ایران
در آئینه آمار
(۳۲۶)
جمعه
۹ آبان ۱۴۰۴ برابر با ۳۱
اکتبر ۲۰۲۵
تهيه
و تنظيم از
مريم اسکوئی
موضوع
آمارهای نقل
شده در این
بخش:
۹۰ درصد
کودکان
ایرانی با
دندانهای
پوسیده به
مدرسه میروند
بلایی
که سر سفره
ایرانی آمد ؛
۳۵٪ مرگها
ناشی از
سوءتغذیه
است
تورم
تجمعی
کشورهای جهان
از سال ۲۰۲۰
تا ۲۰۲۵
بازماندگی
از تحصیل ۲۷
هزار دانش
آموز در استان
هرمزگان
کاهش
۶۰۰ هزاری
تولد در یک
دهه
اخراج،
کودکان کار را
کم نکرد/طرد
مهاجران افغانستانی
تاثیری بر
آمار کودکان
کار نداشت
تناقضهای
بازار کار
ایران؛ هم
اشتغال کم شد
هم نرخ بیکاری
۴۴۵
هزار دانشآموز
مهاجر پشت
درهای بسته
۸
آبان : ۴۴۵
هزار دانشآموز
مهاجر پشت
درهای بسته
|پیام ما|
درحالیکه
وزارت کشور از
«حمایت از تحصیل
همه دانشآموزان
اتباع» سخن میگوید،
دادههای
پژوهشی تازه
نمایانگر
شکاف میان سیاستهای
اجرایی و واقعیتهای
میدانی است:
۴۴۵ هزار کودک
افغانستانی
مهاجر از تحصیل
بازماندهاند
و از هر دو
کودک مهاجر در
سن تحصیل، یک
نفر از دسترسی
به آموزش
محروم است.
آماری که بهتازگی
در نشست «وضعیتشناسی
مهاجرین
افغانستانی
در ایران»
مطرح شده،
نشان میدهد
فقط از سه
مدرسه شهرری،
۴۲۰ دانشآموز
افغان کم شده
است و در جنوب
تهران چهار مدرسه
در اثر کاهش
جمعیت دانشآموزی
تعطیل شدهاند.
از طرف دیگر،
همزمان با
محدود شدن
دسترسی به
آموزش بعد از
جنگ دوازدهروزه،
بعضی بیمارستانها
و حتی مؤسسههای
خیریه درمانی
از پذیرش
کودکان بیمار
مهاجر شانه
خالی کردهاند.
براساس
آخرین آمار
وزارت کشور
۲۸۰ هزار دانشآموز
اتباع غیرمجاز
از کشور خارج
شدهاند و در
سال تحصیلی
۱۴۰۴ تاکنون
۳۲۰ هزار نفر
از دانشآموزان
اتباع در
مدارس ثبتنام
کردهاند. بهگفته
رئیس مرکز
امور اتباع و
مهاجرین خارجی
وزارت کشور،
تعداد دانشآموزان
اتباع افغانستانی
غیرمجاز ثبتنامشده
در سال تحصیلی
جدید پس از
اجرای طرح
بازگشت این
اتباع نسبت به
سال گذشته که
۷۰۰ هزار نفر
بود، کمتر شده
است. با این
حساب، طبق
آمار وزارت
کشور امسال
۴۲۰ هزار دانشآموز
از مدرسه جا
ماندهاند که
وعده داده شده
به مدرسه
فراخوانده
شوند.
سیاستگذاری
براساس دادههای
گزینشی
دادههای
مطرحشده در بیستودومین
نشست انجمن
راحل از شکاف
عمیق آموزشی
پرده برمیدارد.
در این نشست
«فاطمه مقدسی»،
جامعهشناس و
فعال حوزه
عدالت آموزشی،
با استناد به
دادههای طرح
آمارگیری نیروی
کار در سال
۱۴۰۲ گفت حدود
دو میلیون و
۴۰۰ هزار کودک
افغانستانی زیر
۱۸ سال در ایران
زندگی میکنند
که یک میلیون
و ۴۷۰ هزار
نفر از آنان
در سن تحصیل (۶
تا ۱۷ سال)
قرار دارند. این
درحالیاست
که آمار رسمی
آموزشوپرورش
در سال
۱۴۰۰-۱۴۰۱
تنها از حضور
۵۷۰ هزار دانشآموز
افغانستانی
در سیستم
آموزشی خبر میدهد
و این بهمعنای
بازماندگی
نزدیک به ۹۰۰
هزار کودک در
سن تحصیل از
چرخه آموزش
رسمی است.
