رابط
ایرانی،
مافیای
مکزیکی و صدای
منحوس طبل جنگ
صادق
افروز
ما که این
بیرون
ایستاده ایم
چه می دانیم
چه خبر است .چه
کسی راست و چه
کسی دروغ می
گوید .دو نیروی
ضد مردمی و ضد
انقلابی بروی
هم شمشیر کشیده
اند و یکدیگر
را متهم می
کنند . آمریکا می گوید
رابط ایرانی
وعده ی یک
میلون دلار
پول و هزاران
کیلو تریاک به
کارتل مواد
مخدر مکزیکی
داده تا
سفیر
سعودی را در
رستوران پر
جمعیت با بمب
به هوا بفرستد
و مقامات
جمهوری
اسلامی می گویند
دروغ است و
بهتان است و
ساخته و
پرداخته جنگ
طلبان است .
مقامات
آمریکایی
آنقدر به مردم
دروغ گفته اند
که اگر این
بار درباره
داستان رابط
ایرانی و
مافیای
مکزیکی راست
هم بگویند باز
خیلی ها باور
نمی کنند .مگر
داستان سلاح کشتار
دسته جمعی
صدام را رو در
روی چشمان مردم
آمریکا سر هم
نکردند .مگر
جنگ عراق را
باکمک همین
دروغ ها راه
نینداختند
.مگر جلوی چشمان
مردم عالی
ترین مقامات
آمریکایی قسم
دروغ نخوردند
؟ پس چه دلیلی
دارد که این
بار هم دروغ
نگویند؟ اگر
منافعشان
ایجاب کند
دروغ می گویند
، قسم دروغ هم
می خورند .
سیاستمداران
جمهوری
اسلامی نیز
دست کمی از همقطاران
آمریکایی شان
در دروغ
پردازی ندارند
.هزاران کمونیست
را به جرم
همکاری با
آمریکا اعدام
کردند . یک
معلم ساده کرد
، قرزاد
کمانگر را به
جرم همکاری با
گروه های مسلح
و اقدام
مسلحانه بر ضد
کشور بدار
کشیدند . در
حالی که تنها
جرم او تلاش
برای آموزش
زبان کردی بود
. تمامی
مخالفین
سیاسی شان یا
جاسوس و سر
سپرده آمریکا
بودند و یا متهم به
همکاری با روس
.همین احمدی
نژاد را دریک
شمارش آرای
دروغین از صندوق
انتخاباتی
بیرون کشیدند .
به هر حال
دروغ یا راست
اتهامات مطرح
شده از طرف
عالی رتبه
ترین مقامات
آمریکا بسیار
جدی است .بعضی
از نمایندگان
مجلس
نمایندگان
صحبت از اعلان
جنگ می کنند.
آنها می گویند
اگر عالی تریم
مقامات یک
کشور خارجی
درگیر انجام
طرحی هستند که
ماحصل آن کشته
شدن نه تنها
سفیر یک کشور
خارجی بلکه به
قتل رسیدن
گروهی از
سناتور ها و
سیاستمداران
آمریکایی
خواهد بود آیا
این به جز
اعلان جنگ
علیه کشور است
؟ به عقیده
این دسته از
سیاستمداران
اگر پس از
تحقیقات لازم
از متهم
دستگیر شده ،
منصور ارباب
سیار ثابت شود
که مقامات
عالی رتبه
ایران در این
طرح ترور دست داشته
اند این چیزی
چز اعلان جنگ
به آمریکا نخواهد
بود و آمریکا
باید پاسخ
مناسب را بدهد
.از از روز
گذشته صدای
منحوس طبل جنگ
را از هررسانه
ای در آمریکا
می توان شنید .
