ایران
در آئینه آمار
(۳۲۰)
شنبه
۲۲ دی ۱۴۰۳ برابر با ۱۱
ژانويه ۲۰۲۵
تهيه
و تنظيم از
مريم اسکوئی
موضوع
آمارهای نقل
شده در این
بخش:
روند
نزولی ایران
در آزمون تیمز
؛
از هر ۵
دانش آموز
ایرانی ۲ نفر
هیچ چیز یاد
نمی گیرند
سن
ابتلا به آلزایمر
در ایران به
۴۵ سال رسید
مهاجرت
سالانه ۱۵۰ تا
۱۸۰ هزار
ایرانی نخبه
مرگ
تدریجی ” بی
شناسنامه ها”
در جغرافیای بلوچستان
هزار
و ۶۹۴ نفر در
صف تعیین
هویت، دهها
هزار نفر
بلاتکلیف
میزان
اعدام زنان در
ایران در سال
۲۰۲۴ «بیسابقه»
بوده است
اقتصاد
ترسناک خماری
در ایران
۶۰
درصد طلاق های
استان فارس
مربوط به کودک
همسری است
مهاجرت
دانشجویان
ایرانی در ۱۰
مقصد اصلی به
رقم ۱۱۰ هزار نفر
رسیده
این
رقم در مقایسه
سال ۲۰۲۰، رشد ۸۲
درصدی را نشان
میدهد
آمار
بیسوادی در
ایران به ۱۸
میلیون رسید
ایران
چقدر مستاجر
دارد؟
۲۱
دی : روند
نزولی ایران
در آزمون تیمز
؛ از هر ۵ دانش
آموز ایرانی ۲
نفر هیچ چیز
یاد نمی گیرند
عصر
ایران /
روزنامه شرق
نوشت: طبق
نتایج آزمون
تیمز، ۲۱ درصد
از دانشآموزان
ایران عملکرد
بسیار ضعیفی
دارند و از هر
۵ دانشآموز،
۲ نفر هیچچیزی
نمیآموزند.
این وضعیت
ناشی از روشهای
نامناسب
آموزش و سیاستهای
نادرست در
حمایت ناکافی
از مدارس
دولتی و دانشآموزان
ضعیف است.
مطالعه
تیمز از سال ۱۹۹۵
بهطور دورهای
هر چهار سال
یکبار با
مشارکت نزدیک
به ۱۰۰کشور در
پایههای
چهارم و هشتم
برگزار میشود.
در این آزمون،
۲۵ کشور منطقه
نیز حضور
دارند. ایران
بهمنظور
ارزیابی دقیق
کیفیت آموزش،
بهویژه در
دوره
ابتدایی، در
این مطالعه
شرکت میکند
تا عملکرد
دانشآموزان
کشور را در
مقایسه با
سایر کشورهای
شرکت کننده،
بهویژه در
منطقه، بررسی
کند.
در
مطالعه تیمز،
اطلاعات
گستردهای از
وضعیت
خانواده،
معلمان،
مدارس و خود
دانشآموزان
جمعآوری میشود.
بهعنوان
مثال، در
آزمون ریاضی
پایه چهارم، ۱۲۷
سؤال و در
علوم ۱۲۵ سؤال
مطرح میشود.
در پایه هشتم،
برای درس
ریاضی ۱۳۸
سؤال و برای
علوم ۱۵۶ سؤال
ارائه میشود.
همچنین
پرسشنامههایی
برای دانشآموزان،
والدین،
معلمان (در
پایه هشتم،
دبیران ریاضی
و علوم) و
مدیران مدارس
طراحی شده
است.
در
آزمون تیمز ۲۰۲۳،
۳۶۰هزار
والدین، ۶۶۰
هزار دانشآموز،
۲۰هزار مدیر
مدرسه و ۲۹
هزار معلم از ۶۵کشور
و ۶ ایالت
مشارکت کردند.
در ایران، ۶۱۳۸
دانشآموز
پایه چهارم و ۶۲۲۲دانشآموز
پایه هشتم از ۲۲۴مدرسه
بهصورت
نمونهگیری
طبقهای
انتخاب شدند.
ایران
با میانگین
نمره ۵۰۰فاصله
دارد و عملکرد
آن در هر دو
درس ریاضی و علوم
پایینتر از
مقیاس وسط
است.
پایه
چهارم:
رتبه
۵۳ در ریاضی و ۴۹
در علوم از
میان ۵۸ کشور.
عملکرد
پایینتر از کشورهایی
مانند شیلی،
قطر و بحرین.
عملکرد
بهتر از برزیل
و مراکش.
مشابه
ازبکستان،
اردن، عمان و
عربستان در ریاضی؛
مشابه
آذربایجان و
اردن در علوم.
پایه
هشتم:
رتبه
۳۱ در ریاضی و ۳۶در
علوم از میان ۴۴
کشور.
عملکرد
پایینتر از
گرجستان،
قزاقستان و
قطر.
مشابه
بحرین،
ازبکستان،
شیلی و مالزی
در ریاضی؛
مشابه آذربایجان،
کویت و مالزی
در علوم.
در
آزمون تیمز،
نمره ۶۲۵ سطح
پیشرفته، ۵۵۰
سطح بالا، ۴۷۵
سطح متوسط و ۴۰۰
سطح پایین
محسوب میشود.
یکسوم
دانشآموزان
ایرانی در
ریاضی و ۳۸
درصد در علوم
به سطح متوسط
میرسند،
درحالیکه ۷۰ درصد
دانشآموزان
جهانی در این
سطح قرار
دارند.
۲۱
درصد دانشآموزان
ایرانی در سطح
بسیار ضعیف
قرار دارند.
مسعود
کبیری؛ مدیر
مرکز مطالعات
تیمز و پرلز ایران،
میگوید: ۴۱
درصد دانشآموزان
ایرانی به
نقطه ۴۰۰،
یعنی پایینترین
سطح عملکرد،
نمیرسند و ۲۱
درصد آنها بسیار
ضعیف هستند.
از هر ۵ دانشآموز
ایرانی،۲ نفر
اصلاً یاد نمیگیرند
و ۷۰ درصد
دانشآموزان
مدارس
روستایی
پسرانه به
حداقل سطح یادگیری
نمیرسند.
او
افزود که کسب
نمره پایین در
آزمون تیمز
بسیار ساده
است و شامل
سوالاتی
ابتدایی
مانند انجام
چهار عمل اصلی
ریاضی و خواندن
یک نمودار
ساده است. یکی
از سوالات
آزمون تیمز
پایه چهارم
این است: “403-1000 چند
میشود؟” در
سال ۲۰۱۹، ۴۹
درصد و در سال ۲۰۲۳،
۵۹ درصد دانشآموزان
به این سوال
پاسخ درست
دادند، که
نشان میدهد
تقریباً نیمی
از دانشآموزان
قادر به
پاسخگویی به
این سوال ساده
نبودهاند.
