بسته
شدن سفارت
جمهوری
اسلامی در
کانادا و عکس
العمل های
عجیب
تورج
حسامی
بالاخره
در ادامه
درگیری های
سیاسی جمهوری
اسلامی با
دولت کانادا ،
دولت کانادا
امر به بسته
شدت سفارت داد
و متعاقبا
سفارت کانادا
در ایران
تعطیل شد
.سفارت خانه
جمهوری
اسلامی درخارج
از کشور علاوه
بر کارهای
معمول هر
سفارت خانه
دیگر که عبارت
است از رتق و
فتق امور
روزانه
شهروندان
مقیم آن کشور
، امور
اقتصادی و
سیاسی ، مسئله
مهم دیگری را
در برنامه خود
دارد و آن
چیزی نیست جز
فعالیت های
امنیتی و
جاسوسی
درباره اقدامات
اپوزیسیون
رژیم .سفارت
خانه های رژیم
در طول ۳۳ سال
گذشته مرکز
بسیار مهمی
درباره رخنه
در گروه های
سیاسی به
منظور خبر
چینی و ایجاد
تفرقه و ترور
فعالین
سرشناس بوده
است .قربانیان
این ترور ها
یک لیست بسیار
طولانی را
تشکیل می دهند
.از واقعه
میکونوس و قتل
قاسملو و
بختیار و چیتگر
و فرخ زاد و
غلام کشاورز
بگیرید و
ادامه دهید
.این مراکز
تصمیم گیری
برای
خرابکاری در
گروه های
اپوزیسیون و
طرح ترور به
هر دلیلی که
بسته شوند به
نفع اپوزیسیون
ایرانی است .
اگر این
اپوزیسیون
ایرانی واقعا
اپوزیسیون است
باید از این
واقعه شادمان
شود .ولی حالا
ما با پدیده
عجیب و غریبی
روبرو هستیم
.گروهی که
خیلی هم
خودشان را
رادیکال نشان
می دهند و
ادعای
مارکسیست بودن
دارند برای
بسته شدن این
لانه جاسوسی
اشک می ریزند
.یکی از این
گروه های کوچک
که نام مبارزه
طبقاتی را
برخود گذاشته
و از جانب همه
مارکسیست های
ایرانی
اعلامیه صادر
می کند در یک
اعلامیه
مشترک با
همفکران
کانادایی خودش
بسته شدن
سفارت را
محکوم کرده ،
خواهان باز
شدن آن می
باشد برای
خواندن این
مشترک این دو گروه
به این لینک
نگاه کنید :
http://www.marxist.ca/about-us/campaigns/803-marxists-of-iran-and-canada-
condemn-shutting-down-of-iranian-embassy-by-canadas-government.htm
در این
اعلامیه بسته
شدن سفارت
توسط مقامات کانادایی
محکوم شده و
گفته می شود
باید سفارت دوباره
باز شود و
مردم خودشان
اگر توانستند
در سفارت را
ببندند .به
این جملات نگاه
کنید :
شکی نیست
که دیکتاتوری
حاکم بر ایران
دوستِ تودههای
ایران یا هیچ
جای دیگری
نیست. ما برای
سرنگونی
انقلابی این
حکومت مبارزه
میکنیم. جنبش
همبستگی در
خارج از ایران
به عنوان بخشی
از این مبارزه
گاه به سفارتخانههای
این رژیم
ارتجاعی حمله
کرده. ما از
این عمل نیز
دفاع میکنیم.
اما مهم این
است که چه کسی
این کار را میکند
و چه عواقبی
خواهد داشت.
اگر سفارتخانههای
رژیم ایران در
نتیجهی
اعمال جنبش
همبستگی با
تودههای
ایران تعطیل
میشد این به
مشروعیتزدایی
بیشتر از رژیم
و قدرت بخشیدن
به جنبش
انقلابی کمک
میکرد.
اما وقتی
دولتی
امپریالیستی
مثل دولت
هارپر دست به
چنین اعمالی
میزند، مردم
به درستی این را
تهاجمی علیه
ایران و قدم
دیگری در
راهتحریمها و
جنگطلبی
میبینند. این
به جای قدرت
بخشیدن به
جنبش به خود
رژیم قدرت
میبخشد که اکنون
قیافه ی
«قربانی» به
خود
میگیرد.این
عمل در ضمن به
دهها هزار
مردم عادی
ایرانی که در
کانادا زندگی
میکنند، و
اکثرا مخالف
رژیم هستند،
ضربه میزند.