این
پژوهشگر با
تشریح وضعیت
مقطع ابتدایی
در سال تحصیلی
جاری هشدار
داد: «در سن
آموزش پایه (۶
تا ۱۱ سال) با
جمعیت ۷۹۶
هزار کودک
روبهرو هستیم،
اما فقط ۳۵۱
هزار نفر در
مدارس ثبتنام
شدهاند. این
بهمعنای
بازماندگی
۴۴۵ هزار کودک
تنها در مقطع
ابتدایی است.
این کودکان در
سنی هستند که
طبق قوانین
داخلی و
تعهدات بینالمللی
ایران، آموزش
برای آنها باید
اجباری و رایگان
باشد.»
مقدسی
با اشاره به
تمرکز جغرافیایی
خاص این جمعیت
افزود: «تحلیلهای
میدانی نشان میدهد
۳۳ درصد از کل
دانشآموزان
مهاجر در
تهران و
شهرستانهای
استان تهران
متمرکز هستند.
این درحالیاست
که بررسیهای
دقیق نشان میدهد
تنها ۰.۲ درصد
از مدارس کشور
با تراکم بالای
۷۰ دانشآموز
افغانستانی
مواجهاند و
همین موضوع
ادعای تراکم
کلاسی گسترده
را زیر سؤال میبرد.»
واقعیتهای
آماری درباره
تحصیل
مهاجران
گزارشی
که در نشست
انجمن راحل از
سوی فاطمه
مقدسی ارائه
شد، آماری از
دانشآموزان
مهاجر و
بازماندگی از
تحصیل پیش روی
ما میگذارد.
بر مبنای
گزارش ۲۰۲۳ کمیساریای
عالی
پناهندگان، یک
و نیم میلیون
کودک مهاجر
افغانستانی
در ایران ساکن
بودهاند،
اما دادههای
طرح آمارگیری
نیروی کار در
سال ۱۴۰۲ شمار
این کودکان را
حدود دو میلیون
و ۴۰۰ هزار
نفر تخمین میزند.
از این جمعیت
حدود ۶۰۰ هزار
نفر بعد از روی
کار آمدن
طالبان وارد ایران
شدهاند و باقی
(حدود ۱.۸ میلیون
نفر) مربوط به
قبل از آن
هستند. در میان
این کودکان،
حدود ۷۰۰ هزار
دختر در سن
تحصیل قرار
دارند.
جمعیت
کودکان مهاجر
محصل در ایران
بعد از موج جدید
مهاجرتی، ۲۵
درصد افزایش
داشته و شامل
۱۲۰ هزار نفر
است. در سال
تحصیلی
۱۴۰۰-۱۴۰۱،
۵۰۷ هزار دانشآموز
مهاجر
افغانستانی،
۳.۱ درصد از کل
جمعیت دانشآموزی
ایران را تشکیل
میدادند. از
این جمعیت ۷۳
درصد شهرنشین
و ۲۷ درصد
روستانشین
بودهاند و
عمده آنها در
مدارس استان
تهران، شهرستانهای
اطراف،
اصفهان و
خراسانرضوی
متمرکزند.
آمار
بازماندگی از
تحصیل بالاست:
براساس دادههای
طرح آمارگیری
نیروی کار،
حدود ۹۶۸ هزار
کودک مهاجر در
سه مقطع ابتدایی،
متوسطه اول و
دوم از جریان
تحصیل
بازماندهاند
و تنها در
مقطع ابتدایی،
از ۷۹۶ هزار
کودک، ۴۴۵
هزار نفر به
مدرسه نرفتهاند.
مسئله
تراکم کلاسی
در مقطع ابتدایی
محدود به برخی
مناطق است؛
فقط بخش کوچکی
از مدارس با
تراکم بالای
۵۰ یا ۷۰ دانشآموز
افغانستانی
مواجهاند و این
شامل حدود ۵.۸
درصد مناطق
آموزشی است.
بهگفته
مقدسی، وزارت
آموزشوپرورش
با تعیین شهریه
رسمی برای
کودکان مهاجر
از سال ۱۴۰۳،
از محل دریافت
هزینه از این
کودکان، ۱.۵
هزار میلیارد
تومان معادل
۰.۶ بودجه
آموزشوپرورش،
درآمد داشته
است و بهدلیل
تمرکز جمعیتی
مهاجران در
مقطع ابتدایی
همزمان با
موج دوم افزایش
جمعیت دانشآموزی
در ایران، دستکم
تا سال ۱۴۰۸
بهشکلی موقت
نیازمند
مداخله مؤثر
دولتی در برخی
مناطق دارای
تراکم است.