روند
نزولی ایران و
پیشرفت
کشورهای
منطقه
ایران
در روند
عملکرد خود در
آزمون تیمز
نزولی داشته
است، در حالیکه
کشورهایی
مانند ترکیه،
امارات و
ارمنستان رشد
قابلتوجهی
را نشان دادهاند.
جایگاه
ایران در پایه
چهارم: رتبه
دوازدهم در ریاضی
و نهم در علوم
میان ۱۵ کشور
منطقه.
جایگاه
ایران در پایه
هشتم: رتبه
نهم در ریاضی
و دهم در علوم
میان ۱۶کشور
منطقه.
روند
تغییرات
مدارس
کاهش
آزار و قلدری
دانشآموزان
در مدارس:
گزارشها
نشان میدهند
که میزان آزار
و قلدری روحی
و جسمی میان دانشآموزان
کاهش یافته
است و کمتر از
پیش، دانشآموزان
از همتایان
خود در مدارس
مورد آزار قرار
میگیرند. این
امر نشاندهنده
بهبود نسبی جو
مدرسه و فضای
اجتماعی آن است.
کاهش
نظم و انضباط
از دید مدیران
در پایه هشتم.
بهبود
نگرش دانشآموزان
پایه چهارم به
ریاضی و علوم
نسبت به سال ۲۰۱۹.
مسعود
کبیری؛ مدیر
مرکز مطالعات
تیمز و پرلز ایران،
معتقد است که
نتایج ضعیف
ایران در تیمز
۲۰۲۳، ضرورت
توجه ویژه به
مناطق محروم،
مدارس کمبرخوردار
و دانشآموزان
نیازمند به
توجه علمی را
برجسته میکند.
او میگوید که
در حال حاضر،
رویکرد آموزش
و پرورش اشتباه
است و منابع
بهگونهای
تخصیص مییابد
که مدارس موفقتر
و دانشآموزان
قویتر بیشتر
حمایت شوند.
این روند منجر
به آن شده که
در مدارس
شاهد،۵ درصد
از دانشآموزان
در سطح خیلی
پایین قرار
دارند، در حالی
که در مدارس
روستایی
مختلط، این
آمار به ۷۰
درصد میرسد.
کبیری
همچنین تأکید
دارد که مدت
زمان آموزش در
ایران به دلایلی
همچون
تعطیلات
طولانی و
آلودگی هوا کاهش
مییابد. او
پیشنهاد میکند
که تعطیلات
مدارس به جای
اول خرداد، در
ابتدای
تیرماه آغاز
شود.
۲۱
دی : سن ابتلا
به آلزایمر در
ایران به ۴۵
سال رسید
رادیو
فردا
بر
اساس اعلام
انجمن آلزایمر
ایران تعداد
مبتلایان به این
بیماری تنها
در دو سال از یک
میلیون نفر به
یک میلیون و
پانصد هزار
نفر رسیده است
رئیس
انجمن آلزایمر
ایران میگوید
بیماری آلزایمر
که متعلق به
سالمندان است
اکنون میانسالان
و جوانان ایرانی
را درگیر کرده
و سن ابتلا به
این بیماری به
۴۵ سال رسیده
است.
معصومه
صالحی پنجشنبه
۲۰ دیماه در
گفتوگو با
خبرگزاری ایلنا
گفت این بیماری
متعلق به
افراد بالای
۶۵ سال است،
اما بیماری
کرونا باعث شد
سن «دمانس»
(زوال عقلی) که
اختلال خفیف
شناختی یا
مرحله پیش از
آلزایمر است،
در کشور کاهش یابد.
خانم
صالحی در
ادامه گفت به
غیر از بیماری
کرونا،
استرس،
اضطراب،
فشارهای عصبی،
آلودگی هوا در
ایران در
ابتلا به بیماریهای
اختلال شناختی
و زوال عقلی
در سنین میانسالی
و جوانی نقش
دارند.
۱۷
دی: مهاجرت
سالانه ۱۵۰ تا
۱۸۰ هزار
ایرانی نخبه
به
گزارش سایت
دیده بان
ایران ؛شرکتکنندگان
همایش «مهاجرت
نخبگان علمی
در ایران امروز؛
چالشها و
راهکارها» عصر
پنجشنبه ۱۳ دی
ماه در پایان
این رویداد
تخصصی، با
صدور بیانیهای
هشدار دادند
که بحرانهای
نهاد دانشگاه
از جمله
امنیتیشدن
فضای آن، ضعف
در استقلال مالی،
اداری و
اجرایی،
محدودیت
آزادیهای
آکادمیک و
بستهبودن
محیط کنش
دانشجویی،
مستقیم و
غیرمستقیم
روند مهاجرت
نخبگان
دانشگاهی را
تشدید کردهاست.
بخشی
از چالش
مهاجرت
نخبگان
دانشگاهی
متأثر از
سیاستهای
حکمرانی و
رویکردهای
متصلب حاکم بر
دانشگاه است.
بحرانهای
نهاد
دانشگاه؛
ازجمله
امنیتیشدن
فضای آن، ضعف
دراستقلال
مالی، اداری و
اجرایی،
محدودیت
آزادیهای
آکادمیک و
بسته بودن
محیط کنش
دانشجویی و
تنگ بودن
میدان
ارتباطات بینالمللی
روند مهاجرت
نخبگان
دانشگاهی را
تشدید کردهاست.مهاجرت
نخبگان علمی
اکنون بیشتر
تحت تأثیر
زمینههای
سیاسی و یک
«مسأله
اجتماعی» است.
فرسایش
سرمایه
اجتماعی،
کاهش امید به
آینده، تبعیض
و محرومیت از
حقوق
عادلانه،
محدودیت آزادیهای
اجتماعی و
سیاسی و
فرهنگی (مانند
تلاش برای
اعمال حجاب
اجباری)،
فروبستهای
ارتباطی
(همچون
فیلترینگ و
عدم امکان دسترسی
به فضای
مجازی) به
فرآیند
مهاجرت شتاب
فزایندهای
دادهاست.
در
عین حال؛
سرمایه
انسانی ایران
که در دور و
نزدیک جهان
پراکندهاند
در امنیت و
آینده کشور
نقش مؤثر
دارند؛ لذا
شناخت و تحلیل
دقیق شرایط
جدید اجتماعی
و فرهنگی و
تحولات نسلی و
برنامهریزی
شایسته برای
جذب و نگهداشت
نخبگان و
تسهیل مراودت
و تردد
ایرانیان مهاجر
را در این
برهه الزامی
میدانیم و
لازم است دولت
و سایردستگاههای
رسمی با پرهیز
از رویکرد
صرفاً
امنیتی،
سیاستهای
کارامدی برای
تسهیل تردد و
تعامل نخبگان ایرانی
و مشارکت آنان
در رشد و
پیشرفت و
اعتلای اتخاذ
نمایند.
