نگاهی
به رویدادهای
سیاسی هفته
ارژنگ
بامشاد
معلمان،
پرچمداران آگاهی و
رهائی
* ـ هفته
گذشته سراسر
ایران شاهد دو
تجمع بزرگ
معلمان در
روزهای سی ام
بهمن ماه و
سوم اسفند
بود. این تجمع
های اعتراضی
به دعوت «شورای
هماهنگی تشکل
های صنفی
فرهنگیان
ایران» برگزار
شد. گردهم آئی
ده ها هزار
معلم در بیش
از صد شهر کوچک
و بزرگ ،
نشانه ای است
از متشکل شدن بخش
های گوناگون
معلمان.
معلمان چه
قبل و چه بعد
از این گردهم
آئی های بزرگ
و غرور انگیز،
در شبکه های
تلگرامی، واتس
آپ و به خصوص
تالارهای
گفتگوی کلاپ
هاوس، با هم
به تبادل نظر
پرداختند و
دیدگاه های
گوناگون بدنه
معلمان به
ادمین های
گروه های
تلگرامی، به
شوراهای صنفی
و به فعالان
مدنی منتقل می
شد. گردهم آئی
ها با سخنرانی
های فعالان
مدنی معلمان و
دل سوختگان
آموزش و پرورش
همراه بود.
گوش دادن به
این سخنان که
از طریق فیلم
هائی ویدئوئی
در کلیه شبکه
های اجتماعی
انتشار یافته،
نشان می دهد
که جنبش
معلمان سراسر
کشور از چه
بلوغ فکری،
برنامه ای و
سیاسی
برخوردار است
و چگونه
توانسته است
به مرکزگرائی
پایان دهد و
در قطب های
جدید به
پیشروی خود
ادامه دهد.
جنبش معلمان
نشان داد که
نیک می داند
حاکمیت تاریک
اندیش اساسآ
با علم و دانش
مخالف است. از
این روست که
بخش آموزش و
پرورش را
همواره جز
محرومترین
بخش ها قرار
می دهد و تازه
تلاش می کند
با استخدام
چهار هزار
آخوند به
عنوان معلم،
این بخش عظیم
را نیز به
اشغال تاریک
اندیشان
درآورد. بی
اعتنائی
حاکمیت به فریادهای
دادخواهی
معلمان و حتی
عدم انتشار
اخبار این
حرکت های
سراسری از صدا
و سیمای
ولایت، از
همین نگاه
سرچشمه می
گیرد. حاکمان
تاریک اندیش و
مدافع جهل و
خرافه نیک
دریافته اند
که معلمان
کشور پرچم علم،
روشنائی،
آگاهی و رهائی
را بر دوش
گرفته اند و
در چهارگوشه کشور
فریاد می
زنند. از این
روست که برای
خاموش کردن
این شعله های
آگاهی و
رهائی، چکمه
پوش های
سرکوبگر خود
را به خیابان
ها می فرستند
تا به ضرب و
شتم معلمان
بپردازند و
تعدادی از آن
ها را به قصد
زهرچشم گرفتن
دستگیر کنند.
در حالی که هم
تظاهرات و
گردهم آئی های
معلمان
قانونی است و
هم شعارها و
درخواست
هایشان و
بویژه حق
آموزش رایگان
بر پایه ماده
سی قانون
اساسی استوار
است. در
راستای سرکوب
جنبش معلمان،
سیاست امنیتی رژیم
به گونه ای
سازماندهی
شده که با بی
اعتنائی به
خواست ها ، بخش
هائی از
معلمان را دلسرد
سازند و بخش
های دیگر را
زیر فشار قرار
دهند. اما این
سیاست رژیم هم
تاکنون شکست
خورده است.
زیرا مبارزات
فرسایشی
معلمان، روز
به روز تاثیرات
خود را بر جای
می گذارد و به
قوام آن کمک می
کند. در شش ماه
گذشته، در
جریان
مبارزات جاری
معلمان، شش
تشکل صنفی
جدید تشکیل
شده و یا
مجامع عمومی
خود را برگزار
کرده اند و با
قدرت پا به
عرصۀ مبارزه
هماهنگ و
سازمانیافته
گذاشته اند.