بعد
از جنگ چه شد؟
پژوهشی
میدانی در سال
۱۴۰۴ پیشبینی
میکند بعد از
اخراج کودکان
دارای برگههای
سرشماری،
برگه حمایتی و
کد یکتا، در
کمترین
برآورد ۲۰۰
هزار نفر و بیشترین
برآورد تا ۳۰۰
هزار نفر از
مدارس اخراج
شدهاند که
عمده این
کودکان
دبستانی
هستند. براساس
این پژوهش، از
۳۰۰ هزار دانشآموز
یک مدرسه
ابتدایی ۱۵۰
کودک کم شده
است. همچنین،
از ۳۳۰ دانشآموز
مدرسهای دیگر
۱۰۰ دانشآموز
و از ۲۳۰ دانشآموز
یک مدرسه ۱۷۹
کودک کم شده
است. بهعلاوه
در منطقهای
در جنوب
تهران، چهار
مدرسه در اثر
کاهش جمعیت
دانشآموزی
تعطیل شده
است.
تحلیل
دادههای میدانی
مدارس روستایی
شهرری نشان میدهد
تا ۶۰ درصد از
کودکان مهاجر
در برخی مدارس
اخراج شدهاند؛
از این آمار
۴۷.۴۰ درصد
فقط دارای
برگه سرشماری
بودهاند،
۱۰.۳۰ درصد
فقط کد یکتا و
۵.۲۰ درصد فقط
حمایت تحصیلی
داشتهاند.
۳۰ مهر :
۹۰ درصد
کودکان
ایرانی با
دندانهای
پوسیده به
مدرسه میروند
متخصص
دندانپزشکی
کودکان کاشان
با هشدار درباره
آمار بالای
پوسیدگی
دندان در میان
کودکان
ایرانی گفت:
حدود ۹۰ درصد
کودکان هنگام
ورود به مدرسه
بین دو تا پنج
دندان پوسیده
دارند
به
گزارش سایت
دیده بان
ایران؛
ریحانه رحیمی،
با اشاره به
لزوم اهمیت به
رشد دندان در
کودکان اظهار
کرد: میزان
پوسیدگی
دندان در میان
کودکان
کشورهای
توسعهیافته
کمتر از ۵۰
درصد است و
این در حالی
است که در
ایران ۹۰ درصد
کودکان ایرانی
با دندانهای
پوسیده به
مدرسه میروند.
فرارو
/ ۸۰ هزار آمر
به معروف در
تهران؛ اتاق وضعیت
عفاف و حجاب
راهاندازی
شد
دبیر
ستاد امر به
معروف و نهی
از منکر استان
تهران خبر از
تشکیل «اتاق
وضعیت عفاف و
حجاب» با مشارکت
دستگاههای
فرهنگی و
اجرایی داد و
از عموم مردم
برای عضویت در
قرارگاه
ناظران مردمی
دعوت کرد.
به
گزارش حوزه،
مؤمن نسب با
بیان اینکه
اولویت ما در
ستاد امر به
معروف و نهی
از منکر استان
تهران تکمیل
زیرساخت
انسانی و نرمافزاری
است، گفت: با
فعالسازی ۸۰
هزار نیروی
آموزشدیده
میتوان
تحولی بزرگ در
استان ایجاد
کرد.
۲۸ مهر :
بلایی که سر
سفره ایرانی
آمد ؛ ۳۵٪ مرگها
ناشی از
سوءتغذیه
است
رویداد۲۴|
آمارهای
رسمی نشان میدهند
که از هر سه
مرگ در ایران،
یک مورد میتواند
به دلیل مسائل
مرتبط با
تغذیه باشد.
احمد اسماعیلزاده،
مدیر دفتر
بهبود تغذیه
جامعه وزارت
بهداشت، در
همایش روز
جهانی غذا
اعلام کرده
است که سالانه
حدود ۴۰۰ تا
۴۲۰ هزار نفر
در کشور جان
خود را از دست
میدهند که ۳۵
درصد از این
مرگها به
کمبودها و
مشکلات تغذیهای
مرتبط است.
کاهش
مصرف لبنیات،
گوشت، میوه و
سبزیجات،
افزایش چاقی
در کودکان و
مادران باردار،
و کمبود
ویتامینها و
املاح حیاتی،
بخشی از بحران
گستردهای
است که میتواند
سلامت نسلهای
آینده را
تهدید کند. بر
اساس گزارش
وزارت بهداشت:
سالانه ۱۰
هزار نفر به
دلیل کمبود
اسیدهای چرب
امگا۳ جان خود
را از دست میدهند.