همچنین
به گزارش
ایرنا وزیر
بهداشت، بخش
مهمی از دلایل
مهاجرت
نخبگان را
شرایط
اقتصادی کشور
دانست و گفت:
مهاجرت
نخبگان یک
سرمایهسوزی
است که از دست
رفتن ژنتیک
برتر کشور
است.
محمدرضا
ظفرقندی
افزود: تبعیض
و فرصتهای
نابرابر یکی
از علل مهاجرت
بهشمار میرود
و سهمیهها
ازجمله موانع
عدالت آموزشی
هستند. یعنی
بهدلیل بیعدالتی
آموزشی و بیثباتی
شرایط سیاسی
کشور، فرد
تصمیم به
مهاجرت میگیرد.
وی
با انتقاد از
قانون
دوتابعیتی
گفت: قانون را
برای این میگذارند
که مشکلات
مردم را حل
کند. ما
انقلاب کردیم
که بند از پای
مردم باز
کنیم، اما
برخی قوانین
ما بندها را
زیاد کردهاند.
دستکم از
کشورهای
اطراف
بیاموزیم.
لبنانی تا ابد
لبنانی است و
حتی با ۱۰۰پاسپورت،
هروقت لبنان
برود، تمامی
امکانات را دارد.
قوانین مدنی
ما خون ایرانی
را شریف میداند.
از سال
۱۳۰۴تاکنون،
فقط به
۱۶۰۰نفر تابعیت
ایرانی دادهایم.
میتوانیم به
نخبگان دیگر
کشورها هم
تابعیت بدهیم.
ما به ایرانی
بودن افتخار
میکنیم، اما
پیش از آن
انسان هستیم.
دکتر
محمدحسین
شریفزادگان،
استاد
دانشگاه شهید
بهشتی هم با
اشاره به آمار
مهاجرت
سالانه ۱۵۰تا
۱۸۰هزار ایرانی
نخبه طبق
اعلام صندوق
بینالمللی
پول، گفت:
تخصیص منابع
براساس روابط
و نه شایستگی،
فساد ارگانهای
دولتی، تضاد
منافع، بهکارگیری
خویشاوندن در
مناصب و
نامتناسب شدن
عرضه و تقاضا
را از علل
اقتصادی
مهاجرت خواند
و افزود:
دستمزد متوسط
پروفسور دانشگاه
در ایران
۸۷۵دلار و
استادیار
۳۷۵دلار با
قدرت خرید
پایین است، در
حالی که این
دستمزد در
کشورهای دیگر
چندین هزار
دلار است .
شریفزادگان
به ۱۳ ابرچالش
کشور، شامل
کاهش سرمایه
اجتماعی و
ارتباط دولت و
ملت، کاهش تولید
ثروت، افزایش
تورم، نبود
سیاست خارجی معطوف
به توسعه
اقتصادی،
فساد در همه
ابعاد، فقر و
نابرابری،
مشکل آب، محیطزیست،
بحران بانکها،
صندوقهای
بازنشستگی،
ناترازی
بودجه،
ناترازی انرژی
اشاره کرد،
اما مهمترین
آنها را
«اختلال در
حکمرانی» و
«نبود سیاست
خارجی معطوف
به توسعه»
دانست که اگر
اینها حل
نشوند، بقیه
حل نمیشوند و
اگر تا حدی هم
حل شوند، مؤثر
است. اما با این
شرایط مهاجرت
نخبگان طبیعی
است.
۱۸ دی : مرگ
تدریجی ” بی
شناسنامه ها”
در جغرافیای
بلوچستان/هزار
و ۶۹۴ نفر در
صف تعیین
هویت، دهها
هزار نفر
بلاتکلیف
آنگونه
که خودشان می
گویند؛
شناسنامه
داشتن، تنها
آرزوی آنان
است، مردمانی
که تنها یک چیز
میخواهند،
“شناسنامه”.
چرا که
نداشتنش به
منزله محرومیت
از تمام خدمات
اجتماعی است.
به
گزارش
خبرنگار
ایلنا، “بیشناسنامهها”
عنوان دردناک
زندگی
مردمانیست که
در اوج محرومیت،
هویت هم
ندارند، از
دیرباز
جغرافیای سیستان
و بلوچستان بر
مدار درد و
رنج چرخیده
است، جایی که
بلاتکلیفی
جزء لاینفک
زندگیِ جمعیتی
نزدیک به ۵۰
تا صد هزار
نفر به گواه
اخبار منتشر
شده در این
استان پهناور
است.
بازمانده
از زندگی
درد
گران سیستان و
بلوچستان درد
“بی شناسنامه گی”
است که به
دیگر رنجهای
این دیار می
چَربد، زندگی
فاقدین
شناسنامه این
استان در
حقیقت زندگی
در برزخ بی
هویتی است، هر
گاه نامی از
هویت به میان
آید
ناخودآگاه،
نگاه همگان به
سمت سیستان و
بلوچستان
کشیده میشود،
همانجایی که
در سایه
محرومیت های
ریز و درشتش،
غم بی
شناسنامه گی و
بازماندگی از
زندگی، معضل
اصلی آنجاست.
مرزنشینان
سیستان و
بلوچستان که
با پاکستان و
افغانستان
همسایه اند،
از دیرباز با
معضل بی
شناسنامهها
مواجه اند،
این درحالیست
که این ماجرا
تنها به این استان
معطوف نمیشود
و در ۵ استان
کشور این آسیب
اجتماعی
پراکنده است.
بر
اساس آمارهای
موجود بیش از
یک میلیون نفر
در استان های
سیستان و
بلوچستان،
خراسان، گلستان،
کرمان و
آذربایجان
غربی با معضل
بی شناسنامه
گی روبرو
هستند، معضلی
که نشان میدهد
سیستان و
بلوچستان رکورد
دار و صدرنشین
جدول بی هویتهای
کشور است.
آنگونه
که خودشان می
گویند،
شناسنامه
داشتن، تنها
آرزوی آنان
است، مردمانی
که تنها یک چیز
میخواهند،
“شناسنامه”.
چرا که
نداشتنش به
منزله محرومیت
از تمام خدمات
اجتماعی است.
رویای
شناسنامه دار
شدن مردمان بلوچ
به اندازه ای
برایشان محال
شده که پس از بارها
مراجعه برای
تعیین هویت،
که بعضاً سالها
این بررسی ها
طول می کشد،
آنان را از
ادامه دادن
این مسیر
منصرف کرده
است.
مینا
ابراز می کند:
مثل همه زنان
بلوچِ بی
شناسنامه،
فرزندش که
حالا پسری دو
و نیم ساله
است را در خانه
به دنیا آورده
و تمام زنان
حوالی اش مجبورند
فرزندانشان
را در منزل به
دنیا
بیاورند، اگرچه
وجود ماماهای
محلی و
حضورشان در
منازل تا حدی
خیالشان را
آسوده کرده،
اما اگر زنی
نتواند
زایمان طبیعی
کند و نیاز به
عمل سزارین داشته
باشد، دیگر
کارش با کرام
الکاتبین است،
چرا که برای
زنان بدون
شناسنامه
تسهیلات
زایمانی وجود
ندارد تا
نوزادانشان
را در محیط
بیمارستانی
دولتی یا
درمانگاهی به
دنیا بیاورند
و گواهی ولادت
بگیرند.
