پیام
های تسلیت
به عبدالفتاح
سلطانی و معصومه
دهقان
به
مناسبت پرواز
هما
یا رب
چه هما بر سر
من سایه فکن
رفت
عزیز
دلبند ما «هما
سلطانی» به
سپهر رهایی و
جاودانگی
پیوست. هستی
او با صلح و
عشق به زندگی
آمیخته بود و
به چشم
اندازهای
امید بخش می
نگریست. اما
دریغ و صد
دریغ.
مراسم
یادمان «هما»
در مجتمع
آموزشی
نیکوکاری رعد
در روز پنج
شنبه ۱۸ مرداد
۹۷ از ساعت ۱۸
تا ۲۰ به
نشانی: تهران،
شهرک غرب،
خیابان
هرمزان، پیروزان
جنوبی، شماره ۷۴
برگزار می
شود.
از
همراهان و
همدلان
درخواست می
کنیم که از اهدای
گل و نمادهای
تسلیت پرهیز و
هزینه آن را
برای کاستن از
رنج فرودستان
و تهی دستان،
به انجمن های
نیکوکاری
هدیه کنند.
عبدالفتاح
سلطانی -
معصومه دهقان
..........................................................................................
پیام
تسلیت سندیکای
کارگران شرکت
واحد اتوبوسرانی
تهران و حومه
به عبدالفتاح
سلطانی و
معصومه دهقان
با
ابراز تاسف
،سندیکای
کارگران شرکت
واحد درگذشت
هما سلطانی
دختر آقای
عبدالفتاح
سلطانی وکیل
آگاه ،خوشنام
ومبارز
زندانی رابه
ایشان
وهمسرگرامی
وخانواده
محترمشان
تسلیت میگوید
..........................................
پیام
تسلیت
محمدحبیبی
به
وکیل شریف
عبدالفتاح
سلطانی و معلم
شریف معصومه
دهقان
به
نام صبر و
ایستادگی...
آری
گلم
دلم
حرمت
نگه دار
که این اشک ها
خونب های عمر
رفته من است
سرگذشت
کسی که ...همیشه
گریه می کرد
بی
مجال اندیشه
به بغض های
خود...
آری
گلم
دلم
ورق
بزن مرا
و
به آفتاب فردا
بیندیش که
برای تو طلوع
میکند
با
سلام و عطر
آویشن...
امروز
شنیدم که همای
زندگیتان رخت
بربسته و به
دیار ابدی
خویش رفته
است. رنج بیش
از هفت سال زندان
بر شما کم
نبود که رنج
هجرت دردانه
دخترتان نیز
افزوده شد.
عمیقا غمگینم
از این واقعه.
افسوس که از
پشت میله های
زندان نمیدانم
چه کنم که
اندکی تسلای
خاطر شما دو
بزرگوار
باشد.قطعا
ایستادگی
وکیل شریفی
چون عبدالفتاح
سلطانی ناقص
می ماند اگر
صبر و مقاومت
نستوه معلم
شریف معصومه
دهقان،
نبود.شما دو
عزیز،سرافرازانه
در پیشگاه ملت
ایران، الگوی
صبر و مقاومت
هستید.صمیمانه
تسلیت می گویم
این اندوه
جانکاه را و
میدانم که
روزهای روشن در
انتظار همه
ماست.))
محمد
حبیبی
زندان
تهران بزرگ
15/5/97
...........................................................................
پیام
تسلیت انجمن صنفی
فرهنگیان خراسان
شمالی
به عبدالفتاح
سلطانی و
معصومه دهقان
چه
دردناکست
پرواز بی
بازگشت هما!!!
وچه
سخت خواهد بود
روزگار بی
هما!!!،
برای
مردی بزرگ چون
جناب سلطانی و
زنی سترگ چون
بانو دهقان!!!
هر
چند که
عبدالفتاح
سلطانی وکیل
آزادمرد، آزاد
اندیش، آزاد
از بند خویش،
دیوارهای
اوین را
شرمنده کرده
از صبر و بانو
دهقان صبر را
شرمگین کرده
با طاقت بی
همتای خویش در
روزگار دارز و
بلند بی همسر،
با چشمانی دوخته
به در، آنهم
صبر و طاقتی
برای یک حکم
ناعادلانه و
ظالمانه ای که
با هیچ قانون
حقوق بشری جور
در نمیآید ولی
با همه ی این
شکیبایی باید
دست ارادت
بلند کنیم و
از یزدان مهر
برای داغ_هما،
شکیبایی طلب
کنیم برایشان.
