سخنی با
آقای «
تقی روزبه»
سعید
صارمی
" متأسفانه
گزارش فشردهای
که از رویکرد
و تصمیم
مقدماتی هیئت
داوران در
سایت ایران
تریبونال و
برخی سایتهای
دیگر منتشر شد
، انطباقی با
اهداف جنبش داد
خواهی و حتی
باورهای
بسیاری از
فعالین ایران
تریبونال
نداشت ، بطوری
که پس از چندی
سند مزبور از
سایت برداشته
شد و گفته شد
باید در
انتظار حکم
نهایی ماند".
این
قسمتی از
مقاله
خواندنی آقای
" تقی روزبه "
؛ از اعضای "
سازمان راه
کارگر ، ( جناح کمیته
مرکزی ) " ، است
که در سایتهای
گوناگون
منتشر شده
است. ابتدا
لازم میدانم
در اینجا این
نکته را ذکر
کنم ، که این
گزارش بعد از
افشای گسترده
از سوی
منتقدین از
روی سایت
برداشته شد و نه
به دلیل منطبق
نبودن آن با
باور بسیاری
از فعالین "
ایران
تریبونال"!
دلیل
آن هم این است
که تا قبل از
برداشتن این گزارش
از روی سایت "
ایران
تریبونال " ،
بسیاری از
جریانات
سیاسی چه به
صفت سازمانی،
و یا فردی با
انتشار
اطلاعیههای
رنگارنگ ، بر
طبق همین
گزارش به
یکدیگر تبریک
و تهنیت
گفتند! از
جمله "سازمان
راه کارگر جناح
کمیته مرکزی "
که
آقای " تقی
روزبه " عضو
فعال آن میباشند!
به این لیست
اضافه کنید،
حزب کمونیست کارگری
، مینا احدی،
مجید آذری،
سعید صالحی
نیا، بهرام
رحمانی، مجید
دارا بیگی و و
و ...
البته
ذکر این نکته
را ضروری میدانم
که که الحقّ
آقای " روزبه "
هیچوقت به " ایران
تریبونال " چک
سفید ندادند و
همیشه با نگاهی
انتقادی به آن
برخورد کردند.
البته انتقاد
ایشان ، جنبه
مشروط داشت،
همان طور که
حمایت ایشان
هم مشروط بود.
اما
برگردیم به
خود مقاله و
قدم به قدم با
ایشان و نظرات
ایشان آشنا
شویم. ایشان
در بخش دیگری
از همان مقاله
مینویسند
که : "
متأسفانه
اکثر برخوردهای
انتقادی به
دادگاه
تریبونال به
دلیل داشتن
وجهه
سکتاریستی و
فرقهای از
یکسو و
نپرداختن به
ریشههای
واقعی از سوی
دیگر
نتوانستند
تأثیرات
سازندهای در
نفی یک جانبه
گی فعالین
تریبونال بر
جای گذارد".
ضمن احترام
به آقای " تقی
روزبه " باید
بگویم که این
قسمت از مقاله
با مزهترین
قسمت مقاله
است. برای
اثبات این موضوع
هم دلیل دارم.
بر طبق
اظهارات آقای
" روزبه " ،
تریبونالیون
به " برخوردهای
سکتاریستی " ،
حسّاس هستند و
این باعث شد که
آنها در راهی
که در پیش
گرفته اند ،
لجبازی و یک
دندگی کنند. ابتدا
بگویم که این
دلیل خوب و
محکمه پسندی
نیست. لجبازی
و یک دندگی
کار بچههای
خردسال است و
نه کسانی که
رفته اند جنبش
داد خواهی بر
پا کنند. در
ضمن اگر نگاهی
به موضع گیری
این افراد چه
قبل و چه پس از
انتشار حکم
دیوان ،
بیندازیم به
این مهم پی
میبریم که
اتفاقا ، در
نگاه این
دوستان ،
سکتاریسم موج
میزند!
ابتدا
" دیوان " ، حکم
شرم آوری را
به
تریبونالیون
اعلام میکند.
جهت حفظ حیثیت
تریبونال،
این حکم ابتدا
توسط " بهرام
رحمانی "
سانسور میشود.
سپس ماجرا
افشا
می شود. بعد
بهرام رحمانی
اعلام میکند
که به حکم
اعتراض کرده
است.