آنان
تا به حال
تجربه دریافت
دسترنج خود و
واریز آن به
حسابشان
نداشته اند،
تا به حال
پایشان به هیچ
بانکی برای
افتتاح حساب
باز نشده،
آنها نه بیمه دارند
نه عایدی،
آنان بی هویت
های سیستان و
بلوچستانند
که جمعیتشان
هم کم نیست.
مرگ
تدریجی " بی
شناسنامه ها"
در جغرافیای
بلوچستان/هزار
و ۶۹۴ نفر در
صف تعیین
هویت، دهها
هزار نفر
بلاتکلیف
مرگ
تدریجی “بی
شناسنامه ها”
در جغرافیای
بلوچستان
زندگی
در جغرافیای
بی شناسنامه
های سیستان و بلوچستان
مثل مرگ
تدریجی است.
اینها را
میتوان از بغض
فرهاد و کلمات
منقطعش فهمید.
آنها
نمیدانند
چگونه و در
کدامین محکمه
اثبات کنند، که
پدر جد آنها
در این سرزمین
بوده و صاحب
زمین اجدادیشان
هستند.
آنها
می گویند تنها
راه اثبات
ایرانی بودنشان
آزمایش DNA و
اثبات
خویشاوندی
است که طی
کردن این
پروسه در
استان پهناور
سیستان و
بلوچستان به
دلیل خدمات
بسیار محدود و
دور از دسترس،
هزینه های سنگین،
گرفتن
استعلامات از
مراکز
اطلاعاتی و امنیتی
کاری بسیار
طاقتفرسا و
طولانی است.
بیسوادی
این جماعت
کاری با آنان
کرده که به
دلیل نداشتن
آگاهی و رنجپیمودن
مسیر سختِ
هویت دار شدن،
قید شناسنامه
را بزنند تا
این روند
فرسایشی شود.
این
در حالیست با
استناد به
آمارها، گفته
شده جمعیتی
بین ۵۰ تا
گاهاً ۱۰۰
هزار نفر در
استان سیستان
و بلوچستان به
دلیل نداشتن
مدارک هویتی
از تحصیل،
دانشگاه،
داشتن سند
مالکیت، سفر،
درمان دولتی،
انواع بیمههای
درمانی، خرید
دارو برای
بیماریهای
خاص،
گواهینامه،
یارانه،
استخدام نشدن در
ادارات
دولتی،
نداشتن حساب
بانکی، عدم ثبت
شکایت در
دادگاه،
محروم و
همچنین پس از
فرزنددار
شدن،
فرزندشان هم
هویتی ندارد.
بخش اعظمی
از فاقدین
شناسنامه در
سیستان و بلوچستان
ایرانی اند
ورود
مهاجرین
افغان به
سیستان و
بلوچستان و تشدید
نابسامانیهای
هویتی
کاوه
سرجو، یکی از
دلایل فاقدین
شناسنامه استان
سیستان و
بلوچستان را
اختلافات
برخی از مردم
با حکومت در
قبل از انقلاب
عنوان می کند
و می گوید: در
پی اختلافات
بخشی از مردم
با حکومت در
زمان قبل از
انقلاب بخش
زیادی از مردم
سیستان
بلوچستان در
افغانستان و
پاکستان حاشیه
نشین شدند و
پس از گذشت ۱۰
الی ۲۰ سال و
با پایان
حکومت
شاهنشاهی
دوباره به وطن
برگشتند و پس
از آن نیز
پیگیر اخذ
شناسنامه نشدند.
او
ادامه می دهد:
در آن زمان ۹۰
درصد جمعیت
استان سیستان
و بلوچستان را
روستائیان و
عشایر تشکیل
میداد که
بعضاً تعدادی
زیادی از آنان
به دلیل عشایر
بودنشان در
کوهها به سر
می بردند و
ضرورت اخذ
شناسنامه را
احساس نمیکردند.
فاقدین
شناسنامه
محروم از
تحصیل/ اتباع
در حال تحصیل
او
این را هم
اضافه می کند
که؛ محرومیت
فاقدین
شناسنامه از
آموزش
بزرگترین
ضربه ای است
که به این
افراد زده میشود،
چرا که در
مدارس برای
دانش آموزان
اتباع بستر
تحصیل و آموزش
فراهم اما
برای فرزندان
بی شناسنامه
ایران هیچ
بستری فراهم
نیست و در
واقع مهاجرین
از امکانات
آموزشی کشور
بهره مند و
فرزندان
بلوچِ فاقد
شناسنامه،
محروم از
سیستم آموزشی
کشورند.
به
گفته رئیس
شورای شهر
زاهدان، اگر
به هر طریقی
مساله
شناسنامه دار
شدن افراد
بدون هویت
استان سیستان
و بلوچستان حل
شود، یک جمعیت
گسترده
بیسواد ایرانی
به جمعیت کشور
اضافه میشود
که در همین
راستا می
طلبد، فارغ از
هر نتیجه ای،
زمینه آموزش و
تحصیل همه
فرزندان بلوچ و
فاقدین
شناسنامه
کشور فراهم
شود تا در
آینده افرادی
که شناسنامه
دار میشوند،
افراد
باسوادی
باشند که سبب
ساز توسعه
ایران اسلامی
بشوند.
این
عضو شورای شهر
زاهدان ادامه
می دهد: فرض بر
این بگیریم که
از جمعیت
فاقدین
شناسنامه در سیستان
و بلوچستان،
۱۰ درصد از
جمعیت احتمالی
از اتباع
باشند که لازم
است تا به
آنان نیز تابعیت
داده شود تا
در مقابل، آن
۹۰ درصد از حق طبیعی
خود بهره مند
شوند، باز هم
جای اغماض دارد
تا این معضل
سریعتر حل
شود.
۹۸
درصد فاقدین
شناسنامه
سیستان و
بلوچستان از
دهک های پایین
درآمدی هستند
فاقدین
شناسنامه
ساقطین از
زندگی
یک
فعال مدنی از
بندر چابهار
نیز در رابطه
با مصائب بی
شناسنامه های
استان سیستان
و بلوچستان می
گوید: فاقدین
شناسنامه
استان سیستان
و بلوچستان در
حقیقت ساقطین
از زندگی هستند،
در حالیکه جَد
اندر جَدشان
اهل زاهدان،
دشتیاری ،
چابهار ، سیه
بند، بنت و
دهان، سراوان،
بم پُشت و
پَسکوه ، جالق
، کوهک ، کوه
بیرک ، حاجی
آباد زاهدان ،
سرجنگل و بچه
های محلات
داخلی خود
زاهدان از
جمله شیرآباد
و کریم آباد
هستند که از
محلات خیلی
قدیمی زاهدان
است.