هما_دق_کرد،
از ظلمی که بر
خانواده رفته
بود.
هما_دق_کرد،
از ده سال
تحمل بی پدری.
هما_دق_کرد،
از نگاه همیشه
نگران مادر در
روزگار بی
همسری.
هما_طاقت_نیاورد
اینهمه تبعیض
و بیعدالتی و
ظلم و ستم و
تعقیب و گریز
و تهمت و...
هرکس
بگوید هما
سکته کرد با
معنای دق آشنا
نیست چرا که
او بجای هما
نیست!!
همای_سلطانی
از ابتدای
جوانی درک کرد
که جواب دفاع
از حق و حقیقت
در وطنش،
پاسخی معکوس
است. چرا که
برای پدرش 13
سال زندان
بریدند فقط برای
دفاع از حق.
همای_نازنین
در نوجوانی و
ابتدای جوانی
دریافت که
پاسخ دلسوزی و
اعتراض به بیعدالتی
و ظلم، تهدید
است و نهیب،
چرا که مادر معلمش
را میدید که
مدام پیگیر
حقوق شغلی خود
و مدافع حقوق
همسر خود هست
و پاسخش
وارونه است در
میهن!!
او
در 27 سالگی پس
از نزدیک به 10
سال دوری پدر،
بخاطر زندان،
دق کرد تا
روانش را
پرواز دهد
درین سرای.
او
بیش ازین طاقت
نیاورد ، جسمش
خفت تا جانش آزاد
پرواز کند.
این
پرواز بی
بازگشت کدام
حکمت درگاه
ایزدیست تنها
همو داند و بس!!
گویا
پروردگار این
خاندان را به
تمام روشهای جبر
روزگار
قرارست
بیازماید و
جادارد، دست
روی دست بگذاریم
تا این دستان
سر بکشند از
افق و بلندای دماوند
و یکصدا ندا
بر آریم که :
خدایا_شکیبایی_ده_برین_ماتم!!
و
آرزو کنیم
برای هما که :
روانت_شادباد_به_دیگرسرای!!
خاندان
بزرگ سلطانی و
دهقان مانیز
از دور و نزدیک
با شما
گریستیم و
اندوه دل شما
را با عمق
وجود حس کردیم.
مانیز
شریک این درد
جانسوزیم.
روی
آن نداریم که
بگوییم طاقت
بیاورید
چراکه شما کوه
استقامت
هستیدپس باشد
که گذر زمان
اندک مرهمی
باشد بر دل
داغدار شما
خوبان و تسکینی
باشد بر احساس
اندوهگین
جامعه ی
فرهنگیان آگاه
ایران.
انجمن
صنفی فرهنگیان
خراسان شمالی
13 مردادماه
1397 روز پرواز
هما
....................................................
شیرآهن
کوه مردا که
تو هستی!
روایت
ژیلا بنییعقوب
از
دیدارش با
عبدالفتاح
سلطانی
«نشستم یک
گوشه که
عبدالفتاح
سلطانی میگوید
کارم دارد،
یعنی پدر
داغدار چه
کارم دارد؟ کنارش
که مینشینم
میگوید:
امروز صبح از
در زندان که
بیرون آمدم خانوادههای
زندانیهای
تظاهرات
تهران را
دیدم، زیاد
بودند، باید
پنجاه شصت
نفرشان در
اوین باشند.
دربارهشان
اطلاع رسانی
کنید.
به
وکیلهای
حقوق بشری هم
بگویید که
بروند سراغ
شان و زودتر
وکالتشان را
قبول کنند،
این جور
زندانیها
خیلی بیپناهند.
میگویم آقای
سلطانی، چطور
می توانید؟
اصلا چطور میتوانید
بعد از چند
ساعت که
خبرمرگ فرزند
عزیزتان را
شنیدید فکر
این چیزها
باشید؟ گریهام
که میگیرد
دلداریام میدهد
و شعری از
فردوسی میخواند:
"گر اين تير
از تركش رستمی
است
نه
بر مرده بر
زنده بايد
گريست"
میگوید:
برای کسی که
رفته کاری نمیتوانیم
بکنیم باید به
فکر زندهها
باشیم. شریفتر
و دغدغهمندتر
از عبدالفتاح
سلطانی میشناسید؟
موقع
خداحافظی باز
این شعر را
برایم میخواند:
اين
تير از تركش
رستمی است
نه
بر مرده بر
زنده بايد
گريست
و
میگوید: این
طور زندانیها
را بیشتر اذیت
میکنند. هرکس
هرکاری میتواند
برایشان
بکند.»
