Deprecated: Function utf8_encode() is deprecated in /mnt/web205/e0/39/5274439/htdocs/new/browsf.php on line 66 سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر)
Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۲۹ آذر ۱۳۹۸ برابر با  ۲۰ دسامبر ۲۰۱۹
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۲۹ آذر ۱۳۹۸  برابر با ۲۰ دسامبر ۲۰۱۹
عکس‌های مادران جان باختگان

 

 

عکس‌های مادران جان باختگان

تصاویری از شجاعت، همبستگی، عشق و خشم

 

بهروز نظری

 

 

شما که عشقِتان زندگی‌ست

شما که خشمِتان مرگ است،

شما که تابانده‌اید در یأسِ آسمان‌ها

امیدِ ستارگان را

شما که به وجود آورده‌اید سالیان را

قرون را

و مردانی زاده‌اید که نوشته‌اند بر چوبه‌ی دارها

یادگارها

و تاریخِ بزرگِ آینده را با امید

در بطنِ کوچکِ خود پرورده‌اید

احمد شاملو

 

 

عکس‌ها معمولا اسنادی تاریخی ا‌ند که با به تصویر کشیدن یک صحنه و یا فرد یک لحظه از زمان را ثبت میکنند. عکس هایی که از خیزش بزرگ  آبان ماه و پس از آن، در صفحات کوچک و بزرگ ظاهر شده ا‌ند، از این قاعده مستثنی نیستند. در میان تصاویر منتشر شده، عکس‌های مادران جان باختگان راه آزادی بویژه برجسته ا‌ند. در یکی از این عکس‌ها گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، در کنار ناهید شیر پیشه، مادر پویا بختیاری ایستاده است. هر دو مادر عکس جگر گوشه‌هایشان را در دست دارند. در عکس دیگری  ناهید شیر پیشه، حوریه فرج زاده (خواهر شهرام فرج زاده) و اکرم نقابی (مادر سعید زینالی) را می بینیم. عکس جان باختگان ۷۸، ۸۸، و ۹۸ در دست آنها است. در عکس دیگری ناهید شیر پیشه بین پروین فهیمی (مادر سهراب اعرابی) و فریده امیرشکاری  (خواهر علی، سعید و حمید امیر شکاری) نشسته است. این عکس‌ها نماد شجاعت، همبستگی، و نبرد حافظه علیه قدرت و فراموشی ا‌ند. خاطره‌های سرکوب و خاطره‌های سرکوب شده را زنده نگه میدارند.  پاره‌های تاریخ کشورمان را در کنار هم میگذارند تا تصویر کامل تر، دقیق تر و جامع تری از آنچه که به مردم ما رفته است، داشته باشیم. روشن ماندن اجاق دادخواهی در ایران مدیون این همبستگی و شجاعت مادرانه است. همین مادران هستند که با از خود گذشتگی، گسست نسل‌ها را با پلی از عشق و مهربانی کوتاه میکنند.

اشتباه است اگر که این عکس‌ها را نمونه‌ای از "زیبایی شناسانه کردن رنج " بدانیم. در دام تله‌ای که همواره زیبایی شناسی را در مقابل سیاست قرار میدهد، نباید افتاد. نمیدانم که عکاس این عکس‌ها چه کسانی هستند. مهم نیست که این عکس‌ها بازده خلاقیت چه کسانی است. از عکاسان، خلاقیت و هوشیاری آنها حتما باید متشکر بود. اما بحث درباره هنر عکاسی و نقش آن را میتوان و باید در جایی دیگر دنبال کرد. بقول والتر بنیامین ارزشی جادویی عکس را باید در فرای مقصود عکاس جست.  آنچه که این عکس‌ها در مقابل ما قرار میدهند نقش دادخواهی بطور عمومی، و نقش مادران، در قلمرو سیاست و در قلمرو شهروندی است. این عکس‌ها با به تصویر کشیدن مادران جان باختگان، ما را به جای دیگری میبرند، پلی بین گذشته و حال میزنند، توجه ما را به فاجعه انسانی و رژیم ساخته  جلب میکنند، و از ما میخواهند که تماشگر نمانیم.

فاجعه‌ای که خود را به این عکس‌ها ضمیمه کرده، در داخل عکس‌ها ننشسته است، نه در ارزش‌های زیبایی شناسانه و نه در کیفیت های پنهان آنها . فاجعه این عکس‌ها در این نهفته است که عزیز‌ترین دارایی مادران این سرزمین در برابر حمله مدام و خشن رژیم اسلامی آسیب پذیر بوده و هست. رنج مادران عشقی، شیرپیشه، فرج زاده، نقابی، فهیمی، و امیر شکاری، همچون رنج هزاران مادر دیگر، فاجعه رژیم ساخته است. چنین فجایعی و بازتولید مداوم آن هویت رژیم است. رژیم از طریق تحمیل چنین فجایعی است که خود را بازتولید می‌کند. این عکس‌ها با صراحت چند واقعیت غیر قابل انکار را به نمایش میگذارند.