منصور
روحی با تاکید
بر اینکه
نباید
موضوعات سیاسی،
امنیتی و
ایدئولوژیکی
با موضوع اجتماعی
یکی شود،
اظهار می کند:
صدور ۱۰۰ جلد
شناسنامه در
مقابل جمعیت
زیاد بی شناسنامه
های استان
سیستان و
بلوچستان هیچ
است.
سراوان
بیشترین رشد
جمعیتی استان
سیستان و بلوچستان
دارد
او
با بیان این
موضوع که
درحال حاضر
جمعیت استان
سیستان و
بلوچستان
براساس آخرین
دادههای
سجلی، ۳
میلیون و ۳۳۷
هزار و ۵۳۴
نفر است، گفته:
این استان
۳.۹۶ صدم درصد
جمعیت کشور را
دارد.
رحمتی
در ادامه با
اشاره به آمار
جمعیتی ۳ میلیون
نفری این
استان و تفکیک
جنسیتی آنان
اعلام کرده که
از این آمار،
یک میلیون و
۶۸۴ هزار و ۷۳۹
نفر را زنان و
یک میلیون ۶۵۲
هزار و ۷۹۵ نفر
را مردان
تشکیل دادهاند.
مدیر
کل ثبت احوال
سیستان و
بلوچستان
بیشترین رشد
جمعیتی این
استان را
سراوان با ۲.۲
دهم درصد و
کمترین را
سیستان با ۱.۳
دهم درصد
برشمرده و
گفته که جمعیت
زاهدان مرکز
سیستان و
بلوچستان ۸۲۴
هزارو ۶۴۴ نفر
است.
۱۷
دی : میزان
اعدام زنان در
ایران در سال
۲۰۲۴ «بیسابقه»
بوده است
تازهترین
گزارش سازمان
حقوق بشر
ایران نشان میدهد
تعداد زنانی
که در ایران
در سال ۲۰۲۴
اعدام شدهاند
«بالاترین» در
۱۷ سال گذشته
بوده است. در
این سال «۳۱ زن
اعدام» شدهاند
که سازمان
حقوق بشر
ایران آن را
دو سال بعد از
جنبش زن،
زندگی،
آزادی، «بیسابقه»
توصیف کرده
است.
عنوان
این گزارش
«زنان و
مجازات اعدام
در ایران؛ دریچهای
به آسیبشناسی
جنسیتی
مجازات مرگ»
است و اعدام
زنان را طی
سالهای ۲۰۱۰
تا ۲۰۲۴ در
برمیگیرد.
این سازمان از
سال ۲۰۰۸ شروع
به ثبت آمار
اعدام زنان در
ایران کرده
است.
سازمان
حقوق بشر
ایران که مقرش
در نروژ است
میگوید
«تعداد
نامعلومی از
زنان همچنان
در صف اعدام
قرار دارند»
که بسیاری از
آنها از جمله
وریشه مرادی و
پخشان عزیزی،
فعالان کرد،
هر لحظه ممکن
است اعدام
شوند.
محمود
امیریمقدم،
مدیر سازمان
حقوق بشر
ایران، میگوید:
«اعدام زنان
در ایران نه
تنها ابعاد
ظالمانه و غیرانسانی
مجازات اعدام
را به نمایش
میگذارد،
بلکه عمق
تبعیض و
نابرابری
جنسیتی در سیستم
قضایی را نیز
آشکار میکند.»
۱۶
دی : اقتصاد
ترسناک خماری
در ایران
هزار
میلیارد
تومان گردش
مالی اقتصاد
خماری در
ایران (شامل
مواد مخدر،
روانگردانها
و مشروبات
مصرفی داخل + مواد
مخدر کشفشده)
طی سال گذشته
بوده است.
به
گزارش
فرهیختگان،
اعتیاد و
مسئله مواد مخدر
از سوی سازمان
بهداشت
جهانی، در
کنار سه مسئله
سلاحهای
کشتار جمعی،
آلودگی محیط زیست
و فقر و شکاف
طبقاتی
ازجمله مسائل
مهم جهانی
اعلام شده
است.
بررسی
دادهها نشان
میدهد گردش
مالی اقتصاد
خماری در
ایران (شامل
مواد مخدر،
روانگردانها
و مشروبات
مصرفی داخل +
مواد مخدر کشفشده)
طی سال گذشته
به حدود ۳۰۰
همت رسیده
است.
گزارشهای
رسمی دولتی
نیز، حجم
اقتصاد خماری
را معادل ۲/۷
درصد از تولید
ناخالص داخلی
ایران برآورد
کردهاند.
طبق
دادههای
رسمی، حجم
کشفیات مواد
مخدر در سالهای
۱۳۹۹ و ۱۴۰۰
با رکوردشکنی
عجیبی به بیش
از ۱۰۰۰ تن یا
یک میلیون
کیلوگرم نیز
رسیده است. این
مقدار در سال
۱۴۰۲ حدود ۶۱۲
تن بوده که یکی
از دلایل کاهش
آن، کاهش
تولید مواد
مخدر در افغانستان
بوده است.
در
دو دهه اخیر
حدود ۸۰ تا ۹۰
درصد از تریاک
کشفشده در
جهان را دولت
ایران کشف
کرده و این
میزان برای
هروئین حدود
۳۰ درصد بوده
است.
۱۶ دی: ۶۰ درصد طلاق
های استان
فارس مربوط به
کودک همسری
است
آرزوهایی
که در دالان
های تاریک
سُنت ها گم شدند
کودک
همسری زاییده
فقر، فضای
مجازی،
تعصبات قومی و
چشم و هم چشمی
جوامع محلی
مناطق کمتر توسعه
یافته فارس
است که باعث
شده تا
رویاهای دختران
کم سن و سال
این استان، در
دالان های تاریک
سُنت ها گم
شود و ۶۰
درصد از طلاق
های این استان
را به دختران
زیر ۱۸
سال اختصاص دهد.
سُنتی که
باعث شده تا
آرزوهای
دختران را
زنده به گور ،
آنان را از
دنیای کودکی
به سرنوشت بزرگسالی
پَرت و تصورات
خوشایند
آینده شان را
در گرداب
ناآگاهی
ناپدید و آتیه
ای نامعلوم را
پیش رویشان
بگذارد.
واقعیتی
دردناک که
همچون تکه
استخوانی
خراشیده لابه
لای زخم زندگی
این دختران
نشسته و
روحشان
قربانی درد ناآگاهی
و فقر فرهنگی
شده است.
طبق
اعلام
«کنوانسیون
حقوق کودک»،
هر فرد تا زمانی
که سن ۱۸
سالگی را پشت
سر نگذاشته،
کودک شمرده میشود
و از حقوق
ویژهای نیز
برخوردار است.