۱۰ هزار نفر
به دلیل مصرف
ناکافی میوه و
سبزی میمیرند
و ۲۵ هزار نفر
هم به دلیل
کمبود مصرف غلات
و نان کامل
جان خود را از
دست میدهند.
کمبود
ویتامین D
بین ۵۰ تا ۷۰
درصد جمعیت
وجود دارد و
تاثیر مستقیم
بر سلامت
استخوانها و
سیستم ایمنی
دارد.
تحلیلها
نشان میدهند
که نوسانات
قیمت مواد
غذایی و
افزایش تورم،
نقش مهمی در
کاهش مصرف این
اقلام اساسی
داشته است.
لبنیات و گوشت
که از مهمترین
منابع
پروتئینی
هستند، به
دلیل افزایش قیمت
کمتر از نصف
میزان توصیهشده
مصرف میشوند.
حتی مکملها و
ویتامینها
نیز با افزایش
قیمت در دسترس
همه نیستند و
این موضوع
فشار مضاعفی
بر خانوادهها
به خصوص در
استانهای
محروم مانند
سیستانوبلوچستان،
کرمان و
هرمزگان وارد
میکند.
پیامدهای
این بحران،
تنها محدود به
مرگومیر
نیست. اضافهوزن،
چاقی در
کودکان،
کوتاهی قد در
استانهای
محروم و افزایش
شیوع بیماریهای
مزمن، از جمله
فشارخون و
دیابت، همگی
با الگوهای
تغذیهای
مرتبط هستند.
تحقیقات نشان
میدهد که از
هر پنج کودک و
نوجوان، یک
نفر دچار اضافهوزن
و چاقی است و
۳۰ درصد
مادران
باردار نیز وزنگیری
نامطلوب
دارند.
علاوه
بر چالشهای
تغذیهای،
پیامدهای
اقتصادی آن
نیز قابل توجه
است. خانوادهها
برای تامین
حداقل تغذیه
سالم باید
هزینههای
بیشتری متحمل
شوند، که در
شرایط تورم و
محدودیت
درآمد،
دسترسی به
مواد غذایی
ضروری کاهش مییابد.
این بحران میتواند
به چرخهای
معیوب از
سوءتغذیه و
بیماریهای
مرتبط منجر شود،
به ویژه در
گروههای کمدرآمد
و ساکنان
مناطق محروم.
اسماعیلزاده
در جمعبندی
هشدار میدهد:
«کمبود مصرف
ید در زنان
باردار ادامه
پیدا کند،
ضریب هوشی
کودکان طی سالهای
آینده کاهش
خواهد یافت.
توجه به سلامت
تغذیهای
جامعه، نه
تنها مساله
بهداشتی،
بلکه موضوعی اقتصادی
و اجتماعی
حیاتی است.»
۲۸
مهر : تورم
تجمعی
کشورهای جهان
از سال ۲۰۲۰ تا
۲۰۲۵
ایلنا
/ ایران یکی از
رکوردداران
جهانی تورم در
بازه پنج سال
اخیر است و
آثار اقتصادی
این بحران، بر
معیشت و ثبات
اجتماعی کشور
به وضوح دیده
میشود. این
موضوع اهمیت
تعادل بودجه،
اصلاح سیاستهای
مالی و احیای
اعتماد عمومی
را دوچندان کرده
است.
آرژانتین
با اختلاف
چشمگیر، رتبه
نخست را با تورم
تجمعی حدود
۲۶۱۴ درصد کسب
کرده است؛ به
معنای واقعی،
قیمتها در
این کشور بیش
از ۲۶ برابر
شدهاند.
ایران در
جایگاه دوم
قرار دارد که
تورم تجمعی آن
به بیش از ۷۰۰
درصد رسیده
است. ترکیه هم
در جایگاه سوم
با تورم ۴۶۴
درصد قرار
دارد.
۲۸ مهر :
بازماندگی از
تحصیل ۲۷ هزار
دانش آموز در
استان
هرمزگان
به
نقل از
تابناک،علیرضا
صالحی، دبیر
مجمع مطالبهگران
مردمی استان
هرمزگان، در
نامهای
سرگشاده خطاب
به رئیسجمهور،
از وجود ۲۷
هزار دانشآموز
بازمانده از
تحصیل در این
استان خبر داد
و خواستار
چارهاندیشی
فوری دولت برای
حل این بحران
آموزشی شد.
به
گفتهی صالحی،
از میان این
کودکان، حدود
۵ هزارنفر از
خانوادههای
تحت پوشش
سازمان بهزیستی
هستند. او تأکید
کرده است که
تداوم این وضعیت
میتواند آسیبهای
جدی اجتماعی و
فرهنگی برای آیندهی
استان و کشور
به همراه
داشته باشد.
