چهار
چیز که چپ
باید از
کوبانی
بیاموزد
ترجمه:
ناصر احمدی
برگرفته
از: The Disorder of Things
اخیرا
شهر کردنشین
کوبانی به
مرکز ستیزهای
ژئوپولیتیکی
تبدیل شده است
که چه بسا
مسیر سیاست
خاورمیانه را
تغییر دهد. بعد
از ماهها
سکوت در مقابل
تهدیدی که کردها
از سوی «دولت
اسلامی» با آن
مواجه بودند، سرانجام
دنیا به نظارهی
رویدادهای
کوبانی نشسته
است، اگرچه
«جامعهی بینالملل»
علنا ساکت
مانده است. با
این حال، همانطور
که انتظار میرفت
بسیاری از
واکنشهای
ناظران غربی،
شامل
کارشناسان،
روزنامهنگاران
و فعالین، در
زمرهی
نقدهای دستهچندمی
از
امپریالیسم
آمریکا و
بریتانیا باقی
ماندهاند. در
اغلب این گونه
واکنشها،
برجستهسازی
سویهی
انتقادی فوق،
اغلب به بهای
چشمپوشی از
سویههای
حقیقتا
استثنایی و در
خور توجه
تحولات اخیر
انجام شده
است. بر این
اساس، به
تعبیر چپِ
معاصر، چهار
چیز هستند که
ما میتوانیم
و میباید از
حوادث داخل و
پیرامون
کوبانی یاد
بگیریم.
۱. زمان به پرسش کشیدن تمرکز غرب بر دولت اسلامی
اگر
اظهارات باراک اوباما، دوید کامرون و رجب طیب اردوغان اساسا
باورپذیر
باشند، [ظاهرا] تمرکز اصلی1 اصلی
دخالت ناتو در
سوریه بر
«وحشیگریِ»
بنیادگرایی
است. بسیاری
از منتقدان
چپ، هنگام
بررسی منافع
غربیها، به
طور چشمگیری،
نگرانی بسیار
مشابهی را در
مورد دولت اسلامی
بازتولید
کردهاند. با
این وجود،
ناتو در مقام
یک سازمان امپریالیستی
قدرتمند که
گویا تصمیم به
توقف افراط
گرایی اسلامی
گرفته به طرز
عجیبی
ناکارآمد
بوده است. در
واقع، آمریکا
به شکلی
غیرمستقیم مسئول مسلح شدن دولت اسلامی2 بوده
و رویهمرفته
در تسلیح
مقاومت
آشکارا
سکولار
کوردها
ناتوان و یا بیمیل3 بوده
است. حملات
هوایی آمریکا
و بریتانیا گذرا
و سمبولیک
بودهاند و در
بهترین حالت، تنها اندکی مانع از پیش روی نیروهای دولت اسلامی4 شدهاند.
علاوه بر این،
ترکیه مکررا
استفادهی
دولت اسلامی
از قلمرو و
مرز این کشور
برای فعالیتهای آموزشی و خطوط تدارکاتی5 را
موردچشمپوشی6 قرار
داده است.
اخیرا، زمانی
که کوبانی در
آستانهی
سقوط قرار
گرفته بود،
ترکیه اصرار
داشت که هرگونه
همکاری نظامی
وی مشروط به
لغو خودمختاری
و خودگردانی
کانتونها [در
روژآوا] از
سوی کوردهای
حزب اتحادیهی
دموکراتیک7 («پ.
ی. د.») و موافقت
[کوردها] با
منطقهی امنِ
مورد نظر
ترکیه در شمال
سوریه و مناطق
تحت کنترل
کوردها است
(که چیزی بیش
از تصرف استعماری
این سرزمین
خواهد بود.)
اکنون، با در
نظر گرفتن اینکه
آمریکا و
بریتانیا مدتها
پیش از آنکه
دولت اسلامی
به عنوان
تهدیدی نمایان
شود، مشتاق
دخالت [در
سوریه] بودهاند
و همچنین با
در نظر گرفتن
دشمنی دیرینهی
ترکیه با «پ.ک.ک.»