اما شکست
خوردگان
تاریخ که
فعالیت
قانونی
معلمان را بر
نمی تابند،
خیلی زود در
خواهند یافت
که جنبش
معلمان کشور
سر
بازایستادن
ندارد و دیر
نیست که با
دیگر جنبش های
اجتماعی پیوند
بخورند،
همانطور که
گردهم آئی های
سراسری
بازنشستگان
هم هم در هفته
گذشته بسیاری
از خواست ها
را به صورتی
برجسته به
عرصه خیابان
کشاند. روشن
است که این
جویبارهای
جدا از هم به
سیل بنیان کنی
برای رهائی
کشور از تارک
اندیشان
گذشته گرا و
به شدت مرتجع
تبدیل خواهد
شد.
"صیانت"
چینی، آروزی
حاکمان
*ـ طرح
صیانت در
کمیسیون ویژه
مجلس در ظرف
چند دقیقه با
رای مثبت ۱۸
نماینده و رای
منفی یک
نماینده و عدم
حضور نماینده
ای دیگر بر
پایه ماده ۸۵
آئین نامه
داخلی مجلس به
تصویب رسید.
بر پایه این
طرح، تلاش خواهد
شد تا مدل
چینی ساماندهی
شبکه های
اجتماعی و
اینترنت در
پیش گرفته شود
بدین معنا که
باند شبکه های
خارجی به
حداقل برسد و
باند شبکه های
داخلی گسترش
یابد و از این
طریق دسترسی
مردم به شبکه
های اجتماعی
جهانی به
حداقل ممکن
کاهش یابد.
کلید این طرح
و حتی نام آن
از سخنان رهبر
رژیم گرفته
شده است که در
۳ اسفند ۱۳۹۶،
بعد از
اعتراضات دی ماه
۹۶و فیلتر
تلگرام جلسهای
با حضور او،
سران قوا و
شورای فضای
مجازی برگزار
شد. در آن جلسه
رهبر رژیم با
تندی نسبت به "ولنگاری"
فضای مجازی
هشدار داد و
چنین گفت:
«شاید هویت
انقلاب و
جامعه را از
دست بدهیم. یک
شرکت چند
ملیتی
امریکایی از
گوشهای ما را
میخواهد
اداره کند.
تهدید این است
که جمهوری
اسلامی دست
دیگران بیفتد.
ما باید برای "صیانت" از
خود و ارزش های
خود کار کنیم.
حاکمیت باید
روی این موضوع
متمرکز شود. در
این فضا و
جهان جدید
باید از خود "صیانت" کنیم.
جهان به یک
جهان شبکهای
تبدیل شده که
در آن
بازیگران
مختلف در کنار
همدیگر
فعالیت میکنند.
بنیان ها در
حال تغییر است
و سرعت بسیار
بالاست. همه آنچه
که من میگویم
شاید در ۵ سال
آینده، محقق
شود. مرزهای
جغرافیایی بی
معنا میشوند.
حالا جمهوری
اسلامی چه
تکلیفی برای
امنیت و فرهنگ
دارد، این کار
سیاست گذاری
لازم دارد.
سیاستگذاری
در این حوزه
(فضای مجازی) فقط
کار رهبری است
و رئیس جمهور،
مجری است و
سیاست های
اصلی همین
مواردی است که
من اینجا
میگویم».
بر
پایه این
سخنان رهبر
رژیم طرح
"صیانت" یا کنترل
تمام و کمال
فضای مجازی در
دستور قرار
گرفته است.
حاکمیت نیک می
داند که تمامی
بخش های جامعه
از طریق شبکه
های
اجتماعی هم
به کار
مشغولند و هم
ارتباطات
گوناگون خود
را سامان می
دهند و هم در
مبارزات خود
از آن ها
استفاده می
کنند. گسترش
شبکه های
اجتماعی بر
متن نارضائی
عمومی و
اعتراضات سراسری
مزد و حقوق
بگیران، نه
تنها دیوار
سانسور را در
هم شکسته است،
بلکه پلیدی ها
و دزدی های
حاکمیت را
افشاء کرده و
می کند و هم
زمان برای به
هم پیوستن
جویبارهای
اعتراضات،
امکانات
درخشانی در
اختیار مردم
نهاده است.
با
این حال تصویب
شتابزده طرح
بدون بحث و
بررسی، آن هم
بر پایه ماده ۸۵
که بحث و
بررسی آن در
صحن علنی مجلس
را بی مورد می سازد،
با واکنش های
گسترده ای
روبرو شد.