صالحی
با اشاره به
ظرفیتهای
اقتصادی
گستردهی
هرمزگان از
جمله صنایع
فولاد، آلومینیوم،
پالایشگاهها،
گمرکات و
مناطق آزاد، پیشنهاد
کرده است که
بخشی از درآمد
این بخشها
برای
بازگرداندن این
کودکان به
چرخهی آموزش
اختصاص یابد.
به گفتهی او،
«اختصاص تنها
چند ساعت از
درآمد سالانه
صنایع بزرگ
استان میتواند
مشکل ۲۷ هزار
خانواده را
برطرف کند».
دبیر
مجمع مطالبهگران
مردمی
هرمزگان در
ادامه افزود
که این اقدام
نهتنها موجب
تحقق عدالت
آموزشی خواهد
شد، بلکه میتواند
به یکی از
بزرگترین
دستاوردهای
دولت در استان
هرمزگان تبدیل
شود و زمینهساز
توسعهی
اقتصادی،
فرهنگی و
اجتماعی پایدار
در این منطقه
گردد.
۲۰
مهر : کاهش ۶۰۰
هزاری تولد در
یک دهه
صالح
قاسمی، دبیر
مرکز مطالعات
راهبردی جمعیت
کشور، ظهر یکشنبه
در نشست تخصصی
بررسی چالشهای
جمعیتی اظهار
داشت: : در حال
حاضر برای کل
کشور نرخ
باروری حدود
۱.۵ تا ۱.۶ است این
به آن معناست
که به طور
متوسط، هر ۱۰
زن در ایران
تنها ۱۵ تا ۱۶
فرزند به دنیا
میآورند، این
نرخ در دهه ۶۰
برای هر خانم
بالای ۶ فرزند
بود. وی افزود:
استانهایی
مانند گیلان
۰.۹، مازندران
۱.۰، البرز و
تهران با ۱.۱
دارای پایینترین
نرخهای
باروری در
کشور و حتی در
طول تاریخ ایران
هستند.
وی
با اشاره به
آمار ملی جمعیت
تاکید کرد: در
سال گذشته
تعداد موالید
کشور به حدود
۴۵۰ تا ۴۸۰
هزار تولد رسید.
این در حالی
است که این
عدد در یک دهه
گذشته حدود
۱.۶ میلیون
تولد بود و در
بازه تنها ۱۰
سال، کشور
شاهد کاهش
حدود ۶۰۰ هزاری
تولد سالانه
بوده است.
وی
افزود: بر
اساس پژوهشهای
انجام شده،
تمایل به
داشتن فرزند
سوم در جامعه
حدود ۹ درصد
افزایش یافته
است،
۱۴
مهر : اخراج،
کودکان کار را
کم نکرد/طرد
مهاجران
افغانستانی
تاثیری بر
آمار کودکان
کار نداشت
حوالی
۱۰ صبح پنجم
مهرماه است و
کلاسهای
آموزشی دانشآموزان
مقطع دبستان
جمعیت دفاع از
کودکان کار و
خیابان آغاز
شده، یک هفته
از آغاز رسمی
سال تحصیلی
گذشته و
کودکان
مهاجری که از
تحصیل رسمی در
ایران
بازماندهاند،
برای ادامه
آموزشهای
غیررسمی پشت
میزهای همین
کلاسها نشستهاند
که همین حالا
از جمعیت پر
شده است؛
بازماندگانی
از طرح طرد
مهاجران
افغانستانی
در ایران که
به جمعیت
بازمانده از
تحصیل و
احتمالاً آمار
کودکان کار در
ایران اضافه
میشوند. این
را افشین، یکی
از مددکاران
جمعیت میگوید
که حالا
فهرستی نزدیک
به ۸۰ اسم از
کودکان مهاجر
را دارد که در
کلاسهای
جمعیت دفاع از
کودکان کار هم
ظرفیتی برای آنها
وجود ندارد.
خردادماه
امسال نادر
یاراحمدی،
رئیس مرکز امور
اتباع و
مهاجرین
خارجی اعلام
کرد که در سال
۱۴۰۳، ۲۵۱۶
خانوار شامل
موضوع کودکان
در خیابان
شدند که از
این تعداد،
۱۵۷۹ کودک به
همراه
خانواده رد
مرز شدند.
