کره
زمین ، امانتی
نزد ما برای
نسل بعد
سوسیالیست
ها و تلاش
برای بهتر
کردن وضعیت محیط
زیست
صادق افروز
مردم
بدرستی از
افزایش
آلودگی ها و
تولید بیش از
انداره
گازهای
گلخانه ای
توسط کمپانی
های بزرگ
اظهار نگرانی
می کنند . چرا
دولت های بزرگ
سرمایه داری
علیرغم آگاهی
از خطراتی که
این وضعیت
ایجاد کرده از
ارائه راه حلی
برای کاهش این
آلودگی ها عاجزند
؟ چرا
گردهمایی
هایی که توسط
این دولت ها در
سال های اخیر
برای رسیدن به
یک راه حل
موثر برگزار
می شود یکی پس
از دیگری به
شکست منجر می
شوند ؟
کنفرانس ها و
گردهمایی های
سران کشور
های
سرمایه داری
که در حقیقیت
کمپانی های
بزرگ چند
ملیتی را
نمایندگی می
کنند در سه
دوره گذشته در
بالی و پزنان
و کپنهاگ به هیچ
نتیجه
رضایتبخشی -که حاکی
از حرکت در
جهت حل موضوع
آلوده شدن
محیط زیست
باشد – نرسیده
است .اوباما
رئیس جمهور
کشوری که
بیشتری مقدار
گازهای
گلخانه ای را
تولید می کند
، بر
خلاف تمامی
وعده های پیش
از انتخاباتی
در جهت حرکت
در رفع آلودگی
های زیست
محیطی
، هنوز
پروتکل کیوتو
را امضا نکرده
است . این پروتکل
که در سال ۱۹۹۷
پیشنهاد شد ،
بر آن بود که
تا سال ۲۰۱۲ میزان
تولید گازهای
گلخانه ای به ۵۲ % کمتر
از میزانی
برسد که در
سال ۱۹۹۰
تولید شد .
مردمی
که در شهر های
مختلف بر علیه
بر گزار کنندگان
و شرکت
کنندگان
کنفرانس
کپنهاگ در دسامبر
2009 تظاهرات
کردند حق
داشتند تا در
مورد قرار
گرفتن آینده
سیاره ما در
دست کسانی که
دغدغه اصلی
شان سود بیشتر
است نگران
باشند .آنان
حق داشتند تا
لیاقت و
صلاحیت برگزار
کنندگان چنین
کنفرانس هایی
را زیر سوال ببرند .
اگرچه
کره خاکی ما
در طول دوران
زندگی اش دچار
تغییرات و
تحولات آب
هوایی بسیاری
شده است ، ولی
آنچه ما پس از
انقلاب صنعتی
به این سو شاهدش
بوده ایم ،
باور نکردنی
است . گاز
کربنیک ،متان
، اکسید
نیتروژن و
سولفور هایدرو
فلوراید به
این دلیل گاز
گلخانه ای نامیده
می شوند که
همچون گلخانه
حرارت را
محبوس می کند
.ای گاز ها از
گریختن حرارت
جلوگیری می کند
و موجب گرم
شدن زمین می
شود . میزان
تولید گاز کربنیک
پس از انقلاب
صنعتی ۳۰
در صد
اضافه شده است
. در حال حاضر
آیالات متحده
آمریکا با
داشتن تنها ۴ در صد
جمعیت
جهان بیش از ۲۵ درصد
از کل گاز
کربنیک دنیا
را تولید می
کند .بعد از
امریکا ، چین
، روسیه ،
ژاپن و هند به
ترتیب با ۱۷ ، ۶ ، ۵ و ۴ در صد
قرار دارند
.منبع اصلی
تولید گاز
کربنیک سوخت
ذغال سنگ در
نیروگاه های
تولید برق و
وسائل نقلیه
است .چنین
تغییرات آب و
هوایی یکی از بزرگترین
فاجعه ها و
خطرات برای
زندگی بشر روی
کره زمین است .