چون همیشه
بالا گرفتن
تنش بین دو
دولت آمریکا و
جمهوری
اسلامی در
خدمت نیروهای
ارتجاعی و ضد
انقلابی دو
کشور خواهد
بود . جناح های
اصول گرا در
جمهوری
اسلامی ( دارو
دسته خامنه ای
و سپاه) در
جدال با جناح
رقیب حکومتی
یعنی احمدی
نژاد با بالا
گرفتن تنش از
شر مزاحمی چون
او به راحتی
خلاص خواهند
شد و دست باز
تری در مقابله
با رقبای
اصلاح طلب
خواهند داشت
.این جناح ها
همچنین دست
بازتری برای
سرکوب جنبش
انقلابی
خواهند داشت
.افزایش تنش و
احتمالا درگیری
نظامی
فضای مناسبی
برای نیروهای
سرکوبگر برای
سرکوب هر جنبش
مترقی اعم از
جنبش کارگری ،
جنبش ملی ،
جنبش زنان و
جنبش عمومی ضد
استبدادی
ایجاد خواهد
کرد .به یاد
داریم که با
شروع جنگ
ایران و عراق
که در بطن
گسترش اختلاف
بین جناح های
حکومتی ( بنی
صدر و جمهوری
اسلامی ) و
گسترش جنبش
انقلابی علیه
کلیت رژیم
آغاز شد چگونه
رژیم از این
موقعیت سوء
استفاده کرده هم
از شر جناح
حکومتی رقیب
خلاص شد و هم
با دست بازتری
جنبش انقلابی
را از بین برد
.جناح های اصول
گرا با آغاز
برخورد های
نظامی با
آمریکا در
تلاشند تاریخ
را به نوعی
تکرار کنند .
یعنی
این جناح ها
از اوج گیری
تنش کمال
منفعت
رامی
برند.این در
حالی است که
رژیم جمهوری
اسلامی با
کسری بودجه
بسیار جدی
روبرو است .و
پس از آزاد
کردن قیمت ها
توانایی
پرداخت
یارانه های
نقدی را آنطور
که قول داده
بود ندارد .
اعتصابات
کارگری
بیشتری از نوع
اعتصابی که در
هفته گدشته
صنعت
پتروشیمی در جنوب
ایران را در
خود گرفت در
راه است .این
ها همه رژیم
را به ایجاد
بحران تشویق
می کند .تا راه خلاصی
جستجو کند .
در نقطه
مقابل هم یک
چنین وضعیتی
وجود دارد .در
آمریکا از یک
سو بحران
اقتصادی رو به
وخامت می رود
.میزان بیکاری
و همزمان با
آن تورم رو به
افزایش است .جنبش
های اجتماعی
بزرگ شکل
گرفته
و شهر های
بزرگ آمریکا
را در می
نوردند .دامنه
جنبش اشغال و
دفاع از ۹۹
درصد مردم که
توسط یک در صد
چاپیده می
شوند رو به
گسترش است .
این جنبش این
سوال را
باصدای بلند
مطرح کرده است
که سیستم
آمریکا به یک
اقلیت کوچک
اجازه می دهد
زندگی اکثریت
مردم را به
بازی بگیرند .
رویای آمریکایی
مدت زمانی است
که دیگر
خریداری ندارد
.اوضاع بدجوری
به ضرر راست
ها و هواداران
نئولیبرالیزم
در حرکت است
.توطئه ترور
کشف شده این
فرصت را برای
راست های
نگران ایجاد می
کند تا با
افزودن بر تنش
و مبالغه در
اندازه های
واقعی آن ، جو
مناسبی برای
آغاز سرکوب
های اجتماعی و
انحراف افکار
عمومی از
مسائل مبتلابه
روز ایجاد
کنند .مبارزات
انتخاباتی
ریاست جمهوری ۲۰۱۲
آغاز شده است
.چون همیشه
جمهوریخواهان
و در پیشقراول
آن تی پارتی
نهایت
استفاده را از
جنگی کردن
اوضاع
و زیر فشار
گذاشتن
اوباما
خواهند برد .
دستگاه
تبلیغاتی
رژیم جمهوری
اسلامی سعی می
کند با تکیه
بر بدنامی
سیاستمداران
آمریکایی خود
را به جنبش
های اجتماعی
مترقی در سطح
جهان نزدیک
نشان داده با
زبان انها سخن
بگوید .ولی
سابقه جنایات
سی ساله این
رژیم چرکین تر از
آنست که در
این کار موفق
شود .در این
بین شادمانی
بخشی از
اپوزیسیون
ایرانی و در
کنار مقامات
آمریکایی
قرار گرفتن
آنها چندش آور
است . مقاله
هایشان در این
مورد رونویسی
وزارت
دادگستری
آمریکاست .
ولی متحدین
انقلاب ایران
را نه در بین
سیاستمدان
مجالس
نمایندگان و
سنای امریکا بلکه
در بین توده
های معترض
ویسکانسین و
فعالین جنبش
اشغال باید
جستجو کرد
.توده های تحت
ستمی که از
ظلم و تبعیض
طبقاتی جامعه
سرمایه داری
به جان آمده
اند .
۱۱ اکتبر ۲۰۱۱