اعلامیه
مشترک
هیئت
اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران(راه
کارگر)
حزب
کمونیست
ایران
موج
اعدام ها و
بازداشت ها از
وحشت رژیم خبر
می دهد
حکومت
اسلامی زیر
ضربات خیزش
انقلابی ژینا
و اعتراضات
شجاعانه مردم
بلوچستان و
کردستان، در
متن بحران رشد
یابنده
ساختاری و
فروپاشی
اقتصادی،
پایه های
حکومت خود را
لرزان یافته و
از سر استیصال
به سرکوب جنون
آمیز روی
آورده است.
انتقام گیری
از مردم
بلوچستان را
در اعدام های
ددمنشانه
هفته اخیر می
توان مشاهده
کرد. تنها در چهار
روز گذشته ۱۳
زندانی بلوچ
از جمله دو زن به
اسامی موسی
گرگیج، احسان
گرگیج، عبدالله
زاروزهی، مدینه
سبزوان، امین
الله کریمی
قلجایی، محمد
شیبک، گل محمد
نارویی، عبدالستار
شاهوزهی، نعمت
الله ریگی
لادیز، عید
محمد شادان، محمود
رحمانی، لال
محمد شیزایی
براهویی،
در زندان های
شهرهای مختلف
به اتهامات
متفاوت به
چوبه های دار
آویخته شده
اند. از
مردادماه ۱۴۰۱
تا ۱٢اردیبهشت
ماه ۱۴۰۲
ماشین اعدام
حکومت اسلامی
در زندان های
کشور جان ۱۱۷ شهروند
بلوچ را گرفته
است. فراموش
نکرده ایم که
جمعه خونین
زاهدان در ۸ مهرماه ۱۴۰۱
و جمعه های
خونین خاش و
هم چنین جنایت
فنوج، به قیمت
جان بیش از ۱۲۰ تن
از مردم
بلوچستان
تمام شده است.
این حجم
جنایت و کشتار
در بلوچستان،
نشان از سرکوب
فاشیسم مذهبی
شیعی علیه
مردم سنی مذهب
بلوچستان
دارد. جدا از
آن، کینه
نیروهای
سرکوبگر رژیم
علیه شجاعت و
نجابت مردم
بلوچستان نیز
کتمان ناپذیر
است. حکومت
اسلامی داعشی
یان شیعه، مردم
بلوچستان را
نه شهروند
درجه دوم،
بلکه شهروند
درجه چندم به
حساب می
آورند. بی جهت
نیست که برای
ایجاد اشتغال
جوانان بلوچ
هیچ اقدامی انجام
نمی دهد، در
عوض،
جوانان بلوچ
که با
سوختبری، جان
خود را برای
لقمه ای نان
بر دست گرفته
اند را نیز به
گلوله می
بندد.
سیاست سرکوب
حکومت اسلامی
در خوزستان
نیز با خشونتی
تمام جریان
دارد. دو هفته
پیش حکم اعدام
۶ زندانی
سیاسی عرب در
دادگاه تجدیدنظر
تایید شده است.
روشن است که
جان این
زندانیان؛ علي مجدم
فرزند صالح ،
متولد ۱۳۶۳، از
اهالى كوت سيد
صالح اهواز
(در زندان
شيبان)، معين
خنفري
فرزند
اسرائيل، متولد
۱۳۷۲، از
اهالى كوت سيد
صالح اهواز
(در زندان
شيبان)، محمدرضا
مقدم فرزند
محمدعلي،
متولد ۱۳۷۱،
از اهالى شهر
فلاحيه(در
زندان شيبان)،
سيدسالم آلبوشوكه
متولد ۱۳۶۳،
اهالی شهر
فلاحيه(در
زندان سپيدار)
، عدنان غبيشاوى(موسوي)،
فرزند يونس،
متولد ۱۳۷۵،
از اهالى شهر
فلاحيه (در
زندان سپيدار) و حبيب
دريس فرزند
عبدالامير،
متولد ۱۳۶۲،
از اهالى قلعه
چنعان
اهواز(در
زندان شيبان)
نیز در خطر
جدی قرار
دارد.
در تازه ترین
خبر از
کردستان نایب
عسکری زندانی
سیاسی از سوی
شعبه سوم
دادگاه
انقلاب
ارومیه به اتهام
«محاربه» به
اتهام عضویت
در حزب حیات
آزادی
کردستان
(پژاک) به
اعدام محکوم
شده است. هم
چنین سه
شهروند کُرد
به نامهای جمال
علیزاده، حاصل قدو
و عبدالرحمن
محمدی ارشد
اهل شهرستان
پیرانشهر به
اتهامات
سیاسی به
زندان های
طولانی مدت
محکوم شده اند
. بعلاوه در آستانه
روز جهانی
کارگر ده ها
نفر از فعالان
کارگری در
شهرهای مختلف
کردستان
احضار و تهدید
شده اند.
