Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
شنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۲ برابر با  ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :شنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۲  برابر با ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۳
نکاتی درباره‌ی فاز تازه‌ی «روحانی مچکریم»

 

نکاتی درباره‌ی فاز تازه‌ی «روحانی مچکریم»

 

 مینا خانلرزاده

    

(به بهانه‌ی نقد نوشته‌ای در مورد گردهمایی روبه‌روی سازمان ملل)

 

یک مبارزه ی سیاسی با پرنسیپ، نه تاریخ و نه شواهد را نادیده نمی گیرد و حتی الامکان به قدرت مشروعیت نمی بخشد. این نوشته [۱] روحانی را «رییس منتخب ایران» لقب می دهد، بی توجه به اینکه: ۱- ساختار انتخابات ریاست جمهوری در ایران به شیوه ای نیست که این اصطلاح منتخب، محلی از اعراب اصلا داشته باشد. به قول اصولگرایان «انتخابات برای اصلاح طلب ها مشروع و مقبول است اگر از کمپ خودشان کسی به قدرت برسد و نامقبول و نامشروع است اگر از کمپ رقیب کسی به قدرت برسد»، از این رو ست که حتی اعداد و درصدهای انتخابات اخیر را اصلاح طلب ها این بار مانند آیه های قرآن پذیرفته اند. ۲- روحانی بطور مشخص و صریح با مبارزات خیابانی (جنبش سبز) مخالفت کرده و آن را فاقد مشروعیت و مقبولیت در نظر گرفته و نادیده انگاشته است. پس، همزمان این گردهمایی (یا استقبال از روحانی) را به جنبش سبز وصل کردن و روحانی را رییس جمهوری منتخب نامیدن بی پرنسیپی ِ سیاسی و از اساس متناقض ست. ۳- خواسته های مطرح شده برای گردهمایی در واقع کاریکاتوری از مبارزات خواسته محور است (به خصوص در مواردی که مربوط به مسایل داخلی ایران است): جلوی سازمان ملل، خطاب به رییس جمهوری که مبارزات خیابانی را اردوکشی نامیده است: مطرح شدن چنین خواسته هایی باید با کف خیابان در ایران رابطه داشته باشد، «رییس جمهور منتخب» مبارزات کف خیابان در ایران را اردوکشی نامیده است، در نتیجه مطرح شدن چنین خواسته هایی خطاب به او صرفا مشروع بخشی به او و دیسکورس اردوکشی اش می باشد. در واقع این شیوه ی نوین مبارزه که مشروعیت بخشیدن به قدرت همراه با پوششی از خواسته های مترقی است نشانه های دوره ی جدید در فضای فرهنگ سیاسی بخشی از طبقه متوسط ایران که صدای رسایی در رسانه ها دارد می باشد که در شعارهای «آقا جون دوستت داریم» و یا «همانطور که آقای خامنه ای فرمودند» که اخیرا در بی بی سی فارسی [۲] مطرح شده است، تبلور یافته است. این میان بار دیگر قربانی اصلی این دوره (که مانند دوره های دیگر نیز بگذرد) اصطلاحات و مفاهیم متعالی ای هستند که از درون تهی می شوند.

 

بخشی از طبقه ی متوسط ایران که صدای رسایی در رسانه ها دارد، حافظه اش بسیار کوتاه مدت است و از ایجاد رابطه با آمریکا به وجد آمده است (که البته رابطه با آمریکا به نفع جنبش های عدالت خواه است، حذف خطر جنگ و تحریم ها در نهایت به ضرر رفسنجانیست ها و به سود جنبش های تحول و عدالت خواه اند، از طرف دیگر نبود دیسکورس دشمن برای قدرت در ایران فضای خلاگونه ای فراهم می کند که گروههای اندک چپ می توانند از آن به نفع جنبش کارگری استفاده کنند). اما گروه ذکر شده، این برقراری رابطه را جشن آشتی با حکومت و دوباره دور هم جمع شدن در نظر می گیرد بی آنکه این مسیری که حکومت برای حفظ خود (نه کم کردن آسیب هایی که به مردم در این چند دهه تحمیل شده است) انتخاب کرده است را تبدیل به فضایی کند برای بازخوانی تاریخ، آرشیو سازی از دیسکورس های حکومتی در قبال رابطه با آمریکا و زخم و جراحت های عمیق سیاسی-اقتصادی که به دلیل این رابطه ی منفی به مردم عادی در این سالها وارد شده است. درد کسانی که به دلیل تحریم ها و نبود دارو، عزیزی را این سالها از دست داده اند، یا شرایط جسمی-روحی شان به دلیل تحریم ها وخیم بوده است، یا به هر نوع دیگری از رابطه ی منفی ایران با آمریکا در این چند دهه آسیب دیده اند با رابطه ی امروز ایران با آمریکا پاک نمی شود آنطور که عده ای همصدا با قدرت در ایران ادعا می کنند که دوران روحانی زخم های گذشته را به پایان رسانیده است. به دلیل مرگ آرمانگرایی بین بخشی از فعالین سیاسی طبقه متوسط که صدای رسایی در رسانه ها دارند، این دست فعالین سیاسی همیشه به دنبال شرایطی هستند که با قدرت به صلح برسند در نتیجه شعار «آقا جون دوستت داریم» یا «همانطور که آقای خامنه ای فرمودند» را نباید تصادف و لغزش در نظر گرفت، اینها نمایش فرهنگ سیاسی بخشی از جامعه است که رسیدن به شرایط سر دادن این دست شعارها را رسیدن به نقطه ی تعادل می داند که (از نظر او) پس از هموار شدن این شرایط، جامعه به شرایط پساسیاسی و معقول می رسد.

