منظور
از تعامل
صادق
افروز
سرانجام
حسن روحانی
(فریدون ) در
مجلس اسلامی بر
قران بوسه زد
و در وفاداری
به قانون
اساسی
و دفاع از
مرز و بوم
سوگند یاد
کرد. اما
این قسم
خوردن ها و
اعلام
وفاداری ها هیچ
چراغی را بر روشن
کردن معادلات
جدید قدرت نمی
افزاید .آنچه
برایند
برخورد ها و
تقابل های بین
نیروهای درگیر
در حاکمیت را
تعیین می کند
توان هرکدام
از این نیروها
در کنار زدن
نیروی حریف
است .
هیچکس
نمی توانست
پیش بینی کند
یا بهتر است
بگویم اصطکاک
ایجاد شده بین
خامنه ای و
احمدی نژاد پس
از انتخابات
سال 88 به سختی
قابل پیش بنیی
بود .ولی
دیدیم تا به
کجا پیش رفتند
.کشمکش تا به
حدی بود که
برخی از
رفقایمان به
دوران بنی صدر
اشاره می
کردند و برای
توصیف وضعیت ،
از اصطلاح
جالب بنی
صدریزه شدن اوضاع ، استفاده
می کردند. ولی
دیدیم که
احمدی نژاد ،
بنی صدر نبود
و با اتکا به
هرچه که داشت
، نمی دانم
مدارک و اسناد
مالی فساد
آقایان بود ،
مدارک و ویدیو
های
فساد اخلاقی
بود ، و یا حتی
مدارک بسیار
محرمانه اتمی
بود ،
تا آخر دوره 4
ساله اش دوام
آورد .در انتها
هم اصرار داشت
مرشد و مرادش
، مشایی را به
جای خود بر
تخت ریاست
جمهوری
بنشاند . یک
روز از کارش
را هم زد و با وی به
وزارت کشور رفت
.ولی خوب
اوضاع بر وفق
مرداش پیش
نرفت و مشایی
در غربال
شورای نگهبان
گیر کرد .
بر
خلاف احمدی
نژاد که درصف
واحدی با بیت
خامنه ای تصور
می شد و بعد به
اصحاب انحراف
گرایید و شروع
به نواختن ساز
تازه ای کرد ،
روحانی با اختلافات
شفاف تری شروع
به کار کرده
است . از همان
آغاز به نظر
می رسد که
برخلاف احمدی
نژاد که با
وحدت شروع
بکار کرد و
بعد به اختلاف
گرایید ،
روحانی با کمی
اختلاف شروع
بکار کرده و به
سمت وحدت می
رود . او که در
حین مبارزه
انتخاباتی اش
قول تلاش برای
آزادی موسوی و
کروبی را می
داد حالا همه
را به صبر و
شکیبایی و
سپردن امور
بدست افراد ذی
صلاح دعوت می
کند . لیست
کابینه معرفی
شده توسط
روحانی خاطر نشان
می سازد که در
امر داخلی و
سرکوب مردم ، با بیت
خامنه ای
هماهنگی لازم
صورت گرفته
است . معرفی
مصطفی پور
محمدی از
جنایتکار
ترین کادر های
جمهوری
اسلامی در دهه
1360 و عضو هیئت سه
نفره مرگ به
همراه اشراقی
و نیری ،
به سمت وزیر
داد گستری ،
نشان می دهد
که روحانی دست
خامنه ای را
برای سرکوب
جنبش های
انقلابی
کارگران و
دانشجویان و
فعالین ملی و
زنان باز می
گذارد .در عوض
،
اوضاع وخیم اقتصادی
حتی به خامنه
ای هم علیرغم
سخت سری هایش
فهمانده است
که ادامه
تحریم ها ، به
افزایش فشار ها بر
مردم منجر
خواهد شد و حکومت
کردن را دشوار
تر خواهد کرد.
انتخاب جواد
ظریف نماینده
جمهوری
اسلامی در
سازمان ملل در
دوره خاتمی که
از هواداران
بهبود رابطه
با آمریکاست ،
سر دیگر این
معامله است .
