Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۲۴ دی ۱۳۹۵ برابر با  ۱۳ ژانويه ۲۰۱۷
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۲۴ دی ۱۳۹۵  برابر با ۱۳ ژانويه ۲۰۱۷
صرف نیروئی بزرگ برای نابودی جنگلها

صرف نیروئی بزرگ برای نابودی جنگلها

مازیار واحدی

چهل میلیون درخت شمشاد در عرض پنج سال فقط در جنگلهای هیرکانی شمال کشور نابود شد. یک میلیون از شش میلیون هکتار جنگلهای منطقه زاگرس نابود شده است......برای پیش بردن این حد از تخریب به نیروی بزرگ سازمان داده شده ای نیاز است.

 وقتی اطلاع رسانی انحصاری است رخدادها بایستی به مرحله فاجعه و بحران برسند تا گوشه ای از حقایق به مردم گفته شود. چهل میلیون درخت شمشاد سیصد ساله بایستی نابود شود تا آقایان درصدد اطلاع رسانی برآیند. یک موضوع را ابتدا روشن کنیم. این اتفاق اگر در کشوری که در آن ذرّه ای دموکراسی حاکم بود رخ می داد، اصحاب رسانه های مستقل سقف را بر سر مسئولین خراب کرده و مردم آنها را از اریکه قدرت به زیر می کشیدند.

در رابطه با این رخداد چند چیز را بایستی مدّ نظر داشت

یک: محیط زیست ما صدای مستقل ندارد. صدای مستقل می تواند هم تشکل های زیست محیطی مستقل باشد، و هم رسانه مستقل. رژیم در برخورد با تشکلهای زیست محیطی یا آنها را می خرد و دولتی می کند و یا آنها را با سرکوب منزوی می کند. رسانه های رسمی هم که همیشه به یکی از جناحهای حکومتی وابسته هستند.

دو: تقریبا همه کارها در جمهوری اسلامی با باندبازی صورت می گیرد و در هیچ موردی کار به کاردان سپرده نمی شود.. چهل میلیون درخت شمشاد سیصد ساله در عرض پنج سال یعنی روزانه بیست و دو هزار درخت کهنسال را قطع کردند و هیچ کس صدایش را هم در نیاورد. مجوزهای بهره برداری از جنگل را خودشان صادر می کنند. بخوبی معلوم است که همه باهم دست به یکی کرده اند.

سه: اگر خوشبین باشیم و باور کنیم که آنها برای توسعه صنایع وابسته به چوب این فاجعه را بوجود آورده اند. در این صورت بخوبی پیداست که آنها دید روشنی از پایداری توسعه ندارند. پروژه های عمرانی و صنعتی فاقد ارزیابی های زیست محیطی هستند. بی جهت نیست که میزان بهره برداری از جنگلها در کشور ما پنج برابر استاندارد جهانی است.

چهار: مقابله با این فاجعه در پیچ و خم سازوکارهای بوروکراتیک غیرممکن است. دلیلش هم روشن است. تجربه های موفق در جای جای این کره خاکی نشان داده اند که برای اجرای موفق طرح های زیست محیطی، مردم بومی و ساکنین محلی این مناطق بایستی به طور مستقیم در این طرح ها شرکت داده شوند. ضامن موفقیت این طرح ها حضور این مردم است. زیرا که موفقیت و شکست این طرحها بر زندگی آنها تاثیر مستقیم می گذارد.

پنج: تامین اعتبار هزینه پیش بردن این طرح ها از عهده جمهوری اسلامی خارج است. این را در نمونه های تاکنونی بخوبی شاهد هستیم. در پروژه احیای دریاچه ارومیه به زمستان وارد شده ایم ولی هنوز بودجه ای که برای سال 95 در نظر گرفته بودند را نتوانسته اند تامین اعتبار کنند. تازه در این هفته اعلام کرده اند که در صورتی که برنامه ها مطابق پیش بینی پیش برود تا آخر سال بخشی از آن را خواهند پرداخت. یا مثلا طرح مسکن مهر که با بالا بردن میزان وام پرداختی سعی می کنند که به هرشکل که شده بودجه مورد نیاز برای اتمام کار را از جیب مردم بیرون بکشند. اینجا هم برای مقابله با نابودی جنگلها طرح استراحت جنگل ها را پیش کشیده اند که هزینه ای معادل سیصد تا چهارصد میلیارد تومان دارد.

شش: برای جبران چوب مورد نیاز گفته اند که واردات چوب را افزایش می دهند. واردات در جمهوری اسلامی همیشه مورد استقبال بوده است. رانت خواری دسته جات نزدیک به قدرت پولهای هنگفتی را نصیب آنها کرده است. قطعا بایستی انتظار داشته باشیم که تحرکات در این میدان شدت بگیرد. واردات نزدیک به شش میلیون مترمکعب چوب در سال بازار خوبی است. بایستی منتظر واردات چوبهای ارزان و بی کیفیت توسط دلالان وابسته به مراکز قدرت به کشور بود.

من فکر می کنم کارشناسان و متخصصین محیط زیست، و بویژه مردم بومی ساکن این منطقه نبایستی از کنار این فاجعه به سادگی عبور کنند. خودِ مسئولین در جمهوری اسلامی اقرار می کنند که این گونه های شمشاد دیگر قابل برگشت نیستند.  آنها با اشاره به اینکه اکوسیستم جنگل‌های شمال پنجاه درصد فرسایش داشته است، پذیرفته اند که ‌‌بیش از صد و سی رودخانه دائمی و دوازده تالاب از این جنگل‌ها تغذیه می‌شدند، که اکثر این رودخانه‌ها از شرایط دایمی به فصلی تغییر وضعیت داده‌اند. نابودی این جنگلها به بحران آب هم دامن زده است. در چند کلمه اضافه کنم که قطع درختان برای مصارف خانگی و صنایع تنها یکی از راههای نابودی این جنگلها است. راه سازی از میان این جنگلها و یا جاسازی لوله های آب برای انتقال آب بین حوزه ای و یا آتش سوزی اشکال دیگری از این پروژه تخریب محیط زیست در جمهوری اسلامی است.

خوب است که فراموش نکنیم که این مشکل پس از این شدّت هم خواهد گرفت. با نابودی جنگلها به بیابانزائی شدت می دهند. ذخیره آب را از این هم کمتر می کنند، درختکاری را تبلیغ می کنند، پس از آن برای رشد این نهال ها مجددا بخشی از ذخیره آب را استفاده می کنند..... دور باطلی که تنها با پائین کشیدن این ناکاربلدان از پشت میزهای تصمیم گیری قطع خواهد شد.

 

 

 

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©