سال
روز کودتای
بیست و هشتم
مرداد و برخی
درس هایی که
باید از آن
آموخت
یوسف
لنگرودی
روز
بیست و هشتم
مردادماه،
مصادف است با
کودتای سیاه و
ننگین ارتجاع
و امپریالیسم
برعلیه ملتی
که تنها قصد
داشت استقلال
واقعی داشته
باشد ودرباره
سرنوشت سیاسی
و اقتصادی اش
راسا و بدون
دخالت بیگانگان
تصمیم بگیرد.
به مجرد آنکه
مردم آزادی
خواه و جنبش
نهضت ملی تحت
رهبری دکتر
محمد مصدق،
طرح ملی کردن
صنعت نفت ایران
را - که در نوع
خود در میان
ملیت های تحت
ستم آن دوره
اقدامی بی
سابقه و بسیار
جسورانه
محسوب می شد – تصویب
کرد، ائتلافی
از سلطنت،
روحانیت و
امپریالیسم
آمریکا و
انگلیس توطئه
ای را آغاز
کردند که منجر
به وقوع کودتای
بیست وهشتم
مرداد و سقوط
دولت ملی مصدق
گردید.
کودتایی که در
سرنوشت این
سرزمین و
مردمش تاثیر
تعیین کننده
ای بر جای
نهاد وتقریبا اندکی
بیش از دهه
بعد رژیم قرون
وسطایی و خونخوار
ولایت فقیه
ازآن
سربرآورد.
درجریان
این کودتای
خونین، با یورش
تانک ها واراذل
و اوباش آدمکش
به رهبری شعبان
جعفری معروف
به" شعبان بی
مخ" به مقر
نخست وزیری،
مصدق بازداشت
و سه سال زندانی
گردید و تا
پایان عمردرحبس
خانگی به سربرد.
با اعلام
حکومت نظامی بسیاری
از یاران
وفادار مصدق
دستگیر،
شکنجه و یا
اعدام شدند.
از جمله دکتر
فاطمی وزیر
خارجه دولت
مصدق و اولین
پیشنهاد
دهنده طرح ملی
کردن
نفت ایران
درحالی که
بیمار بود،
تیرباران شد.
در میان
افرادی که در
طی بگیر وبکش
های آن دوره به
طرز بسیار
فجیعی به قتل
رسید، امیر
مختار کریم
پور شیرازی مدیر
روزنامه شورش بود.
درجریان
برگزاری
مراسم
چهارشنبه
سوری در زندان
لشکر دو زرهی
که محل اسارت
و شکنجه زندانیان
سیاسی پس از
کودتا بود؛
اوباشان،
افسران خود
فروخته دربار
واشرف پهلوی خواهرشاه
- که فساد و
تبهکاری را در
دربار رهبری
می کرد و به طرز
بیمارگونه ای
خود را مالک
جان و مال
مردم ایران می
دانست- برای
تفریح و آدم
کشی جنون آمیز
خود و همچنین
برای ایجاد
رعب و وحشت در
دل مخالفان، بر
روی این زندانی
نفت ریختند و
او را زنده
زنده آتش زدند.
کریم پورکمی
بعد در
بیمارستان
جان باخت. جرم
امیر مختار
کریم پور
شیرازی، دفاع
قاطعانه ازملی
کردن صنعت نفت
ایران و افشای
تبهکاری های
دربار و سلطنت
بود.
با به
فرجام رسیدن
کودتا، تهاجم
جنایت کارانه
ای علیه مردم
آزادی خواه در
سراسر کشور
آغاز شد وتعداد
کثیری دستگیر،
شکنجه واعدام
شدند و دیکتاتوری
بسیار خشن و
سرکوبگری
نزدیک به بیست
و پنج سال در
کشور حاکم
گردید. شکست
نهضت ملی و
رهایی بخش
مردم ایران
نشان داد که
مبارزات
مردمی تنها با
وارد کردن
توده های هر
چه بیشترمردم
به میدان و درهم
شکستن ارگان
های سرکوب
ارتجاع است که
می تواند به
ثمر بنشیند.
کاری که دولت
ملی تحت رهبری
مصدق از آن
غفلت کرد.
