۱۶
آذر ۱۳۹۴ در
دانشگاه ها چه
گذشت؟
گزارشی
از ۱۶
آذر ۱۳۹۴ دانشگاه
تهران
امروز
دانشگاه
تهران بعد از
چندین سال
سکوت علیه
خصوصی سازی
دانشگاه به
فریاد در آمد.
قریب
به هزار
دانشجوی
دانشگاه
تهران مستفل از
برنامه های
نمایشی تشکل
های رسمی
همچون بسیج و
انجمن اسلامی
با حضور در
صحن دانشگاه و
راهپیمایی به
بیان
اعتراضات
وسیع خود در
باب کالایی
شدن و خصوصی
سازی دانشگاه
پرداختند.
دانشجویان
که با جمع
محدود چند ده
نفره حرکت خود
را آغاز کرده
بودند از
مقابل میدان
اصلی و کتابخانه
مرکزی
دانشگاه شروع
به راهپیمایی به
سمت دانشکده
ادبیات کردند.
با رسیدن
مقابل
دانشکده ادبیات
و ملحق شدن
دانشجویان
حاضر در صحن
دانشکده
ادبیات،
جمعیتی در
حدود سیصد نفر
مقابل این دانشکده
به سرود خوانی
و شعار دادن
پرداختند. معترضین
با سر دادن
شعارهایی
همچون"دانشگاه
پول گردان،
تضعیف
زحمتکشان"
،"آموزش رایگان
حق مسلم
ماست"،
"پردیس بین
الملل،
انحلال انحلال"،
"امکانات
برابر، حق
مسلم ماست"
،"آموزش
خصوصی، نمی
خواهیم"، "در
دانشگاه
بیگاری، بعد
از تحصیل
بیکاری" ،
"استاد
دانشگاه، دلال
پروژه" و...
وضعیت اسفبار
صنفی و شرایط
ناگوار
معیشتی خود را
بیان کردند.
حرکت دانشجویان
در ادامه از
دانشکده های
پزشکی و فنی
ادامه یافت.
در این حین
تعدادی زیادی
از ماموران حراست
و نیروهای
لباس شخصی راه
ورود به میدان
اصلی که محل
قرائت بیانیه
اعلام شده بود
را بستند. در
مقابل جمعیت
با سر دادن
شعار
"دانشگاه پادگان
نیست" و ایجاد
زنجیره به سمت
نیروهای
امنیتی حرکت
کردند و به آن
ها هشدار دادند
که راه را باز
کنند.
تهدیدهای
حراست و تلاش برای
گفت و گو با
دانشجویان
کوچک ترین
تاثیری در
اراده
معترضین
نداشت. نهایتا
بعد از چند اخطار
از طرف
دانشجویان
نیروهای
امنیتی از سر
راه کنار
رفتند و همه
دانشجویان در
میدان اصلی
کوی حلقه زده
و سرود یار
دبستانی را خواندند.
در نهایت
بیانیه
اعتراضی
دانشجویان دانشگاه
تهران و علوم
پزشکی تهران
قرائت شد که
با تشویق ها و
شعارهای
پیاپی جمعیت
همراه بود.