این
تنها آماری
نیست که
درباره نسبت
کودکان مهاجر
و جمعیت
کودکان کار
مطرح میشود؛
اردیبهشتماه
امسال هم
علیرضا
محمدی، معاون
سلامت اجتماعی
سازمان
بهزیستی
استان تهران،
از ادامه اجرای
طرح ساماندهی
کودکان کار
گفته بود که از
اسفندماه سال ۱۴۰۲
آغاز شده است؛
او گفته بود
که ۸۵ درصد
این کودکان را
به گفته او،
«اتباع» تشکیل میدادند
و حالا با
استناد به
همین آمارهای
رسمی و ادامه
طرح طرد
مهاجران،
باید شاهد
تغییراتی
روشن در آمار
کودکان کار
باشیم اما
فعالان حوزه
کار کودک در
گفتوگو با
«هممیهن» میگویند
اجرای این
طرح، تاثیر
چندانی بر
آمارهای کار
کودک در ایران
نداشته و حتی
پیشبینی میکنند
که تعداد آنها
در سالهای
آینده بیشتر
هم خواهد شد.
آنها
میگویند یکی
از نتایج طرد
مهاجران از
ایران و ثبتنام
نشدن کودکان
مهاجر در
مدارس دولتی و
خروج از چرخه
آموزش رسمی،
ورود آنها به
چرخه کار است
که میتواند
باعث افزایش
تعداد کودکان
کار شود. همین
دیروز،
علیرضا
کاظمی، وزیر
آموزشوپرورش
اعلام کرده که
امسال آمار
بازماندگان
از تحصیل حدود
یک میلیون نفر
است که نزدیک
به ۶۰ هزار
نفر آنها در
گروه سنی ششسال
تمام قرار
دارند. تعدادی
که فعالان
حقوق کودکان
را نگران کرده
است.
روزهای
تاریک پیشروی
کودکان کار
مطالعه
سیمای سلامت و
جمعیت در
ایران در سال ۱۳۸۹،
شاخص کار
کودکان پنج تا
۱۱ سال را
برای کل کشور ۱۴/۶۱درصد
گزارش کرده
است که شامل
حداقل یک تا ۲۸
ساعت کار
اقتصادی در
هفته برای
خانوار است. طبق
این گزارش، ۵۶
درصد این
کودکان را
پسران و ۴۴
درصد را
دختران تشکیل
میدهند.
مطالعه کشوری
ارزیابی سریع
و پاسخ به وضعیت
کودکان کار و
خیابانی ۱۵
استان کشور در
بازه زمانی ۱۳۹۸
تا ۱۳۹۹ هم که
توسط پیام
روشنفکر
انجام شده
است، نشان میدهد
تنها حدود ۳۷درصد
از این کودکان
اهل
افغانستان
بودهاند.
طبق
اطلاعاتی که
در کتاب
«پایان دادن
به کار کودکان
در خیابان»
منتشر شده و
گزارش مرکز پژوهشهای
مجلس «حداقل
سهمیلیون و ۲۰۰
هزار کودک از
چرخه تحصیل
بازماندهاند
که بسیاری از
آنها مجبورند
کار کنند.
حدود سه
میلیون و ۵۰۰
هزار کودک
حاشیهنشین و
نزدیک ۷۰۰
هزار کودک
مهاجر و
پناهنده نیز
وجود دارد و تعداد
کودکان ۱۰استان
محروم کشور
نیز حدود دو
میلیون نفر
است. اگر
بپذیریم که
حدود دو
میلیون کودک کار
در ایران وجود
دارد، یعنی ۸/۵درصد
از کل کودکان
ایران، کودک
کار هستند.»
لطفی
میگوید که نهتنها
این شرایط
تغییری
نکرده، بلکه
پیشبینی میشود
بهدلیل
شرایط
اقتصادی آمار
کودکان کار هم
افزایش پیدا
کند: «من پیشبینی
میکنم بهدلیل
ابرتورمی که
در راه است،
شرایط در سالهای
آینده نهتنها
برای کودکان
مهاجر، بلکه
برای کودکان کار
ایرانی هم
تاریک خواهد
بود. آمارهای
کودکان
بازمانده از
تحصیل و
ناتوانی
خانوادهها
از ثبتنام
فرزندانشان
در مدارس، میتواند
تصویری از
آینده این
کودکان ترسیم
کند. بههمیندلیل
نهتنها
وضعیت کودکان
مهاجر، بلکه
شرایط کودکان
ایرانی با
شناسنامه و بیشناسنامه
هم غمانگیز
است؛ چون
سیاستهای
بانک جهانی بهشکلی
واضح در حال
پیادهشدن
است. اینکه از
حقوق محرومان
و عدالت اجتماعی
صحبت کنیم اما
سیاستهایی
که منافع
اقلیت را پیش
میبرد اجرا
کنیم، روند
خطرناکی است.»