پ.ن:
هما سلطانی
دختر 27 ساله
عبدالفتاح
سلطانی و
معصومه
دهقان، دیشب
بر اثر سکته
قلبی درگذشت.
به آقای
سلطانی وکیل
شریف و خوشنام
حقوق بشری که
به خاطر دفاع
شرافتمندانه
از زندانیان
سیاسی و مدنی
از سال 7 سال
پیش زندانی
است برای شرکت
در مراسم ختم
دخترش مرخصی
دادهاند. این
پدر داغدار در
همان ساعات
اولیه مرخصی
از زندان
نگران وضعیت
زندانیان
گمنامی است که
در این چند
روز اعتراض
بازداشت شدهاند.
..............................................
در
سوگ هما
محمد
رضا عالی پیام
(هالو)
نام
عبدالفتاح
سلطانی را
شنیده بودم
ولی او را نمیشناختم.
تا اینکه در
بند ۳۵۰ اوین
با او هم اتاق
شدم. متانت،
افتادگی،
درونگرایی و
زیرکی اولین
مشخصات بارز
او بود که در
اولین برخورد
کشف میشد.
فتاح وقت خود
را تلف نمیکرد.
برای مشتاقان
کلاس حقوق
داشت. من غیر
از آن، درس
های دیگری از
او آموختم.
مقاومت،
صبوری و
پایمردی در
اندیشه و هدف.
یادم میآید
روزی که
مقامات
بلندپایه
زندان های
کشور برای
بازدید به
اوین آمده
بودند و اتاق
به اتاق از
زندانی ها
مشکلاتشان را
میپرسیدند.
وقتی جلوی
اتاق ما
ایستادند و
پرسیدند چه
میخواهید؟
عبدالفتاح
گفت: میخواهیم
که به اداره
خود برگردید و
پشت میز خود
بنشینید و چند
بار قانون
حقوق زندانیها
را بخوانید و
عمل کنید.
............................................
پیام
تسلیت
خانواده
کبودوند به
خانواده سلطانی
دبیرخانه
سازمان دفاع
از حقوق بشر
کردستان: در پی
درگذشت
نابهنگام
خانم هما سلطانی
فرزند آقای
عبدالفتاح
سلطانی وکیل
دربند و دوست
و هم بندی
سابق آقای
کبودوند،
پیامی حاوی
ابراز همدردی
از سوی
محمدصدیق
کبودوند و
همسرش خانم
پریناز حسنی
خطاب آقای
سلطانی و
همسرش خانم معصومه
دهقان ،به
قرار ذیل صادر
شده است:
جناب
دکتر سلطانی و
خانم
معصومه دهقان
درگذشت
نابهنگام
دختر
دلبندتان
خانم هما سلطانی
موجب تاسف و
تاثر فراوان
گردید،
ما این ضایعه
دردناک را به
شما دوستان
عزیزمان
تسلیت عرض نموده
و صبر و
بردباری را در
تحمل مصیبت
وارده طلب
نموده و خود
را در غم آن
عزیز ازدست
رفته شریک
میدانیم.
محمد
صدیق کبودوند
پریناز
باغبان حسنی
کردستان.: ۱۳
مرداد ۱۳۹۷
......................................................................................................
پیام
تسلیت سازمان
حقوق بشر
کردستان به
آقای عبدالفتاح
سلطانی
دبیرخانه
سازمان دفاع
از حقوق بشر
کردستان:
در
پی مرگ
نابهنگام
فرزند فعال
حقوق بشر دربند
آقای
عبدالفتاح
سلطانی،
شورای مدیریت
این سازمان
پیام تسلیتی
به قرار زیر
صادر کرد:
درگذشت
نابهنگام
خانم هما
سلطانی دختر
۲۷ ساله وکیل
زندانی آقای
عبدالفتاح
سلطانی تاسف و
تاثر شدید
اعضای شورای
مدیریت
سازمان دفاع از
حقوق بشر
کردستان
برانگیخت.
آقای
عبدالفتاح
سلطانی که از
فعالان
برجسته حقوق
بشر و از
موسسان و
مدیران کانون
مدافعان حقوق
بشر است، از
سال ۱۳۹۰ در
زندان بسر می
برد.