بعد از قرائت
بیانیه
دانشجویان با
اعلام اینکه
به هیچ وجه
نمیخواهند
پیاده نظام
اصلاحطلبان و
اصولگرایان
باشند و تنها
حقوق بنیادی
خود را می
خواهند پایان
تجمع را اعلام
کردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غضب
سانسور رویداد
های اصیل روز
دانشجو
محمد
آقازاده
رسانه
های رسمی -
فرقی نمی کند
درون مرزی و
برون مرزی -
رویداد های
اصیل روز
دانشجو را
مورد غضب
سانسور قرار
دادند ، آنها
سایه به سایه
مقامات حرکت
کردند و از
حرفهای آنها و
حاشیه یی که
بر انگیختند
خبر و گزارش
ساختند ، ولی
از اتفاقی که
در دانشگاه
تهران رخداد
داد هیچ نگفتند
، صدای خود
دانشجو را در
حصر قرار
دادند ، نسبت
به آن بی
تفاوت ماندند
، اشپربر می
گوید بی
تفاوتی
بالاتر خشونت
است ، این
رسانه ها چه مخالف
و چه موافق
حکومت با
فرزندان این
آب و خاک
خشونت
ورزیدند ، گوش
هایشان را در
برابر زخم ها
و دردهایشان
بستند تا
نشنوند ، چرا
که آنها از
بیکاری ، از
دهشت خصوصی
سازی ، از
بیگاری
پروژهای
تحمیلی بر
دانشجویان
گفتند، ضربه
واقعیت برهنه
خوشایند
رسانه ها نیست
، چه در این
سوی مرز باشند
و چه در آن
سویش. چه فرقی
می کند؟
این
شعارها در
دانشگاه
تهران سر داده
شد :«دانشگاه
خصوصی، نمیخوایم!
نمیخوایم!»،
«در دانشگاه
بیگاری، بعد
از تحصیل بیکاری»،
«سرویسمان شد
غارت، با کارتبانک
تجارت»،
«دانشگاه پولگردان،
تضعیف زحمتکشان»،
«منطق سرمایهداری،
استثمار،
بیکاری»،
«پردیس بینالملل،
انحلال!
انحلال!»،
«استاد
دانشگاه یا دلال
پروژه؟»
بعضی
ها می گویند در
این اجتماع
دویست و سیصد
نفر بیشتر
نبودند ، بعضی
ها از رقم
هزار نفر سخن
می گویند ،
اما چه فرقی
می کند؟ کمیت
چه ارزشی
دارد؟ مهم
رویکرد درست
است ،
شعارهایی که
قلب دردها ،
زخمها و رنجهای
ما را افشا می
کند حتی از تک
حنجره شنیده
شوند اهمیت
حیاتی دارد ،
درد حتی از یک
حنجره به سرعت
راه خود را
پیدا می کند ،
به همین دلیل
این شعارها و
بیانیه یی که
در پی این
تظاهر کاملا
دانشجویی ،
بدون آلودگی
به نزاع قدرت
صادر شد
اتفاقی نادر
است ، اتفاقی
که امید می
دهد صدای
واقعیت به
آرامی راه خود
را پیدا می
کند ، جدال
فقر با غارت ، جدال
حق با ناحق ،
جدال عدالت با
تبعیض ، جدال داشتن
و نداشتن ،
کسانی را
برایتان تگ می
کنم تا اگر
تمایل داشتید
خبر در حصر
مانده را بخوانید.
-
من بسیاری
رسانه ها را
از خبر باخبر
کردم ولی ترجیح
آنها حذف این
خبر بود ،
چرایش را در
شعارها این
جمع بیابید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برو
بیاهای
دانشگاهی این
روزها
محمد
بلوچ زهی
صبح
امروز به
همراه برخی از
فعالان عرصه
کنش و علم و
دانش به
مناسبت روز
دانشجو در جمع
دانشجویان و
اساتید
دانشگاه پیام
نور نیک شهر
حاضر شدیم تا
ضمن تبریک این
روز به
جویندگان
دانش و
پویندگان
مکتب بینش و پژوهش
بررسی
بنماییم نقش و
جایگاه
دانشجو و دانشگاه
را در روند
توسعه همه
جانبه این
سامان.
باید
اذعان نمود که
دانشجویان و
دانشگاهیان همواره
مولد توسعه
بوده اند و
جامعه ایرانی
توسعه خویش را
مرهون و مدیون
تلاش های علمی
،عملی و نظری
دانشگاهیان و
دانشجویان می
داند.
همگان
به یاد دارند
در روزگاری نه
چندان دور و
در یک دهه
گذشته میل به
حضور بانوان
از سوی جامعه
بلوچ در
دانشگاه
بسیار پائین
بوده و سهم دختران
و بانوان این
خطه از آموزش
بویژه آموزش
عالی بسیار
ناچیزی بود و
اندک.