یک -  شرایط ایران و انکار و سرکوب هرگونه حق، مدنیت، و تمدن توسط جمهوری اسلامی، مانع از آن شده که رنجی که به بخش‌های مختلف جمعیت کشورمان تحمیل شده، به چنین شکلی شناخته شود. همین واقعیت شرایط روانی برای پدید  و ناپدید شدن فاجعه‌های رژیم ساخته، و بطور مشخص کشتار جوانان آزادی خواه ایران را فراهم کرده است.

دو - چنین فجایعی خود بخود، تصادفی، و شانسی اتفاق نمی افتند. کاملا بر عکس، چنین فجایع رژیم ساخته جز لاینفک نظامی است که از طریق خشونت سازمان یافته، تنظیم شده، تهیج شده، خود را تغذیه می‌کند.

 سه - سیر تکاملی ظهور هر گونه گفتمان مدنی در گرو این است که فاجعه را با  جمعیتی که فاجعه بر آنان تحمیل شده شناسایی نکنیم. حضور برجسته، شجاعانه و همبسته مادران این را به ما نشان و یاد میدهند. فاجعه رژیم ساخته در ایران نه هویت جانباختگان که مشخصه اصلی جمهوری اسلامی است.

چهار - درد مشترکی که این مادران فریاد میکنند، در عین حال نشانه ظهور خلاقیت سیاسی ویژه‌ای است، خلاقیتی که ظرفیت آنرا دارد که صحنه و سناریوی سیاسی دیگری را تصور کند، خلاقیتی که خطوط قرمز ترسیم شده توسط رژیم را به رسمیت نمیشناسد. بدون تصور کردن دنیا و نظام دیگری نمیتوان زنجیر بردگی را پاره کرد.

پنج - تصور دادخواهی، تصور دنیایی دیگر، بطور اتوماتیک به ما بالی نخواهد داد که اوج بگیریم. ملاقات و عکس خصوصی مادران، اما، بردی فراتر پیدا کرده است. دردی که مادران در خلوت خود تحمل میکنند و بار غمی که بر دوش میکشند، دردی خصوصی نیست. این درد، درد مردم ما است و عکس‌های مادران و خلاقیت و شجاعت آنان حریم خصوصی را در هم گسیخته است .

شش   - عکس مادران بخودی خود کیفرخواست نیست، و رژیم را تغییر نخواهد داد. عکس‌ها تنها ردی از رنج و حقیقت را در خود دارند. در عین حال، موفقیت و یا عدم دادخواهی مادران را نمیتوان به این عکس‌ها و یا عکاسان آن نسبت داد. نه مادران باید قربانی تلقی شوند و نه عکاسان قهرمان.

هفت - هر یک از این تصاویر از هزار کلمه گویا ترند. کسی نمیتواند سخنگوی آنان باشد. عکس مادران دعوتی برای "مداخلات بشر دوستانه" نیست و نمیتواند باشد.

هشت - در قاب هر کدام از این تصاویر عکس قاب شده جان باختگان را میبینیم. جان باختگانی که با شهادتشان از شهادت دادن علیه جنایتی که در حق آنان اعمال شده، محروم شده ا‌ند. دادخوهی مادران، دادخواهی آنها است، دادخواهی مردم ایران است. هر مادری با عکس عزیز از دست رفته اش  و با ابراز همبستگی با همدردش، سند تکرار فاجعه رژیم ساخته را در مقابل ما قرار میدهد. این عکس‌ها خوانش رژیم از فاجعه را به چالش میکشند، رد میکنند، و امکان خوانش دیگری را فراهم میکنند. در این عکس‌ها بخش دردناکی از تاریخ ایران نه از زوایه منافع و از زبان جانیان حاکم، که از دید و از زبان اکثریت دربند بیان میشود.

هیچ انسانی که شایسته چنین نامی باشد نمیتواند با دیدن این تصاویر قرارش را از دست ندهد.  این تصاویر اما امکان تصور جماعت و جامعه دیگری را بیان میکنند، جامعه‌ای که بر همبستگی، بر دادخواهی، و والاترین آرزوهای انسانی  بنا شده است. عکس مادرانی که تاریخ بزرگ آینده را در بطن کوچک خود پرورده ا‌ند، پیام آور امیدی برای فردا نیز هستند. این مادران پرچم دار دادخواهی مردم ایران و مبارزه علیه زندان، شکنجه و اعدام ا‌ند. حضور آنها، حضور حافظه است علیه فراموشی، و همبستگی آنها نوید بخش مبارزه همبسته. عشق آنان زندگی و زندگی بخش است، و خشمشان مرگ دشمن. جنبش برای آزادی و سوسیالیسم بدون آنها میسر نیست. با تمام وجود باید در کنار آنانی که همواره در کنار ما بوده ا‌ند، ایستاد.

۲۹ آذر ۱۳۹۸

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©