مجله رادیوئی
زنان
بحران
اقتصادی ناشی
از سیاست های
دستگاه ولایی
اکنون بیش از
هر زمان دیگری
و دست در دست
آپارتاید
جنسی نظام
اسلامی ،
معیشت و حق
اشتغال و
ابتدایی ترین
حقوق اجتماعی
زنان را مورد
حمله قرار
داده است. مجله
زنان این هفته
رادیو راه
کارگر به
بررسی دو
نمونه از این
تعرض رژیم
یعنی مسئله
پرداخت
یارانه های
نقدی به
زنان
باصطلاح " بدسرپرست
" و طرح کاهش
ساعات کاری
زنان
میپردازد.
************************
مسئله
پرداخت
یارانه های
نقدی به زنان
باصطلاح " بدسرپرست "
چندی
پیش در
تارنمای جهان
نیوز مطلبی به
چاپ رسید با
عنوان " نقش
زنان در
هدفمندی
یارانه ها". در این
مقاله از زنان
بعنوان کسانی
که میتوانند
در راستای
هدفمند کردن
یارانه ها و
مصرف بهینه
انرژی نقش
چشمگیری در
جامعه ایفا
کنند یاد شده
و آمده است : " زنان
به عنوان مادر
و همسر مي
توانند آموزش
لازم را در
زمينه صرفه
جويي در بهره
مندي از مواهب
الهي به خانواده
ارائه داده و
ضرورت صرفه
جويي در مصرف
درست منابع
عظيم موجود در
كشور را به
عنوان يك راه
شكرگذاري از
اين نعمت ها
يادآوري و
توصيه و به
اين طريق
فراهم كردن
زمينه استفاده
همگاني در حال
و آينده را به
اعضاي
خانواده
گوشزد نمايند." رژیم
ولایی که با
حذف یارانه ها
آشکارا به سفره
خالی اکثریت
جمعیت کشور
حمله کرده
ونان را از
سفره آنان
چپاول میکند
همچنان
به فریبکاری
خود ادامه
میدهد. مقامات
رژیم چنین
وانمود
میکنند که
گویا مشگل اصلی
کشور زیاده
روی در مصرف
است و زنان را
تشویق میکنند
تا فرهنگ کم
مصرفی را در
خانواده و
جامعه گسترش
دهند. اما در
این بین تکلیف
زنانی که
بدلیل اینکه
شوهران معتاد
یا شوهرانی با
مشکلات روحی و
روانی دارند
چه میشود؟.
طبق
ماده 9 آیین
نامه اجرایی
ستاد هدفمند کردن
یارانه ها ،
یارانه ها فقط
به حساب
مرد واریز
میشود و بدین
ترتیب زنان
بدلیل مشگلات
شوهرانشان از
دریافت
این مبلغ بسیار
ناچیز نیز
محروم میشوند.
به اعتراف
مقامات رژیم
زنان به
اصطلاح " بد
سرپرست" براي
تفكيك حساب دريافت
يارانهها و
اثبات
بيصلاحيتي
همسرانشان باید
به دادگاه
مراجعه كنند. سيد
ناصر موسوي
عضو کمیسیون
اقتصادی مجلس
دراین رابطه
میگوید: زنان
بدسرپرست
تمايل دارند
تا يارانهاي
كه از طرف
دولت به آنها
تعلق ميگيرد و
به حساب سرپرست
خانواده
واريز ميشود،
مجزا شود؛ به
گونهاي كه
يارانه
سرپرست
خانواده به
حساب خود او و
يارانه ديگر
اعضاء
خانواده در
حسابي جداگانه
در اختيار
مادر قرار
گيرد تا از
اين طريق
بتوانند
حداقل مشكلات
مالي خانواده
را برطرف كنند.
عضو دیگر
کمیسون
اقتصادی مجلس
احد خیری نیز
برای حل این
معضل چاره
اندیشی کرده و
میگوید :" معتقدم
براي زنان
بدسرپرست كه با
چنين مشكلاتي
مواجه هستند،
بهتر است شرايطي
مهيا شود تا
با ارائه
مدارك و
مستنداتي در اين
زمينه براي
افتتاح حساب
جداگانه به
زيرمجموعه
وزارت رفاه
مراجعه كنند و
به عنوان سرپرست
دوم خانواده
معرفي شوند و
بتوانند
يارانه خود و
فرزندان را در
حساب
جداگانهاي
دريافت كنند. او
ادامه میدهد: "
معتقدم اگر
زني ادعاي
بدسرپرستي
داشته باشد،
با ارائه
مدارك و
مستندات و با
تأييد مراجع ذيربط
ميتواند در
اين زمينه
اقدام كند كه
بهتر است براي
دريافت
يارانهها،
حسابي با نام
مادر خانواده
افتتاح شود." نصرالله
ترابي ، عضو
كميسيون
اجتماعي مجلس
نیز در این رابطه
گفته است که : "زنان
بدسرپرست
ميتوانند از
طريق دادگاه و
بهزيستي، عدم
واريز
يارانهها به
حساب سرپرست بيصلاحيت
را درخواست
كنند".