اما
اکنون خرسند
زآنیم که نیمی
از دانشجویان دانشگاههای
نیک شهر را
بانوان تشکیل
می دهند و
خوشبختانه یک
جهش علمی قابل
توجهی در بین
بانوان بلوچ
شکل گرفته
است.
بدون
شک هر گاه کسب
علم و دانش و
آموزش از بنیان
خانواده یعنی
بانوان و
مادران حال و
آینده شکل
بگیرد راه رسیدن
به آگاهی بخشی
و خردگرایی و
دانایی هموارتر
خواهد شد.
آنگاه
خردورزی
تعطیل خواهد
شد که یا میل
به حضور در
مراکز عالی
علمی و آموزشی
پائین باشد یا
اینکه انفعال
در بین
دانشگاهیان و
دانشجویان
رخنه بنماید؛
دانشگاه کانون
علم و دانش و
مهد آگاهی
بخشی و مرکز
تولید گفتمان
و خردورزی است
اگر
دانشگاهیان و
دانشجویان
پویا باشند
مسلما" این
پویایی موجب نشاط
سیاسی،اجتماعی
و فرهنگی
جامعه نیز
خواهد شد.
امروز
اگر
دانشگاهها در
سالروز
رویداد 16 آذر ماه
با ترافیک
سخنرانان و
گروههای دانشجویی
مواجه هستند
نشان از توجه
دولت تدبیر و امید
نسبت به
دانشجویان و
دانشگاهیان
دارد و همچنین
اهمیت به
خردورزی و
آگاهی بخشی و
دانایی محوری.
هر
زمان روحیه
مطالبه گری و
مطالعه نگری
دانشجویان
بالا باشد
دانشگاه می
تواند مولد
خرد گرایی،
اندیشه ورزی و
آگاهی بخشی
باشد.
تاریخ
اثبات نموده
که هرگز نمی
توان با کم
توجهی و بی
مهری به
دانشجویان و
دانشگاهیان ؛
خردورزی را به
کما برد و
درهای اندیشه
گرایی و گفتمان
محوری را قفل
زد و بست.
باری؛
در پایان ضمن
تقدیر از
ریاست جوان و
اهل گفتمان
دانشگاه پیام
نور جناب محمد
کریم رئیسی
بابت دعوت
بنده به این
حضور و اینکه
امسال نیز
پیشتاز بودند
در برگزاری
این مناسبت
تاریخی و مهم؛
مراتب سپاس
خویش را نیز
از اساتید دانشگاه
و همراهانم در
این جمع
فرهیخته
بویژه رحیم
رئیسی
ارزشمند، علی
اکبر
رئیسی،سرکار خانم
جمیله ملازهی
و مشاور بنده
سرکار خانم حبیبه
رئیسی و
دانشجویان
این دانشگاه
اعلام می
دارم.
دسامبر
7
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تصویری
دیگر از
دانشگاه
تهران در روز
۱۶ آذر – گزارش
از درون
همراه
با بیانیه
دانشجویان
دانشگاه تهران
و علوم پزشکی
تهران
ح. ز
(دانشگاه
تهران)
در روز
۱۶ آذرماه
۱۳۹۴ به
مناسبت روز
دانشجو، مقامات
دولتی و بعضی
چهرههای
اصلاح طلب در
تعدادی از
دانشگاههای
ایران به
سخنرانی
پرداختند.
تمامی این برنامهها
در محیطهای
سربسته مانند
آمفیتئاترها
برگزار شد اما
در برنامهای
دانشجویی در
دانشگاه
تهران، جمعی
هزار نفری از
دانشجویان
تصمیم گرفتند
در خیابانهای
دانشگاه
تهران دست به
راهپیمایی
بزنند. با
وجود تلاش
نیروهای
انتظامات
دانشگاه برای ممانعت
از حرکت
دانشجویان،
معترضین بعد
از دادن سه
ثانیه فرصت به
این نیروها،
از میان آنان
گذشتند و به
راه خود ادامه
دادند.