بنابراین،
ازدواج پیش از
رسیدن به سن ۱۸
سالگی،
ازدواجی
غیرقانونی
است. در
کشورمان اما
بر پایه ماده ۱۰۴۱
قانون مدنی،
سن ازدواج
برای دختران
بالای ۱۳
سال و برای
پسران بالای ۱۵
سال تعیین شده
است و گاهی
عقد نکاح زیر
سن قانونی با
اجازه والدین
و بر اساس حکم
رشد مجاز دانسته
می شود.
دختری که
در سن نزدیک
به ۱۶
سالگی با دو
ازدواج عقدی
ناموفق عنوان
دردناک بیوه
را یدک می
کشید.
به گفته
خودش؛ دیگر از
ازدواج می
ترسید اما پدر
و مادرش از
حرف مردم می
ترسیدند،آنان
آرزوهای دختر
کم سن و
سالشان را پشت
سر گذاشتند تا
حرف مردم پشت
سرشان نباشد و
با همین طرز
فکر، دوباره
دختر ۲۲
ساله خود را
به چاه
انداختند،
چاهی به نام
زندگی اجباری.
منیره
حالا و در
آستانه ۲۸
سالگی ، ۶
سالیست که
سومین ازدواج
را هم از سر
گذرانده و
حاصل این
ازدواج دختری
به نام
سِوداست که ۵
ساله است. او
در ۲۲
سالگی بخاطر
اجبار والدین
و فرار از
حرفهای مردم
برای بار سوم
همسر دوم مردی
۴۵
ساله شد.
منیره می
گوید: هر روز
تجربه تلخ
دوطلاق گذشته
اش برسرش
کوبیده میشود
و تحقیر جزئی
جدانشدنی از
روزگار به گِل
نشسته اوست،
با نوک انگشتش
قطره اشک سمج
گوشه چشمش را
پاک می کند و
میگوید:آرزوهایش
قد نکشیده
پژمردند و
امیدهایش
برای ادامه
تحصیل قربانی
سنت های موطنش
شد.
آمار طلاق
دختران زیر ۱۸
سال فارس داده
نشد
اگرچه
آماری از
ازدواج های
دختران زیر ۱۸
سال در استان
فارس داده
نشد، اما
راهروی دادگاه
های مناطق
جنوبی استان
فارس همه روزه
مملو از
دختران
نوجوانیست که
دست در دست
مادران خود
راه پله های
دادگاه را
برای طلاق
بالا و پایین
می کنند.
رایزنی
های خبرنگار
ایلنا در خصوص
آمار طلاق زیر
۱۸
سال و متولدین
نوزاد از
مادران ۱۰
تا ۱۶
ساله از اداره
کل ثبت احوال
استان فارس به
نتیجه نرسید و
پاسخگویی به
سوالات این
رسانه توسط
روابط عمومی
این اداره کل
منوط به نامه
رسمی
دادگستری
استان فارس و
ارسال پاسخ ها
به این مرجع
قضائی بود.
اگرچه
سید عباس
هاشمی مدیر کل
ثبت احوال
استان فارس
نهم اسفند ماه
سال گذشته(۱۴۰۲)
اعلام
کرده بود که
تا پایان بهمن
این سال ۹
هزار و ۹۲۹
مورد طلاق در
استان فارس
ثبت شده است
اما در این
خبر هیچ مشخصه
ای از تعداد
طلاق زنان کم
سن و سال وجود
نداشت.
فعالیت
۲۲۵
مرکز مشاوره
پیش از ازدواج
در فارس
اما در
همین رابطه
معاون امور
توسعه
پیشگیری
اداره کل
بهزیستی فارس
هم در گفت و گو
با خبرنگار
ایلنا با بیان
اینکه این
سازمان آماری
از ازدواج
دختران کم سن
و سال این
استان ندارد،
اظهار میکند:
ما آماری در
این خصوص
نداریم اما ۲۲۵
مرکز مشاوره
خانواده و
مرکز مشاوره
تلفنی ۱۴۸۰
در فارس زیر
نظر سازمان
بهزیستی به
مشاوره خانواده
و مشاوره پیش
از ازدواج
مشغول هستند.
روایت
عباس عبدی از
اقدام عجیب
ثبت احوال:
آمار نوزادانزاده
شده از مادران
۱۰
تا ۱۴
ساله را حذف
میکنند
عباس
عبدی نوشت:
«ثبت احوال
پیشتر آمار
موالید بر
اساس سن مادر
را به صورت هفتگی
منتشر میکرد.
آمار نوزادانزاده
شده از مادران
۱۰
تا ۱۴
ساله را ما
چاپ کردیم.
سایت سازمان
این آمارها
را به کلی حدف
کرد. ناشناس
تماس گرفتم با
سایتشان.
گفتند، چون
فلان روزنامه
آمار را چاپ
کرده و بحث
کودک همسری
رواج یافته دستور
آمده دیگر
آمار نگذاریم.
گفتم آیا
دستور نیامده
جلوی این
فاجعه
بارداری
دختران زیر ۱۴
سال گرفته
شود؟ گفتند
نه. فقط دستور
آمده آمارش
منتشر نشود؟!
شما را به خدا
ما الان آمار
وقایع حیاتی
نیوزیلند و
گابن و
سریلانکا و
ژاپن و فنلاند
را میتوانیم
از اینترنت
ببینیم. فقط
از داشتن آمار
ایران
محرومیم. سایت
ثبت احوال
فعلی را اگر
باز کنید، میبینید
که از ۱۰
تا خبرش …»
البته روز بعد
سایت راه
افتاد ولی بخش
آمار آن
برخلاف گذشته
به راحتی در
دسترس نیست.
پس احتمال
دارد که آن
سیاست نادرست
در حال تکرار
باشد.
۱۱دی :
مهاجرت دانشجویان
ایرانی در ۱۰
مقصد اصلی به
رقم ۱۱۰ هزار نفر
رسیده/ این
رقم در مقایسه
سال ۲۰۲۰، رشد ۸۲ درصدی را
نشان میدهد
بر اساس
آخرین دادههای
موجود در سال ۲۰۲۴
و قبلتر،
تعداد
دانشجویان
ایرانی در ۱۰
مقصد اصلی به
رقم ۱۱۰
هزار نفر
رسیده است و
این رقم در
مقایسه با تراز
۶۰
هزار نفر
دانشجو
ایرانی ساکن
خارج در سال ۲۰۲۰،
رشد ۸۲
درصدی را نشان
میدهد. در
کنار عبور از
سقف تاریخی و
حساس یکصدهزار
دانشجو
ایرانی خارج
از کشور،
تغییرات قابل
ملاحظه در
فهرست مقاصد
اصلی
دانشجویان ایرانی
و نرخ رشد
تعداد
دانشجویان در
این کشورها
جالب توجه
است.
