اعتصاب
عمومی در
اوکلند: گامی مهم
در تحقّق شعار
«ما ۹۹ درصد
هستیم»
بهروز
نظری
جنبش
اشغال وال
استریت، که
دیوید هاروی
نویسنده مارکسیست
آنرا مبارزه
جمعی علیه
حکومت مطلقه «حزب
وال استریت»
مینامد،
اکنون به یک
جنبش بینالمللی
علیه نظام
سرمایه داری
تبدیل شده است. این
جنبش با
پیوستن
اتحادیههای
کارگری به معترضان و با اعتصاب
عمومی در بندر
اوکلند
کالیفرنیا در
روز چهارشنبه
دوم نوامبر
بدون تردید
وارد مرحله
تازه ای شد.
اعتصاب عمومی
در این شهر،
بندر اوکلند
که پنجمین
بندر پر تردد
در ایالات
متحده است را
تعطیل کرد. دعوت
به اعتصاب
عمومی در
اوکلند پاسخی
بود به تشدید
فشارهای
مقامات دولتی
و بویژه تشدید
حملات وحشیانه
پلیس به
فعالین جنبش.
هفته گذشته و
در جریان حمله
پلیس اوکلند
به تظاهر
کنندگان یک
سرباز سابق
ارتش آمریکا
بشدت مجروح
شد. هر روز تعداد
هر چه بیشتری
از سربازان
سابق ارتش
آمریکا به صف
جنبش اشغال
وال استریت
میپیوندند.
در
تلاش برای
درهم شکستن
این اعتصاب
پلیس این شهر
به خشونت هر
چه بیشتر، و
از جمله
استفاده از
گاز اشک آور،
پرتاب کیسههای
لوبیا به سمت
کارگران و
دانشجویان و
حتی استفاده
از نارنجک، روی
آورد. گسترش
اعتراضات و
رادیکالیزه
شدن جنبش
"اشغال وال
استریت" در اوکلند
تصادفی نیست.
اولا، درصد
بیکاری در این
شهر از رقم متوسط
بیکاری در
ایالات متحده
بالا تر است و
بحران و سیاستهای
اقتصادی دولت
آمریکا به
کاهش هر چه
بیشتر فرصتهای
شغلی، کاهش
فاحش معیشت و
سطح زندگی
شهروندان
اوکلند منجر
شده است.
ثانیا، جمعیت
اوکلند متنوع
تر از شهرهای
دیگر
امریکاست، و
نژادها
و ملیتهای
مختلف فشار
خرد کننده
حکومت مطلقه
حزب وال
استریت را با
پوست، گوشت و
استخوان خود
لمس میکنند. همین
تنوع نژادی را
میتوان در
ترکیب فعالین
جنبش اشغال
بانکها در
اوکلند دید.
میدانی که
فعالین جنبش
اشغال کرده
اند بیاد جوان
سیاه پوستی
که توسط پلیس
در آغاز سال
۲۰۰۹ میلادی
بقتل رسید
اسکار گرانت
خوانده میشود.
در کنار این
نباید فراموش
کرد که اوکلند
در عین حال
زادگاه حزب پلنگ
سیاه نیز هست،
حزبی انقلابی
که در طول
تاریخ موجودیت
خود بین سالهای
۱۹۶۶ تا ۷۶
میلادی برای
دفاع از حقوق
سیاه پوستان
آمریکایی
مبارزه میکرد.
فعالیتهای
این حزب الهام
بخش اقلیتهای
نژادی دیگر
همچون بومیان
آمریکا،
لاتینها و
نیز آسیاییهای
آمریکا برای
دستیابی به
برابری نژادی
شده است.
ثالثا،
سنت رادیکال
در این شهر
محدود به
مبارزه اقلیتهای
نژادی علیه
تبعیض نژادی و
طبقاتی نیست.
اوکلند میراث
دار یکی از
مهمترین و
رزمندهترین
سنتهای
کارگری در
ایالات متحده
است. از پایان
جنگ دوم جهانی
بدینسو
کارگران
اوکلند برای
احقاق حقوق
خود و در
همبستگی با
منافع
کارگران دیگر
شهرهای
آمریکا و جهان
جنگیده اند.