پیام
روشنفکر،
پژوهشگر
اجتماعی هم در
گفتوگو با
«هممیهن»، از
آمارهای رسمی
جمعیت حدود ۸۰
درصدی کودکان
مهاجر در میان
کودکان کار میگوید.
او توضیح میدهد،
کودکان کار در
تهران که در
خیابان کار میکنند،
به سه دسته
مهاجران
افغانستانی،
کودکان غربت
یا کولی و
کودکانی از
سایر اقوام
کشور تقسیم میشوند
و سهم
مهاجران، از
کودکان کار در
خیابان بیشتر
است، اما باید
توجه داشت که
آنها درصد کمی
از کودکان کار
تهران را تشکیل
میدهند.
روشنفکر
توضیح میدهد
در بسیاری از
استانهایی
که با کار
کودک روبهرو
هستیم، جمعیت
مهاجر
افغانستانی
نداریم: «ما در ۱۵
مرکز استان
کار کودک
داریم اما هیچ
مهاجر افغانستانی
در آنها زندگی
نمیکند؛
بنابراین
تاثیر خروج
آنها از کشور
را در مقیاس
ملی، باید با
دقت در نظر
گرفت. یکی از
تبعات منفی
اخراج آنها هم
ممکن است
مشغولشدن
آنها به
مشاغلی باشد
که در آن دیده
نمیشوند.»
به
گفته او، کار
کودک در ایران
شامل تمام
کودکانی است که
در بیش از ۴۰
هزار نقطه
روستایی و بیش
از دو هزار
شهر در بخشهای
مختلف
کشاورزی،
مشاغل خانگی و
سایر مشاغل
کار میکنند و
درمجموع بیش
از دو میلیون
نفر برآورد میشود
ولی سهم بزرگی
از کل جمعیت
بالای ۲۵
میلیون، زیر
۱۸ سال
ندارند: «در
برآوردها
ممکن است تعداد
هشتونیم در
۱۰۰ هزار
کودک، مشغول
کار باشند که
آمار آنها به
حدود دوونیم
میلیوننفر
میرسد که در
بخشهای
مختلف صنعت و
کار خانگی و
کشاورزی
مشغول بهکار
هستند. آنها
در مناطق مرزی
و در حاشیه
شهرها هم حضور
دارند و سهمی
از این آمار
هم متعلق به
مهاجران است،
اما نه همه آن.»
او
میگوید، یکی
از فرضیههایی
که باید بهعنوان
تبعات طرد
مهاجران در
نظر گرفت،
اضافهشدن
دانشآموزان
محروم از
تحصیل به
جمعیت کودکان
کار است:
«تحقیقات نشان
میدهد، حدود
۴۵ درصد
کودکانی که در
خیابان کار میکنند
به مدرسه نمیروند،
اما ۵۵ درصد
آنها هم درس
میخوانند و
هم کار میکنند.
اما کودکانی
که در کارگاهها
کار میکنند
تحصیل
برایشان سختتر
میشود. اگر
بتوان این فرض
را پذیرفت که
رویتپذیری
این کودکان
کمتر شده، میتوان
گفت که
احتمالاً
بخشی از دلیل
آن، مربوط به
اخراج
مهاجران و
بخشی دیگر،
مربوط به پنهانشدن
آنهاست.»
۱۶
مهر : تناقضهای
بازار کار
ایران؛ هم
اشتغال کم شد
هم نرخ بیکاری
گزارش
مرکز آمار
ایران از
وضعیت بازار
کار در فصل
تابستان
امسال نشان میدهد
که در مقایسه
با تابستان
پارسال، نرخ
اشتغال،
تعداد شاغلان
و امید مردم
به پیدا کردن
کار کاهش پیدا
کرده است و
اشتغال زنان
ضربه شدیدی
خورده است.
طبق
این گزارش،
جمعیت در سن
کار در این یک
سال بیش از
هشتصد هزار
نفر افزایش
یافته با وجود
این، تعداد کل
شاغلان در این
مدت حدود
دویست هزار
نفر کاهش پیدا
کرده است. بار
اصلی این رکود
بازار بین
زنان و مردان
یکسان تقسیم
نشده است.
نمودار
میلهای که
نشان میدهد
طبق
برآوردهای
مرکز آمار
ایران در
تابستان ۱۴۰۴
نسبت به
تابستان سال ۱۴۰۳
جمعیت بالای ۱۵
سال کشور ۸۰۵
هزار نفر،
جمعیت مردان
شاغل ۱۲۲
هزار نفر و
جمعیت
غیرفعال
اقتصادی یک
میلیون و ۴۲
هزار نفر
افزایش
یافته، ولی
شمار زنان
شاغل ۲۹۳
هزار نفر و
شمار بیکاران
- افراد جویای
شغل - ۶۶
هزار نفر کمتر
شده است.