بهرام
صلواتی
تحلیلگر حوزه
مهاجرت نوشت:
موضوع
مهاجرت به
عنوان یک چالش
جدی جهانی در
بسیاری
کشورها تبدیل
شده، اما
رویکرد
کشورهای
مختلف در
برابر این
موضوع متفاوت
است. کشورهای
اروپایی در
پاسخ به چالشهای
روزافزون
مهاجرتی در
حال وضع سیاستها
و مقررات
سختگیرانهتری
برای کنترل
مرزها و بهخصوص
جلوگیری از
مهاجرتهای
غیرقانونی
هستند.
رویکرد
ایران در
زمینه مهاجرتهای
بین المللی؛
بهویژه
مهاجرتهای
خروجی نامشخص
تا حدی با
آشفتگی و در
زمینه مهاجرتهای
ورودی با چالش
جدی روبروست،
طوریکه با
موج بیسابقه
حضور
غیرقانونی
میلیون ها
اتباع خارجی
به ویژه
افغانستانیها
در چند سال
اخیر داخل
کشور مواجه
شده است.
بر همین
اساس وزارت
کشور در نظر
دارد تا پایان
سال جاری،
حدود ۲
میلیون اتباع
غیرمجاز
افغان را به
کشور خود بازگرداند
و طبق آمار
رسمی وزارت
کشور، حدود ۸۵۰
هزار نفر در
طول چند ماه
گذشته به
افغانستان بازگردانده
شدهاند. اما
در کنار موج
مهاجرتی
ورودی، ایران
با چالش جدیتر
در حوزه
مهاجرت خروجی
روبروست که در
این زمینه
کمتر اخبار و
آمار دقیق
منتشر میشود.
ایران در چند
سال اخیر موج
تودهوار
مهاجرت خروجی
در حوزههای
مختلف
تحصیلی،
کاری،
پناهجویی،
کارآفرینی و
سرمایه گذاری
در خارج از
کشور را تجربه
کرده و این
یادداشت
نگاهی اجمالی
بر آخرین وضعیت
آماری مهاجرت
تحصیلی از
ایران است.
جدیدترین
آمار از
مهاجرت
دانشجویان و
دانشآموختگان
ایرانی/ تعداد
دانشجویان
ایرانی در ۱۰
مقصد اصلی به
رقم ۱۱۰
هزار نفر
رسیده/ این
رقم در مقایسه
سال ۲۰۲۰،
رشد ۸۲
درصدی را نشان
میدهد
ترکیه؛
مقصد اصلی
دانشجویان
ایرانی
بر اساس
آخرین دادههای
موجود در سال ۲۰۲۴
و قبلتر،
تعداد
دانشجویان
ایرانی در ۱۰
مقصد اصلی به
رقم ۱۱۰
هزار نفر
رسیده است و
این رقم در
مقایسه با
تراز ۶۰
هزار نفر
دانشجو
ایرانی ساکن
خارج در سال ۲۰۲۰،
رشد ۸۲
درصدی را نشان
میدهد. در
کنار عبور از
سقف تاریخی و
حساس یکصدهزار
دانشجو
ایرانی خارج
از کشور،
تغییرات قابل
ملاحظه در
فهرست مقاصد
اصلی
دانشجویان ایرانی
و نرخ رشد
تعداد
دانشجویان در
این کشورها
جالب توجه است.
برای
مثال، ترکیه
اخیراً به
مقصد اصلی
دانشجویان
ایرانی تبدیل
شده و در سال ۲۰۲۴
میزبان قریب
به ۳۰
هزار نفر
دانشجوی
ایرانی است که
این رقم رشد ۱۵۸
درصدی را نسبت
به سال ۲۰۲۰
نشان میدهد.
کشورهای
کانادا،
آلمان و
ایتالیا و
آمریکا در
جایگاههای
بعدی قرار
دارند. مقایسه
دادههای
آماری آخرین
سال موجود با
سال پایه ۲۰۲۰
میلادی نشان
میدهد میزان
رشد تعداد
دانشجویان
ایرانی در سه کشور
ایتالیا (۲۱۱
درصد)، ترکیه (۱۵۸
درصد) و
استرالیا (۱۰۳
درصد) و بعد از
آنها، نرخ رشد
تعداد
دانشجویان
ایرانی در سه
کشور انگلیس (۹۸
درصد)، کانادا
(۷۹درصد)
و روسیه (۷۵
درصد) قابل
توجه است.
در میان
کشورهای
انگلیسیزبان
که همواره به
عنوان مقاصد
اصلی و محبوب
دانشجویان
ایرانی
هستند،
آمریکا با
توجه به سیاستهای
تحریمی و
تحدیدی در
زمینه صدور
ویزا برای
دانشجویان ایرانی
که در دوره
اول ریاست
جمهوری
دونالد ترامپ
( ۲۰۱۷
تا ۲۰۲۱) اعمال
و به احتمال
زیاد در دوره
جدید ریاست جمهوری
او تشدید
خواهد شد، نرخ
رشد نسبتاً
پایینتری (۲۹
درصد) در
میزبانی
دانشجویان
ایرانی نسبت
به سایر کشورهای
انگلیسیزبان
دارد.
آمریکا
که برای دههها،
اصلیترین
مقصد با
بالاترین حجم
میزبانی از
دانشجویان
ایرانی به
شمار میرفت و
برای مثال در
سال ۱۹۷۹
میلادی (سال
پیروزی
انقلاب
اسلامی)، بیش
از ۵۰
هزار دانشجوی
ایرانی در
آمریکا مشغول
به تحصیل
بودند، اکنون
جایگاه خود را
به ترکیه و
کانادا داده
است. نزدیکی
جغرافیایی و
فرهنگی همراه
با شرایط راحتتر
ویزایی و
اقامتی
ترکیه،
همچنین شرایط
صدور ویزا و
تنوع و تعداد
بورسیههای
تحصیلی
دانشگاههای
کانادا در
محبوبیت این
دو کشور برای
دانشجویان
ایرانی
تاثیرگذار
هستند. موضوع
تکثر و تعدد
بورسیه های
تحصیلی و
تحقیقاتی در
آلمان و ایتالیا
با توجه به
وضعیت
اقتصادی
ایران و توانایی
نسبتاً ضعیف
اقتصادی
دانشجویان
ایرانی برای
ادامه تحصیل
در خارج، اثری
مهم و قابل
توجه در
جایگاه برتر
این کشورها
برای دانشجویان
ایرانی دارند.
جمعبندی
نرخ رشد
مثبت و قابل
توجه تعداد
دانشجویان
ایرانی در
اکثر کشورهای
میزبان و
افزایش
تقریباً
دوبرابری تعداد
آنها در یک
دوره سه تا
چهار ساله (۲۰۲۰-۲۰۲۴)
و عبور از
سقف تاریخی و
بیسابقه
یکصدهزار
دانشجوی خارج
از کشور، جملگی
نشانگر بروز
موج مهاجرت
تحصیلی در
میان دانشجویان
ایرانی است.