اظهارات دست
اندکاران
مجلس ولایی از
چند زاویه
قابل تعمق است. یک – همه
آنها بر این
اصل که زن
خانواده حتی در
صورت عدم
صلاحیت شوهر
نمیتواند
سرپرستی
خانواده را به
عهده بگیرد
متفق القول
هستند و حتی
دست به خلق
واژه جدیدی به
نام زنان بد
سرپرست زده
اند. دو- زنان
برای اثبات
عدم صلاحیت
همسرانشان
باید مدارک
لازم را فراهم
کنند و با کمک
نهادهای فاسدی
نظیر بهزیستی
که حاضر است
فقط ماهیانه 30
هزار تومان به
زنان تحت پوشش
این سازمان
پرداخت کند و
لی بنا به
اعتراف یک
مقام شورای
عالی بهزیستی 80 درصد
بودجه خود را
صرف فعالیتهای
قرآنی میکند،
به دادگاه
مراجعه کنند
تا شاید دل
قاضی ضد زن
دادگاه به رحم
آمده و مرحمتی
بکند و حکمی
صادر کند که
این مبلغ
یارانه ناچیز
به حساب زن واریز
شود. برای
مجلس گردانان
رژیم ولایی که
جیبهایشان از
صدقه سر
یارانه های
دولتی سرشار
است و از غم
نان زنان کارگر
و زحمتکش بی
اطلاع، اصلا
مهم نیست که
چند صباحی
دیگر این زنان
را برای
دریافت پشیزی
دست به سر
کنند. سه-
دست
اندرکاران
رژیم
به نوعی
اعتراف میکنند که زمان
تصویب آئین
نامه یارانه
ها به مسئله
زنان بد
سرپرست توجهی
نشده بطوری
که
سيدناصر
موسوي عضو
کمیسیون اقتصادی
مجلس میگوید
که " در اين
خصوص بايد
تبصرهاي به
قانون يا
بودجه سال 90
اضافه شود يا
راهكاري در
اين زمينه از
سوي دولت
انديشيده شود
تا از طريق
برنامهريزي و
همكاري ميان
دولت و وزارت
رفاه و تأمين
اجتماعي كه
دستاندركار
پرداخت
يارانههاي
نقدي هستند،
اقدامي براي
رفاه
خانوادههاي
بدسرپرست
صورت گيرد." آش
آنقدر شور شده
است که حتی
نمايندگان
زن مجلس در
نامه اي خطاب به
احمدی نژاد
خواستار
رسيدگي به
وضعيت معيشت
زنان
بدسرپرست در
طرح هدفمند
كردن يارانه ها
شدند. با
این همه مشگل
تنها محدود به
زنان به
اصطلاح بد
سرپرست نیست و
مقامات رژیم حتی در
بدترین شرایط حاضر
نیستند که حق
زنان را به
رسمیت
بشناسند. در این
نظام حتی
یارانه
کودکانی که تا
سن هفت سالگی
تحت حضانت
مادرانشان
قرار دارند
نیز به حساب
پدران آنها
واریز میشود. بنا به
گزارش
خبرگذاری مهر
روزانه 600 نفر
به ستاد
هدفمند کردن
یارانه های
تهران مراجعه
میکنند
که 70 درصد این
مراجعات
مربوط به
تعیین سرپرست
بچه های طلاق
است.