همچون
دیگر
اعتراضات
دانشجویی در
کوی دانشگاه
تهران که
اخبار آن در
روی سایت
زمانه منتشر
گردیده، در
روز دانشجو
نیز این جمع
هزار نفره
دانشجویی که
تن به قرار
گرفتن در محیط
بسته و نشستن
پای صحبت
مقامات دولتی
ندادند، یک
صدا علیه
خصوصی سازی
دانشگاه و
خصوصی سازی
آموزش عالی
فریاد کشیدند.
دانشجویان
علیه خصوصی
سازی آموزش
دانشگاه
تهران بعد از
چندین سال
سکوت علیه خصوصی
سازی دانشگاه
به فریاد در
آمد. قریب به
هزار دانشجوی
دانشگاه
تهران مستقل
از برنامههای
نمایشی تشکلهای
رسمی همچون بسیج
و انجمن
اسلامی با
حضور در صحن
دانشگاه و راهپیمایی
به بیان
اعتراضات
وسیع خود در
باب کالایی
شدن و خصوصی
سازی دانشگاه
پرداختند.
دانشجویان
که با جمع
محدود چند ده
نفره حرکت خود
را آغاز کرده
بودند از
مقابل میدان
اصلی و کتابخانه
مرکزی
دانشگاه شروع
به راهپیمایی
به سمت
دانشکده
ادبیات کردند.
با رسیدن مقابل
دانشکده
ادبیات و ملحق
شدن
دانشجویان
حاضر در صحن
دانشکده
ادبیات،
جمعیتی در
حدود سیصد نفر
مقابل این
دانشکده به
سرود خوانی و
شعار دادن
پرداختند.
معترضین با سر
دادن
شعارهایی
همچون”دانشگاه
پول گردان،
تضعیف
زحمتکشان”،
“آموزش رایگان
حق مسلم ماست”،
“پردیس بین
الملل،
انحلال
انحلال”،
“امکانات
برابر، حق
مسلم ماست”،
“آموزش خصوصی،
نمیخواهیم”،
“در دانشگاه
بیگاری، بعد
از تحصیل بیکاری”،
“استاد
دانشگاه،
دلال پروژه” و. . .
وضعیت اسفبار
صنفی و شرایط
ناگوار
معیشتی خود را
بیان کردند.
حرکت
دانشجویان که
در ادامه از
دانشکدههای
پزشکی و فنی
ادامه یافت با
افزایش جمعیت
به بیش از
هزار نفر
همراه بود. در
این حین
تعدادی زیادی
از ماموران
حراست و
نیروهای لباس
شخصی راه ورود
به میدان اصلی
که محل قرائت
بیانیه اعلام
شده بود را
بستند. در
مقابل جمعیت
با سر دادن
شعار “دانشگاه
پادگان نیست”
و ایجاد
زنجیره به سمت
نیروهای امنیتی
حرکت کردند و
به آنها
هشدار دادند
که راه را باز
کنند.
تهدیدهای
حراست و تلاش
برای گفت و گو
با دانشجویان
کوچکترین
تاثیری در
اراده
معترضین
نداشت. نهایتا
بعد از چند
اخطار از طرف
دانشجویان
نیروهای امنیتی
از سر راه
کنار رفتند و
همه
دانشجویان در
میدان اصلی
دانشگاه حلقه
زده و سرود
یار دبستانی را
خواندند. در
نهایت بیانیه
اعتراضی
دانشجویان
دانشگاه
تهران و علوم
پزشکی تهران
قرائت شد که
با تشویقها و
شعارهای
پیاپی جمعیت
همراه بود.