شورای
مدیریت
سازمان حقوق
بشر کردستان
ضمن تسلیت مرگ
فرزند جوان
آقای سلطانی و
ابراز همدردی
با خانواده
محترم ایشان،
خواهان آزادی
فوری و بدون
قید و شرط این
فعال برجسته
حقوق بشر
دربند، از
زندان است.
تاریخ:
۱۳ مرداد ۱۳۹۷
/ ٤ اگوست ۲۰۱۸
شورای
مدیریت
سازمان دفاع
از حقوق بشر
کردستان
.....................................................................
ابراز
همدردی
مادران پارک
لاله
برای
مرگ دلخراش
هما سلطانی
عزیزان،
خانم معصومه
دهقان، آقای
عبدالفتاح
سلطانی،
مائده، هومن و
هرمز گرامی،
آخرین
ساعتهای شب
خبردار شدیم
که هما
سلطانی، آن
عزیز دوست
داشتنی شما،
بر اثر سکته
قلبی از میان
ما رفت.
این
خبر تأسف بار،
جان ما و
بسیاری دگر
چون ما را چنگ
زد و نمیدانیم
که به کدامین
زبان میتوانیم
این غم بزرگ
را به شما
خانواده شجاع
و صبور و
مقاوم و زخم
خورده تسلیت
بگوییم.
عزیزان،
بدانید که
دختر و خواهر
شما، دختر و خواهر
ما نیز هست،
هرچند از کم و
کیف زندگی او
چیزی نمی
دانیم، ولی می
توانیم درک
کنیم که عمیق
ترین زخمی که
بر جان و تن او
نشسته بود،
ظلم ظالمان
زمان و دوری
از پدر و
نگرانی از
وضعیت او و
دیدن رنج های
مادر برای
دادخواهی
بوده است و
سال ها چشم
انتظاری برای
بودن در کنار
همدیگر و شاد
زیستن در
فضایی که
بتوان
آزادانه و عادلانه
نفس کشید و
انسانی زندگی
کرد.
آقای
سلطانی عزیز،
هنوز
دو سال از
ازدست دادن
مادر گرامی
تان نگذشته
است که این
آوار بر سر
شما خراب شد،
شمایی که در
سخت ترین
شرایط در
زندان و بیرون
زندان ایستاده
و تاب آورده
اید.
امید
بتوان هم چنان
گذشته، با
مقاومت،
صبوری و
پایداری، این
درد بزرگ را
تاب بیاورید و
دیر نخواهد
بود که جنایت
کاران را برای
تمام آزادی
کشی ها و بی
عدالتی ها به
پای میز
محاکمه
خواهیم کشاند.
ما
را در غم خود
شریک بدانید و
تسلیت و
همدردی ما را
که عمیق و از
صمیم قلب است،
پذیرا باشید. سلامتی
و آزادی شما و
دیگر
زندانیان
سیاسی را خواهانیم.
مادران
پارک لاله
ایران
۱۳ مرداد
۱۳۹۷
......................................................................
پیام
تسلیت جمعی از
دوستان و
همکاران
عبدالفتاح
سلطانی،
وکیل
و مدافع حقوق
بشری زندانی
مرگ
صریحترین و
صادقترین
واقعیت بشری
است که هیچیک
از ما از آن
گریزی نداریم.
هما سلطانی
دختر ۲۷ساله معصومه
دهقان، معلم
دلسوز و مقاوم
و عبدالفتاح
سلطانی، وکیل
سرشناس حقوق
بشری روز جمعه
۱۲ مردادماه
۹۷ چشم بر
جهان ما فرو
بست. اما مرگ، بهتنهایی
مساله نیست.
مردن در
شرایطی که حق
زندگی آزاد و
طبیعی، حق
شادی، حق
امنیت، حق
کار، کرامت و
حق بودن در
خانواده و
داشتن آزادی
از تو سلب میشود،
مرگ بهحقی
نیست.
هما
سلطانی در
شرایطی از
جهان رفت که ۹
سال از بهترین
سالهای
جوانیاش را
چشم به راهی
دوخت تا پدرش،
مدافع سرسخت حقوق
بشری که با
حکم
ناعادلانه و
غیرانسانی ۱۳
سال زندان
دوران
محکومیتش را
طی میکند از
راه اوین به
خانه برگردد.
