نافرمانی
مدنی یا رفراندم؟
یوسف
لنگرودی
اوضاع
اقتصادی ایران
و مخصوصا وضعیت
معیشتی مردم هر
چه بیشتر دارد
به یک مسئله عاجل
و درجه یک در کشور
تبدیل می شود. گسترش
تحریم های اقتصادی
فلچ کننده که به
از هم گسست شیرازه
اقتصادی کشور شتاب
داده، عمکرد های
ویران کننده اقتصادی
حکومت در طول سی
و دو سال گذشته
که اقتصاد کشور
را ازنفس انداخته
و بویژه در این
میان طرح حذف
یارانه ها آینده تاریک و فلاکت
باری را به لحاظ
اقتصادی برای اکثریت
زحمتکش جامعه رقم
می زند.
طرح
حذف یارانه ها
که افزایش شدید
قیمت های کالاهای
مصرفی را به همراه
دارد و چاپیدن
آشکار سفره خالی
نان مردم است،
به یک موضوع روز
و حساس تبدیل شده
است. حکومت از
یک طرف می
خواهد تا این طرح
را هر چه زودتر
اجرا کند اما سوی
دیگر از بروز شورش
های توده ای واهمه
دارد و تابحال
چند بار تاریخ
اجرای سراسری آن
را به عقب انداخته
است. آن ها از زبان
فرماندهان نهاد
های سرکوب گر خود،
پنهان نمی کنند
که "فتنه های اقتصادی"
در شرف تکوین است
و چپ و راست در باره
خطری که از این
ناحیه می تواند
حکومت را تهدید
کند، هشدار می
دهند. آن ها همزمان
برای مرعوب ساختن
مردم چنگ و دندان
نشان می دهند و
ضمن برگزاری مانورهای
سرکوب گرانه در
کشور، خود را برای
مهار نارامی های
احتمالی و سرکوب
نارضایتی و اعتراض
مردم آماده می
سازند.
حقیقت
این است که مردم
توانایی پرداخت
هزینه های سنگین
برق و گاز و تحمل
گرانی سرسام آور
سایر نیازهای مصرفی
زندگی را نخواهند
داشت. زیرا در آمد
مردم به هیچ وجه
با مخارج وهزینه
های سنگین آنان
همخوانی ندارد
و اختلاف در این
زمینه بسیار فاحش
است. با توجه به
این مسایل است
که احتمال رویایی
و تنش های بزرگ
میان حکومت و اکثریت
مردم زحمتکش می
تواند در کشور
بوقوع بپیوندد.
و این بی تردید
فرصت و تجربه بسیار
بزرگی خواهد بود
برای عروج مبارزات
زحمتکشان که از
هم اکنون می تواند
به شکل نافرمانی
عمومی و مدنی پیش
برده شود.
طرح
نافرمانی مدنی
در قدم های اولیه
و در ابتدا می تواند
با عدم پراخت هزینه
سنگین آب و برق
در محلات مختلف
آغاز شده و سپس
درشهرها وسطح کشور
عمومی شود. این
تاکتیک مبارزاتی
اگر توسط رهبران
و فعالین چنبش
توده ای که نطفه
های آن در سال قبل
در بطن مبارزات
مردمی شکل گرفته
بدرستی درک گردد
وپیش برده شود
و باعث متشکل کردن
مردم شود، می تواند
رژیم را به عقب
نشینی وا دارد
و دستاوردهای مبارزاتی
مردم و روحیه عمومی
رابه طرز قابل
ملاحظه ای افزایش
دهد و در پیوند
با مبارات جنبش
ضد استبدای، پیش
روی های بزرگتری
را برای چنش توده
ای بر علیه رژیم
ولایت فقیه تدارک
ببیند.
نافرمانی
مدنی درصورتی که
بدرستی پیش برود،
درگیر شدن هوشیارانه
مردم با رژیم با
کمترین تلفات اما
با دستاورد ها
ی بالایی همراه
خواهد بود. در لحظه
حاضر این تاکتیک
که از وضعیت عمومی
جنبش مردمی و توازن
قوای مشخص کنونی
برمی خیزد، منطقی
ترین و مهم ترین
روشی است که می
تواند در خدمت
متشکل کردن مبارزات
مردمی علیه حکومت
قرار گیرد.
دراین
میان رهبران جنبش
سبز در لحظه کنونی
تاکتیک و شعار
رفراندوم را توصیه
می کنند. میر حسین
موسوی روز سه شنبه
سیزدهم مهر در
مصاحبه با "سایت
کلمه " خواهان آن
شد تا سیاست های
ویران کننده حکومت
به رفراندوم گذاشته
شود.
تردیدی
نیست که توسل به
تاکتیک رفراندم
تحت شرایطی می
تواند موثر باشد
و به کار گرفته
شود، اما توسل
جستن به آن در شرایط
کنونی به جزبیراهه
کشانیدن مبارزات
مردم ایران علیه
رژیم ولایت فقیه
معنای دیگری ندارد.
موسوی از حکومت
می خواهد تا اگر
راست می گوید سیاست
های اقتصادی اش
را در معرض قضاوت
و داوری عمومی
یعنی رفراندوم
قرار دهد. جالب
است، کسانی چنین
تاکتیک و روشی
را برای بی اعتبار
ساختن حکومت مطرح
می کنند که جواب
خود را درآخرین
انتخابات ریاست
جمهوری گرفتند
و می دانند که حکومت
در برابر شعار
" رای مرا پس بده"و
یا خواست تجدید
انتخابات، چگونه
به طرز وحشیانه
ای مردم را به خاک
و خون کشید. روشن
است که حکومت چنین
رفراندومی را لااقل
در شرایط کنونی
برگزار نخواهد
کرد و مردم نیز
به خوبی این را
می دانند. علاوه
براین و مهمتر
از همه، توسل به
رفراندوم، جمع
کردن مردم حول
رژیم است. آن هم
درشرایطی که بین
مردم و حکومت هر
چه بیشتر فاصله
می افتد و بستر
مناسبی برای وقوع
مبارزات مردمی
حول مطالبات فوری
و اقتصادی و پیوند
آن با مطالبات
سیاسی در حال شکل
گرفتن است.
تاکتیک
برگزاری رفراندوم
در شریط کنونی یک بار دیگر
نشان می دهد که
رهبران جنبش سبز
نگاه شان همچنان
به نظام اسلامی
است و با ساختار
شکنی مخالف اند
و قصد دارند تا مبارزات
مردمی را در چهارچوب
نظام جمهوری اسلامی
محدود سازند. این
در حالی است که
تاکتیک نافرمانی
مدنی می تواند
مردم را درمقیاس
بسیار وسیعی در
برابر رژیم ولایت
فقیه قرار دهد
و در ادامه خود
و در پیوند با مبارزات
ضد استبدادی مقدمات
در هم کوبیده شدن
نظام را فراهم
آورد.