بنابر این مصطفی
پور محمدی و
جواد ظریف را
می توان به
عنوان دو سر
این معامله در
ریاست جمهوری
یازدهم به یاد
داشت . سرکوب
گسترده تر در
داخل و نرمش و
سازش هرچه
بیشتر در خارج
. شاید منظور
روحانی از تعامل
هم همین ساخت
و پاخت وسازش
باشد .
البته
این سازش ها و
معامله ها
بدون سر خر و
مزاحم نیست
.هنوز دارو
ودسته کیهان
شریعتمداری و
باند احمدی
نژاد فعالیت
می کنند .
شریعتمداری
هنوز با
استراتژی
جدید ،
خود را وفق نداده
است و از نت
های قدیمی
دوران احمدی
نژاد استفاده
می کند . در
بعضی تند پیچ
های سیاسی و
تغییر
استراتژی
بعضی ها از
درک موقعیت
جدید عاجزند . چشمان گرد
شده
شریعتمداری
از دیدن
همراهی رفسنجانی
در کنار
روحانی در
مراسم تحلیف
پر خون است
ولی قلم زن
هایش جرئت
پرتاب کردن
نجاست های
همیشگی را
ندارند چون
ممکن است به
عبای رهبر هم
اصابت کند . لذا دست به
عصا راه می
روند . احمدی
نژاد در آخرین
روزهای ریاست
جمهوری اش خبر
از تاسیس
دانشگاه
ایرانیان داد
و بودجه اش را
هم تصویب کرد
.این دانشگاه
در واقع می
شود پاتوق
کابینه احمدی
نژاد و به
مثابه یک حزب
سیاسی عمل
خواهد کرد . سیاسیونی
که در دوران 8
ساله احمدی
نژاد ، کشور
را به تاراج
بردند حالا در
دانشگاه
ایرانیان خود
را با تحولات
جدید وفق می
دهند و نقشه
می کشند
تا چگونه قوه
مجریه را دوباره
از آن خود
کنند . .انتصاب
احمدی نژاد از
سوی خامنه ای
به عضویت مجلس
تشخیص مصلحت
نطام در واقع
قبل از آنکه
تشویق و
قدردانی
خامنه ای از
رئیس جمهور
سابق باشد
گذاشتن دست او
در حناست .
احمدی
نژاد نمی
تواند روی
رهبر را زمین
بزند و انتصاب
خود را رد کند . اصلا کسی
در حاکمیت
جمهوری اسلامی
چنین توانی را
دارد ؟ حالا
او باید هر
روز صبح از
نارمک
به دفتر مجلس
تشخیص مصلحت
نظام برود
و کارت
حاضر غائب
بزند و
زیر دست هاشمی
رفسنجانی ،
رئیس مجلس
تشخیص مصلحت
نظام بنشیند
.آیا فکر نمی
کنید این
سیاست مزورانه
خامنه ای ، نوعی
تنبیه برای
بچه شروری باشد که
11 روز
نافرمانی کرد
و مصلحی را به
سر کار بازنگرداند
؟ آیا فکر نمی
کنید با این
انتصاب دست و
بال احمدی
نژاد بسیار
بسته خواهد
شد؟ آیا این
نوعی کنترل
برای رئیس یک
باند خطرناک
نیست ؟باندی
که هروز تهدید
به افشا گری
می کند و یک
بار در صحن
مجلس ، پته
مافیای برادران
لاریجانی را
روی آب ریخت
.ماجرای مرتضوی
و لاریجانی را که
حتما به خاطر
می آورید .
قبل از
سوگند خوردن
روحانی ، مجلس
نمایندگان امریکا
با اکثریت آرا
، طرح
تحریم های فزاینده
تری را بر
علیه ایران
تصویب کرد .
این تحریم ها
جمهوری
اسلامی را در
فروش نفت با دشواری
های بسیار
زیادی روبر
خواهد ساخت .
