مطالبات
فراگیر و
سراسری کانون
صنفی معلمان ایران
بهروز
نظری
بیانیه
کانون صنفی
معلمان ایران
که به مناسبت ۵
اکتبر روز
جهانی معلم
انتشار یافت
حاوی رئوس کلی
مطالبات
کارگران بخش
آموزش و پرورش
در ایران است. مطالبات
این بیانیه که
بلافاصله از
سوی تعدادی از
رسانهها
برچسب "دغدغه"
و "گلایه های" معلمان
در ایران را
دریافت کرد،
اما از جمله
عمومیترین و
بلافاصلهترین
مطالبات نه
تنها معلمان و
دانشجویان، بلکه
اکثریت عظیم
کارگران و
زحمتکشان
ایران هستند. در
این بیانیه،
کانون صنفی
معلمان ایران
ضمن تبریک روز
جهانی معلم،
که از سال ۱۹۹۴
میلادی به
اینطرف در
تمام دنیا جشن
گرفته میشود، مهمترین
مسایل آموزشی
کشور از جمله
تفکیک جنسیتی،
معیشت
معلمان،
تاثیرات
سیاستهای
اقتصادی رژیم
بر آموزش و
پرورش را مورد
بررسی قرار
داده اند.
در بیانیه
کانون صنفی
معلمان ایران
با اشاره به
سیاست تفکیک
جنسیتی که حتی
خردسالان پیش
دبستانی نیز
از آن مصون
نیستند، آمده
است " شعار
امسال این روز
نیز "آموزگاران
برای برابری
جنسیتی" است،که
نشانه ای است
از مسئولیت
معلمان برای مبارزه
با هر گونه
تبعیض."
نکته قابل
توجه دیگر این
بیانیه تاکید
آن بر فروپاشی
اقتصاد ایران
و حمله به
دستمزدها و
معیشت معلمان
است. کانون
صنفی معلمان
در بیانیه خود
تاکید کرده
اند که "اما در
ارزیابی کلی
شرایط آموزش و
پرورش حال حاضرکشور،بی
گمان نخستین
مساله ای که
باید به آن
پرداخت وضعیت
نامناسب
اقتصادی و
معیشتی
فرهنگیان است."
این بیانیه
ضمن اشاره به
حرکت دولت با
چراغ خاموش و
امنیتی شدن
آمار و شاخصهای
اقتصادی و
اجتماعی در
ایران، به
کاهش واقعی
دستمزد
معلمان و سقوط
آزاد سطح
زندگی آنان
اعتراض کرده
است. در بخشی
دیگر از این
بیانیه با
اشاره به تاثیر
وخامت اوضاع
اقتصادی بر
وضعیت آموزش
آمده است: هم
اکنون چیزی
حدود ۷
میلیون کودک
ایرانی، یا به
کلی از مدرسه
بازمانده و بیسوادند
و یا چند
کلاسی درس
خوانده و سپس
ترک تحصیل
کردهاند؛ که
البته با دیدن
این همه کودک
کار و خیابان،
چندان هم دور
از ذهن و
شگفتی آور
نیست. کانون
صنفی معلمان
ایران با
اشاره به
تصمیمات
نادرست آموزش
و پرورش آورده
است: تعطیلی
مساله ساز و
بسیار
دردسرآفرین
پنجشنبهها،
به ویژه در
مقطع
راهنمایی و
دبیرستان، تعطیلی
مراکز تربیت
معلم و بیبرنامگی
دربارهٔ
دانشگاه
فرهنگیان،
تاکید شدید بر
حضور روحانیون
در مدارس، رد
و انکار
آمارهای
مربوط به افت
آموزشی و
ناهنجاریهای
اخلاقی دانش
آموزان و
ارائه ندادن
آمار درست،
دگرگونی نظام
آموزشی،
اعمال سلیقه و
تفکری خاص در تهیهٔ
کتابهای
درسی، بیسرانجامی
بیمهٔ طلایی
برای
بازنشستگان، نمونههایی
از پراکنده
کاری و برخوردهای
سطحی در یکی
دو سال گذشتهٔ
در وزارت آموزش
و پرورش است. کانون
صنفی معلمان
در پایان
بیانیه خود
خواستار
آزادی معلمان
دربند رسول
بداقی، محمد
داوری،
عبداله مومنی،
علی
پورسلیمان و
همه زندانیان
سیاسی شده است.
با نگاهی
کوتاه به مفاد
اصلی این
بیانیه
میتوان
دریافت که
خواستهای
کانون صنفی
معلمان ایران
تا چه اندازه
فراگیر و تا
چه اندازه
مورد حمایت
اکثریت عظیم جمعیت
ایران است. اولا،
شعار "آموزگاران
برای برابری
جنسیتی"،
شعاری مهم است
که در تمامی
مراکز آموزشی
به یکی از
مهمترین
مطالبات
دانشجویان،
دانش آموزان،
فعالین جنبش
زنان و کارگری
تبدیل شده است.
