Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۳ برابر با  ۲۷ مارس ۲۰۲۴
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۳  برابر با ۲۷ مارس ۲۰۲۴

بگذار خاک بخورند

کریس هِجِز

مرحله نهایی قتل‌عام اسرائیل در غزه، با سازماندهی گرسنگی دسته جمعی فلسطینیان، آغاز شده است. جامعه بین‌المللی هم، قصد ندارد جلوی آن را بگیرد.

هرگز هیچ نوع احتمالی وجود نداشت که دولت اسرائیل با پیشنهاد آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر یک وقفه در جنگ موافقت کند، چه برسد به آتش‌بس. اسرائیل در آستانه زدن تیر خلاص به فلسطینی‌ها در جنگ خود در غزه است، یعنی ایجاد شرایط یک گرسنگی دسته‌جمعی.

در زبان مقامات اسرائیلی اصطلاح "پیروزی مطلق" که این روزها ورد زبان‌شان گشته، به‌معنای نابودی کامل، حذف کامل فلسطینی‌ها است. نازی‌ها در سال ۱۹۴۲ به‌طوری نظام‌مند پانصد‌هزار زن، مرد و کودک را در گتوی ورشو از گرسنگی کشتند. اسرائیل قصد دارد این رقم را پشت سر بگذارد.

اسرائیل و حامی اصلی آن ایالات متحده، با تلاش برای تعطیل کردن آژانس امدادرسانی و کارِ سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی در خاور‌نزدیک (اون‌را) که مسئولیت تامین غذا و کمک به غزه را داراست، نه‌تنها مرتکب مجموعه‌ای از جنایات جنگی می‌شود، بلکه دست به سرپیچی آشکار از دیوان بین‌‌المللی دادگستری (ICJ) می‌زند. دادگاه لاهه اتهامات نسل‌کشی اسرائیل در نوار غزه را که توسط آفریقای جنوبی به دادگاه ارائه شد، کیفرخواستی که شامل اظهارات، اسناد و حقایق جمع‌آوری‌شده توسط "اون‌را" UNRWA می‌شد، قابل قبول دانست و به اسرائیل حکم کرد که خود را مقید به اجرای شش اقدام موقت برای جلوگیری از نسل‌کشی و کاهش فاجعه انسانی بداند. چهارمین این اقدام‌های موقتٔ از اسرائیل می‌خواهد تا گام‌های فوری و مؤثری جهت ارائه کمک‌های بشردوستانه و خدمات ضروری در غزه برداشته تا حیات فلسطینیان را تضمین کند.

گزارش‌های "اون‌را" در مورد شرایط کنونی غزه، غزه‌ای که من به‌عنوان گزارشگر به مدت هفت سال آن‌ها را پوشش داده‌ام، و مستنداتی که حملات بی‌رویه اسرائیل را ثابت می‌کند به‌طور قطع این نتیجه‌گیری "اون‌را" را تصدیق می‌کند که «مناطقی که [از جانب اسرائیل] یک‌جانبهْ «امن» اعلام‌شده‌اند اصلاً امن نیستند. هیچ کجای غزه در امنیت نیست».

نقش "اون‌را" در مستندسازی نسل‌کشی و همچنین ارائه غذا و کمک به فلسطینی‌ها، خشم دولت اسرائیل را برانگیخته است. نخست وزیر، بنیامین نتانیاهو پس از صدور حکم دادگاه، "اون‌را" را به ارائه اطلاعات نادرست به دیوان بین‌المللی دادگستری متهم کرد. اسرائیل که ده‌ها سال است "اون‌را" را هدف حملات خود قرار داده، این‌بار مصمم است که این نهاد را که ۵ میلیون ۹۰۰ هزار پناهنده فلسطینی را تحت حمایت خود دارد و در سراسر خاورمیانه با کلینیک‌ها، مدارس و تامین غذا از آنان حمایت می‌کند، حذف کند. نابودی "اون‌را" به‌دست اسرائیل اهدافی سیاسی و همچنین مادی دارد.