دو
سوم مردان، یک
نهم زنان
طبق
بررسیهای
مرکز آمار
ایران، در
حالیکه شمار
زنان شاغل ظرف
یک سال نزدیک
به سیصد هزار
نفر کم شده،
شمار مردان
شاغل حدود ۱۲۲
هزار نفر بالا
رفته است.
این
به معنی تشدید
شکاف جنسیتی
در بازار کار
ایران است. در
حالی که ۶۴
درصد (حدود دو
سوم) مردان
بالای ۱۵
سال شاغل
هستند، این
نرخ در بین
زنان تنها ۱۱.۵
درصد است. به
عبارت دیگر
تابستان
امسال از هر ۹
زن بالای ۱۵
سال، تنها یکی
کار میکرد.
کاهش
نرخ بیکاری به
خاطر ناامیدی
از یافتن کار
با
افزایش جمعیت
و کاهش شمار
شاغلان شاید
انتظار داشته
باشید که نرخ
بیکاری بالا
رفته باشد ولی
مرکز آمار نرخ
رسمی بیکاری
در تابستان امسال
را ۷.۴
درصد اعلام
کرده که یک
دهم درصد کمتر
از تابستان
سال قبل است.
دلیل
این تناقض به
تعریف نرخ
بیکاری برمیگردد.
در محاسبه این
نرخ، فقط
کسانی «بیکار»
محسوب میشوند
که فعالانه به
دنبال کار میگردند.
بقیه
جمعیت بالای ۱۵
سال کشور، از
دانشآموز و
دانشجو و
بازنشسته
گرفته تا
کسانی که امید
به پیدا کردن
شغل را از دست
دادهاند، نه
بیکار، بلکه
«جمعیت
غیرفعال
اقتصادی» محسوب
میشوند.
با
این حساب، با
وجود افزایش
هشتصد هزار
نفری جمعیت
بالای ۱۵
سال و کاهش
دویست هزار
نفری شمار
شاغلان، تعداد
افراد «بیکار»
(جویای شغل) ۶۶
هزار نفر از
تابستان
پارسال کمتر
شده است.
طبق
برآوردهای
مرکز آمار
ایران در
تابستان ۱۴۰۳
از بین افراد
بالای ۱۵
سال در ایران ۲۵
میلیون و ۱۲۹
هزار نفر
شاغل، دو
میلیون و ۴۶
هزار بیکار و ۳۸
میلیون و ۶۶
هزار نفر از
نظر اقتصادی
غیرفعال بودهاند.
در تابستان ۱۴۰۴
شمار شاغلان
به ۲۴
میلیون و ۹۵۸
هزار نفر و
شمار بیکاران
به یک میلیون
و ۹۸۱
هزار نفر کاهش
یافته، ولی
جمعیت
غیرفعال به ۳۹
میلیون و ۱۰۸
هزار نفر
رسیده است.
در
کل از بین ۶۶
میلیون نفر
ایرانی بالای ۱۵
سال، بیش از ۳۹
میلیون نفر در
بازار کار
حضور ندارند و
به همین خاطر
در محاسبات
نرخ رسمی
بیکاری
نادیده گرفته
میشوند.
گزارش
فصلی مرکز
آمار از بازار
کار حاوی نشانههای
بیشتری از رکود
جدی اقتصاد
ایران است.
علاوه
بر کاهش شمار
شاغلان با
وجود افزایش
جمعیت، درصد
کمتری از آنها
هم تماموقت
کار میکنند.
طبق
این گزارش،
شمار افرادی
که ۴۴
ساعت یا بیشتر
در هفته کار
میکنند، با
دو میلیون نفر
کاهش نسبت به
تابستان سال
قبل به ۱۶
میلیون و
دویست هزار
نفر رسیده
است.
به
عبارت دیگر،
درصد کارکنان
تماموقت از ۷۲
درصد به ۶۵
درصد کاهش
یافته است.
در
کنار این،
بیشترین کاهش
فرصت شغلی در
بخش صنعت است
که تابستان
امسال ۲۳۰
هزار نفر را
کمتر از
تابستان
پارسال در
استخدام
داشته است.
مرکز
آمار پیشتر
برآورد کرده
بود که بهار
امسال نرخ رشد
اقتصادی
ایران برای
اولین بار در
بیش از چهار
سال گذشته
منفی شده است.
نگاهی
به وضعیت
بازار کار
نشان میدهد
که ممکن است
این رکود در
تابستان هم
ادامه پیدا
کرده باشد.