گزارش
نشست
زنان
آرزم (آورد
رهایی زنان و
مردان)
در پارک
گفتگو
امسال
به رغم شرایط
امنیتی حاکم،
زنان در گوشه
و کنار شهرها
حضور خود را
به رخ کشیدند
و بر مبارزه
در جهت خواستها
و اهدافشان
پای فشردند.
«زنان آرزم»
(آورد رهایی
زنان و مردان)
نیز در همراهی
با این تحرکات
علاوه بر پخش
تراکتهایی
در حمایت از
مطالبات
حداقلی زنان
در نقاط مختلف
شهر، اقدام به
یک نشست هماندیشی
با دیگر گرایشهای جنبش
زنان، در فضای
عمومی کرد و
بدینوسیله بر
حق خود و سایر
زنان برای
حضور متشکل و طرح
مطالبات در
فضای عمومی و
به طور علنی
تاکید کرد.
نشست
در پارک گفتگو
از ساعت ده
صبح آغاز شد.
فضای پارک به
عکس روزهای
گذشته بسیار
امنیتی بود و
مامورین مدام
در حال رفت و
آمد بودند و
در هر رفت و
برگشت آنها،
جمع ما که
حدودا پنجاه
نفر میشدند
با خواندن
«تولدت مبارک»
سعی در منحرف
کردن توجه
ماموران میکردند.
دستور
جلسه بحث
«تحلیل شرایط
روز وچه باید
کردن زنان»
بود. اما و به
رغم طرح بحث و
اعلام دستور جلسه
دوستانی بحث
را با دفاع از
مسیح علینژاد
و توانایی او
برای بسیح
زنان آغاز
کردند. بحثهایی
در دفاع و نقد
علینژاد
مطرح شد از
جمله اینکه
«طرحهای مسیح
علینژاد
برای حجاب
اجباری از
زنان جامعه ما
عقبتر است
زیرا در مقطعی
که زنان علنا
پشت فرمان و
جاهای دیگر
شال و روسری
از سر میانداختند،
او "آزادیهای
یواشکی" را
مطرح کرد.
مدتی بعد
روسری سفید و
چهارشنبههای
سفید را ساخت
اما کمی بعد
از آن دختران
خیابان
انقلاب روسریهای
خود را سرچوب
کردند و از
چهارشنبههای
سفید او عبور
کردند.»
مخالفین
نظرشان این
بود که او در
جهانی کردن مسئله
بسیار موفق
بوده است و
مسئله زنان
ایران را در
سطح جهانی طرح
کرده است.
دوستان در
مخالفت، در
عین تایید
توانایی و
استعداد مسیح
علینژاد، بر
امکانات او به
عنوان عنصری
که مورد حمایت
رسانههای
سرمایهداری
غربی است
انگشت
گذاشتند و از
همکاری او با
نئولیبرالیسم
غرب انتقاد
کردند، اما
مدافعین مسیح
علینژاد
نظرشان این
بود که برای
رسیدن به هدف
میتوان از هر
وسیلهای
استفاده کرد.
بعد از
اینکه بحث به
اینجا رسید به
خاطر اینکه
بحث اساسا در
دستور جلسه
نبود، وقت
محدود بود و
شرایط امنیتی
اجازه و فرصت به
بحث در آرامش
و به مدت
طولانی را نمیداد
تصمیم گرفته
شد موضوع «آیا
هدف وسیله را
توجیه میکند
و آیا میتوان
برای رسیدن به
هدف با هر
نیرویی همپیمان
شد» را به
عنوان دستور
جلسه برای
جلسات هماندیشی
بعدی تعیین
کنیم و در
فرصت و آرامش
بیشتر به آن
بپردازیم.
به رغم
شرایط امنیتی
تصمیم به
ادامه نشست
گرفتیم و بحث را
به دستور جلسه
تعیین شده هدایت
کردیم. در این
رابطه بحثهایی
پراکنده صورت
گرفت. به
تحلیل شرایط
اساسا
پرداخته نشد،
شاید بدین
دلیل که به
عینه شاهدش
بودیم. فضای
امنیتی چنان
جمع را تحتالشعاع
قرار داده بود
که به رغم
تعیین چند نفر
به عنوان
نگهبان،
تقریبا تمامی
جمع نیمی از حواسشان
به اطراف بود
و تمرکز کافی
برای بحث مشخص
وجود نداشت،
بنابراین بحث
بر محور مسائل
عامی همچون
جنبش زنان
منتقل شد.