ما در حال
حاضر شاهد آن
هستیم که
قطعات عظیم یخ
در مناطق قطبی
در حال ذوب
شدن هستند .
این روند ،
بالا آمدن سطح
آب دریا ها و
غیر ممکن کردن
زندگی در
مناطق ساحلی
را موجب خواهد
شد .
تغییرات
آب و هوایی و
زیر آب رفتن
بخشی از مناطق
کشاورزی ،
سرمایه داری
را تشویق
خواهد کرد تا
برای ایجاد
زمین های
کشاورزی ،
مناطق بیشتری
از جنگل های
استوایی را با
سوزاندن از
بین ببرد
.سوزاندن
درختان نه
تنها موجب
تولید گاز
کربنیک بیشتر
می شود ، بلکه
درختان
بسیاری را که
این گاز را
جذب می کنند
نیز از بین می
برد .
همه
این فجایع
زیست محیطی در
دوران ما در
حال بوقوع
پیوستن است
.ولی این
فجایع غیر
قابل اجتناب
نبودند . اگر
به جای سرمایه
داری ، یک
سیستم انسانی
در جهان حاکم
بود ، می
توانستیم از این
فجایع
جلوگیری کنیم
. سیستم
سرمایه داری
که انگیزه و
محرکه اصلی اش
سود است در
مقابل تخریب
طبیعت بی
اعتناست .
این
سیستم بر اساس
سوخت های
کربنی توسعه و
رشد یافته است
.علائمی نشان
از آن دارد که
ما به نقطه
اوج استفاده
از نفت رسیده
ایم .سرمایه
داری در سه
قرن حاکمیت
خود این
گنجینه
ارزشمند را تا
حدود زیادی از
بین برده است .
آنها در جریان
سوء استفاده از
این منبع
ارزشمند، کره
زمین را به
شدت آلوده
کرده اند . در
آوریل ۲۰۱۰ در یکی از
مراکز
استخراج نفت
در خلیج مکزیک
انفجاری روی
داد . ورود
روزانه نزدیک
به ۸۰
هزار بشکه نفت
به آبهای این
خلیج فاجعه ای
در ابعاد غیر
قابل برآورد
برای محیط
زیست در این منطقه
بود . حجم
عظیمی از نفت
به طول ۱۶ کیلومتر
، عرض ۵
کیلومتر وعمق ۲۷۰ متر
روی آب
تهدیدی
بسیار جدی
برای تمامی
موجودات
زنده
در سواحل
لوئیزیانای
آمریکا ایجاد
کرد . پژوهش
های
دانشمندان
در مورد علل
انفجار چاه
نفت نشان داد
که کمپانی
انگلیسی "بی
پی "که سومین
کمپانی بزرگ نفتی
جهان محسوب می
شود مسئول
اصلی بروز این
حادثه بوده
است . این
کمپانی به
منظور صرفه
جوئی ۲۰ میلیون
دلاری بسیاری
از طرح های
ایمنی را که توسط
مهندسین برای
جلوگیری از
بروز چنین حوادثی
طراحی شده
بود
،از پروژه
حذف کرده بود
.سیاست
نئولیبرالی
که توسط دولت
اوباما دنبال
می شود ،
آنچنان دست
کمپانی های
بزرگی چون بی
پی را باز می
گذارد که به
خاطر کسب سود
بیشتر چنین حوادث
زیست محیطی را
بوجود می
آورند .