تنها در مدت
کوتاهی که از
بازگشایی
دانشگاهها
میگذرد ما
شاهد حرکات
شجاعانه ای علیه
طرح تفکیک
جنسیتی در دهها
دانشگاه
ایران و از
جمله زنجان،
اميرکبير،
شريف، علامه
طباطبايي، مازندران،
يزد، دانشگاه
علمی- کاربردي،
دانشگاه آزاد
ورامين،
فردوسی مشهد،
و بين المللی
قزوين بوده
ایم. در تمام
طول حیات نکبت
بار جمهوری
اسلامی مسئله
آزادی و
برابری زنان و
بویژه درهم
شکستن سیاست
آپارتاید جنسی
رژیم از
مهمترین
مطالبات مردم
ایران بوده است.
سازمان دادن
وسیعترین
مقاومت در این
عرصه میتواند
تازهترین
تهاجم رژیم
ولایی را با
شکست مواجه
کند. شعار "آموزگاران
برای برابری
جنسیتی" میتواند نیروی
عظیم و
میلیونی دانشجویان،
دانش آموزان،
و کارگران
آموزش و پرورش
را متحد و
بسیج کند.
ثانیا،
اعتراض کانون
صنفی معلمان
به کاهش واقعی
دستمزد
فرهنگیان
کشور و اسفبار
بودن شرایط
کاری و امنیت
شغلی آنان،
اعتراضی
فراگیر است. نباید
فراموش کرد که
سهم آموزش و
پرورش از درآمد
ناخالص ایران
تنها در حدود ۴
درصد است و از
این نظر
سرمایه گذاری
دولت اسلامی
در این بخش از
بسیاری از
کشورهای در
حال توسعه
پائین تر است. رشد
اقتصاد
انگلی، فساد
مالی و
اختلاسهای
میلیارد
دلاری و
خودمانی کردن
اقتصاد ایران
به بهانه
خصوصی سازی از
یکطرف، و حذف
یارانهها و افزایش
بیکاری و فقر
و فلاکت از
طرف دیگر،
کیفیت آموزش و
پرورش در ایران
و معیشت
کارگران این
بخش را مورد
حمله همه
جانبه قرار
داده است. تلاشهای
رژیم برای
اصلاح قانون
کار و نظام
دستمزدها در
ایران بر عمق
این فاجعه،
افزایش هر چه
بیشتر معلمان
پیمان کار و
سقوط هر چه
بیشتر دستمزدها
منجر خواهد شد.
بر همین اساس
مطالبات
معلمان ایران
که در
چند سال گذشته
اعتراضات و
اعتصابات
مختلفی را
سازمان داده
اند، با
مطالبات
کارگران بخشهای
دیگر ، و از
جمله
پرستاران،
اساتید دانشگاه
ها، کارگران
پتروشیمی،
فلزکاری، حمل
و نقل و غیره،
یکی است. مبارزه
علیه اصلاحات
قانون کار و
بویژه مادههای
۲۷ و ۴۱، مبارزه
برای حذف
قرادادهای
سفید امضأ، افزایش
واقعی دستمزد
ها و غیره از
آندسته
مطالبات
عمومی و
بیواسطه ای
هستند که
میتوانند
وسیعترین
نیروی کار را
علیه تهاجمات
دولت و سرمایه
به میدان
بیاورند.
ثالثا،
نکات دیگری که
کانون صنفی
معلمان در بیانیه
خود برشمرده
نمیتوانند "دغدغه
ها" و یا "گلایه
های" اخص
معلمان تلقی
شوند. اعتراض
به تلفیق مذهب
با نظام
آموزشی و
تشدید حضور
روحانیون در
مدارس،
افزایش
ناهنجاریهای
اجتماعی در
مدارس و در
میان دانش
آموزان، حذف کامل
معلمان در
تصمیم گیری بر
سر کتب درسی
و متون آموزشی
و دیگر عرصههای
آموزش، و
بویژه انعکاس
فاحش شکاف
طبقاتی در
مدارس کشور و
محدود تر شدن
و حتی بسته
شدن
دسترسی
میلیونها
کودک به آموزش
در ایران و
افزایش
چشمگیر کودکان
کار و خیابان،
از مهمترین
مسایل سیاسی و
اجتماعی
امروز ایران
هستند. چنین
مطالباتی و
همچنین خواست
آزادی فرهنگیان
دربند و همه
زندانیان
سیاسی، از
جمله مطالبات
اکثریت عظیم
جمعیت ایران
است. مطالبات
بیانیه کانون
صنفی معلمان،
مطالبات همه
کارگران و
زحمتکشان
ایران است. حق
آزادی، حق
کار، حق آموزش
و برابری
جنسیتی،
حقوقی هستند
که همه زنان و
مردان تحت ستم
ایران برای آن
مبارزه
میکنند. تجربه
حرکات کارگری
این دوره و
بویژه اعتصاب شجاعانه
کارگران
مجتمع
پتروشیمی
نشان داده اند
که
کارگران
چگونه
میتوانند حول
مهمترین و
بلافاصله ترین
مطالبات متحد
شده و خود را
سازمان دهند. بیانیه
کانون صنفی
معلمان رئوس
مهمترین مطالبات
فرهنگیان،
دانشجویان،
کارگران و
زنان ایران را
بیان میکند. همگام
و همبسته با
معلمان به
تقویت مبارزه
برای این
خواستهها و
تقویت و گسترش
جنبش
مطالباتی برخیزیم.
۱۷ مهر
۱۳۹۰ / ۹ اکتبر ۲۰۱۱