اینکه «کلیت
جنبش شامل چه
بخشهایی است
و چگونه میتواند
در سطحی از
مطالبات
همگرایی
داشته باشد»
در واقع به
نوعی پرداختن
به پرسش «چه
باید کرد»
صحبتهای
دوستان به
واکاوی
مشکلات و
موانع کشیده شد.
«الف:
موانعی که در
درون جنبش
زنان وجود
دارد چه به
لحاظ متفاوت
بودن موقعیت
طبقاتی و
جایگاه اجتماعی
و چه به سبب
وجود انگارههای
مذهبی و
مردسالاری؛
ب:
رابطه زنان با
حاکمیتی
بسیار زن ستیز
و...
ج:
مقاومت مردان
(حتی در میان
روشنفکران چپ)
در مقابل جنبش
روبه رشد
زنان»
با بحث
در مورد این
تفاوتها
برخی از
دوستان مجددا
بر جنبش مستقل
زنان، مستقل
از سرمایهداری،
مردسالاری و
مردسالاران و
حاکمیت تاکید
کردند، در عین
حال نظر بر
این بود که
زنان میتوانند
با هماندیشی
به فصل مشترکهایی
برای مبارزه
دست یابند.
در
توضیح و پاسخ
به تقسیمبندی
جنبش زنان به
بخشهای
مختلف یکی از
دوستان بحث
کرد که «عمدهی
آنچه امروز
تمامی زنان
برای آن
مبارزه میکنند
در تحلیل
نهایی دستپخت
سرمایه و
متحدانش و
شرایطی است که
سرمایهداری
مردسالارانه
به انحای
مختلف از آن
سود میبرد.
او با مثالی
از بحث
خانواده تک
همسر، نقش مادری
و حتی مقابله
با پدیدهی
تراجنسیتی بر
این نکته
انگشت گذاشت
که حفظ
خانواده تک
همسرِ متشکل
از یک زن و مرد
و فرزندان،
نقش مادری و
کنترل بدن
زنان، در جهت
بازتولید
نیروی کار،
اجتماعی سازی
کودکان و نقشهای
دیگری است که
خانواده در
جامعه سرمایهداری
و به نفع
سرمایه ایفا
میکند.
فرودست بودن
زنان در جامعه
سرمایهداری
به نفع سرمایه
است و
این را از طریق
فرهنگسازی،
وضع قوانین، حمایت
از نیروهای ارتجاعی
و... جامه عمل میپوشاند.
بنابراین
رهایی نهایی
زنان در گروی
محو نظام
سرمایهداری
مردسالار و
متحدان آن است.»
اشارههایی
نیز به حضور
جریانات
مختلف زنان در
خیابانها شد
که امسال بهرغم
نبود فراخوان
عمومی بسیار
چشمگیر بود:
از پخش تراکت
و بنر گرفته
تا
دیوارنویسی و
سرودخوانی در
مترو و مکانهای
عمومی (به
خصوص
دانشجویان و
زنان جوان)، اجرای
تئاتر
خیابانی و
غیره....
متاسفانه
بحثها به علت
تنگتر شدن
فضا تداوم نیافت.
یک گروه دیگر
از زنان در
پارک مبادرت
به حمل
پلاکاردهایی
در حمایت از
حقوق زنان
کرده بود و
تعدادی از
آنان در تعقیب
پلیس به جمع
ما پیوستند. پلیس که
متوجه آشناییهایی
بین جمع ما و
آنان شده بود،
به آنچه میگذشت
توجه بیشتری
کرد و در حالی
که مشغول گزارش
وضعیت با بیسیم
بود جمع تصمیم
گرفت
بلافاصله محل
را ترک کند و
بدینوسیله
بحث نیمه کاره
ماند و
هماندیشی
در مورد تحلیل
شرایط و چه
باید کرد زنان
به وقت دیگری
موکول شد.
اسفند
ماه ١٣٩٧