***************************
طرح
کاهش ساعات
کاری زنان
رژیم
اسلامی به
تبلیغات و
تلاشهای خود
برای خانه
نشین کردن
زنان شدت
بیشتری داده
است. مقامات
دستگاه ولایی
اکنون و
همزمان با
چرندیات خود
در باره طرح
دورکاری
مسأله کاهش
ساعات کار
زنان را نیز
که از مدتها
قبل به تصویب
رسیده بود بار
دیگر پیش
کشیده اند. رژیم
فریبکارانه
چنین وانمود
میکند که این
تلاشها با نیت
خیر و بمنظور
ارتقا منزلت
زنان، آسایش
خانوادهها و
مدرن کردن
سیستم کاری و
اداری کشور
صورت میگیرد. منیره
نوبخت، عضو
شورای فرهنگی
و اجتماعی رژیم
که به یکی از
سخنگویان اصلی
طرحهای
ارتجاعی دولت
پادگانی
تبدیل شده، در
باره پیشینه
طرح کاهش
ساعات کار
زنان گفته که "برخي
از مخالفان
قانون كاهش
ساعات كاري
زنان معتقد
بودند اگر اين
قانون اجرايي
شود موجب كاهش
فرصتهاي شغلي
براي زنان
خواهد شد؛ در
حالي كه هزينه
كردن در اين
زمينه موجب استحكام
بنيان
خانواده و
سلامت جامعه
ميشود همچنين
توجه به نقش
مادري و همسري
زنان به مراتب
مهمتر از
ايفاي نقشهاي
اجتماعي
آنهاست. "
معصومه
محمدی رئيس
اداره
بينالملل
اداره كل امور
زنان و
خانواده
سازمان فرهنگ
و ارتباطات
اسلامي
در رابطه با
طرح کاهش
ساعات کار زنان
با بیشرمی
تمام گفته که
هدف اصلی این
طرح نه خانه
نشین کردن
زنان بلکه
کاهش فشارهای
مضاعف بر زنان
است. با
وجود این قسم
دروغ دم خروس
طرح ضدّ زن
رژیم پیدا است.
محمدی در
گفتگوی خود با
خبرگزاری
فارس وابسته
به سپاه ضمن
برجسته کردن
ماهیت ضدّ زن
و ضدّ دمکراتیک
قانون اساسی
جمهوری
اسلامی تاکید
کرده است که " سياستها
و
برنامهريزيها
بايد به
گونهاي باشد
كه زنان در
ابتدا به
ايفاي
مهمترين
وظيفه خود
يعني نقش
همسري و مادري
بپردازند و در
عين حال
مشاركت
اجتماعي آنها
بدون ايجاد
دغدغه و لطمه
به بنيان
خانواده صورت
پذيرد." او همچنین
گفته است که "كاهش
ساعات كاري
زنان ميتواند
به حضور بيشتر
آنها در
جايگاه اصلي
خود يعني نقش
همسري و مادري
كمك كند؛
ساعات كار طولاني،
موجب حضور
همراه با
خستگي زنان در
خانه شده و
رسيدگي به
امور خانه پس
از پايان فعاليت
اجتماعي نيز
سبب خستگي
روحي و رواني
آنها ميشود." محمدی
از دولت
خواسته تا در
این زمینه
بطور جدی
برنامه ریزی
کند.
یک مقام
دیگر نظام
اسلامی، طیبه
صفایی، رئیس فراکسیون
زنان مجلس،
حتی فراتر
رفته و اعلام کرده
است که اشتغال
تمام وقت زنان
باعث كاهش جذب
نيروي زن در
سطح جامعه
ميشود. صفایی
خبر داده است
که طرح کاهش
ساعات کار
زنان در مورد
زنان پرستار و
زنانی که
همسرشان
معلول است به
اجرا درآمده
است. اعلام
اجرای کاهش
کار زنان
پرستار در
حالی صورت
میگیرد که بنا
به گفته شمس
الدین شمس،
رئیس شورای
عالی نظام
پرستاری،
بیمارستانها
با کمبود شدید
بودجه مواجه
اند و اضافه
کار پرستاران
با ۹ ماه
تأخیر
پرداخت میشود.
شمس گفته که
این پدیده
تازه ای نیست
و "پرستاران
به این وضع
عادت کرده اند
".
طرحی
که
فریبکارانه و
به بهانه "افزایش
حضور زنان در
جامعه" در
دستور کار
دولت قرار
گرفته در
حقیقت طرحی برای
راندن زنان از
حوضه عمومی و
خانه نشین
کردن آنان است.
طرحی که در
شرایط یک
بحران وخیم
اقتصادی، حذف یارانه
ها، افزایش
قیمتها و
بحران عظیم
بیکاری قرار
است به اجرا
درآید همزمان
دو هدف را
دنبال میکند. اولا
دولت پادگانی
تلاش میکند تا
نقش و حضور
زنان در بازار
کار ایران را
کمرنگ تر کند
و فرصتهای
ناچیز شغلی
موجود را نیز
از زنان بگیرد.
ثانیا، این
طرح ادامه
سیاستهای ضدّ
زن نظامی است
که از همان
ابتدا کار
مشترک زنان و مردان
و حضور زنان
در حیات
اقتصادی،
سیاسی، اجتماعی
و فرهنگی
ایران را خطری
برای موجودیت خود
میدانسته و
میداند. تلاشهای
دولت برای
کاهش نقش
اجتماعی زنان
و تبدیل کردن
آنان به "نان
خور" مردان و
تقلیل هویت
آنان به مادر
و همسراما قدم
به قدم و لحظه
به لحظه
دستگاه ولایی
را در مقابل
زنان ایران
قرار داده است.