بررسی تعداد
دانشجویان
ایرانی خارج
از کشور در سه
دهه گذشته
نشان میدهد
افزایش دو
برابری تعداد
دانشجویان
ایرانی
معمولاً در یک
بازه دهساله
اتفاق می
افتاد. برای
مثال در دهه
اول قرن بیست
و یکم، جمعیت
دانشجویان
ایرانی از تراز
۱۵
هزار وارد
تراز ۳۰
هزار دانشجو
شده است. در
بازه ۲۰۱۰
تا ۲۰۲۰
میلادی،
جمعیت
دانشجویان
ایرانی از
تراز ۳۰
هزار وارد
تراز ۵۰
هزار و به رقم ۶۰
هزار دانشجو
نزدیک شده است
(به سالنامه
مهاجرتی
ایران ۱۴۰۱
مراجعه شود).
اما آمار
جدید نشان میدهد
در یک بازه
کوتاه سه تا
چهارساله،
جمعیت دانشجویان
ایرانی با
سرعت و شیب
تند از تراز ۶۰
هزار دانشجو
به تراز بالای
۱۱۰
هزار دانشجو
رسیده است.
منبع:ایرنا
۴ دی :
آمار بیسوادی
در ایران به ۱۸
میلیون رسید
رئیس
سازمان نهضت
سوادآموزی
اعلام کرد: در ۴۵سال
گذشته میزان
سواد در ایران
از ۴۷.۵درصد
به ۹۷درصد
رسیده است،
بااینحال
همچنان ۱۸میلیون
بیسواد و کمسواد
و ۹۰۰هزار
بازمانده از
تحصیل در کشور
وجود دارند.
جهان
صنعت نیوز،
عبدالرضا
فولادوند؛
رئیس سازمان
نهضت
سوادآموزی،
در نشست خبری
خود با رسانهها
اظهار کرد:
امام
خمینی(ره) در
سال ۱۳۵۸
فرمان ریشهکنی
بیسوادی را
صادر کردند.
وی افزود:
یونسکو چهار
تعریف از سواد
ارائه کرده
است؛ نخست،
توانایی
خواندن و
نوشتن بهزبان
مادری که از ۴۵
سال پیش آن را
ارائه میدهیم.
دوم، استفاده
از کامپیوتر و
آشنایی با زبان،
سوم، داشتن ۱۲
مهارت و
چهارم،
استفاده از این
مهارتها
برای ایجاد
تغییر.
فولادوند
گفت: درصد
سواد در کشور
از ۴۷.۵
درصد در سال ۱۳۵۵
به ۹۷
درصد رسیده
است، باسوادی
زنان ۲.۵
برابر رشد
کرده است و
میزان سواد در
روستاها نیز
بهطور
چشمگیری
افزایش یافته
است.
وی اضافه
کرد: در زندانها
کلاسهای
سوادآموزی
برگزار میشود
و حتی برای
باسوادی
اتباع خارجی
نیز اقداماتی
صورت گرفته
است.
در این ۴۵
سال، ۱۱
میلیون نفر
سواد آموخته و
مدرک دریافت
کردهاند.
رئیس
سازمان نهضت
سوادآموزی
خاطرنشان کرد:
در برنامه
هفتم توسعه
تکلیف شده است
که اساسنامه
سازمان نهضت
سوادآموزی که
در سال ۱۳۶۳
تدوین شده
بود، بازنگری
شود و این کار
به مراحل
پایانی رسیده
است و به مجلس
ارسال خواهد
شد.
فولادوند
گفت: سازمان
آموزش
بزرگسالان بهصورت
هیئت امنایی
اداره خواهد
شد و هدف آن
هماهنگی
برنامهریزی،
پشتیبانی و
نظارت بر امور
مرتبط با ریشهکنی
بیسوادی و
ارتقای سواد
عمومی است.
وی اعلام
کرد: بیشترین
بیسوادی در
استانهای
مرزی مانند
سیستان و
بلوچستان و در
برخی شهرستانهای
تهران مشاهده
میشود، حدود ۹۲۰
هزار نفر از
اتباع
افغانستانی و
عراقی نیز آموزش
دیدهاند.
فولادوند
اظهار کرد:
سازمانهای
بینالمللی
در زمینه
باسوادی
اتباع بیگانه
کمکهای
اندکی به
ایران دارند،
در حالی که در
ترکیه حدود ۴۰۰
هزار دانشآموز
سوری تحت پوشش
سازمان ملل
قرار گرفتهاند،
اما در ایران
تنها یک درصد
از هزینهها
تقبل شده است.
وی در
پایان گفت:
تعداد بیسوادان
و کمسوادان
در کشور ۱۸
میلیون نفر
است و سازمان
آموزش
بزرگسالان میتواند
این افراد را
آموزش دهد.
اکنون ۴۵۰
هزار
بازمانده از
تحصیل در دوره
ابتدایی داریم
که هر سال به
این تعداد
افزوده میشود،
بنابراین،
سازمان نهضت
سوادآموزی
باید تقویت
شود و مأموریتهای
خود را ارتقا
دهد.
۱ دی :
ایران چقدر
مستاجر دارد؟
بررسیهای
آماری نشان میدهد
در حدود یک
چهارم
خانوارهای
ایرانی در واحدهای
استیجاری
زندگی میکنند.
فولاد سل
آخرین
آمارهای
ارائه شده از
سوی بانک
مرکزی نشان میدهد
در سال گذشته ۲۵/۹درصد
از خانوارهای
ایرانی در
واحدهای
مسکونی
استیجاری
زندگی کردهاند
که نسبت به سال
ماقبل آن
کاهشی اندک را
نشان میدهد.
به گزارش
تجارتنیوز ،
در یک دهه
گذشته
میانگین
تعداد خانوارهای
مستاجران در
حدود یک چهارم
جمعیت بوده است
این در حالی
است که در سال ۱۳۹۰
رکورد نسبت
مستاجران به
نسبت
خانوارهای
ایرانی شکست و
۲۸/۵
درصد از جمعیت
ایران مستاجر
شدند.
با توجه
به آمارهای
آخرین
سرشماری صورت
گرفته در
ایران یعنی در
سال ۱۳۹۵
تعداد
خانوارهای
ایرانی برابر
با ۲۴میلیون
خانوار بوده
است. به این
ترتیب از جمله
۲۴ میلیون
خانوار
ایرانی، بیش
از۶ میلیون.
دویست هزار
خانوار در
واحدهای
مسکونی
استیجاری
زندگی میکنند.
زندگی در خانههای
اجارهای در
ایران دشواریهای
فراوانی را به
همراه دارد
چرا که تورم
بالا سبب شده
است قیمت
اجارهبها در
ایران همواره
بیش از نرخ
تورم رشد میکند.
مسکن
سرمایهایترین
کالای ایرانی
است و از این
رو مالکیت مسکن
یا عدم مالکیت
ان میتواند
وضعیت درآمدی
خانوار را تحت
تاثیر شدید
قرار دهد.
منبع:
خبرآنلاین