در سال ۱۹۴۶
کارگران
اوکلند در
حمایت از حقوق
زنان کارگر فروشگاههای
بزرگ این شهر
تجمع کردند،
تجمعی که
بلافاصله به
یک اعتصاب
عمومی تمام
عیاری تبدیل
شد که در آن صد
هزار نفر شرکت
کردند. مرکز
تجمع کارگران
در سال ۱۹۴۶
همان مکانی بود
که امروز
فعالین جنبش
اشغال بانکها
در آن گرد
آمده اند. این
سنت رزمنده در
دهه ۶۰ و با
تبدیل شدن
اوکلند به یکی
از مراکز اصلی
مبارزه علیه
تبعیض نژادی و
طبقاتی ادامه
یافت. در سالهای
اخیر کارگران
اوکلند، و از
جمله کارگران بنادر
این شهر از
پیشروان جنبش
کارگری ایالات
متحده بوده
اند. در سال
۱۹۸۴ کارگران
بندر اوکلند
دست به اعتصاب
زدند و در
اعتراض به
حکومت
آپارتاید از
تخلیه بارهای
کشتیهای
آفریقای
جنوبی سرباز
زدند. همین
کارگران چرخ
تمامی فعالیتهای
اقتصادی
بنادر اوکلند
را در دفاع از
مومیا ابو
جمال زندانی
سیاسی سرشناس
آمریکایی، در
اعتراض به
اشغال
افغانستان و
عراق، در اعتراض
به حمله
اسراییل به
کاروان
کشتیهای حامل
دارو به غزه،
و همچنین در
اعتراض به قتل
اسکار گرانت،
کاملا متوقف
کردند.
اعتصاب
عمومی روز دوم
نوامبر که در
آن ده هزار
کارگر،
دانشجو، دانش
آموز و معلم
فعالانه شرکت
کردند ادامه
همین سنت غنی
و رزمنده
اوکلند است.
کارگران
اوکلند در
واکنش به
تصمیم مجمع
عمومی فعالین
اشغال بانکها
در این شهر
فعالیتهای
بندر اوکلند
را متوقف
کردند. بدنبال
این اعتصاب
راهپیماییهایی
در بوستون،
فیلادلفیا، و
دیگر شهرهای
آمریکا، در
حمایت از
کارگران و
فعالین اوکلند
برگزار شد.
اعتصاب عمومی
در اوکلند
قطعا در
گسترش
مبارزات جنبش
ضدّ سرمایه
داری در آمریکا،
و بویژه با
برجسته کردن
اهمیت اتحاد
کارگران و
دانشجویان،
بی تاثیر
نخواهد بود.
این حرکت و در
صورت بکار گیری
این تجربه در
دیگر شهرهای
ایالات متحده
میتواند گام
مهمی در تحقق
شعار "ما ۹۹
درصد هستیم"
باشد. شعار
درخشان، متحد
و توانمند
کننده "ما ۹۹
درصد هستیم"،
تنها در صورت
جذب لایههای
هر چه بیشتری
از همان ۹۹
درصد، در صورت
مداخله جنبش
کارگری، و در
صورت مقابله
با ارگانها و
نهادهای یک
درصد میتواند
بر محدودیتهای
خود غلبه کرده
و به خواستهای
خود شفافیت
بیشتری ببخشد.
اولا،
نباید فراموش
کرد که نه
تمامی ۹۹
درصدی ها
کارگر هستند،
و نه اینکه
تمامی
کارگران
یکپارچه و
متحد. ثانیا،
نهادهای
قدرتمند یک
درصد حاکم را
نمیتوان
نادیده گرفت.
بعنوان مثال
پلیس و رسانه
ها، هر چند
کارکنان این
نهادها از
نظر جایگاه
اجتماعی و
طبقاتی بخشی
از ۹۹ درصد
هستند، اما در
خدمت حمله و
سرکوب به کارگران
و زحمتکشان
بکار گرفته
میشوند. زراد
خانه سرکوب و
تبلیغ اقلیت
حاکم در حفظ
نظام نابرابر
موجود و
ایدئولوژی دستگاه
حاکم نقش
ویژه ای ایفا
میکند.
ثالثا، با
وجود تاکید
درخشان شعار
۹۹ درصد بر
منافع مشترک
کارگران و
زحمتکشان،
حقیقت این است
که آگاهی به
چنین منافعی
بطور
اتوماتیک بدست
نمیاید. در
شرایطی که
بویژه اقلیت
حاکم تلاش میکند
تا بحران
اقتصادی
در بسیاری از
کشورهای اروپا را به
گردن "تنبلی" کارگران
یونان،
اسپانیا و پرتغال بیاندازد،
و یا مهاجرین
و اقلیتهای
نژادی را عامل
کمبود کار،
مسکن، بهداشت
و غیره معرفی
میکند ،
مقابله با هر
گونه تبعیضی،
و هر گونه
تلاشی
برای اعمال سیاست
"تفرقه و
حکومت"، از
مهمترین درخواستها
و وظایف جنبش
ضدّ سرمایه
داری است.
درست در چنین
راستایی است که
حضور جنبش
کارگری، و
بویژه
اتحادیهٔ ها،
استفاده از
اشکال متنوع و
واقعی سازمان
دهی و
سازمانی فرای
اشغال میادین
و مراکز، و
همچنین
مقابله با
نهادهای
تبلیغی و
ایدئولوژیک
یک درصد حاکم
، در گسترش
جنبش اهمیت
حیاتی دارند.
اعتصاب عمومی
در اوکلند
اهمیت این نکات را
با وضوح کامل
نشان داد.
۱۵
آبان ۱۳۹۰ / ۶
نوامبر ۲۰۱۱