گزارش
سفر حمایتی کمیته
حمایت از مبارزات
کارگری ایران
– کانادا
کارگران
کارخانه
الکترماتیو
دیزل-کاترپیلار
در لندن
انتاریو و
چهره عریان
سرمایه
باز هم در
اتوبوس
نشستهایم و
این بار عازم
لندن انتاریو
هستیم که در
فاصله دو
ساعتی تورنتو قرار
دارد. میرویم
که از کارگران
لاکاوت شده
کارخانه
الکتروماتیو
دیزل-
کاترپیلار
حمایت کنیم.
روز 21
ژانویه است و 21
روز است که
سرمایه در های
کارخانه را
بهروی
کارگران بسته
و 465 نفر در
سرمای زمستان
کانادا مجبور
به پیکت در
پشت درهای بسته
کارخانه
شدهاند.
کارگران
فراخوانی
برای حمایت از
خواستههایشان
دادهاند و در
پاسخ به این
فراخوان،
هزاران تن
روانه لندن
شدهاند تا در
ویکتوریا
پارک لندن
تجمع و در
خیابانها
راهپیمائی
کنند و صدای
اعتراض
کارگران را
بهگوش همگان برسانند.
کمیته
حمایت از
مبارزات
کارگری ایران
- کانادا این
فراخوان را
بهسرعت پاسخ
گفت و
پس از یک
بسیج چند
روزه، یاران
کمیته در
اتوبوسها
نشسته و بهسوی
لندن به راه
افتادیم. در
اتوبوس،
پیشنهاد
جمعآوری کمک
مالی کردیم و
توانستیم
مبلغ 730 دلار
جمع کنیم که
در محل به
صندوقدار
لوکال 27 تحویل
دادیم. از
اتوبوس که پیاده
شدیم با بنر و
پلاکاردهایمان
بهسوی محل
سخنرانیها
راه افتادیم.
سخنرانیهای حمایتی
در جریان بود.
کارگران
واکتیویستها
از کبک،
آلبرتا و
سرتاسر
انتاریو گرد
آمدهبودند و
پیامهای
حمایتی یکی پس
از دیگری
خوانده میشد.
دسته موزیک
جوانان
سرودهای
همبستگی میخواندند
و جمعیت با
آنها همراهی
میکردند.
***
درماه جون
2010، سرانجام
بزرگترین
کارخانه
لوکوموتیوسازی
آمریکای
شمالی و به
لحاظ صنعتی
صاحب پیچیده
ترین و
مدرنترین
تکنولوژی
ساخت لوکوموتیو
در جهان، توسط
شرکت
آمریکائی
کاترپیلار
خریداری شد و
شمارش معکوس
برای بستهشدن
کارخانه،
انتقال آن به
مناطق دیگر
دنیا و اخراج 465
تن کارگران آن
شروع شد. دولت
کانادا که از
دو سال قبل در فکر
فروش این واحد
به بخش خصوصی
بود، طبق
معمول مفاد
قرارداد فروش
را محرمانه
نگهداشت. شرکت
کاترپیلار در
ظرف کمتر از یک
سال، با
استفاده از
تکنولوژی این
کارخانه، سه
واحد جدید
تولید
لوکوموتیو در
مانسی-ایندیانای
آمریکا،
برزیل و مکزیک
راه اندازی
کرد ولی
ماشینآلات
این کارخانه
ها کهنه هستند
وهنوزبه طور
کامل راه
اندازی نشده و
کارگران
اخراجی که با
لاکاوت در
حالت اعتصاب
قرار گرفتهاند،
مصمماند که از
خروج و انتقال
ماشینآلات از
کارخانه لندن
انتاریو جلو
گیری نمایند.
***
در ماه
دسامبر قرار
داد دسته جمعی
کارگران به پایان
رسید و کوشش
اتحادیه برای
تمدید همان قرار
داد قبلی به
جایی نرسید.
این کارخانه
عضو اتحادیه
کارگران
اتومبیل سازی
کاناداست و لوکال
۲۷ نمیندگی آن
را دارد. در
مقابل،
کمپانی غول آسای
، پیشنهاد یک
جانبه ای را
به کارگران
ارائه داد که
بر اساس آن
دستمزدها و
مزایا به نصف کاهش می
یافت ، مزایای
بازنشستگی به
کلی حذف میشد
و کارگران
جدیداستخدام،
از "حق کار در
کارخانه بدون
عضویت در اتحادیه"
برخوردارمیشدند.
با این
پیشنهاد ، آزمندی
بیشرمانه
کاترپیلار
سالانه مبلغ ۳۰ میلیون
دلار از حقوق
و دستمزد
کارگران را به
جیب خود
سرازیر میکرد
وحذف اتحادیه
های موجود را در
دستور داشت تا
نشا ن دهد که
سرمایه هیچ
نوع تشکل
کارگری حتی
همین اتحادیه
های زرد را
طاقت نمی اورد.
طبیعتاً
کارگران هم،
چنان
پیشنهادی را
نمی پذیرفتند
و به این
ترتیب بود که
شب یکم ژانویه
در مقابل
درهای بسته
کارخانه
متوقف شدند.