این مرگ، حق نیست،
تحمیل رنجی
است که چون
سمی بر جان و
جوانیات مینشیند،
وگرنه قلبی
چنین زیبا، که
وقت شکفتن و دویدنش
است، چه به
ایستادن در
میانه ۲۷
سالگی؟!
هما
سلطانی در
شرایطی از
جهان رفت که
مثل بسیاری از
جوانان باهوش
و مستعد
ایرانی
رویاهایش را در
مسیر تحصیل
علم و مدارج
دانشگاهی
دنبال کرد. او
کارشناسی
ارشدش را در
رشته ادبیات
فارسی از
دانشگاه
علامه
طباطبایی
گرفت. اما
دختری که باید
به دنبال
رویاهایش این
دانشاندوزی
را پس از
پایان تحصیل
به بهرهوری
میرساند،
مثل بسیاری از
جوانهای هموطنش
که از مزایای
«ژن خوب سیاسی»
بیبهره و
قربانی
سوءمدیریت
کشورند،
رویاها را در
کولهپشتی
دانشگاه در
گوشه خانه
گذاشت، تا با
واقعیت
زندگی، در
دنیای کاری که
هیچ ربطی به
دانش و تخصصش
نداشت دست و
پنجه نرم کند.
دختری چنین
خودساخته و
جوانمرگی؟
حاشا به مرگ!
عبدالفتاح
سلطانی و
معصومه دهقان
و همچنین فرزندانشان
مائده، هومن و
حامد سلطانی
برای کرامت
انسانی
بهایی گزاف
پرداختهاند.
کرامتی که در
برابر ستم سر
خم نکرد، ریا،
دورویی و
مجیزجویی را
الگو نکرد و
با سری افراشته
زندان و زندگی
سخت ولی
شرافتمندانه
را به زندگی
چرب و چرک
چاپلوسانه و
ستمپذیر
ترجیح داد.
فرزند چنین
خانوادهای
بودن آسان
نیست. این را
مرگ حتی میداند.
شاید برای
همین است که
پاورچین
پاورچین زیبای
خفته خانواده
سلطانی را در
خواب ربوده است.
این همان مرگی
است که سالها
پشت در این خانه
کمین کرده، از
دادگاه
انقلاب تا
اوین زیرچشمی
سلطانی سفت و
سخت را پاییده
است، معصومه دهقان
را تهدید به
شکستن و بریدن
از این همه شکیب
کرده ... این
مرگ، همان مرگ
مار بهدوش
است که آخرش
هم از خون
جوانترین و
پاکترینها
سیراب میشود.
این مرگ ادامه
همان ستم است.
خانواده
گرانقدر
سلطانی؛
عبدالفتاح
بزرگ، معصومه
خانم عزیز،
مائده جان،
هومن عزیز و
حامد نازنین،
ما با شما به
سوگ نشستهایم.
با شما همدلیم،
با شما همنفسیم،
همدردیم، همدادیم.
دوست
داشتیم
کنارتان
بودیم.
همراهتان بر
خاک سرد سوگلی
این خانه مینشستیم،
گریه میکردیم،
در آغوشتان میگرفتیم،
دستتان را میفشردیم
و سوگواری میکردیم.
سوگواری حق
است. امان از
حق!... تسلیت ما
را از لابلای
این کلمههای
عزادار
بپذیرید و به
بزرگواریتان
ببخشایید که
کنارتان
نیستیم، که در
پشت مانیتورهایمان
عکس هما را در
آغوش میگیریم،
که درپای تلفن
گریه میکنیم،
در در ای
میلها تسلیت
میگوییم و
البته که از
هر رسانهای و
بر هر صفحهای
این بیداد را
که بر شما
رفته و بین
سلطانی و خانوادهاش
و همه مدافعان
حق و آزادی و
خانوادههای
عزیزشان
فاصله
انداخته است
فریاد میزنیم.
جای
خالی هما تا
همیشه عزیز و
گرامی!
شیرین
عبادی،
نسرین
ستوده،
نرگس
محمدی،
مهناز
پراکند،
منصوره
شجاعی،
خدیجه
مقدم،
پروین
اردلان،
پرستو
فروهر
و آسیه
امینی.
....................................................
پیام
تسلیت جمعی از
فعالان زنان
به
دکتر سلطانی،
معصومه دهقان،
مائده، حامد و
هومن سلطانی
۱۴ مرداد
۱۳۹۷
خبر
کوتاه است.