و «پ.ی. د.»، ما
باید از سطح
تحلیلهایی
که مسالهی
مداخلهجویی
غرب را با
دولت اسلامی
آغاز و بدان
ختم میکنند
فراتر برویم.
کوتاه سخن آنکه،
این مسئله بیش
از پیش آشکار
میگردد که
دولت اسلامی
چیزی بیشتر از
بهانهای
کوچک برای
ناتو به منظور
پیگیری دیگر
اهداف
ژئوپلیتیک
خود، از جمله
کنار گذاشتن بشار اسد و
نابودی
خودمختاری
کوردها نیست.
۲. مراقب انترناسیونالیسم لیبرال باش!
بسیاری
از نقدهای
مخالف مداخلهی
نظامی بحث در
دسترس بودنِ گزینههای غیرنظامی8 و
دیپلماتیک،
نظیر فشار بر
بازیگران
منطقهای از
جمله ایران،
دولتهای
خلیج و حتی
روسیه را پیش
کشیدهاند.
این ناشی از
کجفهمی
وضعیت
ژئوپلیتیک
خاورمیانه
است. اولا، دولت
آمریکا همهی
دولتهای همپیماناش
را با احاطهی
کامل تحت
کنترل خود
ندارد. به رغم
وابستگیهای
تاریخی به
آمریکا و با
وجود استعارهی
«حکومتهای
دست نشانده»،
اغلب دولتهای
خلیج با
(داشتن) منافع
و فعالیتهایی
خارج از کنترل
آمریکا، به
نوبهی خود به
طور مشهودی
بازیگران
قدرتمندی
هستند. هر درخواستی
از سعودیها
به منظور قطع
پشتیبانی
مالی از دولت
اسلامی
احتمالا همانقدر
موثر است که
از [خود] دولت
اسلامی
بخواهیم کمی
کوتاه بیاید.
ثانیا،
انتظار از
دولت آمریکا
برای همکاری
دیپلماتیک با
ایران و روسیه
متکی بر فرض
وجود مناسبات
همکاری بینالمللی
[میان آنها]
است، که چنین
چیزی مطلقا
وجود ندارد.
این به معنای
آرزوی محو
رقابتهای
دیرین میان سه
حکومتی است که
از دیرباز در
جهت بسط نفوذ
منطقهای خود
د رحال رقابت
بودهاند. این
تصور که «اگر
تنها غرب
کشورهای شریر
شرقی را به
انجام این یا
آن کار وا میداشت،
این مناقشه حلشدنی
میبود»، به
معنای تاکیدی
ناروا و بیجا
نسبت به
عاملیت دولتهای
غربی است.
نهایتا، این
رویکرد به
معنای بهحاشیه
راندن و در
نتیجه
فروبستن
امکان هر گونه
بدیل
غیردولتی و
ضدسرمایهدارانه
است که مبنای
پروژهی «پ. ک. ک.»
/ «پ. ی. د.» در باب خودگردانی دموکراتیک9 بودهاند
در واقع روشن
نیست که چرا
الزامات و
انگیزههای
امپریالیستی
که در عملیات
نظامی نمودی بارز
دارند، و از
سوی دولت های
غربی و البته
قدرتهای
ارتجاعی و
ضددموکراتیک
منطقهای
هدایت میشوند،
به همان
اندازهی
«آلترناتیوهای
آشتیجویانه»
چالشبرانگیز
[بغرنج]
نیستند. به
این معنا، ما
بایست این
ادعای حکومتها
که دخالت
نظامی «تنها
گزینه است» را
به طور جدی به
پرسش بکشیم. و
همچنین باید
مراقب صلحدوستی
پوچ
(نئو)لیبرالی
و مفهومپردازیهای
دولتمحور از
«همکاری»
باشیم، که
تاکنون شرایط
برای مورد
اخیر غایب
بوده است. (همچنانکه
در سیستم
دولتی سرمایهداری
چنین شرایطی
همیشه غایب
بوده است.)