بعد از قرائت
بیانیه
دانشجویان با
اعلام اینکه
به هیچ وجه
نمیخواهند
پیاده نظام
اصلاحطلبان و
اصولگرایان
باشند و تنها
حقوق بنیادی
خود را میخواهند
پایان تجمع را
اعلام کردند.
ــــــــــــــــــــــــــــ
متن
کامل این
بیانیه که به
نام
دانشجویان
دانشگاه
تهران و علوم
پزشکی تهران
منتشر شده است،
به شرح زیر
است:
بیانیه
اعتراضی
دانشجویان
دانشگاه
تهران و علوم
پزشکی تهران
دانشجو
هستیم؛
نه از
اعضای تشکلهای
وابسته به
گروههای
سیاسی خارج از
دانشگاه، نه
از انجمناسلامی
و نه از بسیج،
تشکلهایی
که به جای
خواستهای
ما، منافع و
مطالبات
اربابان خود
را دنبال میکنند؛
و نه از
نورچشمیهای
مسئولان و
مدیرانی
هستیم که
دانشگاه را با
بازار خریدوفروش
دانشجو
اشتباه گرفتهاند.
ورود
نهادهای
نظامی، سیاسی
و امنیتی به
درون دانشگاهها
و ایجاد
مؤسسات و
دانشکدههای
موازی در
ساختار
دانشگاه
استقلال این
نهاد را خدشهدار
میکند؛ این
موسسات و
دانشکدهها
در بسیاری از
دانشگاههای
کشور نفوذ
پیدا کردهاند
که نمونه بارز
آن در دانشگاه
تهران؛
دانشکدههای
علوم و فنون
نوین،
کارآفرینی و
مطالعات جهان
هستند. سکوت و
دادن باجهای
کلان از طرف
مدیران
دانشگاه که در
واقع همدست و
جاده صاف کن
این گروهها
هستند به این
روند شتاب
بیشتری داده
است و نتیجه
آن جز تبدیل
دانشگاه به
بازوی این
نهادها و گروههای
سیاسی و نظامی
نخواهد بود.
آنچه
ما را واداشت
که صریح و بیپرده،
مردم و افکار
عمومی را خطاب
قرار دهیم، دردها
و مصائبی است
که بی امان بر
سر ما آوار کردهاند
و هر بار در
جواب حق طلبی
ما، یا تهدید
کردهاند یا
وعده دادهاند.
اکنون این خلف
وعدهها و
تهدیدها ما را
به ستوه آورده
است. ا ین چنین
است که به نزد
شما به
دادخواهی
آمده ایم.
به
واقع؛
پیامدها و
مراتب این
وضعیت وخیمتر
از آن است که
صاحب نظران
تصور میکنند.
ما از درون
دانشگاهی با
شما سخن میگوییم
که اکنون
تبدیل به یک
بنگاه تجاری
شده است. تمام
امکانات
دانشگاه که میبایست
بهصورت
برابر در
اختیار همگان
باشد، به
بهانههایی
همچون افزایش
کارایی و کاهش
هزینهها،
مشمول خصوصیسازی
افسارگسیخته
و کالایی شدن
شده است.
در
حالی که این
کار جز فشار
مضاعف
اقتصادی و سلب
امکانات از
دانشجو تا
کنون پیامد
دیگری نداشته
است. ما همچون
کارگران که
بیرون از
دانشگاه از
بنیادیترین
حقوق خود یعنی
بهداشت،
آموزش و مسکن
همگانی محروم
شده اند، در
درون دانشگاه
از ستم مضاعفی
رنج میبریم.
هرگز تاب نمیآوریم
که امروز از
محل مالیات
مردم، کیف پول
الکترونیک
بانک فخیمه
تجارت شارژ
شود و فردا از
جیب ما دانشجویان.
