آسیب های زلزله
بر زنان و
کودکان
آزاده ارفع
همه
چیز درده
ثانیه اتفاق
افتاد! زمین
دهن باز کرد و
همه چیز را در
خود فرو برد و از
جا کند. یکی در
خانه اش
تلویزیون
نگاه می کرد؛
یکی مشغول
شستشوی کودک
خود بود؛ و
دیگری هم مشغول
کار. اما
ناگهان همه
چیز به هم ریخت. گفته
می شود که بیش
از400 نفر در این
حادثه کشته
شده اند اما
به گفته برخی
از دست
اندرکاران و
پرستاران
بیمارستان
فقط400 نفر در سر
پل ذهاب کشته
شده اند و
آمار روستاها
هنوز در این
کشته ها
محاسبه نشده
است. آمار های
این
حکومتگران
مثل ساختمان
هایشان پر از
ریا و نیرنگ
است. مسکن
مهرشان نیز بی
مهر و فقط
چهار ستونش
باقی ماند و
بس. بیمارستان
تازه ساز سر
پل ذهاب هم
آسیب های جدی
دیده و قابل
استفاده نیست
و درحال حاضر
بیماران به
چادر صحرایی
منتقل شده اند.
گزارش
هائی که از
کمک رسانی به
مردم زلزله زده
می رسد بسیار
نگران کننده
است. مردم از
نبود چادر
برای سر پناه،
پتو برای گرم
کردن
کودکانشان و
آب آشامیدنی
سالم برای
نوشیدن می
نالند. علیرغم
وقوع زلزله
های متعدد
درسالیان
گذشته و
تجربیات تلخ
وفاجعه باری که
از این سوانح
طبیعی هولناک
برجای مانده
است و با وصف
این حقیقت که
فلات ایران بر
روی گسل زلزله
قراردارد رژیم
جمهوری
اسلامی تا
کنون
نتوانسته است
مدیریت بحران
متناسب برای کمک
رسانی به آسیب
زدگان زلزله
های کشور
ایجاد کند. براساس
گزارش های انتشار
یافته وضعیت
زنان، کودکان
وافراد مسن
بیش از هر
گروه اجتماعی
دیگر در تهدید
و خطر ناشی از
آسیب های
زلزله قراردارند.
زنان اما نیازهای
ویژه ای دارند
که عدم رسیدگی
و توجه به آن
ها موجب آسیب
های جدی روحی
و جسمی در
مقایسه با
مردان می شود.
زنان
علاوه بر
مواظبت از
کودکان و بقیه
اعضای
خانواده باید در
شرایط
اضطراری به
وضعیت بهداشت
خود توجه لازم
را مبذول
دارند. برای
پاسخ به این
نیاز، مراکز
کمک رسانی
باید هم
اطلاعات لازم
را در اختیار
زنان آسیب
دیده قرار
دهند و هم
امکانات و وسائل
بهداشتی لازم
را تامین
کنند. در
شرایطی که
دسترسی به آب
تمیز وجود
ندارد و دستشویی
ها عمومی
هستند ابتلای
زنان به
بیماری های
تناسلی و نیز احتمال
واگیری
بیماری های
عفونی افزایش
میابد. نبود
وسایل
بهداشتی برای
قاعدگی زنان
از مسائل
دیگری است که
زنان را بیشتر
در خطر بیماری
های عفونی
قرار می دهد. وسایل
جلوگیری از
بارداری و به
ویژه کمک
رسانی به زنان
باردار نیز باید
در دستور کار مراکز
کمک رسانی
باشد به طوری
که از مرگ و میر
زنان هنگام
زایمان
جلوگیری شود.
در طی چند روز
گذشته بارها
اخبار فقدان
وسایل،
امکانات و
خدمات
بهداشتی برای
زنان گزارش شده
است. این
گزارشات موید
این حقیقت است
که به نیازهای
ویژه زنان
اصلاً توجه
نمی شود و یا
به دلیل "ارزش های
فرهنگی"
جامعه ضرورت
پاسخ به این
نیازها مسکوت
نهاده می شود.
زندگی
در چادر برای
همه زندگی سخت
و طاقت فرسایی
است بویژه در
سرمای صفر
درجه. اما
علاوه بر سرما
و دشواری های
دیگر، زندگی
در چادر
برای زنان مشکلات
خاص خود را
دارد. خانه ای
بدون در و پیکر
که هر کس می
تواند سرزده
وارد آن شود.
نبود آسایش
وامنیت روانی
خود بخشی از
آسیب هائی می
باشد که زنان
و کودکان
بیشتر درخطر
تهدیدهای
ناشی از آن
قرار دارند. متاسفانه
برای زنان و
دختران خطر
تجاوز ازجمله
عارضه های
وحشتناک
دیگری است که
در شرایط هرج
و مرج و درهم
ریختگی های
ناشی از زلزله
به وقوع می
پیوندند. وجود
"ارزش های
فرهنگی" غلط و
از جمله مسکوت
نهادن پدیده
سوءاستفاده
های جنسی و
تجاوز احتمال
وقوع آن را دو
چندان میسازد.
این
ها بخشی از
مشکلاتی است
که زنان در شرایط
اضطراری ناشی
از زلزله با
آنها دست به
گریبان هستند.
ناگفته روشن
است که امیدی
به حکومت زن
ستیز حاکم
نیست بهمین
خاطر اکنون
زمان آن فرا
رسیده است که
فعالان جنبش
زنان و
نهادهای
مدافع حقوق
آنها از جمله
و به ویژه
تشکل های
کارگری از
نیازهای ویژه
زنان زلزله
زده با جسارت
و سرسختی دفاع
کنند، سنت
سکوت را درهم
بشکنند و همه
نهادهای مربوط
به کمک رسانی
را برای ارائه
نیازها و خدمات
لازم پاسخگو
سازند.
ایجاد
کمیته های
همیاری برای
دفاع و تامین
نیازهای
اولیه زنان و
نیز همیاری
برای ایجاد این
نوع تشکل ها
در میان زنان
آسیب زده از
ابتکارات
بسیار ضروری
برای تقویت
روحیه زنان
زلزله زده،
تشریک مساعی
آنها برای
غلبه بر شوک
ها و آسیب های
بی شماری است
که سلامت
روانی، جسمی و
بقای آن ها را
تهدید میکند.