قربانیانی
که «شانس»
قربانیان
غیرخودی ها را
نداشتند
روشنگری
یک هفته
پس از آنکه
کشتی حامل
پناهجویان در
سواحل
لامپدوزا در
هم شکست و
حدود ۵۰۰ پناهجوی
سرنشین آن جان
باختند،
غواصان همچنان
به جستجو برای
بیرون کشیدن
اجساد آنها
ادامه
میدادند. آنها
شاهد صحنه های
دردناکی
بودند که به
گفته خودشان
هرگز از خاطرشان
محو نخواهد شد
و تصاویرش
زندگی شان را
برای همیشه
دگرگون کرده
است. آنها
شاهد بودند که
صدها پناهجو
در مکانی کوچک
چنان به هم
چپانده شده
بودند که جدا
کردن
اجسادشان
ممکن نبود. آنها
اجساد انبوهی
زن و کودک را
دیدند .
این
فاجعه اگرچه
به خاطر
ابعادش یا حتی
شاید بتوان
گفت
فقط بطور
اتفاقی توجه
زیادی را به
خود جلب کرد و
پوشش رسانه ای
گسترده ای یافت،
اما واقعه ای
منفرد و
غیرمنتظره
نبود، برعکس
فاجعه ای
مستمر است که
مرتبا روی
میدهد و
معمولا جای
زیادی را در
رسانه ها به
خود اختصاص
نمیدهد. یک
سازمان
پناهندگی
مرگ
۱۷۰۰۰
پناهنده ی
اروپا طی دو
دهه اخیر را
ثبت کرده است
و معمولا
تعداد ثبت
نشده ها در
وقایعی از این
دست نمیتواند
رقمی ناچیز
باشد و گاه
حتی از رقم
ثبت شده ها
بیشتر است. یک
سازمان دیگر
از رقم ۲۵۰۰۰
نفر در همین
مدت یاد میکند.
سازمان ملل
گفته است در
سال ۲۰۱۱
هرروز ۴ پناهجو
تنها در راه
اروپا جان خود
را از دست
داده اند.
استبداد
و نابرابری در
کشورهای صادر
کننده پناهنده
عوامل مهمی
هستند که
انسان ها را
وادار میکنند
برای دست یابی
به زندگی بهتر
راه سفرهایی
چنین پرخطر را
علیرغم همه مخاطرات
آن در پیش
بگیرند. دولت
ها و حاکمان
این کشورها که
هیچ تدبیری
برای زدودن
نابرابری و
استبداد
اتخاذ
نمیکنند بلکه
اغلب خود باعث
و بانی و حتی
دامن زننده
نابسامانی ها
هستند، به هیچ
وجه
نمیتوانند
خون این فجایع
را از دست های
خود بشویند.
اما
قوانین مسدود
کننده راه
مهاجران و
پناهندگان و
دیوارهایی که
دردهه های
اخیر در راه
مهاجرت و حتی
پناهندگی قانونی
برافراشته
شده و هرروز
بر طول و عرض و
ارتفاع آن
افزوده
میشود، عامل
بلافصل فجایع
مربوط به
پناهنجویان
است.
کشورهای برخوردار
از نعمت در
سال های اخیر
حتی قوانینی
وضع کردند که
بر مبنای آنها
کمک به
سرنشینان
قایق های حامل
پناهندگی حتی
در شرایط خطر
جرم محسوب
میشود.
غیرقانونی
شدن عملی
پناهجویی و
مهاجرت برای
میلیون ها
انسان باعث
شده که سرنوشت
پناهجویان به
دست افراد ناوارد،
سودجویان و
قاچاقچیانی
بیفتد که پناهجویان
را سوار بر
بدترین وسایل
سفر به سوی مقصد
میرانند و
گاهی در صورت
احساس خطر
آنها را به
دریا میریزند
یا در بیابان
رها میکنند و
گاه خود هم با
آنها جان
میدهند.
به
عبارت دیگر این
قوانین و
موانع راه سفر
به دیار مرگ
را برای
پناهجویان
هموار میکنند.
گزارش شده که
وقتی
نگهبانان
ساحلی به قایق
های پناهجویان
نزدیک میشوند
، راهنماها
یاقاچاقچی ها به
پناهجویان
دستور میدهند
که موبایل ها
و جی پی اس های
خود را به
دریا
بیندازند،
امری که بعد
از رفع «خطر
انسانی»،
پناهجویان را
در معرض «خطر
طبیعی» و گم
شدن و غرق شدن
قرار میدهد.
بنابراین
دولت ها،
احزاب، گروه ها
و
سیاستمدارانی
که ازقوانین
ضد مهاجرت و
پناهنده
پذیری دفاع و
این دیوارها
را برپا میکنند
در این جنایات
مسوولیت
دارند و اشک
تمساح آن ها
نباید کسی را
فریب دهد.
دیوارهایی
مثل دیوار
برلین و
قربانیان آن
ها زیردوربین
رسانه ها
بودند، زیرا
این دیوارها
را «دشمنان» و «
غیرخودی ها »
یا بهترگفته
شود «رقبا»
برافراشته
بودند و
طبیعتا هم
آنها مسئولیت
جنایات و فجایع
ناشی از آن
دیوارها را
برعهده داشتند.
قربانیان
دیوارهایی که
در دو دهه
اخیر در راه
پناهندگی
برافراشته
شده از این «شانس»
محروم اند.
مگر صدها تن
از آنها مثل
ماهی دودی در
قایق های
لکنته چنان
چپانده شوند
که حتی اجسادشان
را نتوان از
هم جدا کرد یا
تعداد تابوت های
کوچک سفید که
کودکان را در
خود جای داده
در راه
گورستانی در
شهری
اروپایی، از
آن نوع شهرهایی
که قربانیان
صدها بار در
رویای شان
تصور کرده
بودند،
آنقدر فزونی
بگیرد که
احساسات مردم
را زخمی کند
تا رسانه ها جایی
برای خبر
وحشتناک
بازکنند آنهم
برای چند روز.
و فردا
باز روز از
نو، روزی از
نو…
مهر
۲۱م, ۱۳۹۲
روشنگری