دوره 8 ساله
احمدی نژاد
ایران را از
هر زمان دیگر
بیشتر وابسته
به درامد نفت
کرد . ورود بی
رویه کالاهای
بدون کیفیت
خارجی و بخصوص
چینی و محصولات
کشاورزی مثل
گندم برای مقابله
با تورم روز
افزون ، نه
تنها قادر به
مهار تورم نشد
بلکه بر
تولیدات
داخلی نیز
ضربات مرگباری
وارد کرد
.افزایش تحریم
ها دولت
روحانی را در
زمینه
اقتصادی با
گرفتاری های
بسیار زیادی
مواجه خواهد
ساخت . چنین به
نظر می رسد که
دولت امریکا
با آگاهی از
وضعیت
اقتصادی
ایران و تورم
روز افزون و
افزایش
بیکاری ها ، برای
وادار کردن
این رژیم به
کوتاه امدن از
جاه طلبی های
اتمی ، تحریم
های اقتصادی
را به عنوان
سلاح بسیار
نیرومندی
بکار می گیرد .
اگرچه
مجلس
نماینگان
امریکا با
تصویب لایحه تحریم
های اقتصادی
بیشتر به
چمهوری
اسلامی چنگ و دندان
نشان داد ،
اما کاخ سفید
در اعلامیه ای
، آغاز
بکار حسن
روحانی را به
او تبریک
گفت . در
پیامی کاملا
آشتی جویانه
کاخ سفید
مراتب خشنودی
خود را از
شنیده شدن
صدای مردم
ایران !!!!! در
انتخابات
ریاست جمهوری
ابراز داشت . کاخ
سفید
در بیانیه
خود گفت :
" آغاز
بکار روحانی
بعنوان ریاست
جمهور به ای معناست
که ایران با
سرعت مسائل
خود را با
جامعه بین المللی
در مورد مسائل
اتمی حل کند . اگر تهران
علاقمند به
اجرای
تعهدات خود
باشد دولت
اوباما خود را
موظف به حل
مسالمت امیز
این بحران می
بیند " .
امریکایی
ها برای فشردن
دستان مسالمت
آمیز ظریف
امیدواری
نشان می دهند و
انچه در این
میان
کوچکترین
ارزشی و محلی
از اعراب
ندارد فریاد
در گلو خفه
شده مادران
داغ دیده ای
مثل مادر
سهراب و مادر ندا و مادر
ستار است .
امپریالیست ها و
بخصوص
امیرالیزم
امریکا در
منطقه
خاورمیانه
نشان داده اند
برای حفظ
منافع خود با
ارتجاع مذهبی
می سازند . در
افغانستان با
مجاهدین
ساختند و در
پاکستان
القاعده را
تولید کردند . در مصر با
اخوان بر علیه
جنبش انقلابی
توطئه کردند و
مرسی را روی
کار آوردند .
در سوریه نیروهای
مذهبی
ارتجاعی مثل
جبهه نصرت و
القاعده و سپاه
شام و عراق را
کمک می کنند .
در ایران نیز
به همین
نیروهای
مذهبی
ارتجاعی برای
روی پا نگاه داشتن
مناسبات
سرمایه داری
امید بسته اند
. چه کسی بهتر
از این نیروها
توان
رویارویی با
کمونیست ها و
انقلابیون
دمکرات را
دارد ؟
اگر
امپریالیست
ها دست نیاز
به سوی ارتجاع
مذهبی دراز می
کنند
بورژوازی
بومی نیز عاجز
از ایجاد تشکل
مستقل و
نیرومند دست
گدایی به خوان
روحانیت دراز
می کند .
نهضت
آزادی از
احزاب
بورژوازی
ایران سی و
چهار سال است
که خوار و
خفیف کاسه
گدایی را از
دستش به زمین
نمی گذارد . فلک زده ها
، امکان اجرای
مراسم بی رنگ
و بوی برگزاری
بزرگداشت
بازرگان یا
سحابی را پیدا
نمی کنند ولی
همچنان در صف
رای انتخاباتی
می ایستند و
به قانون
اساسی ابراز
وفاداری می
کنند . ضعف
تاریخی
بورژوازی
ایران در
سازماندهی سیاسی
و اقتصادی او
را به تمکین
از ارتجاع
مذهبی می
کشاند .
امپریالیست
ها با آگاهی
از همین ضعف
ها امید خود
را به سر عقل
آمدن رهبر
مذهبی جمهوری
اسلامی بسته
اند .
پنجم
آگوست 2013