اتهامات بدون مدرک اسرائیل علیه "اون‌را" مبنی بر ارتباط دوازده نفر از ۱۳‌هزار کارمند این نهاد با کسانی که در حملات ۷ اکتبر که منجر به کشته شدن حدود ۱۲۰۰ اسرائیلی شده‌ دست‌داشته‌اند، ترفندی بود برای اجرای این هدف. ۱۶ کشور بزرگ که جزو مهم‌ترین کمک‌کننده‌ها به "اون‌را" بودند از جمله ایالات متحده، بریتانیا، آلمان، ایتالیا، هلند، اتریش، سوئیس، فنلاند، استرالیا، کانادا، سوئد، استونی و ژاپن، حمایت مالی از آژانس امدادی را به‌حالت تعلیق درآوردند؛ این امر به‌طور‌مستقیم به‌معنای قطع کمک غذایی به تقریباً همه فلسطینی‌ها است. اسرائیل از ۷ اکتبر تاکنون ۱۵۲ کارمند "اون‌را" را به قتل رسانده و به ۱۴۷ دستگاه از تاسیسات آن آسیب رسانده است. اسرائیل حتی از بمباران کامیون‌های امدادی "اون‌را" در مرز ابایی ندارد.

تا امروز، بیش از ۲۷۷۰۸ فلسطینی در غزه کشته، حدود ۶۷۰۰۰ زخمی و حداقل ۷۰۰۰ نفر مفقود شده‌اند یعنی به‌احتمال‌زیاد کشته شده و زیر آوار مدفون هستند.

به گفته سازمان ملل متحد، بیش از نیم‌میلیون فلسطینی - یعنی از هر چهار نفر یک نفر - در غزه دارند از گرسنگی می‌میرند، گرسنگی به‌زودی همه جا را فرا خواهد گرفت. فلسطینی‌های غزه که حداقل یک میلیون و ۹۰۰ هزار نفر از آنها آواره شده‌اند، نه‌تنها از غذای کافی بهره‌مند نیستند بلکه به آب سالم، سرپناه و دارو دسترسی ندارند. فقط کمی میوه و سبزیجات باقی است؛ آردِ خیلی کمی برای تهیه نان وجود دارد. ماکارونی، گوشت، پنیر و تخم‌مرغ به‌کل ناپدید شده است. قیمت کالاهای خشک مانند عدس و لوبیا در بازار سیاه نسبت به قبل از جنگ ۲۵ برابر شده؛ قیمت یک کیسه آرد در بازار سیاه از ۸ دلار به ۲۰۰ دلار رسیده است.

کل نظام درمانی و بهداشتی در غزه از میان رفته است؛ تنها سه بیمارستان از ۳۶ بیمارستان باقی‌مانده که آنها هم به‌طور محدودی کار می‌کنند. حدود یک میلیون و سیصدهزار نفر بی‌پناه فلسطینی در خیابان‌های شهر جنوبی رفح آواره هستند، یعنی در منطقه‌ای که اسرائیل آن را "امن" تعیین کرده است؛ و این هم مانع از بمباران آن نیست. خانواده‌ها زیر باران‌های زمستانی در چادرهای برزنتی سُست، در میان استخرهای فاضلاب کثیف می‌لرزند. تخمین زده می‌شود که ۹۰ درصد از جمعیت ۲ میلیون و سیصدهزار نفری غزه از خانه‌های خود رانده شد‌ه‌اند.

الکس دی‌وال، مدیر اجرایی بنیاد صلح جهانی در دانشگاه Tufts تافتس و نویسنده متن «گرسنگی دسته‌جمعی» در روزنامه گاردین می‌نویسد: «هیچ نمونه‌ای از زمان جنگ جهانی دوم وجود ندارد که در آن کل جمعیت با چنین سرعتی به گرسنگی و فقر شدید تنزل یافته و هیچ موردی وجود نداشته که جامعه بین‌المللی هیچ تعهدی برای توقف آن از خود نشان نداده باشد».

