Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۵ برابر با  ۱۶ نوامبر ۲۰۱۶
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۵  برابر با ۱۶ نوامبر ۲۰۱۶
بحران آب و ضرورت همبستگى

بحران آب و ضرورت همبستگى

آرش امجدی

مشكل اب و خشك سالى در منطقه اشوب زده خاورميانه، و به طبع آن ايران، بيش از هر جاى ديگرى، بيشتر از آن كه يك مسئله محيط زيستى باشد، يك موضوع سياسى و امنيتى است. ازهمين رو من تلاش مى كنم كه با نگاهى كوتاه از اين زاويه، به اين بحران در منطقه كردستان، و عواقب ان در رابطه با ايران، بياندازم.

كشور ايران از لحاظ جغرافيايى، سرزمينى خشك و كم اب است كه بيش از ٨٥٪ خاك ان،جزء مناطق فراخشك، خشك و نيمه خشك، مى باشد كه بحران اب مى تواند در اينده، بسيارى از سرزمين هاى انرا خالى از سكنه نمايد. در حال حاضر،بسيارى از مناطق ايران، در رابطه با معضل كم ابى به حد وضعيت بحران  رسيده اند.

منطقه كردستان، بعلت موقعيت جغرافيايى خود كه در دامنه رشته كوه زاگروس واقع شده است، سرچشمه بسيارى از رودخانه ها و يكى از  منابع اصلى تامين اب شيرين در ايران مى باشد. بى سياستى، سو مديريت، عدم كار كارشناسانه و در يك كلام بى كفايتى حاكمان جمهورى اسلامى، مشكل كم ابى را به يك بحران فاجعه اميز تبديل نموده، تا حدى كه اين مشكل، گريبان   برخى از مردم دامنه زاگرس  را نيز گرفته است.

تشديد اين وضعيت، باعث ، نابودى و ايجاد تاثيرات  غير قابل جبران، بر روى بقاء و محيط زيست گياهان و جانوران اين  منطقه مى گردد. براى ما انسانها،اين شرايط همراه با گسترش بيمارى و مرگ ، در كنار، فقر، بيكارى ، گرسنگى و كوچ اجبارى بسيارى از اهالى مناطق بحران زده، خواهد بود.  در نتيجه ان، ساختار جامعه و مناسبات طبقاتى، بشدت متاثر از ان خواهد شد. بروز جنگ بين مناطق مختلف، بر سر اب، و نيز تلاش در جهت يافتن امكان مناسب براى زيستن، به يك واقعيت تلخ تبديل شده و با به حاشيه راندن بخش قابل توجهى از جمعيت كشور در شرايطى درمانده ونااميد ، به حلبى ابادها و حومه كلان شهرها، مبارزه طبقاتى را از مسير خود منحرف مى كند. 

در تاريخ همواره حوزه هاى ابى، و امتياز بهره بردارى  از ان ، باعث ايجاد بحران و حتى جنگ مابين كشورها و مردم ساكن در ان حوزه ها شده است. بخشى از معضل خاورميانه، بخصوص مابين تركيه از يك طرف و عراق و سوريه از طرف ديگر، در بطن خود، بر سر موضوع اب دجله و فرات مى باشد.

رژيم اسلامى كه در طى ساليان دراز تسلطش بر اين سرزمين، با ناديده گرفتن بسيارى از توصيه هاى كارشناسانه، هيچگاه نتوانسته است با يك برنامه همه جانبه وصحيح، از وقوع فاجعه جلو گيرى كرده، و يا  باعث كاهش شتاب و تاثيرات ان، گردد. در عوض، با بى مسئوليتى كامل، با اجازه دادن به ساخت سدهاى فراوان، بيش از ٦٠٠ عدد، كه جايگاه ايران را در اين رابطه، تا رده سوم ، در جهان بالا برده است و نيز با اجازه دادن، و يا ناديده گرفتن عملى  حفر هزاران هزار چاه عميق، باعث بروز  دهها فاجعه محيط زيستى ناشى از ان، از جمله نشست زمين، خشك شدن رودخانه ها ، درياچه ها و تالابها..... شده است. وحالا نيز راه حل او براى حل اين مسئله، انتقال اب، از مناطق پر اب، به نقاط بحرانى و بى اب است. 

بردن اب از رودخانه هاى منطقه كردستان به مناطق ديگر، بعنوان بخش مهمى از سياست ابى اين حكومت ،در خود پتانسيل خطرناك بروز جنگها و گسترش كينه و نفرت در ميان مردم منطقه را دارا مى باشد. حاكمان اسلامى، بجاى برنامه ريزى مسئولانه در قبال بروز اين بحران، بالا بردن اگاهى مردم در ضمينه الگوى مصرف اب، ارتقاى سطح تكنولوژى و به كار گيرى شيوه هاى علمى و مدرن كشاورزى، كنترل , مهار و بكار گيرى اب هاى سطحى و هزاران روش و شيوه اى كه فقط با كار علمى و تخصصى قابل اجراست، اب در هاون مى كوبند و براى اين بيمار در حال مرگ، توصيه قرص مسكن  مى كنند.

مسئولين اين رژيم با بکارگیری اين راهكارهاى نبوغ اسا، با يك تير چند نشان را، در نظر دارند، هم به اصطلاح  در خيال خود، راه حلى براى اين مشكل ارايه داده اند، و مردم عاصى از  اين وضعيت بى آبى را براى چند صباحى  دلخوش نموده اند، وهم در مقابل، مردم كردستان  را كه اين عمل را خيانت به خود مى دانند  و نه راه حل، با تقويت حس ناسيوناليستى شان ،در مقابل ساير مردم قرار مى دهند. مبارزات مردم كردستان هميشه در مقابل اين رژيم، مايع اميدوارى و نيروى همبستگى براى ساير مردم  بوده است.اين  وظيفه همه نيرو هاى مترقى و بخصوص تشكلهاى مدنى ومحيط زيستى و دوستاران طبيعت، از هردو طرف مىباشد كه با روشنگرى مانع تحقق اين حيله حاكمان اسلامى شوند. تجربه مردم در كردستان همواره بى توجهى و در اولويت نبودن انان،در  برنامه هاى رشد و توسعه ، از جانب اين رژيم بوده است. قرار گرفتن كردستان ،بنا به امار خود اين رژيم ، در قعر جدول، گوياى اين مدعاست.

توجه به خواست مردم در كردستان ، حمايت  وپشتيبانى اصولى از ان ،در كنار تاكيد بر همبستگى مبارزاتى مردم، بخصوص براى ما كه به اتحاد همه فرودستان جامعه در مقابل حاكمان مسلط، عميقا پايبنديم ، بسيار حياتى بوده و مسئوليت سنگينى را بر دوش ما قرار مى دهد. راهكار اين رژيم مطمئنا اقدامى براى حل بنيادى اين مسئله نمى باشد ، حس همبستگى ، مشاركت فعال، روشنگرى و داشتن برنامه اى جامع و روشن، كه منافع همه اركان جامعه را مد نظر قرار داده و با قبول و اگاهى از ان، امكان پيشبرد انرا فراهم نمايند، مى تواند برنامه اى موفق باشد، كه بيشك وجود اين رژيم مانع اصلى دستيابى و تحقق ان است.    اگر دير بجنبيم علاوه بر فجايع زيست محيطى حاصل از اين شرايط، ما شاهد جنگهاى بيهوده ما بين نيروهاى كار و زحمت نيز، خواهيم بود كه كمترين امتياز ان براى رژيم، تفرقه بينداز و حكومت كن خواهد بود

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©