۳. به صدای کوردها گوش کن!
چپ غربی
اغلب از یک
گرایش شرقشناسانه
و ناتوانانگار
در شاخ و برگ
دادن به [نقش]
میانجیگری
آمریکا و
فروکاستن
اقلیتها و
جوامع متاثر
از این مداخله
به مهرههایی
منفعل که
شایسته بررسی
به حساب نمیآیند،
آسیب میبیند.
در واقع،
شمار
تفسیرهای ضد
امپریالیستی
که بیشتر متکی
بر تکرار
نقدهای منطق
غارتگری
قدرتهای
بزرگ است، تا
بر تجارب و
پویایی جوامع
کوردی، خیرهکننده
است. از یک سو،
این میتواند
به طریقی
باعث تکثیر
کاریکاتورهای
«فرقهگرایی
کریه» و «
بنیادگرایی
اسلامی» توسط
چپ شود، که از
استدلالهای اوباما وکامرون چندان
دور به نظر
نمیرسند10. و از سوی
دیگر، اهمیت
اندکی برای
نقش جوامع کوردی
مورد هجوم
قایل است. نظر
به اینکه [در
این رویکردد]
انگیزهها و
کنشهای مردم
کورد در
مقابله با
امپریالیسم
در سرزمین خود
اصلا حائز اهمیت
نیستند،
سیاستهای
منتج [از چنین
رویکردی] اغلب
میتواند
زیانبخش
باشند. برای
مثال، شاید از
خود بپرسیم که
چه چیز مردم
کوبانی را به
جای
آلترناتیوی
صلحطلبانه،
به سوی جنگیدن
سوق میدهد.
این پرسش از
آنجا حائز
اهمیت فراوان
است که کوردها
در غرب
کردستان (شمال
سوریه) از
چیزی دفاع میکنند
که مسلما
والاترین
امید چپها در
منطقه است.
حتی نگاهی
گذرا به شکلگیری
قانون اساسی و دستاوردهایسیاسی کانتونهای کوردی11، بیشتر
سازمانهای
چپ غربی را
شرمسار میکند.
تا این هفته
هم، همزمان بااعتصابهای غذا و تظاهراتهایی
که از سوی
مردم کورد
بریتانیا و
دیگر جاها در
همبستگی [با
مقاومت
کوبانی]
برگزار میشد، گروههای ضدجنگ اعتراضاتی
کاملا مجزا را
سازمان
دادند، که به
طور بالقوه
تنشزا بود.
چپ غربی اگر
میل فروکاستن
طبقه به ژئوپلیک
را زودتر کنار
بگذارد،
زودتر میتواند
همبستگی قابل
اتکا و
ثمربخشی را در
اختیار گروهها
و جوامعی
بگذارد که
نیازمند و
شایستهی آناند.
۴. مراقب ترکیه باش!
پیامد
واکنش ترکیه
در قبال
کوبانی، مردم
کورد و متحدانشان
را در سراسر
شهرهای ترکیه به خیابانها کشاند12که دامنه
و شدت درگیریها
با نیروهای
پلیس و
ژاندارمری
در این تحرکات
بعد از جنبش
مقاومتی ٢٠١٣
دیده نشده
بود. این اعتراضات
بسیار رزمجویانه
و متمرکز
بودند: مسدود
کردن خیابانها،
حمله به ایست
بازرسیها،
بانکها،
پلیس، و
ساختمانهای
نظامی و
دولتی؛ حتی بر
طبق برخی
گزارشها، محلههای مشخصی [از
کنترل
نیروهای
دولتی] آزاد
شدند. اخیرا،
سیاست دولت
ترکیه در
رابطه با
پتانسیلهای
سیاسی بهجای
مانده از جنبش
پارک گزی به
بنبست رسیده
است و آشکارا
در میان خشونت
دولتی و
پیروزیهای
انتخاباتی
اردوغان در
حال محو شدن
بوده است.