واکنش های مردمی
آنچنان
گسترده بود که
بسیاری از
خودی های رژیم
را هم به
واکنش واداشت.
خبرگزاری
تسنیم به
تصویب
عجولانه آن
اعتراض کرد.
تمامی فعالان
اصلاح طلب و
طیف
اعتدالیون و
اصولگرایان معتدل
به آن اعتراض
کردند.
اعتراضات آنچنان
بالا گرفت که
هیئت رئیسه
مجلس، با وارد
کردن ایراد
روند کار در
تصویب آن، آن
را ملغی ساخت.
حاکمیت متوجه
شده است که
بازی با افکار
عمومی مردم در
فضای ملتهب و
اعتراضات
سراسری مردم،
می تواند
برایش بسیار
گران تمام
شود.
سفر
رئیسی به قطر،
هیاهو برای
هیچ
* ـ
سفر رئیسی
پیشکار رهبر
به قطر، در
رسانه های ولایت
بازتاب
گسترده ای یافت
و آن را در
راستای گسترش
رابطه با
همسایگان و
همچنین شرکت
در مجمع
صادرکنندگان
گاز در جهان
قلمداد
کردند. به
گزارش ایرنا، «اعضای
مجمع کشورهای
صادرکننده
گاز، ۴۴ درصد از
تولید گاز
جهان، ۶٧ درصد
از ذخایر گازی
جهان، ۶۴ درصد
از انتقال گاز
با خط لوله و
۶۶ درصد از
تجارت گاز
طبیعی مایعشده
(الانجی) را
در اختیار
دارند.
کشورهای
الجزایر،
بولیوی، مصر،
گینه استوایی،
ایران، لیبی،
نیجریه، قطر،
روسیه، ترینیداد
و توباگو،
ونزوئلا، ١۱
عضو اصلی جیئیسیاف
هستند و هلند،
نروژ، عراق،
عمان، پرو،
جمهوری آذربایجان
و امارات بهعنوان
اعضای ناظر در
مجمع کشورهای
صادرکننده
گاز شرکت میکنند.»
رسانه
های بیت،
آنچنان این
سفر را موفقیت
آمیز تلقی
کردند که گویا
تمام سال های
عقب ماندگی
ایران در
تولید و
صادرات گاز را
به یک باره در
هم شکسته و
فصل جدیدی
برای ایران در
عرصه رقابت
های گازی در
جهان گشوده
است. اما
واقعیت ها حرف
دیگری می
زنند. روزنامه
"مردم سالاری
در این رابطه
می نویسد: «ایران
علاوه بر پارس
جنوبی،
میادین گازی
دیگری هم دارد
که مجموع
تولید ایران
از این میادین
به نزدیک به
نهصد میلیون
متر مکعب در
روز میرسد که
موجب شده
ایران پس از
روسیه و
آمریکا سومین
تولیدکننده
بزرگ گاز جهان
باشد. اما از نظر
مصرف هم ایران
پس از روسیه،
آمریکا و چین
چهارمین مصرف
کننده گاز
جهان است که
همین موجب شده
ایران با وجود
ذخایر غنی
گاز، در بین
ده کشور اول
صادرکننده
گاز جهان هم
جایگاهی
نداشته باشد».
واقعیت
این است که
تلاش روسیه
برای به در
کردن ایران از
رقابت های
گازی بویژه صادرات
گاز به اروپا
با موفقیت به
پیش رفته است
و امروز هم حتی
صادرات گاز
ایران تا
حدودی به نقش
و نظر روسیه
مشروط شده
است. هم زمان
نیز تحریم های
فلج کننده
امریکا بر
صنعت نفت و
گاز ایران،
دایره عمل
ایران را به
شدت کاهش داده
است. اگر
ایران بخواهد
حتی با قطر در
صادرات گاز رقابت
کند، باید
سرمایه گذاری
عظیمی در
مدرنیزه کردن
تولید گاز
کشور انجام
دهد که به
تکنولوژی روز
جهان و سرمایه
گذاری گستردۀ ۲۰۰
میلیارد
دلاری بر پایه
نظر وزیر نفت
رژیم نیاز دارد.
ایران که
سراسر کشور را
از طریق لوله
کشی گاز زیر
پوشش گرفته و
به بزرگترین
مصرف کننده
گاز تولیدی
کشور تبدیل
شده است، می
توانست با استفاده
از انرژی های
پاک تولید شده
از باد یا خورشید،
مصرف گاز در
کشور را به
حداقل برساند.
