از مبارزات مردم آذربایجان برای نجات دریاچه اورمیه فعالانه دفاع کنیم!

یوسف لنگرودی

1- براثر سیاست های مخرب وچپاول گرایانه رژیم اسلامی، دریاچه ارومیه درشرف نابودی است. اکنون کاملا روشن شده که اگر برای نجات این دریاچه، که به لحاظ مساحت، دومین دریاچه شور جهان است، اقدامی صورت نگیرد، عواقب بسیار ناگوارزیست محیطی به بارخواهد آمد وبا به حرکت در آمدن چندین میلیارد تن نمک، کشاورزی و زمین های حاصل خیزدر برخی از نواحی کشور و نیز بخشی از مناطق همجوار در کشورهای همسایه نظیر ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق در معرض خطر جدی قرارخواهد گرفت.  زندگی و معیشت دستکم میلیون ها نفر، مستقیم ویا غیر مستقیم، آسیب خواهددید.

ازبین رفتن بخش زیادی از جنگل ها و پارک های طبیعی، آلودگی شدید منابع آب، دریاها و رودخانه ها و آلودگی شدید هوا مخصوصا در تهران و شهرهای بزرگ وگسترش بیابان و محدود شدن منابع آشامیدنی آب و به خطر افتادن حیات وحش ازجمله مسایل حادی است که کشور با آن روبروست.

2- این فجایع را تنها با سود جویی نظام سرمایه داری و کارکرد های آن نمی توان توضیح داد. رژیم قرون وسطایی وغیر متعارف جمهوری اسلامی که از بطن یک انقلاب بزرگ مردمی سر بر آورده، مسئول درجه اول واصلی همه این فجایع است. این حکومت نه تنها مهمترین عامل بسیاری از مصیبت ها در کشور است، بلکه با طبیعت و محیط زیست نیز سر دشمنی دارد. مبارزه مردم ایران برای نجات محیط زیست، زمینه آن را دارد که به یکی از عرصه های بسیار مهم مبارزات مدنی سراسری در مقابل حکومت تبدیل شود. جنبشی که اکنون نشانه های آن در نقاط مختلف کشور دیده می شود و در آذربایجان شعله ورگردیده است.

3-هوشیاری و مبارزات روبه گسترش مردم آذربایجان برای نجات دریاچه ارومیه، تا همین جا هم، در تاریخ مبارزات زیست محیطی بی سابقه و بی همتاست. مبارزاتی که با همدلی مردم سایر مناطق ایران روبرو شده است. این حرکت شجاعانه مردم آذربایجان بی تردید برای همه کسانی که برای محیط زیست سالم مبارزه می کنند الهام بخش خواهد بود .

4- مبارزات اخیر مردم آذربایجان کاملا مسالمت آمیز و مدنی بوده و جمهوری اسلامی مطابق معمول، با به میدان آوردن نیروهای سرکوبگر و اراذل و اوباش، و با بازداشت و ضرب و شتم مردم، به آن جنبه سیاسی نیز داده است و این، یک بار دیگراین حقیقت انکار ناپذیر را ثابت می کند که حکومت اسلامی چنان ارتجاعی و بی ظرفیت است که با رفتار سرکوب گرانه اش، هراعتراض مدنی را به سرعت به حرکتی سیاسی تبدیل می کند.

5- مبارزه مردم آذربایجان برای نجات دریاچه ارومیه نه تنها از حرکت بازنایستاده بلکه دارد هر چه بیشترتوده ای می شود. مسئله ای که موجب وحشت جمهوری اسلامی شده است. حکومت که هنوزاز عوارض جنبش ضد استبدادی سال 88 رهایی نیافته و زخمی است، از آن بیم دارد که با یک تهدید و معضل بزرگ روبرو شود تا جایی که  حتی برخی از مقامات، لحن اولیه و شدید خود را در برخورد با این ماجرا تعدیل کرده اند. طرح اخیر دولت برای اختصاص بودجه ای نهصد میلیارد تومانی برای نجات دریاچه ارومیه، ضمن آنکه یک عقب نشینی آشکاردر برابر مردم آذربایجان و اقدامی است دیرهنگام، در عین حال اثر بخش بودن آن مشخص نیست ویا اصلا معلوم نیست که مصیبت های دیگری به بار نیاورد.