همزمان، روند
به اصطلاح
«صلح کوردها»
شاید به شکلی
بازگشتناپذیر
به تعلیق
افتاده باشد؛
همچنانکه
سازشکاری
دولت ترکیه
چیزی بیش از
تظاهری چرب
زبانانه نیست.
به سختی قابل
پیشبینی است
که آیا برخورد
بین مخالفان و
دولت شدت
خواهد یافت یا
نه؛ اما آشکار
است که دسیسههای
دولت ترکیه در
کوردستان
واکنش کوردها
را در ترکیه
در پی خواهد
داشت.
بخشهای
بزرگی از
جامعهی
ترکیه شدیدا نژادپرست باقی ماندهاند و از
این رو احتمال
قطبی شدن
[فضای جامعه]
وجود دارد.
هرچند دلایلی
برای این
امیدواری
وجود دارد که
در این دوره
شاهد تفاوتهایی
باشیم. جنبش
پارک گزی
حمایتی نوین
اما نه چندان
کامل از آزادیخواهی
کوردها را به
نمایش گذاشت.
در انتخابات اخیر
ریاست جمهوری
ترکیه، حمایت بیسابقهی عمومی از حزب «ه. د. پ»13،
که آشکارا از
حقوق مردم
کورد طرفداری
میکند، این
مساله را به
روشنی اثبات
کرد. علاوه بر
این الگوی «پ. ک.
ک.»/ «پ. ی. د.» از
خودگردانی
دموکراتیک در
کوبانی،
روژئاوا و
جاهای دیگر یک
بدیل توانمند
و موثر را در برابر
اقتدارگرایی
حزب «آک- پارتی»
[حزب اردوغان]
پیریزی کرده
است. از این
رو، آیندهی
کوبانی برای
امیدهای
دموکراتیک و
انقلابی مردم
ترک، سوری و
کورد بسیار
سرنوشتساز
است.
*
* *
منبع:
متن فوق ترجمهایست
از مقالهی
زیر:
Four Things the Left Should Learn from Kobane
The Disorder of Things, Oct. 2014
1. Bombs won’t solve the Isis problem, Guardian, 12 Oct. 2014
2. ISIS’ Ammunition Is Shown to Have Origins in U.S. and
China, NewYork-Times, 5 Oct. 2014
3. Street fighting rages in Syrian town as Islamic State
moves in, Reuters, 6 Oct. 2014
4. Syrian Kurds say air strikes against Isis are not working, Guardian, 6 Oct. 2014
5. Syrian Kurds continue to blame Turkey for backing ISIS
militants, Almonitor, 10 Jun. 2014
6. Turkey accused of colluding with Isis to oppose Syrian
Kurds and Assad following surprise release of 49 hostages, Independent, Independent, 21 Sep. 2014
7. PYD
8. We must beware – Isis wants the west to conduct a crusade,
Guardian, 26 Sep. 2014
9. Rojava: a struggle against borders and for autonomy, ROAR Magazine, 24 Jul, 2014
10. جهت
توضیح بیشتر،
برای نمونه، اینجا و اینجا را
ببینید.
11. The Constitution of the Rojava Cantons
12. Battle for Kobani: Isis bears down despite US air strikes
and street clashes – as it happened,
Guardian, 7 Oct. 2014
13. HDP
نام ائتلافی
سیاسی است که
در سال ۲۰۱۳
میان حزب
کوردی «ب. د. پ» و
برخی احزاب چپ
ترکیه بر
مبنای باور به
سه اصل
سوسیالیسم،
ضدیت با
ناسیونالیسم
و حمایت از
«ال.جی.بی.تی.»
شکل گرفته است
و در انتخابات
اخیر ریاستجمهوری
ترکیه صلاحالدین بمیرتاش را به
عنوان کاندید
خود معرفی
کرد.
برگرفته
از : «پراکسیس»
http://praxies.org/?p=4575