هما فرزند آخر
معصومه دهقان
و عبدالفتاح
سلطانی چشم در
راه وکیل
مدافع حقوق
بشر، پدر شجاع
دربندش، ماند
و در حسرت
دیدار با او
به ابدیت
پرکشید. خبر
ناگوار است.
مثل
خنجری است که
بر دل مینشنید،
همچون گوری
است که یکباره
در خود فرو میبردت،
مانند شبی است
که پایانی
ندارد، انگار ناگهان
تمام میشوی،
قهر میشوی با
همه دنیا،
فردایی نیست،
حرفی نیست، قراری
نیست. آخر
دیگر رخ ماهش
بر نمیآید تا
آفتابت شود.
همه سیاهی است
و ظلمت.
تسلی
ما زنان این
سرزمین را
بپذیرید که
رهرو عشق و
آزادی بودهاید
برایمان. ما
که از شما
ایستادن را
آموختهایم و
خموده نشدن
را، اندوهتان
را به جان میخریم
و همچون
خواهرانتان
غمخوارتان
هستیم.
امضاکنندگان:
آبتین
گلکار
آذر
تشکر
آذین
رضائیان
آذین
مهاجرین
آزاده
پورزند
آزاده
خسروشاهی
آسیه
امینی
آیدا
جودکی
آیدا
سعادت
احترام
شادفر
آزاده
فرقانی
اعظم
اكبرزاده
اعظم
جنگروی
اکرم
احقاقی
الناز
انصاری
الهه
امانی
الهه
شریفپور-
هیکس
الهه
فراهانی
آمنه
شيرافكن
امیر
گلعلی پور
امیلی
امرایی
اندیشه
جعفری
باب
تفرشی
بنفشه
جمالی
پروین
اردلان
پروین
ضرابی
پریسا
کاکایی
تارا
سپهریفر
تارا
نجد احمدی
ثريا
فلاح
جلوه
جواهری
حميده
ابراهيمی
خدیجه
مقدم
دلارام
علی
رضا
خباز
رکسانا
شاپور
رها
عسکریزاده
روشا
جون
روشنک
شاهین باز
رويا
صحرائی
ریحانه
جدیدفرد
زارا
امجديان
زهره
ارزنی
زيبا
جلالی
زیبا
میرحسینی
ژیلا
بنییعقوب
ژینوس
تقیزاده
ساغر
غیاثی
ساقی
لقایی
ساناز
محسنپور
سحر
حاتمی لحاقی
سحر
دیناروند
سحر
سجادی
سحر
مطلبی
سمیه
رشیدی
سمیه
فرید
سمیه
قدوسی
سهیل
آصفی
سوسن
طهماسبی
سونيا
تركمن
سیما
شاخساری
شعله
ایرانی
شميم
شرافت
شهلا
فروزان
شيدا
روستايى
شیرین
اردلان
شیرین
ارشادی
صبری
نجفی
صنم
دولتشاهی
عارفه
الیاسی
غنچه
قوامی
فاطمه
فرهنگخواه
فاطمه
گوارايي
فاطمه
مسجدی
فخری
شادفر
فرانک
فرید
فروغ
سمیعنیا
فریبا
زند
فيروزه
صابر
فیروزه
مهاجر
كاوه
كرمانشاهى
کاوه زند
کاوه
مظفری
گلاله
بهرامی
گلبانو
حقیقت
گلبرگ
باشى
ليلا
اسدی
لیلا
موری
محبوبه
حسینزاده
محبوبه
عباسقلیزاده
محسن
علی آبادی
مريم
رحمانی
مریم
بهرمن
مریم
روستایی
مریم
زندی
منصوره
بهکیش
منصوره
شجاعی
مهدیه
جاوید
مهرو
ملالی
مهسا
ملالی
مهناز
پراکند
مولود
حاجیزاده
مينا
كشاورز
مينو
مرتاضی
لنگرودی
میترا
سیف
میترا
مطلبی
میترا
هاشمی
میرا
قربانیفر
نازی
عظيما
ناهيد
جعفری
ناهيد
ميرحاج
ناهید
خیرابی
ناهید
مطیع
نجمی
مهدوی
نرگس
طيبات
نرگس
کشاورزنیا
نسرين
ملکی
نسیم
خسروی مقدم
نفیسه
آزاد
نگار
انسان
نوشین
کشاورزنیا
نیره
توکلی
هدا
امینیان
......................