کاترپیلار
دور تا دور
کارخانه را با
نردههای آهنی
بلندی محصور
کرده بود وکارگران
که این را پیش
بینی کرده
بودند،
بلافاصله در
مقابل
دربهای
بسته
به پیکت
ایستادند و از
مردم درخواست
حمایت نمودند.
آنها از
ورود اعتصاب
شکنان
جلوگیری می
کنند و اجازه
خروج مواد و
تولیدات کار
خانه را نمی
دهند. تنها
نیروگاه برق
کارخانه است
که کار میکند.
کارگران
اجازه داده
اند که شش تن
از مدیران وارد
کارخانه شوند
تا نیروگاه
برق کارخانه را
درحال کار
نگهدارند. این
نیروگاه، برق
کارخانه
مجاور را نیز
تامین میکند و
کارگران
نمیخواستند
که هم طبقه
هاشان در
کارخانه بالاتر
بیکار شوند.
و با توجه
به اینکه از سوی
دیگر، اتحادیه
کارگران
اتومبیل سازی
، حمل و نقل
محصولات این
کارخانه را
تحریم نموده
کارگران راه
آهن هم عضو
همین اتحادیه
هستند ،عملی
کردن این
تحریم
قطعی است
واین اقدام در
همبستگی
کارگری با
کارگران
اعتصابی جای
پر اهمیتی
پیدا میکند.
بعد از
تجمع در پارک
، انتظار
میرود که
جمعیت به
خیابانها
سرازیر شوند
وشعار گویان
به سوی شهر
سرازیر و
تظاهرات
ادامه یابد.
میشنویم که
رهبران
اتحادیه خواسته
اند که تجمع
را همین جا
خاتمه دهند.
دسته ای نزدیک
به چهار صد
نفرراه خود را
به خیابان ها
باز میکنند و از
جمعیت می
خواهند که به
آنها به
پیوندند. دسته
دیگری می
خواهند به کارخانه
بروند و با
کارگران
درخط
پیکت
دیدار و
اعلام
همبستگی
نمایند. ما با
این دسته میرویم.
***
کاترپیلار هنوز
هیچ نشده در
هراس از قدرت
اتحاد
کارگران، دور
کارخانه را با
چپرهای آهنین
بلندی محصور
کرده است و
زنجیر و قفل بزرگی
بر آن ، به آدم دهان
کجی مینماید.
دسته موزیک
جوانان زود تر
از همه خود را
به اینجا
رسانده اند و
با شور و
حرارت تمام بر
طبلها
میکوبند و می
خوانند. .
کارخانه
عظیم الکترو
ماتیو -
کاتر پیلار در
فاصلهای نه
چندان دور بر
سینه دشت
ازنفس افتاده.
تنها تابلوی
کوچکی بر
بالای دروازه
بسته،
بی سرو صدا
به رهگذران اعلام
میدارد که
کارگران لاک
آوت شده اند.
کارگران
کنار بشکههای
آتش حلقه زده
اند و جمعیتی
را که پیاده و
سواره خود را
به اینجا
رسانده اند
پذیرا میشوند.
زنی را
میبینم که با
دو پسر و یک
دختر جوانش کنار
آتش خود را
گرم میکند و
به ضرباهنگ
دسته موسیقی، با نوک
پنجه اش روی
زمین ضرب گرفته.
پنجاه و چند
ساله
مینماید...لحظه
هایی بعد میبینم
که در میان
بازوان زنی از
گروه ما
اشکهایش را
رها کرده.
شوهرش تا شب
عید در
کارخانه کار
میکرد و حالا
بیکار است ... به
همین سادگی!
نمیداند چه بر
سرشان خواهد
آمد با
سه تا تین ایجر
در خانه، قسط
خانه و
صورتحسابهای
که "لاک اوت"
سرشان نمی شود.
نگاهی به
بنر ما میاندازد
و امضای ما را
زیرش میخواند.
می گوید:"
باورم نمیشود
که شما خبر را
گرفته اید...به
این سرعت خبر
لاک اوت ما
پخش شده؟
خوشحالم که
شما برای
حمایت از ما
آمده اید...می
دانید راه
درازی در پیش
داریم
شوهرم می
گوید ماهها
طول خواهد
کشید..."
با دست یخ
زدهام اشکهایش
را پاک میکنم :
میدانم ... تنها
نیستید..باز هم
میاییم...باز
هم میآیند...
***
در راه
بازگشت ،
انترناسیونال
را میخوانیم و
جمیعت داخل
اتوبوس
با ما همراهی
میکنند.
تلفنها و
ایمیلها رد و
بدل میشوند، رابطهها
و دوستیهای
جدیدی باز می
شود. باردیگر
از پنجره اتوبوس به
سرزمین وسیعی
که زیر برفها
خفته نگاهی
میاندازیم.
صدایی در گوش
جان به ترنم
است: ما
بسیاریم... ما
بسیاریم..
بسیاریم ...
بسیار...
کمیته
حمایت از
مبارزات
کارگری ایران
- کانادا
ژانویه 2012