اگر
مردم زحمتکش
این امکان را
داشتند تا از
طریق
نمایندگان بر
گزیده خود
اقتصاد برنامه
ریزی شده ای
را پیش ببرند
، چنین فجایع
زیست محیطی در
این ابعاد
گسترده ،
هیچگاه بوقوع
نمی پیوست
.تغییرات آب و
هوایی ناشی از
طبیعت حریص انسان
ها نیست
. رشد و
پیشرفت
تکنولوژیک به
خودی خود
پدیده بدی
نیست . مشکل
رشد در شیوه بدون
برنامه ی سرمایه
داری است که
طرح هایش را
بر اساس
حسابگرایی
های
خودپسندانه به
پیش می برد
.مشکل
،نظام
سرمایه داری است
. مشکل دولت
هایی در دنیا
هستند که
مدافع منافع
کمپانی هایی
هستند که
بیشترین
میزان آلودگی
را تولید می
کنند .بشریت
برای پایان
دادن به فاجعه
زیست محیطی
چاره ای ندارد
جز آنکه
اقتصاد با برنامه
سوسیالیستی
را جانشین
سیستم سرمایه داری
کند .شکست های
پی در پی
کنفرانس ها و
گردهمایی های
دولت های
سرمایه داری ،
به وضوح نشان
داد آندسته از
فعالین محیط
زیست که سعی می
کنند در
چهارچوب نظام
سرمایه داری
راه حلی ارائه
بدهند ، در
واقع آب در
هاون می کوبند
.سرمایه داری
را نمی توان
سبز کرد
.فعالین
رادیکال محیط
زیست برای
پیشبرد
اقدامات خود و رهایی
از باتلاق
آلودگی های
زیست محیطی
چاره ای جز
پیوستن به
جنبش کارگری و
سوسیالیستی
ندارند .
اینجا
سخن داهیانه
مارکس بیش از
همیشه جلوه می
کند .مارکس در
رابطه با حفظ
محیط زیست و
تحویل سالم آن
به نسل بعدی
گفت :
هنگامی
که در مرحله
عالی تر
اقتصادی به
گذشته نگاه می
کنیم
مالکیت
خصوصی توسط
افراد خصوصی ،
همان قدر بی معنی
جلوه
می کند
که مالکیت یک
انسان توسط
انسان دیگر . حتی
تمام جامعه
تمامی
یک ملت ، یا
تمامی جوامع
موجود در حال
حاضر ، مالک
سیاره
ما
نیستند .آنها
تنها بخشی را
تصاحب کرده
اند .بشر می
بایست آنچه را
در
دسترس داشته
است ، در
شرایطی به
مراتب بر تر و مناسب
تر
به نسل
بعد ، واگذار
کند .
خلاصه
تزهای مربوط
به این قسمت
به قرار زیر
است :
۱ـ سیستم
سرمایه داری
که بر اساس
سود حد اکثر و
رقابت ایجاد
شده
باید رشد کند
. این سیستم یا
رشد می کند یا
هیچ چیز نیست .
۲ـ مقررات
محدود کننده
زیست محیطی
دست و پای سرمایه
داری را برای
کسب حداکثر
سود می بندد
.سرمایه داری
سعی می کند مقررات
وضع شده توسط
خودش را هم
زیر پا بگذارد .
۳ـ گسترش
نئولیبرالیسم
و عقب کشیدن
اقتصاد کینزی
دست سرمایه
داری را برای
تهاحم به محیط
زیست بیشتر
باز کرد .
۴ـ این ها
دلائل شکست
کنفرانس هایی
در چند سال اخیر بود که
از طرف سازمان
ملل برای رسیدن
به راه حلی در
جهت رفع
آلودگی های
زیست محیطی
برگزار شده
بود .
۵ـ برای
کمک به محیط
زیست و کم
کردن هرچه
بیشتر گازهای
گلخانه ای
چاره ای جز
کمک گرفتن از
یک اقتصاد
کنترل شده
سوسیالیستی
نداریم
.اقتصادی که
به جای سود
صاحبان
کمپانی های
بزرگ ، سلامت
کل جامعه را
در نظر بگیرد .
۶ـ فعالان
رادیکال محیط
زیست اگر
بخواهند
قاطعانه در
راه تمیز کردن
محیط زیست گام
بردارند ، چاره
ای ندارند جز
اینکه به جنبش
کارگری و
سوسیالیستی
برای از بین
بردن مناسبات
سرمایه داری بپیوندند