اما هیچکس از
مفاد نامه
اعتراضی
اطلاعی کسب
نمیکند. سپس
قضیه کش پیدا
میکند و
مشخص میشود
که بر طبق بند
۱ حکم دیوان ،
قرار است که
پرونده
جنایات
جمهوری
اسلامی به خود
دادگاههای
جنایتکار
ارجاع داده
شود! به همین
دلیل و برای
حفظ حیثیت
نداشته تیم
نئو کان ها
تصمیم میگیرند
که حکم
صادر
شده را از
روی " سایت
ایران
تریبونال "
بردارند! تمام
این اعمال به
این دلیل رخ
میدهد که
حفظ حیثیت
کنند. به
اصطلاح بقدری
در " ایران
تریبونال "
غرق شده اند
که یادشان
رفته که این
دادگاه وسیلهای
است برای
احقاق حقوق و
نه امری
مقدّس! به اصطلاح
اینها از "
ایران
تریبونال "
کسب هویت میکنند.
" ایران
تریبونال "
برای اینها
به یک " سکت "
تبدیل شده
است. " پیام
اخوان هالیفاکسی
! " خودی است ،
زیرا "
تریبونالی "
است. اما
منتقدین ،
سکتاریست و
فرقه گرا
هستند!
خیلی شانس
آوردیم که "
اهود باراک " و
" جان مک کین " ،
به " تریبونال
نپیوستند. و
گرنه شاید
جرات نداشتیم
به این دو "
تحفه " بگوییم
بالای چشمشان
چیزی است! "
دوستان سابق "
بقدری خودشان
را با
تریبونال
معرفی کردند
، که یادشان
رفت که قرار
بود از حیثیت
و شرف " شهدای
خلق " که
مظلومانه جان
باختند دفاع
کنند، و نه از
حیثیت " چند
نئو کان ، و یا
حیثیت خودشان
در مقابل
منتقدین. به
جای این که
عدهای از "
ایران
تریبونال " ،
به عنوان
وسیلهای در
جهت احقاق
حقوق ملت تحت
ستم استفاده
کنند، این روزها
کارشان این
شده که از خود
این تریبونال
دفاع کنند.
آقای " روزبه "
! به راستی چه
کسی بیشتر
سکتاریست و
فرقه گرا است؟!
مقاله
آقای روزبه ،
بسیار
خواندنی است.
ایشان
در بخش دیگری
از همان مقاله
مینویسند
که : " علاوه بر
این حتی اگر
زیر این فشارها
و انتقادها
تغییراتی هم
در " چگونگی
پیشبرد حکم "
صورت گیرد ،
جزعی بوده ،
بعید است که
معضل اصلی
یعنی توسل
جستن به ساز و
کارهای موجود
را حل کند".
آقای "
روزبه " گرامی !
آیا
مشکل شما با
حکم مقدماتی
فقط بر سر "
چگونگی
پیشبرد " آن
است؟ یعنی با
خود این حکم
شرم آور مشکلی
ندارید؟
امیدوارم در
اینجا من
اشتباه کرده باشم.
و این را به
حساب این
بگذارم که این
یک اشتباه
تایپی باشد!
برای همین هم
از این بخش از
مقاله شما بیش
از این متمرکز
نمیشوم.
حال
برسیم به قسمت
پایانی مقاله
ایشان ، که به
درستی بر این
مسائل تاکید
میکنند که "
چرا که
در سیستمهای
حاکم نیز میتوان
در این حوزه
یا آن حوزه ،
البته مشروط
به فشار از
پایین و از
بیرون و مبتنی
بر تحلیل مشخص
از شرایط مشخص
شکافها و
فضاهایی برای
پیش روی موردی
ایجاد کرد. اما
بین تحمیل
برخی رفرمها
و پیش رویها
به سیستم حاکم
، با دخیل
بستن به آن
تفاوت کیفی
وجود دارد."
بله
آقای " روزبه "
، همانطور که
به درستی
اشاره کردید،
تفاوت است بین
فشار جنبشهای
اجتماعی و
مطالباتی که
منجر به ایجاد
شکاف بین
بالاییها میشود
با دخیل بستن
به به سیستم حاکم.
اما به عنوان
حسن ختام ،
پرسشی از شما
دارم. براستی "
ایران
تریبونال " از کدام
مدل استفاده
میکند؟
فشار از
پایین؟ یا
دخیل بستن به "
هیئت داوران؟! به باور
من تریبونالیون
به هیئت
داوران دخیل
بسته اند! به
این موضوع شک
نکنید! سکوت
آنها در مقابل
حکم دیوان ، و
منتظر شدن جهت
تغییر حکم ،
همگی علامت و
نشانه کرنش
گری و دخیل
بستن به سیستم
حاکم است!
آقای
روزبه! موفق و
شاد کام باشید!
سعید
صارمی
۲۰۱۲۱۲۱۲
http://www.rahekaregar.com/maghalat/2012/12/10/teribonal.htm