 

به دلیل دوری از ایران یا مشکلات فعالیت سیاسی در فضای غیر از اینترنت در ایران، فضای فعالیت سیاسی برای بخش زیادی از فعالین سیاسی، فیس بوک و رسانه های مشابه است. فعالیت سیاسی در این فضا بیشتر اوقات توسط دیسکورس و صنعت لایک شکل می گیرد، بطوریکه نوشته های پوپولیستی و پوشالی (حتی با ادبیات صداوسیمایی) از تولیدت این دیسکورس لایک هستند (به عنوان مثال: ملت ِ زندانی را دولت نبود که آزاد کرد این ملت بود که دولت را آزاد کرد)، فیس بوک عرصه ای زودگذر و اغلب عاری از نگاههای انتقادی را به نویسنده عرضه می کند از آنجایی که زمان در صنعت لایک گذرا و مقطعی ست و در همان بازه ی چند ساعتی که لایک ها به عنوان دارایی نویسنده جمع می شوند مقبولیت نویسنده برای او تعریف می شود، در نتیجه تعهد، آرمان و پرنسیپ برای بسیاری از فعالین سیاسی فیس بوکی خارج از مد و مفاهیمی متعلق به دوران گذشته شده اند. از طرف دیگر برخی فعالین سیاسی چپ و مدعی آرمان گرایی هم در برابر دیسکورس لایک نتوانسته اند مقاومت کنند و نوشته هایی با ادبیات درباری، کهن و آهنگین تولید می کنند که در بسیاری از آنها مفاهیم فدای آهنگین بودن نثر و پرطمطراق بودن شعارها می شوند، مثل نویسنده ای که ادعا کرده بود این دولت، دولت لسیده شدن نیست و دولت موسوی ست که باید لیسیده شود. [۳]

 

بخشی از طبقه متوسط که صدای رسایی در رسانه ها دارد، وسواس زیادی به جشن و در حال حاضر زندگی کردن را نمایش می دهد، نه دیروز برای او مهم است و نه فردا. هرچند درک از امروز بی درکی از دیروز امکان پذیر نیست و بی درک از امروز و ندیدن نشانه هایی در آن که بتوان پتانسیلی برای آینده ای متفاوت جست، آینده ای که تکرار امروز نباشد امکان پذیر نیست. مثل فعالین سیاسی اروپایی ای که مطرح می کنند که دقیقا برای حفظ دولت های دارای تشکیلات رفاهی در اروپا نباید تنها به فکر حفظ آنها بود بلکه باید از سیستم اقتصادی-سیاسی موجود در اروپا انتقاد کرد و حتی آرمانگرا بود تا بتوان تنها به حفظ شرایط کنونی دست زد. برای سرخوشی در زمان حال کمی گذشته نگری لازم است و برای به دست آوردن دلخوشی های ناچیز که در قبال آنها فریاد بزنیم «آقا جون مچکریم»، باید کمی دورخیز برداشت و مفاهیم متعالی را از درون تهی نکرد یا دست کم در این آشفته بازار در برابر پروسه ی تهی شدن شان ایستاد.

 

۲۹ شهریور ۱۳۹۲

 

پی‌نوشت:

 

[۱] این لینک را ببینید:

 

https://www.facebook.com/Ali.Abdi.II/posts/381066501995822

[۲] دقیقه‌ی ۷:۲۷ از این ویدیو را ببینید:

 

http://www.youtube.com/watch?v=Go4cXYrdsqM#15m20s

[۳] این نوشته را ببینید:

 

http://goo.gl/SCebf2

 

    توسط: پراکسیس

http://praxies.org/?p=2906

     20 September 2013

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©