از این
رو، ما این
عمل را محکوم
میکنیم و دولت
راستگرای
کانادا را
بخاطر رفتار
خصمانهاش
نسبت به ایران
تقبیح میکنیم.
این وظیفهی
زحمتکشان
کانادا،
آمریکا،
اسرائيل و
سایر کشورها
است تا علیه
دولتهای خود
بخاطر سیاست
جنگطلبانهاش
بجنگند و
تهدید جنگ
علیه ایران را
متوقف کنند.
این در ضمن
وظیفهی زحمتکشان
ایران است تا
به مبارزهی
خود برای
سرنگونی رژیم
«خودشان»
ادامه دهند.
اعلامیه
مشترک بسته
شدن سفارت را
محکوم می کند
و خواهان
گشایش سفارت
برای راه
اندازی ایرانیان
کاناداست
.البته
اعلامیه
آنطور که خود
ادعا می کند
خواهان بسته
شدن سفارت
نیست و
حمله های گاه
و بیگاهی را
که به سفارت
توصیه می کند
نمایشی است ،
زیرا نگران
رتق و فتق
امور ده ها
هزار ایرانی
است که در
کانادا زندگی
می کنند .
اعلامیه برآن
است که :
این عمل در
ضمن به ده ها
هزار مردم
عادی ایرانی
که در کانادا
زندگی میکنند،
و اکثرا مخالف
رژیم هستند،
ضربه میزند.
پس اگر
نگران زندگی
ده ها هزار
ایرانی مقیم
کانادا هستید
که یک جوری به
این سفارت
نیاز دارند ،
شما خواهان
ادامه کار آن
هستید و دلیل
سیاسی را که
می آورید برای
خالی نبودن
عریضه است .
دلیل
سیاسی تان هم
از پای بست
ویران است .دو
رژیم ارتجاعی
باهم اختلاف
دارند .این
اختلاف به
ضربه خوردن
این یا آن
منجر می شود
.آیا یک نیروی
سیاسی
انقلابی و
مترقی باید
بنشیند و
بگوید چون من
این ضربه نزده
ام آنرا محکوم
می کنم؟
موقعیت های
تاریخی چندی
خلاف نظر این
دو گروه را
نشان می دهد
.در سال ۱۳۲۰
بدنبال
اختلاف
امپریالیست
ها و دولت رضاشاه
، رضا شاه
مجبور به ترک
ایران شد ،
آیا گروه های
چپ آن زمان
مثل مبارزه
طبقاتی و فایت
بک باید
اعلامیه می
دادند و به
پایین کشیده شدن
رضا شاه را
محکوم می
کردند ؟زیرا
خودشان در
پایین کشیدن
رضا شاه نقشی
نداشتند؟
اگر گروه
های منحصرا ضد
امپریالیست
مثل توفان و
امثالشان
چنین اعلامیه
ای می دادند
من زیاد تعجب
نمی کردم .این
گروه ها در در
لیبی از دیکتاتور
قذافی دفاع
کردند .در
جریان
انتخابات مصر
ازنماینده
اخوان
المسلمین
علیه نظامیان
دفاع کردند در
مبارزه مردم
سوریه علیه اسد
، در کنار
دیکتاتور
سوریه قرار
گرفتند .در جریان
برگزاری
کنفرانس به
اصطلاح غیر
متعهد ها در
تهران از
فلسفه عدم
تعهد و
قطعنامه هایی
که در ایران
صادر شد دفاع
کردند و خلاصه
هیچ جا مبارزه
طبقاتی را
ندیدند و با
حرکت از هسته ضد
امپریالیزم
در کنار
فاشیستی ترین
و ارتجاعی
ترین جریایات
و دولت ها
قرار گرفتند .
موضع مبارزه
طبقاتی در
جریان بسته
شدن سفارت از
این جهت بسیار
سوال برانگیز
است که این
جریان مواضع
متفاوتی در
برابر موارد
بر شمرده داشت.
مبارزه
طبقاتی از
سوسیالیست
های انقلابی مصر
برای دفاع از
محمد مرسی
انتقاد کرد و
در جریان
سوریه حتی از
آن طرف پشت
بام پایین
افتاد و بدون
هیچ قید و
شرطی از به
اصطلاح انقلابیون
سوریه ای دفاع
کرد .به همین
دلیل موضع این
جریان در
رابطه با بسته
شدن سفارت
سوال برانگیز و
ابهامات
بسیاری را به
جا می گذارد .
۱۰
سپتامبر
۲۰۱۲