وحشت حاکمیت
داعشی یان
شیعه، تنها از
مبارزات مردم
بلوچستان، کردستان
و خوزستان
نیست. مبارزات
مدنی مردم و
مبارزات
سراسری کارگران
صنایع،
معلمان،
پرستاران،
زنان،
دانشجویان،
بازنشستگان،
هنرمندان و جوانان
شجاع نیز
همچون خاری در
چشم تاریک اندیشان
واپسگراست.
موج دستگیری
ها از میان
معلمان،
دانشجویان و
کارگران و
احضار
هنرمندان در
روزهای اخیر
نشان می دهد
که حاکمیت از
پتانسیل
اعتراضی
نهفته در جامعه
به شدت هراسان
شده و با توجه
به فروپاشی
اقتصادی و
ناتوانی در
تامین نیازهای
اولیه مردم،
خطر
انفجارهای
سهمگین اجتماعی
را بسیار
نزدیک حس می
کند و تلاش
دارد نیروهای
مرجع مردمی را
از دایره
مبارزه جاری خارج
سازد.
دستگیری
فعالان
کارگری و
دانشجویی از
جمله احمد
حیدری، اولدوز
هاشمی، ریحانه
انصاری نژاد،
عسل محمدی، هیراد
پیربداقی، آنیشا
اسداللهی، سروناز
احمدی،
کامیار فکور،
حسن چرتابی
در آستانه اول
ماه مه و متهم
کردن آن ها به
سناریوهای
پوچ در
خبرگزاری
فارس، در این
راستا صورت
میگیرد.
دستگیری
فعالان صنفی
معلمان از جمله
محسن
عمرانی، احمد حیدری
، ژاله روحزاد،
مسعود فرهیخته،
فرزانه ناظران
پور و
دستگیری عطا
باباخانی،
کارگر
بازنشسته
اتوبوسرانی
تهران و عضو
قدیمی
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی تهران،
و احضار
معلمان شهر
سنندج رضا
تهماسبی،
غیاث نعمتی،
مجید کریمی،
بها ملکی،
فیصل نوری و
جمیل امینی از
سوی نهادهای
اطلاعاتی سنندج در روز
۱۱ اردیبهشت، روز
جهانی کارگر و
هفته معلم نشان از
وحشت و
استیصال حکومت
اسلامی دارد.
احضار
نامداران هنر
و سینما همچون کتایون
ریاحی، پانتهآ
بهرام،
افسانه
بایگان،
فاطمه معتمد
آریا و رضا
کیانیان به
دادگاه را نیز
باید در همین
راستا
ارزیابی کرد.
حکومت
اسلامی اکنون
زیر ضربات
خیزش انقلابی ژینا،
بر متن
فروپاشی
اقتصادی وارد
بحران بی آیندگی
تمام عیار شده
است. جنگ جناح
های مافیائی
درون حاکمیت
اشکال جدیدی
به خود گرفته
است. حتی
انجمن های بسیج
دانشجویی
وابسته به
جناح حاکم نیز
دیگر نمی
توانند از
سیاست های
رژیم دفاع
کنند و لب به
اعتراض گشوده
اند. اکنون
بحران به درون
پایه حمایتی
رژیم نیز
رسیده و همین
امر حاکمیت را
به تکیه تمام
عیار بر
سرنیزه
واداشته است.
اما تکیه بر
سرنیزه، نشان
از قدرت و
توان رژیم
نیست، نشانه
استیصال و
ترسِ مرگ است.
در چنین
شرایطی نباید
در برابر
جنایات حاکمیت
اسلامی سکوت
کرد. نباید
اجازه داد
جوانان بلوچ،
کرد و عرب را
بی سروصدا به
چوبه های دار
بیاویزند.
نباید اجازه
داد فعالان
صنفی، مدنی و
نامداران هنر
و ادب را به
بند بکشند.
باید از هر
فرصتی برای اعتراضات
مدنی استفاده
کرد. ضرورت
دارد افکار
عمومی جهان را
نسبت به این
وحشی گری های
فاشیستی آگاه
ساخت. حاکمیت
اسلامی چنگ و
دندان نشان می
دهد، باید
دندان هایش را
با اعتراضات
مدنی در هم
شکست.
سرنگون باد
رژیم جمهوری
اسلامی
پیروز باد
انقلاب مردم
ایران
زنده باد
آزادی،
دمکراسی و سوسیالیسم
حزب
کمونیست
ایران
هیئت
اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران(راه
کارگر)
پنجشنبه
۱۴ ارديبهشت
۱۴۰۲ برابر
با ۰۴
می ۲۰۲۳