5- با آن که مبارزه مردم آذربایجان مخصوصا در آغاز این حرکت، ابتدا اساسا حول مبارزات زیست محیطی شکل گرفته و حالا نیزاین ویژگی از وزن بالایی برخوردار است اما براثر واکنش سرکوبگرانه رژیم به سرعت سیاسی گردیده وبا بدون تردید با مطالبات ملی مردم آذربایجان در می آمیزد.همه می دانند که در سابقه تاریخی مردم آذربایجان رهایی از ستم ملی پراهمیت بوده و مبارزانی چون ستارخان وپیشه وری بر آن تاکید داشته و مردم آذربایجان تجربه حکومت ملی خودمختار آذربایجان را در حافظه تاریخی خود ثبت کرده اند.

6- رژیم اسلامی که به بیماری علاج ناپذیر اتهام زنی به مخالفانش روبروست، این بار نیزمبارزان  آذری را " آشوبگر" و" قوم گرا" می نامد اما حقیقت این است که ماجرای دریاچه ارومیه، خواسته های سیاسی  و ملی کاملا" برحق را که در دوره حاکمیت نکبت بار رژیم اسلامی به طور سیستماتیک سرکوب شده است نظیر آموزش زبان مادری و نظام  فدرالی که در آن مناطق گوناگون کشور بتوانند اداره امور خود را به دست گیرند، نیز وارد صحنه خواهد کرد.

7- درهر جنبشی، نیروهای ارتجاعی دست به کار شده و سعی می کنند با عوامفریبی و ایجاد دشمنی میان مردم ملل مختلف، اهداف ضد مردمی خود را پیش ببرند. مبارزات مردم آذربایجان نیزاز این امر مستثنا نیست. شوونیسم فارس و پان ترکیسم، اکنون تلاش دارند وارد میدان شده و اوضاع را متشنج کنند. اولی با بسیج احساسات ملت غالب، سعی می کند زمینه های سرکوب جنبش را فراهم آورد و دومی با مطرح کردن شعارهای گمراه کننده ناسیونالیستی می خواهد مبارزه مردم را از مسیر خود خارج کرده و زحمتکشان دو طرف را در مقابل یکدیگر قرار دهد.  هم اکنون ساز نفرت مردم فارس ازرژیم داردکوک می شود و هم زمان حفظ تمامیت ارضی کشوربه هر قیمتی و نادیده گرفتن حق ملل در تعیین سرنوشت شان، از سوی عظمت طلبان ایرانی، دوباره به موضوع روز تبدیل می گردد.

8- مردم آذربایجان و سایر نقاط ایران تاکنون نشان داده اند که هوشیارند وچنین نقشه های شومی در میان شان جایی ندارد. اکثریت عظیم  ایرانیان و از جمله مردم فارس از رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی بیزارند و آذربایجانی ها نیزبر حق خود دردست یابی به خواسته هایشان و از جمله نجات دریاچه ارومیه تاکید دارند.

9-  وظیفه نیروهای سوسیالیست است تا فعالانه وارد عمل شده وضمن دفاع همه جانبه ازمبارزات نجات دریاچه ارومیه و تاکید قاطع بر حقوق ملی ملل تحت ستم و ازجمله حقوق ملی خلق آذربایجان، براتحاد داوطلبانه میان ملل ایران حمایت کرده و توضیح دهند که آینده و سعادت ملل ایران تنها با برپایی ایرانی عمیقا دمکراتیک ووفادار به حقوق همه اقوام و ملل امکان پذیراست. تنها با پافشاری بر این حقایق است که می توان شوونیسم ویرانگر را در هر دو سوی ماجرا بر سرجای شان نشاند.

پنج شنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۰  برابر با ۰۸ سپتامبر ۲۰۱۱