ایالات متحده، که سابقاً بزرگترین مشارکت‌کننده "اون‌را" بود، در سال گذشته فقط ۴۲۲ میلیون دلار به این آژانس کمک کرده است. این دشواری و سخت‌گیری در تامین بودجه، وضعیتِ در‌حال‌حاضرْ دشوار کنونی را که به دلیل بلوکه کردن کمک‌ها توسط اسرائیل پیش آمده هرچه وخیم‌تر کرده و تا پایان فوریه تا حد زیادی متوقف خواهد شد.

اسرائیل به فلسطینی‌های غزه دو انتخاب داده است: از این‌جا برو یا درجا بمیر.

من، به‌عنوان خبرنگار، قحطی سودان در سال ۱۹۸۸ را پوشش دادم که جان ۲۵۰ هزار نفر را گرفت. در ریه‌هایم هنوز خطوط و علائمی ناشی از صدمات مربوط به بیماری سل مشهود است و زخم‌هایی که از بودن در کنار صدها سودانیِ در حال مرگ بوجود آمد. من قوی و سالم بودم و توانستم با این بیماری مُسری مبارزه کنم. دیگران که تضعیف و لاغر شده بودند، تلف شدند. جامعه بین‌المللی، مانند امروز غزه، برای نجات آنها مداخله چندانی نکرد.

پیش‌زمینه گرسنگی - سوءتغذیه - امروز در اکثریت فلسطینی‌های غزه قابل رویت است. کسانی که گرسنگی می کشند، کالری و توان کافی برای حفظ خود ندارند. مردم در ناامیدی شروع کرده‌اند به خوردن علوفه حیوانات، علف، برگ، حشرات، جوندگان، حتی خاک. بیماری اسهال و عفونت‌های تنفسی بی‌داد می‌کنند. یک لقمه کوچک غذا را که اغلب فاسد شده، خرده‌خرده کرده و جیره‌بندی می‌کنند.

به زودی، کمبود آهن کافی در بدن‌های‌شان مانع از تولید هموگلوبین یعنی پروتئینی در گلبول‌های قرمز خون می‌شود که برای رساندن اکسیژن به ریه‌ها ضرورند و همین‌طور میوگلوبین، پروتئینی که اکسیژن را به ماهیچه‌ها می‌رساند، و این‌ها با کمبود ویتامین ب یک B1 عجین شده و همه را دچار کم‌خونی می‌کند؛ از این‌جا دیگر بدن از خودش تغذیه می‌کند. ضایعات بافتی و عضلانی آغاز شده و بدن رو به تحلیل می‌رود. تنظیم دمای بدن غیرممکن می‌شود؛ کُلیه‌ها از کار می‌افتند؛ سیستم ایمنی فرو‌می‌ریزد؛ آتروفی (کاهیدگی) اعضای حیاتی - مغز، قلب، ریه‌ها، تخمدان‌ها آغاز می‌شود؛ گردش خون کند شده و حجم خون کاهش می‌یابد؛ بدن به جولان‌گاه انواع بیماری‌های عفونی مانند حصبه، وبا و سل تبدیل شده و شاهد انواع اپیدمی خواهیم بود که هزاران نفر را به کام مرگ خواهند کشید.

در چنین حالتی، فرد قدرت تمرکز خود را از دست می‌دهد؛ قربانیانی که فقط پوستی بر استخوان دارند، تسلیم عزلت ذهنی و عاطفی شده، در خود ‌فرورفته و به نوعی بی‌حسی می‌افتند؛ دیگر نمی‌خواهند حرکتی بکنند یا کسی لمس‌شان کند. عضله قلب، ضعیف و هرچه ضعیف‌تر می‌شود. قربانیان، حتی زمانی که دراز‌کشیده‌اند، در حالت نارسایی قلبی مجازی هستند؛ زخم‌ها خوب نمی‌شوند؛ بیماری آب مروارید، بینایی افراد را حتی در میان جوانان، مختل می‌کند. در نهایت، در میان تشنج و هذیان، قلب از کار می‌ایستد. این فرآیند برای یک فرد بالغ ممکن است تا ۴۰ روز طول بکشد. کودکان، سالمندان و بیماران البته با سرعت بیشتری جان می‌دهند.