تجربه بسیار
مهم دیگر در
نهضت ملی
ایران این بود
که نشان داد
قدرت های بزرگ
ودولت های
بیگانه -
ازجمله شوروی
سابق - و به ویژه
آمریکا تنها
به منافع خود
می اندیشند. انگلیس
به عنوان
قدرتی بزرگ که
دوران طلایی
اش در حال
افول بود و
خود به تنهایی
نمی توانست از
عهده در هم
شکستن نهضت
ملی کردن نفت
برآید، کوشید
تا آمریکا را
به ماجرا بکشاند.
ایالات متحده
بعنوان قدرتی
جدید که جانشین
امپریالیسم
انگلیس شده
بود ومی خواست
برمنابع
انرژی منطقه
تسلط داشته باشد،
به بهانه مبارزه
با کمونیسم
واتحاد شوروی،
وارد میدان شد
و درهمدستی با
استعمار
انگلیس طرح ضد
مردمی کودتا
علیه مبارزات
مردمی درایران
را پیش برد و
به مرحله اجرا
در آورد.
آنانی که
امروزه تحریم
های اقتصادی
وتهدید به
تهاجم نظامی
آمریکاعلیه
ایران را نجات
بخش می دانند،
معلوم است که
از تجربه
وتاریخ هیچ
نیاموخته اند.
اگرایالات
متحده وجهان
غرب واقعا با
منافع ملی
مردم ایران
همدلی
داشتند، نهضت ملی
کردن ایران را
آن طور بی رحمانه
به خاک وخون
نمی کشاندند.
آن ها در
اتحاد با
سلطنت و
روحانیت بزرگ
ترین خیانت راعلیه
مردم ایران
مرتکب شدند.
خیانت و
دخالتی که سال
های متمادی
انکارمی شد،
اما درچند سال
اخیربا
انتشاراسنادی
روشن شد که
دولت و سازمان
سیا درآن
کودتای خونین
نقش مستقیمی داشتند.
"مادلین آلبررایت"
وزیر خارجه آمریکا
در دوره ریاست
جمهوری بیل
کلینتون،
رسما به دخالت
آمریکا درکودتاعلیه
مصدق و نهضت
ملی ایرانیان
اعتراف کرد. و
به قول خود
مصدق "کمونیسم
را بهانه کرده
اند تا نفت ما
راصد سال دیگرهم
غارت کنند."
روز
بیست وهشتم
مردادماه همچنین
یاد آور برخی
از رویدادهای
مهم در تاریخ
کشورمان است
از جمله بیست
و هشت مرداد
سال پنجاه و
هشت. درچنین
روزی جمهوری
اسلامی تهاجم
وحشیانه ای را
به دستاوردهای
انقلاب بهمن در
سراسر ایران آغازکرد
و مخصوصا با
لشکر کشی
خونین به کردستان
برخی
از روستا های
این منطقه را به
کلی ویران کرد
و بسیاری از
بهترین وآگاه
ترین فرزندان
ایران
وکردستان، به
جوخه های
اعدام سپرد.
تاریخ
معاصر، مخصوصا
در پنجاه – شصت
سال اخیر،
نشان می دهد
که مثلث
ارتجاع،
متشکل ازدستگاه
روحانیت،
طرفداران
دستگاه سلطنت
و قدرت های
امپریالیستی،
قاطعانه و
بدون هیچ
تردیدی دشمنان
مشترک
مبارزات
آزادی خواه
هانه و دمکراتیک
مردم ایران
هستند و اگر
زمانی هم با هم
اختلافی
داشته باشند،
در ضدیت با جنبش
آزادی خواهی مردم
ایران دارای
منافع مشترک
هستند و درهنگام
ضرورت به یاری
یگدیگر
خواهند شتافت.
راه
نجات مردم
ایران و
مخصوصا
اکثریت
کارگران و
زحمت کشان،
آگاهی، تشکل و
اتحاد است. بدون
تحقق این
موئلفه ها،
جنبش ضد
استبدادی
مردم ایران به
حقوق اساسی و
دمکراتیک خود
دست نخواهد یافت.
بیست
وهشتم مرداد
هزاروسیصدو
هشتادونه