر،
بالابردن سن
بازنشستگی و ادغام
صندوق درمانی
کل کشور با
صندوق تامین
اجتماعی
اینها
نیز بخشی از
تدابیری است
که بیش از پیش کارگران
را در تنگنا
قرار داده و
به جایی رسانده
است که با
مشاهدۀ این
همه تبعیض و
اجحاف، این
همه غارت و
چپاول، این
همه بخور بخور
و بریز و بپاش
و این همه
تفاوت و ستم طبقاتی،
کارگران جان
به لب رسیده
فریاد برآورند:
دیگر بس است! و
دارودسته های
غارتگر حاکم را
که هنوز هم بر
سر "لحاف ملا "
با یکدیگر
درگیرند، به
حال خود
گذاشته و در
تلاش برای
چارهجویی
اساسی، برای
ایجاد و گسترش
تشکلهای
مستقل اقتصادی و سیاسی
خود، برای
تحکیم و توسعۀ
وحدت طبقاتی
پیگیرانه می
کوشند تا با
ایجاد نیرویی
سراسری، متحد
و قوی بتوانند
حقوق و سرمایه
های غارت شدۀ
خود را از
حلقوم سرمایه
داران حاکم
دولتی به
مثابه
بزرگترین
کارفرما وبخش
واگذار شده به
رانت خواران
خصوصی بیرون بکشند.
تنها
راه نجات
تامین
اجتماعی،
خارج کردن آن
از دست دولت و
بخش خصوصی از
طریق
وحدت و
تشکیلات
کارگران است.
دست
غارتگران
سرمایه دار و
حاکمیت ضد
کارگری از
حقوق و ثروت¬های
کارگران
کوتاه!
سازمان
تأمین
اجتماعی باید
به دست صاحبان
اصلی آن، یعنی
کارگران
اداره شود!
گسترده
و مستحکم باد
اتحاد و
سازمانیابی
کارگران!
*دررابطه
با بدهکاری
دولت به تامین
اجتماعی به
پایگاه خبری –
تحلیلی
"تازه"
مراجعه کنید:
http://tazehnews.com/print/13288
ژ
انویه۲۰۱۴
نهادهای
همبستگی با
جنبش کارگری
در ایران
ـ خارج از
کشور
nhkommittehamahangi@gmail.com
http://nahadha.blogspot.com/
boltanxaberi@gmail.com
http://www.youtube.com/user/NahadhayHambastegy