اگر به جای
سرمایه گذاری
بیهوده در
صنعت اتم، پنل
های خورشیدی
بر روی کویر لوت
و کویر نمک
کشور ایجاد
شده بود،
امروز ایران
نه تنها مجبور
به مصرف این
حجم گاز نبود
بلکه می
توانست با
تولید برق
خورشیدی، نه
تنها نیاز
کشور را بر
طرف کند بلکه
به تمامی کشور
های همسایه و
حتی اروپا برق
صادر کند. اما
حاکمیت
غارتگر، نه به
فکر مردم
ایران و بالا
بردن سطح
زندگی شان،
بلکه به فکر
پر کردن جیب های
گشاد خود از
پول ملت
هستند. این
حاکمیت مانع
اصلی رشد و
ترقی کشور و
عامل اصلی
ورشکستگی
اقتصاد ایران
است.
اوکراین،
باتلاق پوتین
*ـ تهاجم
نظامی روسیه
به اوکراین و
اشغال این
کشور، تحولات
اروپا و
جهان را وارد
فاز تازه ای
کرده است.
رقابت های امپریالیستی
برای حوزه
نفوذ و قدرت،
روز به روز
گسترده تر می
شود. آمریکا
تلاش داشته و
دارد با گسترش
ناتو در کنار
مرزهای روسیه
و زیر پاگذاشتن
توافقات
گذشته پس از
فروپاشی بلوک
شرق، سیاست
مهار روسیه و
فشار بر چین
را به پیش برد و
از متحد شدن و وزنه
شدن اروپا به عنوان
یک قدرت مستقل
جلوگیری کند و
روسیه نیز با
دامن زدن به
ناسیونالیسم
روسی و با چشم
داشت بر امکان
اقتصادی و
ژئوپلتیک
اوکراین،
دامنه نفوذ
خود را گسترش
دهد و از این
رو به حق
حاکمیت اوکراین
تجاوز کرده و
حتی به سیاست
لنین در اعطای
حق حاکمیت به
اوکراین و
دیگر کشورها
انتقاد می کند.
تهاجم
غیرقابل قبول
روسیه به
اوکراین،
بازتاب های
گسترده ای در
جهان داشته
است. آمریکا و
اروپا تحریم
های گسترده ای
را اعلام کرده
اند. اما
وابستگی
اروپا به گاز روسیه،
دست و پای این
کشورها در
اعمال بعضی
تحریم ها را
تا حدودی بسته
است. از سوی
دیگر این
تهاجم
وحشیانه
نظامی در کشورهای
منطقه نیز
تاثیرات
معینی بر جای
خواهد گذاشت.
موضع گیری
رئیسی پیشکار
رهبر رژیم در
این رابطه بسیار
ضعیف بود و در
راستای حمایت
از اقدامات پوتین
تعبیر شده
است. اردوغان
این تهاجم را
محکوم کرد که
به احتمال
زیاد بر سیاست
روسیه در سوریه
و محدود کردن
نقش ترکیه
تاثیر خواهد
گذاشت. موضع
اسرائیل که
روابط بسیار
نزدیکی با
اوکراین داشت
نیز زیر فشار
قرار خواهد
گرفت زیرا اگر
بیش از حد به
سیاست روسیه
حمله کند ،
دست اش در
اقدامات
نظامی در
سوریه بسته
خواهد شد.
درگیری روسیه
با اروپا و
آمریکا،
مسئله جایگزینی
گاز روسیه
برای اروپا را
نیز در دستور
قرار خواهد
داد. در صورتی
که برجام به
نتیجه برسد و
امکان سرمایه
گذاری شرکت
های غربی در
ایران فراهم
آید، فرصت
طلائی برای سرمایه
گذاری در
استخراج و
صادرات گاز
برای ایران
فراهم خواهد
آمد که می
تواند اقتصاد
کشور را متحول
کند. جنگ
اوکراین می
تواند بر
سرنوشت برجام
نیز تاثیر
گذار باشد.
این نکته ای
است که با
توجه به موضع
گیری های طرفداران
ولایت در قبال
تعرض روسیه به
اکراین، اما و
اگرهائی مطرح
کرده است.
يكشنبه
۸ اسفند ۱۴۰۰
برابر با ۲۷
فوريه ۲۰۲۲