سرکوبگران
مردم ایران، و
دفاع مزورانه
از مردم
فلسطین
ارژنگ
بامشاد
امروز
روز قدس است.
روزی که
سردمداران
جمهوری اسلامی
به نام حمایت
و دفاع از
حقوق پایمال
شدۀ مردم
فلسطین،
راهپیمائی
های فرمایشی
سازمان می
دهند. آن ها در
بلندگوهای
تبلیغاتی
خود، فریاد
دفاع از حقوق
مردم مظلوم
فلسطین سر می
دهند و به
محکومیت اشغالگران
اسرائیلی می
پردازند. از
زمانی که آخرین
جمعه ماه
رمضان توسط
خمینی با هدف
اسلامی کردن
مبارزه مردم
فلسطین روز قدس
نامگذاری
شد تاکنون،
مشکلات و
مصائب مردم
فلسطین
دستاویزی شده
است برای
حاکمان جمهوری
اسلامی تا
سیاست های
ماجراجویانۀ
خود در منطقه
را توجیه
کنند. امروز
که مثلث حاکم
(بیت رهبری،
سپاه و
انتظاریون)
هدف های
خطرناکی در سر
می پرورانند،
باز سوء
استفاده از
درد و رنج
مردم فلسطین و
دامن زدن به
نفرت مذهبی
میان مسلمان و
یهودیان نیز در
دستور قرار
گرفته است. اما
آیا حکومتی که
بدترین نوع
سرکوب را در
حق مردم کشور
اعمال می کند
می تواند
مدافع حقوق
خلق های تحت و
ستم و مظلوم
باشد؟ آنها که
خون مردم ایران
را به شیشه
کرده اند، می
توانند مدافع
حقوق مردم
دیگر کشور ها
باشند؟ هدف آن
ها از این دفاع
مزورانه
چیست؟
اگر به
بیلان فقط
همین یک سال
گذشته حاکمیت
باند کودتائی
توجه کنیم می
توانیم به
صراحت بگوئیم
که سرکوبگران
مردم ایران حق
ندارند خود را
مدافع حقوق
مردم تحت ستم
فلسطین
قلمداد کنند.
حکومتی که در
آستانه
برگزاری
مراسم روز
قدس، به خانه
مخالفین حمله
می کند و آن را
گلوله می بندد؛
زندان هایش پر
است از
روشنفکران و
فعالین حقوق
زنان و دانشجویان
و
سیاستمداران
ناراضی؛ در زندان
ها و بازداشتگاه
هایش به
دستگیر شده
گان تجاوز
جنسی می کند و به
گونه ای تحت
شکنجه قرار می
دهد که پس از
خروج از زندان
مستقیمأ راهی
تخت
بیمارستان
می شوند؛ و در این
روز در شهرهای
بزرگ و بویژه
تهران از ترس حضور
مستقل مردم، حکومت
نظامی برقرار
می کند، نمی
تواند مدافع
حقوق مردم تحت
ستم فلسطین
باشد.
حکومتی
که ارتش و
سپاهش در
بلوچستان، کردستان
و خوزستان به
مثابۀ نیروی
اشغالگر با
مردم تحت ستم
این مناطق
رفتار می کنند
و جوانانشان
را بی هیچ
دلیلی به
اسارت می
گیرند و هر
مدت یک بار
تعدادی از آن
ها رابه
اتهامات واهی
و ساختگی به
چوبه های دار
می آویزند،
نمی تواند از
سرزمین های
اشغال شده
فلسطین دفاع کند.
حکومتی
که به دلیل سیاست
های
چپاولگرانه
اش و ناتوانی
اش در اداره
امور کشور،
اقتصاد آن را
به ویرانی
کشانده و بخش
اعظم مردم را
به زیر خط
فقرپرتاب و
به نان
شب محتاج کرده
و حتی توان
پرداخت به
موقع حقوق
کارگران را
ندارد و برای
کنترل اعتصابات
کارگران و
شورش
تهیدستان،
فعالین کارگری
را به بند می
کشد، نمی
تواند مدافع
مردم زحمتکش و
اسیر فلسطین
باشد.
وقتی
حکومت اسلامی
همان سیاست
هائی را که
دولت اسرائیل
در حق مردم
فلسطین بکار
می گیرد را بر
سر مردم ایران
می آورد، و جوهرأ
هم با
دولت مذهبی و
بنیادگرای
اسرائیل
تفاوت ماهوی
ندارد، پس چرا
سنگ مردم
فلسطین را به
سینه می زند؟
واقعیت این است
که دفاع
مزورانۀ
حاکمان
اسلامی از
مردم فلسطین،
تنها و تنها
برای جذب
پایگاه و نفوذ
در میان توده
های رنج کشیده
مردم فلسطین و
تودهای پائین
اعراب است.
دولت اسلامی
تلاش می کند
با این نفوذ
سیاسی، مذهبی
و حتی سازمانی
در میان در
کشورهای عربی
و فلسطین، برگ
برنده ای برای
سیاست منطقه
ای و خارجی
خود دست و پا
کند. ارتباطات
نزدیک حاکمیت
اسلامی با
حماس در فلسطین
اشغالی، با
حزب الله
لبنان و یا
احزاب حاکم در
عراق، با
شیعیان
افغانستان و
پاکستان و
برخی از مساجد
اسلامی در
کشورهای
اروپائی، تمامأ
ارتباطاتی
است که هدف
های سیاسی و
امنیتی را
دنبال می کند.
وقتی احمدی
نژاد تهدید می
کند که در
صورت حمله به
ایران، کل
جهان صحنه جنگ
ما خواهد بود،
به همین
امکانات و
ارتباطات
امید بسته اند.
دولت اسلامی
با این سرمایه
گذاری ها و
هزینه کردن
اموال مردم
ایران در دیگر
کشورها، تلاش می
کند تا متحدین
لازم برای خود
دست و پا کند. این
هزینه کردن ها
نه از سر دفاع
و حمایت از
مظلومیت مردم
فلسطین یا
دیگر کشورها،
بلکه برای جلب
همسوئی
نیروهای نزدیک
یا در
شرایط درگیری
های آینده
تدارک دیده
شده است.
سیاست خارجی
ماجراجویانه
و بشدت خطرناک
باند حاکم،
باید که به
دنبال
متحدینی در سطح
منطقه و جهان
باشد. آن ها که
با سیاست های
بشدت خطرناک
خود، زمینه
تحریم گسترده
ایران را
فراهم آورده و
خطر جنگ را بر
سر کشور
آویخته اند و
ایران را به انزوای
جهانی کشانده
اند، تلاش می
کنند با
نزدیکی و
همبستگی با
گروه های کوچک
و افراطی و
بنیادگرا،
جای پائی در
خارج از کشور
برای خود دست
و پا کنند و در
شرایط متقضی
از آن ها بهره
جویند. این
است جوهر دفاع
مزورانۀ حاکمیت
استبدادی
حاکم بر
ایران، از
مردم مظلوم
فلسطین. مردم
ایران که خود
همدرد و هم
سرنوشت مردم
فلسطین
هستند، به این
دفاع مزورانه
به دیده نفرت
می نگرند. و
همین نفرت و
خشم مردم است
که حاکمیت
اسلامی را
مجبور می کند
در روز قدس در
تهران و
شهرهای بزرگ،
حکومت نظامی
اعلام نشده
بوجود آورد.
۱۲
شهریور۱۳۸۹ـ
۳
سپتامبر۲۰۱۰