ما
هشدار میدهیم
انحلال و
سرکوب
نهادهای
مستقل
دانشجویی
همچون شورای
صنفی مرکزی که
تلاشها برای
احیای آن تا
امروز به بن
بست رسیده است،
نتایج
نامطلوبی
دارد. رشد
تشکلهای
قدرت ساخته که
هیچ ارتباطی
با بدنه دانشجویی
و مشکلات آنها
ندارند یکی از
آن نتایج نامطلوب
است. دخیل
نبودن
دانشجویان در
روند برنامه
ریزیهای
کلان دانشگاه
و عدم نظارت
آنان بر طرحهایی
که سرنوشت
آنان را تحت
تاثیر قرار میدهد،
پیامد دردناک
این رفتار
دانشجو ستیز
است. ما
خواهان آن
هستیم که شکل
گیری و تصویب
آیین نامهی
تشکلهای
دانشجویی
باید با حضور
و همفکری
مستقیم دانشجویان
باشد نه اینکه
این آیین نامهها
در اتاقهای
دربسته و بدون
مشورت
دانشجویان
نوشته و تصویب
شوند.
ما
هشدار میدهیم
واگذاری
امکانات و
اموال
دانشگاه نظیر تأسیسات،
اینترنت،
فضای سبز،
سالنهای
ورزشی و سرویسهای
ایاب و ذهاب
به
پیمانکاران
معلوم الحال در
راستای
کالایی کردن
آموزش است و
دست اندرکاران
این خیانت
بزرگ که
عناوین مسئول
و مدیر را
دارند با نوع
مدیریت شان
دسترسی به
حداقلهای
زندگی را برای
ما محدود میکنند.
ما
هشدار میدهیم
راه اندازی و
گسترش پردیسهای
بین الملل که
در حال تسخیر
فضای آموزش
عالی کشور و
دانشگاههای
دولتی است،
نتیجهای جز
تبدیل
دانشگاه به
بازار آزاد
خرید و فروش
مدارک
دانشگاهی
ندارد. این
روند باعث
افزایش مدرک
دارهای بی
تخصص میشود
که اکثر آنها
از طبقات
بالای جامعه و
احتمالاً آقازادههای
آینده کشور
هستند.
ما
هشدار میدهیم
این صحنه
آرایی خطرناک
و روابط
غیرشفاف بین
مدیران باعث
تضییع حقوق
مردم و تاراج
بیت المال میشود.
نمود این
روابط را میتوان
در تخلفات
مالی گستردهای
دید که یکی از
موارد آن
هزینههای
خلاف قانون و
آیین نامه
صندوق رفاه
است که از
دانشجویان
دریافت شده
است. مورد
دیگر آن زمین
خواریهای
بزرگ از کوی
دانشگاه به
نفع پردیس
دانشکدههای
فنی است. این
روند نتیجهای
جز نابودی و
تصرف هست و
نیست دانشگاه
و خوابگاه و
ایجاد جو بی
اعتمادی وسیع
علیه مدیران و
مسئولان
دانشگاه
ندارد.
ما هشدار
میدهیم بومی
گزینی در
دانشگاهها و
مؤسسات آموزش
عالی که با
توجیهات و
دلایل
غیرکارشناسی
مسئولین
وزارت علوم در
حال انجام است
پیامدهای
ناگواری دارد.
این دلایل که
نه، این بهانهها
همچون افت
تحصیلی
دانشجویان
خوابگاهی و جلوگیری
از مهاجرتهای
درون کشوری در
واقع چیزی
نیست جز شانه
خالی کردن
دولت از انجام
مسئولیتهای
اجتماعی خود و
باعث ایجاد
شکاف عمیق بین
شهرستانها و
مرکز میشود.
ما
هشدار میدهیم
امنیتی کردن
فضای دانشگاه
و برخوردهای شدید
با فعالان
دانشجویی
باعث ایجاد
سرخوردگی و
ناامیدی در
بین
دانشجویان و
خانوادههای
آنان میشود.