من در مناظر خشک و بایر سودان شاهد بودم که چگونه صدها چهره اسکلتی، که فقط اشباحی از موجودات انسانی بودند با ناامیدی مطلق و قدم‌هایی یخ‌زده پرسه می‌زدند. بچه‌های کوچک طعمه کفتارهایی می‌شدند که به خوردن گوشت انسان عادت کرده بودند؛ در حومه روستایی، در کنار تلی از استخوان‌های سفید‌شده انسان‌ها، ایستادم و ده‌ها نفر را دیدم که دسته‌جمعی دراز کشیده بودند و از آن‌ ضعیف‌تر بودند که راه بروند، و… هرگز بلند نشدند. بسیاری از آنها تنها بقایای خانوارهایی بودند که نابود شدند.

در شهر متروکه ماین آبون، خفاش‌ها را دیدم که از بقایای مخروبه کلیسای ایتالیایی مبلغین مذهبی‌ آویزان بودند. خیابان‌ها را گُله‌گُله علف‌ پوشانده بود. دور‌تا‌دور باند هوایی خاکی، پُر بود از صدها استخوان و جمجمه انسان و بقایای دستبندهای آهنی، مهره‌های رنگی، سبدها و لباس‌های پاره‌شده، پراکنده در اطراف. درختان خرما از وسط نصف شده بودند. مردم برگ و شیره داخلش را خورده بودند. شایعه شده بود که غذا با هواپیما تحویل داده می‌شود و مردم، پس از روزها پیاده‌روی به فرودگاه رسیدند و صبر کردند و منتظر ماندند و منتظر ماندند. هرگز هواپیمایی نرسید و کسی مرده‌ها را دفن نکرد.

حالا، با این فاصله، می‌بینم که این اتفاق در سرزمینی دیگر، در زمانی دیگر تکرار می‌شود. من شاهد همان بی‌تفاوتی‌ای هستم که  سودانی‌ها، عمدتا دینکاها را محکوم به فنا کرد و امروز گریبانگیر فلسطینی‌ها گشته است. فقرا، مخصوصاً وقتی رنگین‌پوست باشند، به حساب نمی‌آیند. آنها را می‌توان مانند مگس کُشت. قحطی و گرسنگی در غزه یک فاجعه طبیعی نیست. این طرح اصلی اسرائیل است.

در آینده دانشمندان و مورخانی خواهند آمد که در باب این نسل‌کشی خواهند نوشت و به دروغ وانمود خواهند کرد که باید از گذشته درس بگیریم و اینکه ما اکنون متفاوت هستیم، که تاریخ می‌تواند مانع از وقوع بربریتی دیگر شود. آنها کنفرانس‌های دانشگاهی برگزار خواهند کرد و هم‌صدا فریاد خواهند زد: "دیگر هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد!" آنها خود را به‌عنوان انسانی‌تر و متمدن‌تر بودن ستایش خواهند کرد. اما هنگامی که زمان آن فرا‌رسد که با نسل‌کشی جدیدی روبه‌رو شده و آن‌را افشا کنند، از ترس آنکه مبادا موقعیت ممتاز یا پُست‌های علمی خود را از دست دهند، مانند موش در سوراخ‌های خود می‌چپند.

تاریخ بشر، سراسر، جنایتی طولانی علیه فقرا و ستم‌دیدگان جهان است. غزه فصل دیگری از آن است.

منبع:  https://chrishedges.substack.com/

ترجمه: اندیشه و پیکار

https://www.peykarandeesh.org/index.php/2-uncategorised/1534-2024-02-11-17-19-40

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©