این سرخوردگی
و ناامیدی و
تضعیف
نهادهای دانشجویی
توسط کمیته
انضباطی منجر
به حذف شدن
صدای دانشجو
خواهد شد. آیا
کمیته
انضباطی در
کنار احضار و
تهدید
دانشجویان و
خانوده هایشان
نسبت به
برخوردهای
فیزیکی یکی از
اساتید دانشکده
ادبیات و
معاونت اداری
مالی کوی
دانشگاه با
دانشجویان،
عکس العملی
داشته است؟
ما
هشدار میدهیم
تبعیض مضاعف
بر زنان و
دختران
دانشگاه باعث
سرخوردگی و
ایجاد شکاف
جنسیتی میشود.
این تبعیض
شامل محدود
کردن بی منطق
ساعتهای رفت
و آمد،
فشارهای
مضاعف حراست و
کمیته انضباطی،
محدودیتهای
اجتماعی و
کنترل شدید
آزادیهای
فردی و حتی
موارد بدیهی
مثل، امکانات
رفاهی ضعیف تر
نسبت به
دانشجویان
پسر میشود.
دختران
خوابگاهی از
امکاناتی
همچون اینترنت،
آب گرم، فضای
بدون محدودیت
برای استراحت
و دهها مورد
ریز و درشت
دیگر محروم
هستند.
ما
هشدار میدهیم
محدود کردن
فعالیتهای
فرهنگی و
کارشکنی پی در
پی در فعالیت
این کانونها
نتیجهای جز
زدن آخرین تیر
بر جسم نحیف
فرهنگ و هنر ندارد.
عدم ایجاد
امکانات
مناسب برای
امور فرهنگی و
هنری و حتی
استفاده
نکردن از
امکانات موجود
و بهانه تراشیهای
متعدد در دادن
مجوز برای برنامههای
فرهنگی، از
دردهای
بیشمار این
بخش از زندگی
دانشجویان
است.
ما
هشدار میدهیم
وضعیت
اسفباری که
دانشجویان
معلول و نابینا
در آن به سر میبرند
باعث انزوای
هرچه بیشتر
این عزیزان
خواهد شد.
تخصیص کمترین
امکانات
آموزشی و
رفاهی و عدم
حمایت و
دستگیری از
طرف مسئولین،
نتیجهای جز
محرومیت
مضاعف و آسیب
پذیری تحصیلی
و اجتماعی
بیشتر این قشر
نخواهد داشت.
ما
هشدار میدهیم
محدودیتهایی
که بر
دانشجویان
متأهل تحمیل
میشود،
پیامدهای
اجتماعی
ناگواری دارد.
امکانات
اسفبار
خوابگاهی،
کاهش ظرفیت
خوابگاههای
متاهلی، اخذ
هزینههای
گزاف برای
تعمیرات
خوابگاه از
دانشجویان و
انواع و اقسام
تبعیضها که
بر این
دانشجویان
روا داشته میشود،
نتیجهای جز
تزلزل روابط
خانوادگی و
افزایش نرخ
طلاق در بین
دانشجویان
نخواهد داشت.
این
رویه خلاف
شعارهای
همیشگی
مسئولان در مورد
تشویق به
ازدواج و
تشکیل خانواده
است و
متاسفانه خود
مانعی در
برابر آن
می-باشد.
ما
دانشجویان
دانشگاه
تهران و علوم
پزشکی تهران؛
خواهان
پاسخگویی
صریح شخص رئیس
دانشگاه،
وزیر علوم،
تحقیقات و
فناوری، وزیر
بهداشت،
درمان و آموزش
پزشکی و وزیر
آموزش و پرورش
در مورد مسائل
فوق هستیم و
تا حل کامل
تمامی مسائل
دست از
مطالبات به
حقمان نخواهیم
کشید.
“دانشگاه
ملک شخصی کسی
نیست و باید
برای همگان
باقی بماند.”
دانشجویان
دانشگاه
تهران و علوم
پزشکی تهران
شانزدهم
آذر سال نود و
چهار
برگرفته
از:«سایت
زمانه»
۱۷ آذر
۱۳۹۴
http://www.radiozamaneh.com/250217
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